eitaa logo
هر روز با شهدا
57.8هزار دنبال‌کننده
4.5هزار عکس
2.2هزار ویدیو
19 فایل
🔹تبادل و تبلیغ ⬅️ کانون تبلیغاتی قاصدک @ghaasedak 🔴تبادل نظر https://eitaayar.ir/anonymous/Ut6.b53
مشاهده در ایتا
دانلود
🌷 🌷 ...! 🌷بلندی‌های «سرا» (از پايگاهای اصلی ضد انقلاب بود كه در حد فاصل شهرهای سقز- بوكان قرار دارد.) دست ضد انقلاب بود، از آن‌جا ديد خوبی روی ما داشتند. آتش سنگينی طرفمان می‌ریختند، طوری كه سرت را نمی‌توانستی بالا بگيری. همه خوابيده بودن روی زمين. برای اين‌كه نيروها را تحت كنترل داشته باشم به حالت نيم‌خيز بودم، ناگهان از پشت، دست سنگينی را بر شانه‌ام احساس كردم؛ برگشتم ديدم محمود است. جلوی آن همه تير و گلوله، صاف ايستاده بود!! 🌷آمدم بگويم سرت را خم كن، ديدم دارد بدجوری نگاهم می‌كند. گفت: داوودی اين چه وضعيه؟ خجالت بكش. چشمانش از خشم می‌درخشيد. با صدايی كه به فرياد می‌ماند، گفت: فكر نكردی اگه سرت رو پايين بياری، نيروهات منطقه را خالی می‌كنن؟ بعد هم، بدون توجه به آن همه تير و گلوله كه به طرفش می‌آمد، به سمت جلو حركت كرد. عمليات تمام شده بود كه ديدمش، دستی به شانه‌ام زد و گفت: ضد انقلاب ارزش اين رو نداره که جلويش سرتو خم كنی...!! 🌹خاطره ای به یاد فرمانده محمود کاوه :رزمنده دلاور علی‌محمود داوودی ❤️اَلّلهُمَّـ؏عَجِّل‌لِوَلیِّڪَ‌الفَرَج❤️ 🌷@shahedan_aref
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
خدایا مرا مثل مولای خودم شهید کن... به بیان حضرت آیت الله مرتضی تهرانی (ره) 🛑🎙️ این سبک جدید بیانات حضرت استاد هست که با زحمات زیاد و تلاش فراوان تولید می‌شه، لطفا در ثواب انتشار شریک و فعال باشید 🌹 . 🌹 شادی روح حضرت استاد رحمت‌الله‌علیه و علمای اسلام صلوات ویژه سال‌روز شهادت شهید مدافع حرم🕊🌹 🌷@shahedan_aref
🌷 شهید همت: 🌿 ما از دادن نمی ترسیم، ولی از این می ترسیم که خدای ناکرده روزی این خون ها به ناحق ریخته شود و تزلزلی در راهمان و مان و توان مان پیدا شود که ان‌شاءالله نباید اینطور بشود. 🌷@shahedan_aref
جوانی که از آزادگی به آزادی رسید 🔹مادر شهید علی ‌آقاعبداللهی می‌گوید " پسرم به حساب‌های خود بسیار حساس بود و حساب خمسی داشت. همواره به من نیز گوشزد می‌کرد که خمس مالمان را بپردازیم. برای من جای تعجب داشت که علی تا ۲۵ سالگی اینقدر کامل و جامع با این دقت بالا زندگی کرد و در این مدت کوتاه به حج رفت، سربازی‌اش را تمام کرد، همسر گرفت و بچه‌دار شد و در نهایت به فیض شهادت دست پیدا کرد. #علی_آقا_عبداللهی 🌷@shahedan_aref
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
••• | کسی که عـاشق شد 🕊 | ثُم مـات، مـات ! گمنامی آرزوست❣ 🌷@shahedan_aref
امروز مصادف با سالگرد شهادت جوانمردی از سرزمین عشق و ایمان (اصفهان)شهیدی از اصحاب رسانه شهید جان نثاری مسعود ما بزرگ شده انقلاب می‌باشد متولد سال ۱۳۵۷بعدازگذراندن دوران کودکی و نوجوانی ،گرافیک از کاوندیش لندن ادامه داد ودردانشکده صدا و سیما پذیرفته شد بااینکه سن کمی داشت لیکن روح بلند او همیشه تااسمانها به پرواز می‌رفت عاشق کاروتلاش بود. ابتدا در رادیو اصفهان و سپس در شبکه جوان فعالیت میکرد بارها از جاهای مختلف لوح تقدیر گرفته.