eitaa logo
هر روز با شهدا
58.6هزار دنبال‌کننده
4.4هزار عکس
2هزار ویدیو
19 فایل
🔹تبادل و تبلیغ ⬅️ کانون تبلیغاتی قاصدک @ghaasedak 🔴تبادل نظر https://eitaayar.ir/anonymous/Ut6.b53
مشاهده در ایتا
دانلود
🌱می‌گفت: ترک و تنها گذاشتن ولی فقیه در حد شرک به خدا است. اگر ولی فقیه نباشد، اسلام به درد نمی‌خورد؛ می‌شود شبیه فرقه‌های انحرافی که راه را اشتباه رفتند. می‌گفت: شهدا برای ولایت فقیه رفتند. من هم فقط به این نیت راهی جبهه می‌شوم. هر موقع صحبت می‌کرد، از امام (ره) و ولایت فقیه می‌گفت. عاشقِ ولایت فقیه بود. شهید 🌷@shahedan_aref
هر روز با شهدا
☘ سلام بر ابراهيم ۱☘ 💥 قسمت نود و ششم:مزار يادبود( بخش سوم ) 👤 راوی: خواهر شهيد روزي که براي ا
☘ سلام بر ابراهيم ۱☘ 💥 سخن اخر با ياري خدا چهار سال از انتشار کتاب آقا ابراهيم گذشت. در طي سالهاي 1389 تا پايان 1392 کتاب ســلام بر ابراهيم بيــش از پنجاه بار تجديد چاپ گرديد. شــايد خود ما هم بــاور نميکرديم که بدون هيچگونه حمايت رســانه اي و دولتــي، و تنها بــا عنايات حضرت حق و از طريق ارتبــاط مردمي، بيش از 150000جلد از اين کتاب به فروش برسد! آن هم در اين بازار آشفته کتاب! در اين مدت هزاران تماس و پيامک و ايميل از طرف دوستان جديد ابراهيم براي ما رسيد! همه از عنايات خدا، به واسطه اين شهيد عزيز حکايت ميکردند. از شفاي بيمار سرطاني در استان يزد با توسل و عنايت شهيد هادي تا دانشجوئي لاابالي که شايد اتفاقي! با اين شهيد آشنا شد و مسير زندگيش تغيير کرد! از آن جواني که هرجا براي خواستگاري ميرفت، نتيجه نميگرفت و خدا را به حق شهيد هادي قسم داد و در آخرين خواستگاري، به خانه اي رفت که تصوير شهيد هادي زينت بخش آن خانه بود و آنها هم از اين شهيد خواسته بودند که ... تا جواناني که به عشق ابراهيم به سراغ ورزش باستاني رفتند و همه کارهايشان را بر اساس رضايت خدا تنظيم کردند. در اين سالها، روزي نبود که از ياد او جدا باشيم. همه ي زندگي ما با وجود او گره خورد. ابراهيم مســيري را هموار کرد که با عنايات خدا بيش از سي کتاب ديگر جمع آوري و چاپ شد. با راهي كه او به ما نشــان داد، دهها شــهيد بينشان ديگر از اقصي نقاط اين سرزمين به جامعه اسلامي معرفي گرديدند. كتاب هائي كه بيشتر آنها دهها بار تجديد چاپ و توزيع گرديده. شــايد روز اول فکر نميکرديم اينگونه شود، اما ابراهيم عزيز ما، اين اسوه اخلاص و بندگي، به عنوان الگوي اخلاق عملي حتي براي ديگر كشورها و مليتها مطرح شد! از کشــمير آمدند و اجازه خواســتند تا کتاب ابرهيم را ترجمه و در هند و پاکستان منتشر کنند! ميگفتند براي مسلمانان آن منطقه بهترين الگوي عملي است. و اين کار در دهه فجر 1392 عملي شد. بعد از آن، برخي ديگر از دوستان خارج نشين، اجازه ترجمه انگليسي کتاب را خواستند. آنها معتقد بودند که ابراهيم، براي همه انســانها الگوي اخلاقی است. خدا را شکر که در سال 1393 اين کار هم به نتيجه رسيد. آري، مــا روز اول بــه دنبال خاطرات او رفتيم تا ببينيم کلام مرحوم شــيخ حسين زاهد چه معنائي داشت، که با ياري خدا، صدق کلام ايشان اثبات شد. ابراهيم الگوي اخلاق عملي براي همه انســانهائي اســت که ميخواهند درس درست زيستن را بياموزند. 📚 منبع: کتاب سلام بر ابراهيم۱ 👉🏻 شهید 🌹🕊 پایان کتاب سلام بر ابراهیم۱
