"بسم الله الرحمن الرحیم"
🍃 هر دو #برادر چشمهای حقیقت بین بازی داشتند انگار که مثل آب خوردن غیب میدیدند و از شدت آنکه این دیدن برای آنها طبیعی و معمولی بود، آن دیده ها را به راحتی وخیلی فاش بیان می کردند.
🍃 اگر اینقدر دیدن حقایق عالم که برای امثال ما #غیب_گویی است برای آنها آسان و طبیعی نبود لااقل کمی خصوصی تر و با احتیاط بیشتری آن حقایق را بیان می کردند، نه مثل #مهدی که چند لحظه قبل از شهادتش، خطاب به #شهید کاظمی پشت بیسیمی که می دانست ضبط میشود و در آینده همه آن را میشنوند بگوید «احمد!بیا اینجا که اگر بیایی دیگر دلت نمیخواهد برگردی!»
🍃 اما حکایت حمید از مهدی هم جالبتر است، او چند وقتی قبل از شهادتش وصیت نامه ای مینوسد که در آن آینده را به تصویر میکشد و انگار که از پشت پرده ای از پرده های عالم خبر بدهد می گوید:«دعا کنید که خداوند #شهادت را نصیب شما کند. در غیر این صورت زمانی فرامیرسد که #جنگ تمام میشود و رزمندگان سه دسته میشوند: دستهای که به مخالفت با گذشته خود برمیخیزند و از آن پشیماناند. دستهای که راه بیتفاوتی در پیشگرفته و غرق زندگی مادی میشوند و دستهای که به گذشته #وفادار میمانند و احساس وظیفه میکنند و از شدت مصائب و غصهها دق خواهند کرد. پس از خداوند بخواهید با رسیدن به شهادت از عواقب زندگی پس از جنگ در امان باشید، چون عاقبت دو دسته اول ختم به خیر نخواهد شد و جزء دسته سوم ماندن هم بسیار سخت خواهد بود.»
🍃 #حمید_باکری برادر مهدی باکری، #جوان_بسیجی عاشقی است که یک شبه ره صد ساله رفت و پیر #عشق شد آنچنان که در خشت خام چیزی دید که در آینه هم نمیبینیم.
🍃 آرزو میکنم که اگر حمید باکری نمیشویم در نگاه او که حقیقت بین بود و هست ، عاقبت بخیر باشیم♥️
🕊به مناسب سالروز شهادت
#شهید_حمید_باکری
@shahedaneh72
گفتم :
دگر قلبم شوق شهادت ندارد !
گفت :
مراقب ِنگاهت باش ...
اَلعَین بَریدُ القَلب ؛
چشم پیغام رسان دل است .
#شهید_احمد_مشلب
@shahedaneh72
#جرعہ_ای_شعر
پر ڪشیدے در نگاهـت شـور حـیدر داشتے
مالڪ اشـتر! شـهادت را تو باور داشتے
بامـداد جمعہای تاریڪ ، روشـن شد سپهر
شد محـقق آرزوهایی ڪہ در سر داشتے...
#ماه_رجب
#حاج_قاسم
@shahedaneh72
#شهید_که_خرج_مزارش
#را_امام_زمان_عج_دادند
●یک شب خواب دیده بود که توی جمکران بعد از به جا آوردن زیارت و آداب مسجد، گم شده است که امام زمان (عج) را می بیند و آقا راهنمائیش می کنند تا به خانواده اش برسد و بعد می فرمایند:
از قول ما به خانواده شهید عارف بگوئید چرا به وصیت نامه حمید عمل نکردید؟ حمید در یکی از وصیتنامه هایش نوشته بود، قبرم را ساده مثل شهدای بقیع بسازید!
●همچنین آقا می فرمایند: شما قبر را درست کنید، ما خرج قبر را می دهیم که نشانی محل پول را هم می دهند.
در همین حین از خواب بیدار می شود و با خانواده اش به گلزار شهدا می رود، به نیت زیارت و هم پیدا کردن آدرس و نشانی داده شده.
●در مکان مورد نظر، یک دستمال سبز با بوی خاص و عجیبی پیدا می شود که درون آن مبلغ ۳۰۳۰ تومان قرار داشت.پس از این اتفاق، ماجرا را برای خانواده شهید عارف و یکی از علما تعریف می کنند و بعد از تائید، مقداری از مبلغ را جهت باز سازی قبر حمید و ۳۰ تومان باقی مانده را برای انتشار خبر آن هزینه می کنند.
ﻣﻨﺒﻊ: ﻛﺘﺎﺏ ﺳﺮﻭﻗﺎﻣﺘﺎﻥ
📎 #شهید_حمید_عارف 🌷
#ﺷﻬﺪاﻱ_ﻓﺎﺭﺱ . ﺩاﺭاﺏ
#ﺗﻮﻟﺪ:ﻣﻴﻼﺩﺣﻀﺮﺕ ﻋﻠﻲ ع
#ﺷﻬﺎﺩﺕ:ﺭﻭﺯ ﺷﻬﺎﺩﺕ ﺣﻀﺮﺕ ﻋﻠﻲ ع
🌹🌷
@shahedaneh72
دلگیرم !!
هرچہ میــدوم
بہ گردپایتـان هم نمیرسم .