حتی ازطرف ملل درجهت آگاهی عمومی (H.i.v)تقدیر نامه دریافت نمود بود، عاشق دین ،ولایت وکارش بود ودرهمین مسیر درپاییز ۸۴درسانحه هوایی که بمنظور پوشش خبری مانور نیروهای مسلح عازم منطقه بودبشهادت رسید 🌷🌷🌷🌷 مسعود خیلی متواضع بود احترام به مردم وخانواده و همکارانش ازویژگیهای اوبود، عاشق اهلبیت بود و درتمامی مراسم های محرم و صفر شرکت فعالی داشت، به امام،شهیدان همیشه عشق می ورزید عاشق ماموریت های محوله بود و گزارشات وی همیشه دارای ویژگیهای خاص خود بود بعضی از شب‌های ماه رمضان ومحرم بین مردم می رفت وازحال وهوای دلباختگان اهلبیت عصمت و طهارت گزارش تهیه میکرد مسعود شهید ما بارها لوح تقدیر از سازمان های مختلف دریافت نمود و این حکایت از توانمندی و لیاقت وی بود آری خوبان این چنین ند شهید🕊🌹 🌷@shahedan_aref
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
خدا کنه شهید نشید!!! اما مثل شهید ها زندگی کنید... ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ 🌷@shahedan_aref
🌷 🌷 بعد از شهادت حمید باکری در عملیات خیبر، به علت روابط نزدیکی که بچه‌های اطلاعات با فرماندهی لشکر داشتند، تصمیم گرفته بودیم در حضور آقا مهدی از به کار بردن اسم حمید خودداری کنیم و برای صدا کردن برادرانی که اسم‌شان حمید بود، از کلماتی چون اخوی، برادر، یا از نام خانوادگی‌شان استفاده می‌کردیم. آن روز، یکی از تیم‌های واحد برای ماموریتی حساس به جلو رفته و هنوز برنگشته بود. حمید قلعه‌ای و حمید الله‌یاری هم جزء این تیم بودند. هر وقت تیم‌های شناسایی دیر می‌کردند، جلوتر از همه، آقا مهدی می‌رفت و کنار پد بالای سنگر می‌ایستاد و منتظر می‌شد. از دور که نگاه می‌کردی، مدام لب‌هایش تکان می‌خورد، و نزدیک که می‌شدی، می‌توانستی ذکری را که زیر لب زمزمه می‌کرد، بشنوی: _لا حول و لا قوة الا بالله... این بار هم آقا مهدی و بعضی از بچه‌های واحد در کناره‌ی پد به انتظار ایستاده بودند. آفتاب در دوردست هور در حال غروب بود که بلم‌های گم‌شده از دور پیدا شدند. به محض دیدن آن‌ها، از شادی فریاد زدم "حمید..حمید...." و به طرفشان دویدم. هنوز حال‌وهوای استقبال بچه‌ها فروکش نکرده بود که متوجه آقا مهدی شدم؛ به دوردست جزیره‌ی جنوبی که جنازه‌ی حمید آقا را به امانت داشت، خیره شده بود. همه‌ی توجه بچه‌ها، به آقا مهدی بود. بعضی هم با عصبانیت نگاهم می‌کردند. دوباره یاد حمید در ذهن برادرش جان گرفته بود. نگاه منتظری که به فراسوی افق خیره مانده بود، از روابط معنوی دو برادر حکایت می‌کرد. جنازه‌ی برادر به خاک افتاده بود و برادری که می‌توانست دستور دهد تا جنازه را به عقب منتقل کنند، تنها گفته بود: _اول، جنازه‌ی بقیه‌ی شهدا؛ بعد، جنازه‌ی حمید! چند لحظه‌ای بیشتر طول نکشید، و دوباره اوضاع به حال عادی بازگشت؛ ولی چیزی مثل خوره مرا از درون می‌خورد. این من بودم که عهد جمعی را شکسته و موجب ملال خاطر عزیزی شده بودم که هر روز گامی بلند رو به وصال حق برمی‌داشت. تصمیم گرفتم پیش آقا مهدی بروم و عذرخواهی کنم: _ آقا مهدی، می‌دانید... یعنی، ما عشق شما را به حمید آقا می‌دانیم... راضی نمی‌شدیم شما ناراحت شوید... به خدا... تبسم لطیفی، چهره‌ی گرفته‌اش را روشن کرد؛ تبسمی که بعد از عملیات خیبر و شهادت عده‌ای از سرداران لشکر کمتر دیده شده بود. در حالی که دست بر شانه‌ام می‌نهاد، گفت: الله بنده‌سی، مدتی‌ست متوجه شده‌ام شما رعایت حال مرا می‌کنید؛ ولی شماها هر یک برای من مانند حمید هستید و بوی او را می‌دهید... حمید، سربازی بیش برای اسلام و امام نبود... دعا کنید همه‌ی ما پیرو راهی باشیم که حمید برای آن و حفظ ارزش‌های آن شهید شد. به نقل از کتاب 🌷@shahedan_aref