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
برای ترمیم سنگرها رفته بودیم که وقت نماز شد. شهید باقری گفتند: اول نماز بخوانیم.یکی از بچه‌ها گفت: اینجا خطرناک است،بهتر است وقتی به جای امنی رفتیم نماز بخوانیم.شهید باقری در جواب گفتند: کسی که به جبهه می‌آید نماز اول وقت را رها نمی‌کند.سپس خود شروع به خواندن نماز کرد. آتش دشمن بر سر ما لحظه‌ای قطع نمی‌شد.ما وحشت زده شده بودیم ولی او به آرامی و بدون عجله نمازش را می‌خواند.نمازش سرشار از لذت و عشق به خدا بود... شهید🕊🌹 سلام صبحتون شهدایی...❣ 🌷@shahedan_aref
🕊زیارتنامه ی شهدا🕊 🌹🌱🌹🌱اَلسَّلامُ عَلَیکُم یَا اَولِیاءَ اللهِ وَ اَحِبّائَهُ ، اَلسَّلامُ عَلَیکُم یَا اَصفِیَآءَ اللهِ وَ اَوِدّآئَهُ ، اَلسَلامُ عَلَیکُم یا اَنصَارَ دینِ اللهِ ، اَلسَلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ رَسُولِ اللهِ ، اَلسَلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ اَمیرِالمُومِنینَ ، اَلسَّلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ فاطِمَةَ سَیِّدَةِ نِسآءِ العالَمینَ ، اَلسَّلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ اَبی مُحَمَّدٍ الحَسَنِ بنِ عَلِیٍّ الوَلِیِّ النّاصِحِ ، اَلسَّلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ اَبی عَبدِ اللهِ ، بِاَبی اَنتُم وَ اُمّی طِبتُم ، وَ طابَتِ الاَرضُ الَّتی فیها دُفِنتُم ، وَفُزتُم فَوزًا عَظیمًا ،فَیا لَیتَنی کُنتُ مَعَکُم فَاَفُوزَمَعَکُم 🕊🌹 🌷@shahedan_aref
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
sarbazan-emam-zaman-01.mp3
334.1K
📼 اينان جنود خدا و مجاري تحقق اراده‌ي حق در سياره‌ي زمين هستند و بار ديگر، زمان در انتظار واقعه‌اي عظيم است... 📌برگرفته از فیلم "سربازان امام زمان" 🔰شما‌صدای را می‌شنوید...♥️ 🌷@shahedan_aref
هر روز با شهدا
فصل پنجم : خداحافظ مادر قسمت دهم فردا ظهرش مرخص شدم. ملاقاتی نداشتم و کسی هم دنبالم نیامده بود. من
فصل پنجم : خداحافظ مادر قسمت یازدهم ماه مهر نزدیک بود و امیر باید می‌رفت کلاس اول. نزدیک خانه‌مان، مدرسه ابتدایی بود؛ همان جا اسمش را نوشتم. روپوش و کیف برایش خریدم و آماده رفتن به مدرسه شد. نق و نوق می‌کرد و از درس خواندن خوشش نمی‌آمد. چند هفته‌ای طول کشید تا به محیط مدرسه و هم‌کلاسی‌هایش عادت کند. چند کلاس اکابری که رفته بودم، اینجا به کمکم آمد و می‌توانستم در درس‌های امیر کم‌وبیش کمکش کنم. با همان سن کم ادای مردهای بزرگ را درمی‌آورد. هروقت آخر هفته می‌خواستم خانه دایی محمد یا مادرم بروم، مرا همراهی می‌کرد تا تنها نباشم. جلوی در می‌نشست و نمی‌آمد داخل خانه. می‌گفت: «مامان جان! اینا بی‌حجابن؛ اصلا محرم و نامحرم حالی‌شون نیست؛ من نمیام خونه‌شون. می‌خوای چشم پسرت به گناه بیفته؟! تا هروقت دوست داری بمون، بعد بیا تا بریم. من همین جا می‌شینم.» واقعا غیرتی بود؛ ادا درنمی‌آورد. قبل از اینکه به سن تکلیف برسد، خیلی از احکام را یادش دادم. هفته‌هایی که مدرسه‌اش شیفت ظهر بود، اول می‌رفت مسجد جامع امام جعفر صادق (علیه‌السلام) که نزدیک خانه‌مان بود، نمازش را می‌خواند و بعد می‌رفت مدرسه. روایت زندگی زهرا همایونی؛ مادر شهیدان 📙 🌷@shahedan_aref