مسئلہ یک #سـربـنـد و لـبـاس خاکے نیست .
هواے دلـم از حد هشــدار گذشته
#شہـــــدا یارے ام کنید .
@shahedaneh72
•┄❁ #قرار_شبانہ ❁┄•
فرستـادن پنج #صلواتــ
بہ نیتــ سلامتے و تعجیل
در #فرجآقاامامزمان«عج»
هدیہ بہ روح مطهر
شهید حسن رزّاقیان♥️
@shahedaneh72
التماس دعاے فرج🤲
شبتون منور به نگاه امیرالمؤمنین(ع)❤️
خواب نجف ببینید...💫
@shahedaneh72
-2147483648_-210992.jpg
99.3K
🎊🎊🎉🎉
پدرا دیده به سویت نگران است هنوز
غم نا دیدن تو بار گران است هنوز
آنقدر مهر و وفا بر همگان کردی تو
نام نیکت همه جا ورد زبان است هنوز
#سلام
#صبحتون_شهدایی
💐ولادت امام علی(ع)
و روز پدر مبارک باد 💐
@shahedaneh72
🔴 روز مرد و پدر بر تمامی پدران ایران زمین مبارک باشد.
عزیزی تعریف می کرد وقتی که حاج قاسم فرمانده لشکر۴۱ثارلله کرمان بود در جلسه ای خانوادگی نشسته بودیم. دختر حاج قاسم روی پایش نشسته بود و از گرمای وجود پدر استفاده می کرد.
میهمانانی آمدند که در بین آنها دو دختر شهید بود.ایشان فرزند خود را روی زمین گذاشتند و آن دو کودک خردسالِ فرزند شهید را روی پای خود نشاندند.
حس و حال آن دو کودک آنچنان بود که گویی در آغوش پدر خود هستند...
حاج قاسم روزت مبارک...
✍️"محمدصالحی"
#سرداردلها🌷
@shahedaneh72
#کلام_بزرگان
تنها راه تحمل رنجهای دنیا
تنها راه تحمل رنجهای دنیا و یا کم کردن بسیاری از آنها باور ملاقات خداست که میتواند لذتش را در همین دنیا به کام انسان بچشاند و حتی انسان را مشتاق و منتظر ملاقات خدا نماید.
(اسْتَعِینُوا بِالصَّبْرِ وَ الصَّلاةِ وَ إِنَّها لَکَبِیرَةٌ إِلاَّ عَلَى الْخاشِعِینَ الَّذِینَ یَظُنُّونَ أَنَّهُمْ مُلاقُوا رَبِّهِمْ)
#حجتالاسلامعلیرضاپناهیان🎤
@shahedaneh72
مرد اونیه که با یه دستش خونه تکونی کنه😁
با اون یکی دستشم دنیارو تکون بده😎
بقیش سوسول بازیه.....😏
#امام_خمینی
@shahedaneh72
#شهیدانه🌸
ده ماه بود ازش خبر نداشتیم
مادرش میگفت:خرازی!پاشو برو ببین چیشد این بچه؟میگفتم:کجا برم؟جبهه یه وجب دو وجب نیست که...
رفته بودیم نماز جمعه. حاج آقا آخر خطبه گفت:حسین خرازی را دعا کنید!
آمدم خانه...به مادرش گفتم:حسین مارو میگفت؟چیشده که امام جمعه هم میشناسدش؟
نمیدانستیم فرمانده لشکر اصفهان است!
#شهیدحسین_خرازی
#سالروزشهادت
🌹🍃🌹🍃
@shahedaneh72
•┄❁ #قرار_شبانہ ❁┄•
فرستـادن پنج #صلواتــ
بہ نیتــ سلامتے و تعجیل
در #فرجآقاامامزمان«عج»
هدیہ بہ روح مطهر
شهید حاج حسین خرّازے ♥️
@shahedaneh72
التماس دعاے فرج🤲
شبتون منور به نگاه سید الشّهدا(ع)❤️
خواب ڪـــربــــــلا ببینید...💫
@shahedaneh72
ما را هم ،
مهمان سفرهتان ڪنید
لقمه ای اخلاص بدهید
و یڪ جرعه صفـا !
#صبحتون_شهدایی
#یادشهداباصلوات
#الله_اکبر
@shahedaneh72
🔰 یاد یاران | #حسین_خرازی
🔅خودم یه دست دارم با دوتا پا!
📍گفتم پدرشم، با من این حرفها را ندارد. گفتم: «حسین، بابا! بده من لباساتو میشورم.» یک دستش قطع بود.
گفت: «نه چرا شما؟ خودم یه دست دارم با دوتا پا. نگاه کن.»
➖ نگاه میکردم، پاچه شلوارش را تا زد بالا، رفت توی تشت. لباسهایش را پامال میکرد.
🌷 ۸ اسفند سالروز شهادت حاج
حسین خرازی گرامی باد
🌹🌿🌹🌿🌹
🏴@shahedaneh72
لرزه بر پیڪره ے شام می افتد وقتے
چادر فاطمه را بر سرخود می پوشد
بی سَبَب نیست عَدو ازسخنش میترسد
زینب است،خون علے در رگ او میجوشد
#أم_المصائب🥀
#وفات_حضرت_زینب(س)🏴
🏴@shahedaneh72