💖 برای ریحانه ... رسید جان به لـب از داغ ناگهانی تو نداشت تـاب زمین، جانِ آسمانـی تو کنون که نیست علمدار، در دل آتش به عهدۀ که میفتد نگاهبانی تو؟ دو ساله بودی و یادآور سه ساله شدی فـدای صورتِ یکدست ارغوانی تو نفس کشیدم و یادت نفس برید از من چـو آه بود و چه کوتاه، زندگانی تو به غیر آهنِ داغ ای شکوفــۀ این باغ! نبود هیچ کسی گرمِ همزبانی تو لباسِ صورتی و گوشوارۀ قلبی چه قلب ها که شکستند از نشانی تو 🌷@shahedan_aref
گروهی شهید شدن لذت بیشتری دارد اینکه باهمه ی دوستان عاشق شهادتت در کناریکدیگر به برسی و همه باهم به آرزویشان برسند وکسی نخورد ودر دلتنگی و دوری از عزیزش به سر نبرد چقدر عاشقانه است بشویم درحالی که با تمام دوستانمان دست در دست یکدیگر داشته باشیم.. مانند ۳۲ شهید داخل عکس که روز قبل از عکس دسته جمعی انداختند و فردا به آرزویشان رسیدند همه باهم.. کسی از غافله جانماند... 🌹دعا کنید برجا مانده گان کاروان اللهم ارزقنی....💔 🌷@shahedan_aref
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📹 ببینید | شهیدحاج‌قاسم‌سلیمانی: 🔻اگر امروز ڪسی را دیدید که بوي شهید از ڪلام او، از رفتار او، از اخلاق او استشمام شد؛ بدانید او خواهد شد. 🌷@shahedan_aref
⭕️ من می خواهم در آینده شهید بشوم. برای این که... معلم که خنده اش گرفته بود، پرید وسط حرف علی و گفت: «ببین علی جان! موضوع انشاء این بود که «در آینده می خواهید چه کاره بشین.» باید در مورد یه شغل یا یه کار توضیح می دادی. مثلاً، پدر خودت چه کاره است؟ ... آقا اجازه ... ... 🌷@shahedan_aref
🌹امام خامنه ای: مظهر قدرت ايران هستند 🇮🇷 این ملت بزرگ است که با قامتی استوار، بر بام بلند شهادت و ایثار ایستاده است و هر روز نشاط و تحرک و فریاد او برای ادامه راه بیشتر میشود. دنیایمان را با شما آذین بسته ایم..تا با شما نفس بکشیم... با شما زندگی کنیم تا مگر روزی مثل شما بشویم...روزی کنار ناممان بنویسند ...🌷 🌷@shahedan_aref
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌷به یاد شهداے منا 🔹آخرین تلاوت «محسن حاجی‌حسنی کارگر» قاری بین‌المللی کشورمان پیش از شهادت در فاجعه منا هدیه محضر همه شهدا خصوصا شهدای حادثه منا سال ۱۳۹۴ وشهدای حج خونین سال ۱۳۶۶ صلوات 🌷@shahedan_aref
اول وقت سفارش محمد خیلی مقید به نماز جماعت بود. همیشه سعی می‌کرد نمازش را به جماعت بخواند و دیگران را نیز به این کار تشویق می‌کرد. یکی از دوستان شهید تعریف می‌کرد یک‌بار وی در مسجد ناگهان بین دو نماز برخاست و رو به نمازگزاران گفت: «من از اهالی روستای پشک دو گله دارم. گله اول من این است که شما در بین اهالی روستا آدم باسواد دارید اما نمازتان را به جماعت نمی‌خوانید. گله دوم اینکه چرا تسبیحات حضرت زهرا (س) را بین دو نماز نمی‌خوانید...». سالروز شهادت مدافع حرم جلال ملک محمدی یادش گرامی وراهش پررهرو وَعَجِّلْ‌فَرَجَهُمْ 🇮🇷 ای با شهدا @lahzaei_ba_sh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💢کاری کنیم که در قیامت شرمنده رئیس جمهور شهیدمون نشویم 🌷@shahedan_aref