شهیدی که از لباس ریاست خودداری می‌کرد 🔹عشق شهید بهروز غفاری به وطن آنقدر در دلش زیاد بود گفتنی نبود. او همیشه بر زبان داشت که سرباز وطن هستم و تمام پیشنهادات ریاستی را در شهرهای مختلف رد کرده بود چون می‌گفت خدمت در لباس ریاست نمی‌خواهد. این تواضع و فروتنی ایشان باعث می‌شد که چشم از بیشتر کارهای دنیوی بردارد. 🔹بهروز غفاری در سال ۱۳۹۸ با آمدن بیماری کرونا، ایشان ضد عفونی کردن اداره جات را بر عهده گرفت؛ در حالی که به خدمت خود ادامه می‌داد و شب و روز به سلامت تمام سربازان که در اداره بودند تلاش می‌کرد و خانواده کمتر اورا می‌دیدند و نگران حال او بودند. حاج بهروز در طول دوماه خود نیز درگیر این بیماری شد که اورا در بیمارستان امام خمینی (ره) اردبیل بستری کردند و چون با نبودن امکانات هیچکس نمی‌دانست که چطور با این بیماری مبارزه کند و با تلاش بسیار پزشکان و پرستاران برای بهبودی او بعد از سه روز ماندن در آنجا به رتبه‌ی شهادت نائل می‌شود. شهید🕊🌹 🌷@shahedan_aref
بازگشت پیکر شهید مدافع حرم پس از ۷ سال 🔹پیکر شهید مدافع حرم تیپ فاطمیون «سید مصطفی حسینی» هفت سال پس از شهادت به میهن اسلامی بازگشت. 🔹این شهید مدافع حرم تیپ فاطمیون در سال ۹۵ در منطقه خان طومان سوریه به درجه رفیع شهادت نائل آمده بود. شهید مدافع حرم🕊🌹 🌷@shahedan_aref
📢 دانشمندی که حضورش کابوس دشمنان بود مروری بر کتاب شنبه آرام که به زندگی شهید محسن فخری زاده 💠 شاهد ترور در پائیز ۱۳۹۹ به شهادت رسید و پس از گذشت دو سال، کتاب «شنبه آرام» که به زندگی این شهید دانشمند از منظر همسرش می‌پردازد، منتشر شد. «شنبه آرام» به قلم محمدمهدی بهداروند ، توسط انتشارات حماسه یاران در پائیز ۱۴۰۱ به بازار کتاب آمده و کمک زیادی به شناخت بهتر می‌کند. 📚 کتاب از ۱۶ فصل تشکیل شده و ما زندگی شهید را از زاویه دید همسرشان مرور می‌کنیم . لحظه شهادت شهیدفخری‌زاده هنوز برای بسیاری با ابهامات بسیاری روبه‌روست و نحوه دقیق شهادت ایشان به طور واضح در رسانه‌ها گفته نشد. بهداروند با توجه به حساسیت مردم نسبت به ترور شهید فخری‌زاده، کتابش را با لحظات حساس و دردناک ترور شروع می‌کند. همسر شهید به عنوان شاهد در محل شهادت حضور داشته و همین حضور و بیان به یکی از نقاط قوت کتاب تبدیل شده است . 🌐 سفارش کتاب شنبه آرام 👇👇👇 https://b2n.ir/s45381 🌷@shahedan_aref
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 روایت حاج قاسم از توصیه مقام معظم رهبری به قرائت دعای جوشن صغیر در جنگ۳۳روزه با اسراییل 🔸اَلدُعا سِلاحُ المؤمن/ دعا را بخوانید. 🌷@shahedan_aref
هر روز با شهدا
فصل پنجم : خداحافظ مادر قسمت یازدهم ماه مهر نزدیک بود و امیر باید می‌رفت کلاس اول. نزدیک خانه‌مان،
