eitaa logo
هر روز با شهدا
63.4هزار دنبال‌کننده
5.4هزار عکس
2.7هزار ویدیو
23 فایل
🔹تبادل و تبلیغ ⬅️ کانون تبلیغاتی قاصدک @ghaasedak 🔴تبادل نظر https://eitaayar.ir/anonymous/Ut6.b53
مشاهده در ایتا
دانلود
🌱گفت: آقای امینی جایگاه من توی سپاه چیه؟ سئوال عجیب و غریبی بود! ولی می‌دانستم بدون حکمت نیست گفتم: شما فرمانده‌ی نیروی هوایی سپاه هستین سردار.به صندلی‌اش اشاره کرد گفت: آقای امینی، شما ممکنه هیچ وقت به این موقعیتی که من الان دارم، نرسی؛ ولی من که رسیدم، به شما می‌گم که این جا خبری نیست!  آن وقت‌ها محل خدمت من، لشکر هشت نجف اشرف بود.با نیروهای سرباز زیاد سر و کار داشتم. سردار گفت: اگر توی پادگانت، دو تا سرباز رو نمازخون و قرآن خون کردی ، این برات می‌مونه؛ از این پست‌ها و درجه‌ها چیزی در نمیاد! شهید🕊🌷 🌷@shahedan_aref
شهید: مهدی شاهدی تاریخ ولادت: 1346 تاریخ شهادت: 1365 محل شهادت: فاو شهید 🌷@shahedan_aref
هر روز با شهدا
❣شهید: مهدی شاهدی تاریخ ولادت: 1346 تاریخ شهادت: 1365 محل شهادت: فاو شهید #مهدی_شاهدی 🌷@shahe
❣خاطره‌ای از شهید مهدی شاهدی: نگاهم افتاد به “مهدی شاهدی” او دانشجوی رشته ادبیات شهید چمران اهواز بود گفتم: آقا مهدی داری چکار می‌کنی؟ گفت: دارم شعر می‌نویسم. ببین چطوره؟ و تک بیت شعری را که نوشته بود برایم این چنین خواند: عاشق که شدی تیر به سرت باید خورد /زهری است که مانند شکر باید خورد. گفتم: شعرت از نظر محتوی و مضمون عالی است از نظر وزن هم خوب است اما قافیه ندارد. گفت: چه بگویم. گفتم: عاشق چو شدی تیر به سر باید خورد/زهری که رسد همچو عسل باید خورد. خوشحال شد و گفت: عالی شد همین را می‌نویسم. عملیات کربلای چهار در بدو شروع به دلیل عدم فتح متوقف شد و نوبت به گردان ما نرسید. چند روز بعد گردان ما به شهر فاو اعزام شد و در خطوط پدافندی منطقه عملیاتی مستقر شدیم. نیمه های یک شب “فضل‌الله عصایی” فرمانده دسته مرا از خواب بیدار کرد و با چشمان اشکبار گفت: می‌دانی برادر مهدی هم رفت. جا خورده پریدم و گفتم: کجا؟ گفت: چند دقیقه قبل سر پست نگهبانی تیر قناسه عراقی به سرش خورد و شهید شد. قطره اشکی بر گونه‌ام چکیده با خودم زمزمه کردم: عاشق چو شدی تیر به سر باید خورد… و دیگر نیازی به وزن و قافیه ندارد راوی: عبدالرحیم کاووسی شهید 🌷@shahedan_aref
8.15M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🇮🇷 شهید مهدی زین الدین: «هرگاه در شب جمعه شهدا را یاد کنید، آنها شما را نزد اباعبدالله (ع) یاد می کنند.» 📝فیلمی فوق العاده احساسی و عاشقانه از لحظه شهادت مظلومانه شهید مدافع حرم علی انصاری، خبرنگار شبکه تلویزیونی الغدیر و عضو گروه مستند ساز ایرانی که در حال خونریزی شدید خطاب به حاضرین می گوید: «دارند صدایم می کنند» و لحظاتی بعد به کاروان عاشورا می پیوندد. 🌷@shahedan_aref