اول وقت سفارش شهدا داشت با آبِ قمقه‌اش مي‌گرفت براي نماز صبح گفتم: «بي‌تجربه‌اي ، لازم مي‌شه... شايد يكي دو روز بي‌آب باشيم.» گفت: «لازمم نمي‌شه » عمليات كه تمام شد دیدم شده آخه مسافر بود...😔😭 🍃🌹 🌷@shahedan_aref
🌸سعی کنید یه جوری زندگی کنید که خدا عاشقت بشه ، اگه خدا عاشقت بشه، خوب توراخریداری میکنه🌸 «در استان اصفهان حسینیه‌ای وجود دارد که ۴۰ شب برگزار می‌کرد، به مدت دو سال جزو خادمان این حسینیه بود👌. او از نجف‌آباد حدود ۵۰ کیلومتر را طی می‌کرد تا به اینجا بیاید، وقتی برای پذیرش آمد دو نکته گفت، یکی اینکه من را پشت قضایا بگذارید که جلوی چشم نباشم و دوم هر چه کار سخت در این حسنیه هست را به من بگویید انجام دهم🌹. بعضی از شب‌ها آنقدر خسته می‌شد که وقتی عذرخواهی می‌کردیم، می‌گفت برای امام حسین باید فقط داد.» 🕊 شهید🌺 🌷@shahedan_aref
🌷 سالگرد شهادت شهید هسته ای داریوش رضایی نژاد گرامی باد🌷 🌷 در یک مسأله علمی‌ پیچیده گیر کرده بودیم و راه حلی برای آن پیدا نمی‌کردیم. گفتیم رضایی‌نژاد می‌تواند کار را ادامه بدهد، موضوع را بااو در میان گذاشتیم و مبلغ زیادی هم پیشنهاد کردیم. بی‌توجه به مبلغ پیشنهادی ما گفت: این مسأله به دردی هم می‌خوره؟ 🌷 ما هم گفتیم: نه، به دردی نمی‌خوره، اما اینطوری ما اولین گروهی هستیم که توی جهان این مسأله رو حل می‌کنه. 🌷 داریوش گفت: من اگه تو زندگیم بتونم، یه چوب کبریت یا یه پیچ‌گوشتی درست کنم که به درد چهار نفر بخوره، خیلی بیشتر برام ارزش داره تا اینکه بخوام بگم دستگاهی رو درست کردم که هیچ‌ کس مثل اون رو نداره یا مسأله‌ای رو حل کردم که هیچ کس حل نکرده 🌷@shahedan_aref
علمی بود به قدری باهوش بود که در۱۳سالگی به راحتی انگلیسی حرف می‌زد درجبهه آموزش زبان مۍ‌داد والفجر۸ شد و در۱۷سالگی به رسید محمود تاج‌ الدین 🌷@shahedan_aref
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔸 سخنان رهبر انقلاب امام ای درباره استقامت در دوران مبارزه؛ در آخرین دیداری که مرحوم لاجوردی در آن حاضر بود. یاد همه شهیدان عاشقانه 🌹 🌷@shahedan_aref
یادت باشد اسم نیست، رسم است!!! عکس نیست که اگر از دیوار اتاقت برداشتی فراموش بشود!!!  مسیر است، زندگیست،راه است،مرام است! امتحانِ پس داده است! راهیست بسوی ! رزمنده ای که رفیق مجروحش رو به دوش می کشد تا به بهداری ببرد 🌷@shahedan_aref
قبل اذان صبح بود. با حالت عجیبی از خواب پرید.گفت: حاجی خواب دیدم. قاصد امام حسین  عليه السلام  بود. بهم گفت: آقا سلام رساندند و فرمودند: به زودی به دیدارت خواهم آمد. یه نامه از طرف آقا به من داد که توش نوشته بود: چرا این روزها کمتر زیارت عاشورا می خوانی؟ همینطور که داشت حرف میزد گریه می کرد. صورتش شده بود خیس اشک. دیگه تو حال خودش نبود. چند شب بعد شد.  عليه السلام  به عهدش وفا کرد... شهید 🌷@shahedan_aref