فصل پنجم : خداحافظ مادر قسمت دوازدهم چند روزی از مادرم خبر نداشتم. تلفن زدم به خوشبخت؛ او هم بی‌خبر بود و گفت مادر خیلی وقت است به دیدن او نرفته. دل‌شوره گرفتیم. به محمدحسین خبر دادیم. چند روز دنبال مادر می‌گشتیم؛ اما خبری از او نشد. بیمارستان و کلانتری‌ای نبود که سر نزده باشیم. شب و روزم شده بود گریه؛ تا اینکه یک روز محمدحسین با چشمانی سرخ آمد و خبر مرگ مادرم را داد. گوشم سوت کشید، کر شدم، چشمانم سیاهی رفت، نفسم بند آمد و غش کردم. مادرم روزی که از خانه‌ی ما رفت، در سه‌راه آذری موقع عبور از خیابان، پوست موز زیر پایش می‌رود و زمین می‌خورد. همان لحظه یک کامیون با سرعت زیاد از روی بدن مادرم رد می‌شود. بلایی سرش آمد که پیکرش قابل شناسایی نبود! تا هفتم مادرم با پای خودم می‌رفتم خانه‌اش و شب جنازه‌ام را از مطب دکتر می‌آوردند. همه می‌گفتند زهرا تا چهلم دوام نمی‌آورد و کنار مادرش خاک می‌شود؛ اما کدام قبر؟! بنده‌ی خدا چون قابل شناسایی نبود، گمنام و بی‌کس دفنش کردند. افسرده شدم و فقط با قرص آرام می‌گرفتم. همه‌ی دل خوشی‌ام در روزهای سخت زندگی، مادرم بود. دردهایم را وقتی در آغوشش می‌گرفتم و سرم را روی زانوهایش می‌گذاشتم فراموش می‌کردم. به‌یک‌باره کمرم شکست و بی‌کس شدم. بابا هم حال و روزش بهتر از ما نبود. طاقت خانه‌ی بدون مادرم را نداشت و بعد از چند روز برگشت خانه‌ی ارباب. اوضاع روحی و جسمی بدی داشتم. خودم هم امیدی به زنده ماندن نداشتم. محمدحسین پایش را کرده بود در یک کفش که راننده فراری کامیون را پیدا کند. شبی خواب دیدم مادرم در جوار اهل‌بیت (علیهم‌السلام) و حضرت زهرا (علیهاالسلام) است. بانویی نورانی گفت: «ما خیلی وقته منتظر مادرت بودیم. جای خوبی تو بهشت داره؛ نگران نباش.» روایت زندگی زهرا همایونی؛ مادر شهیدان 📙 🌷@shahedan_aref
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
اگـر کسی صدای رهبر خود را نشنود... به طور یقین صدای امام زمان(عج) خود را هم نمی‌شنود... و امروز خط قرمــز باید توجه تمام و اطاعت از ولی خود، رهبری نظام باشد. شهید 🕊🌹 سلام صبحتون شهدایی...❣ 🌷@shahedan_aref
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📹 زیارتنامه تصویری شهدا هدیه بروح مطهر شهدا دفاع مقدس، شهدای مدافع حرم و ... صلوات الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ وَعَجِّلْ فَرَجَهُمْ 🌷@shahedan_aref
خيلي دوست داشتم عبدالله را دامادكنم . چند بار به اوگفتم : بابا جان ازدواج كن . درجوابم ميگفت : « پدرجان انشاا... هروقت جنگ تموم شد و به پشت جبهه برگشتم ازدواج ميكنم » .هرموقع كه به مرخصي ميآمد خواسته ام را تكرار ميكردم . يك روزكه به مرخصي آمدگفتم : باباجان آرزودارم تازنده ام دامادي تورا ببينم . گفت :« حالازوده » . به شوخي گفتم : اگه درانتخاب همسر مشكل داري به دخترايي كه از مدرسه بيرون ميان نگاه كن، هركدومو كه پسنديدي بگو تا برات خواستگاري كنم .درجوابم گفت : «‌ باباجان چشمي كه بخواد به دختر مردم نگاه كنه، باانگشت بيرونش ميارم وزير پا له میکنم . شهید 🕊️🌹 🌷@shahedan_aref
💬 | متن پیام: سلام ببخشید پخش داستان ننه علی شرعی هست چون نویسنده گفتن راضی نیستن توی گروه ها پخش میشه پولی هست سلام مخاطب گرامی! قصه ننه علی با اجازه خود نویسنده و ناشر بارگذاری میشود ، بخش های زیادی از داستان بارگذاری میشود نه کتاب بطور کامل البته بگونه ای پیوسته و مرتبط بارگذاری میشود که به اصل مفهوم داستان خدشه ای وارد نشود لذا مخاطبینی که قصه ننه علی را دنبال میکنند اگر قصد خواندن داستان بصورت کامل و تام را دارند کتاب را خریداری کنند. 🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