شب بعد از عمل با دردهای شدید یک لحظه یادم به کتاب قصه ی ننه علی افتادم که در روزی خوانده شد که واقعا برای من یک مسکن قوی بود. یادم به پیام آقای اسدی و کتاب بهار آخرین فصل افتاد. از همسرم خواستم صبح قبل از رفتن به محل کار این کتاب را بیارن بیمارستان. صبح کتاب را شروع کردم عصر تمام شد و برعکس بقیه ی مریضها که همه آمدن دکتر را پیگیری میکردند من از اینکه دکتر نیامده ناراحت نبودم😉. کتاب «بهار آخرین فصل» کتاب زندگی شهید مدافع حرم اسدالله ابراهیمی که از ۱۳ سالگی به جبهه رفت، سالهای زیادی فعالیتهای فرهنگی و جهادی داشت، نقش بسیار کلیدی در فتنه ۸۸ داشت و در نهایت در سوریه شهید شد. @madaranehayemoshtarak شهید مدافع حرم🕊🌹 🌷@shahedan_aref
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
با تبسم های گرمت روز من آغاز شد... صبـح آمد ، خنده ات جاریست ، لبخندت بخیر... شهید حیدر جلیلوند ❣ 📎سلام ، صبـحتون شهـدایـی🕊🌹🍃 🌷@shahedan_aref
🌷🌷 عباس از این‌که کاری کند که مورد تقدیر مردم قرار بگیرد، سخت ابا داشت. وی در یادداشت روز هشتم تیر ۱۳۶۰ می‌نویسد: «دلم نمی‌خواهد از سختی‌ها با مهناز حرفی بزنم. دلم می‌خواهد وقتی خانه می‌روم جز شادی و خنده چیزی با خود نبرم نه کسل باشم، نه بی‌حوصله و خواب‌آلود تا دل مهناز هم شاد بشود. اما چه کنم؟ نسبت‌به همه‌چیز حساسیت پیدا کرده‌ام. معده‌ام درد می‌کند. این اسهال و استفراغ خونی هم که دیگر کهنه‌شده. دکتر می‌گوید فقط ضعف اعصاب است. چطور می‌توانم عصبی نشوم ؟! آن روز وقتی بلوارِ نزدیکِ پایگاهِ هواییِ شیراز را به نام من کردند، غرور و شادی را در چشم‌های مهناز دیدم. خانواده خودم هم خوشحال بودند. حواله زمین را که دادند دستم، من فقط به‌خاطر دل مهناز گرفتم و به‌خاطر او و مردم که این‌همه محبت دارند و خوبند پشت تریبون رفتم. ولی همین‌که پایم به خانه رسید، دیگر طاقت نیاوردم. حواله زمین را پاره کردم، ریختم زمین. یعنی فکر می‌کنند ما پرواز می‌کنیم و می‌جنگیم تا شجاعت‌های ما را ببینند و به ما حواله خانه و زمین بدهند! کاش این سفر یک‌ماهه کمی حالم را بهتر کند. سفریِ ما در راه است و من می‌فهمم مهناز چقدر به یک شوهر خوب و خوش‌اخلاق احتیاج دارد. باید با زبان خوش قانعش کنم که انتقال به تهران، یعنی مرگ من. چون پشت میزنشینی و دستور دادن برای من مثل مردن است. راوی: نرگس خاتون دلیری روی فرد؛ همسر شهید کتاب آسمان؛ دوران به روایت همسر شهید. نوشته زهرا مشتاق. نشر روایت فتح؛ نوبت چاپ: نهم-۱۳۹۱؛ صفحه ۵۴ و ۵۵٫ شهید🕊🌹 🌷@shahedan_aref
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
روزی‌که حال تهران خوب بود 🔹۲۶ خرداد سال ۱۳۹۴، ۱۷۶ غواص دفاع‌مقدس که با دست‌های بسته شهید شده بودند (در کنار ۹۴ شهید دیگر) در میدان بهارستان تهران تشییع شدند. حضور گسترده مردم، این روز را به یکی از روزهای به‌یادماندنی تهران تبدیل کرد. 🔷از میان ۵۰ هزار شهید گمنام دفاع‌مقدس، هم‌چنان ۳ هزار شهید تفحص و شناسایی نشده‌اند. 🌷@shahedan_aref
5.75M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎙آیت الله العظمی جوادی آملی «اثر شهید گمنام كمتر از اثر شهید معروف نیست، اثر عالمان گمنام كمتر از اثر عالمان معروف نیست...» ٩٣/۶/١۵ 🌷@shahedan_aref
🌷 🌷 🌷سه روز، روزه گرفت. از او پرسیدم: چی شده؟ چرا غذا نمی‌خوری؟ گفت: دارم خودم را تنبیه می‌کنم. گفتم: مگر چکار کردی که خودت را تنبیه می‌کنی؟ گفت: یادت است آن روزی که بچه‌های تبلیغات لشکر، با دوربین، به گردان ما آمده بودند. گفتم: خوب. گفت: وقتی دوربین سمت من آمد، مرتب نشستم و موهایم را مرتب کردم. گفتم: خب، اشکالی دارد؟ 🌷....آهی کشید و گفت: بعد از مصاحبه فکر کردم، با خودم گفتم: ابراهیم! این مصاحبه‌ها را مگر چه کسی می‌بیند؟ آدم‌هایی مثل خودت. ولی با این‌حال، تو خودت را مرتب کردی و درست نشستی و مواظب رفتارت بودی، اما می‌دانی که سال‌هاست در مقابل دوربین خدا قرار داری و هرطور که می‌خواهی زندگی می‌کنی و هیچ وقت هم خودت را جمع و جور نکرده‌ای؟ این فکر مرا اذیت می‌کند که چرا بنده‌های خدا را به خدا ترجیح دادم؟ بنابراین خودم را تنبیه می‌کنم! 🌹خاطره ای به یاد ابراهیم محبوب فرمانده گردان حزب الله : رزمنده دلاور غلامرضا سالم منبع: سایت نوید شاهد ❤️اَلّلهُمَّـ؏عَجِّل‌لِوَلیِّڪَ‌الفَرَج❤️ 🌷@shahedan_aref
22.22M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🇮🇷🍃🇮🇷🍃🇮🇷🍃🇮🇷 🔴امام خامنه ای : «اين شهداي چهارگانه (اماني، هرندي، نيك نژاد، بخارائي) شايد اين تعبير دربارة آنها درست باشد كه بگوئيم نورالله في ظلمات الارض بودند ♦️به هرحال اينها ستارگان و برجستگاني بودند كه در راه خدا رفتند. راهي را انتخاب كردند و نتيجه اين شد كه مشاهده مي كنيد يعني حاكميت اسلام در دوران سيطره كفر و استكبار بر عالم چيزي كه به افسانه شبيه است. ♦️ اين شهداي چهارگانه حقيقتاً در دوران ظلمات نور خدا بودند كه درخشيدند، فضا و دلها را روشن كردند، راه را به خيلي ها نشان دادند.» 🏴 ۲۶ خرداد ۱۳۴۴ سالروز شهادت سربازان دلیر اسلام، شهیدان بخارایی، امانی، صفارهرندی و نیک‌نژاد، چهار تن از مبارزان انقلابی است که به خونخواهی شهدای قیام ۱۵ خرداد سال ۴۲ برخاستند و به دلیل اعدام انقلابی حسنعلی منصور نخست‌وزیر رژیم پهلوی، محکوم شده و به شهادت رسیدند. 🌷@shahedan_aref