زمستان که هیچ،
وقتی تو نیستی
تمام فصلها سرد است....
صبـحتون شهـدایـی🌷
@shahedaneosve
شاهدان اسوه، زندگینامه شهدای دفاع مقدس و مدافعان حرم
#شهید_مهدی_ثامنی:
عهد ڪردم تا آخر عمرم #دورڪعت #نماز براے بے بے حضرت زهرا به نیت #شهادت بخوانم
@shahedaneosve
شاهدان اسوه، زندگینامه شهدای دفاع مقدس و مدافعان حرم
#فلش_نشانه_شهیدحامدجوانی
🍀💠💠💠💠💠🍀
🍀💠♥️♥️♥️💠🍀
🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀
@shahedaneosve
شاهدان اسوه، زندگینامه شهدای دفاع مقدس و مدافعان حرم
🍀💠💠💠💠💠💠🍀
🍀💠♥️♥️♥️♥️💠🍀
🍀💠♥️♥️♥️♥️💠🍀
🍀💠🍀💠🍀💠🍀
🍀♥️♥️♥️🍀
🍀💠♥️♥️💠🍀
🍀💠💠♥️💠💠🍀
🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀
#زندگینامه۱
#شهیدمدافع_حرم_حامدجوانی
(بچه ی دیار غیور پرور آذربایجان،
دیار باکری ها وشهید آیت الله مدنی)
شهید مدافع حرم حامد زمانی تولد یافته در شهر تبریزمی باشد .. که در تاریخ
۲۶ آبان ۱۳۶۹ تو یه خانواده ی خیلی مقید ومذهبی به دنیا اومد .
یه برادر بزرگتراز خود دارد .
و بخاطر تربیت حسینی که نتیجه زحمات پدر و مادرش بود ..
دوران کودکی و نو جوانی خود را با تلاشش و کوشش درهیئت های مذهبی و مکتب حسینی سپری کرد و رشد یافت ..
سال 88 واردسپاه شد وهمزمان تو رشته ی علوم نظامی مشغول تحصیل شد . وبا روی کار آمدن داعش آرام و قرار نداشت وبا غیرت علوی خود برای دفاع از حریم اهل بیت علیهم السلام با کسب اجازه از پدرو مادرگرامیش عازم سوریه گشت و می گفت :
یاحسین ،مگه ما مردیم که کسی بخواد دوباره به خانم رقیه سیلی بزنه؟
(حضرت رقیه وحضرت زینب سلام الله علیها ناموس امام زمان هستن .شیعه باید بمیره که به مزار ایشون بخواد تعرضی بشه وهدف این داعش خبیث خشکوندن ریشه ی اسلامه،باید جلوشان ایستاد.)
🍀💠💠💠💠💠🍀
🍀💠♥️♥️♥️💠🍀
🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀
@shahedaneosve
شاهدان اسوه، زندگینامه شهدای دفاع مقدس و مدافعان حرم
🍀💠💠💠💠💠💠🍀
🍀💠♥️♥️♥️♥️💠🍀
🍀💠♥️♥️♥️♥️💠🍀
🍀💠🍀💠🍀💠🍀
🍀♥️♥️♥️🍀
🍀💠♥️♥️💠🍀
🍀💠💠♥️💠💠🍀
🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀
#زندگینامه۲
#شهیدمدافع_حرم_حامدجوانی
شهید حامد زمانی به دمشق اعزام شد، فقط گاهی برای ادای احترام به پدرو مادر و رفع دلتنگی به مرخصی میامد .
بار آخری که آمد و بار آخر قبل از برگشتن به سوریه، اول قرار ازدواجش را کنسل کرد . بعد به پدر ومادرگفت :دوس دارم از زیر حلقه ی یاسین رد شوم.
میدونین حلقه ی یاسین چیه؟
یه حلقه ایه که آیات قرآن روی آن نوشته شده است و هرکس از زیرش رد شود وآرزو کند بر آورده میشود ،حامد هم از زیرحلقه رد شدو آرزوی شهادت کرد .
توجبهه سوریه هم بهش لقب آچار فرانسه داده بودن، همه تلاشش این بود که هر کاری از دستش برمیادانجام دهدوبودنش در آنجامفیدباشد .
از توپخونه گرفته تا نبرد زمینی،
همه جا بود .واز اون لعنتی هام هیچ ترسی نداشته ، میگفت مگه اینا چیکاره هستن ؟؟؟ تا جایی هم که میتونست از دشمن تلفات می گرفته و اونها را به جهنم می فرستاده ؛ دشمن ا را حسابی کفری کرده بود . تا جاییکه کینه ی حامد و به دل داشتن و آخر با موشک تاو(ضدتانک ) میزنندش و مجروح میشه و میارندش تهران
و پدر حامد که آمده بود سوریه برا برگردوندن حامد ،میخواستند اونجا بمونن وبجای حامدبجنگه ولی خب قبول نکرده بودن، اردیبهشت 94 حامد و برگردوندن تهران وبستری شد . حامد هر وقت به روضه میرفت میگفت ای کاش روضه ی حضرت ابالفضل بخونن .
اخه همه ی ما ترکها معروفیم به حضرت عباسی بودن . حامدخیلی روضه حضرت ابا الفضل علیه السلام رادوست داشت
وخدا لطفش شامل حال ایشون شد وحامد و هم از ناحیه دستان و چشمانش توسط اون موشک تاوا خریدار شد . درست مثل سقای دشت کربلا ..
🍀💠💠💠💠💠🍀
🍀💠♥️♥️♥️💠🍀
🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀
@shahedaneosve
شاهدان اسوه، زندگینامه شهدای دفاع مقدس و مدافعان حرم
به تنگ آمده ام از این همه بغض گلوگیر،
اگر تو ضامنم نشوی این دل قفسنشین
منفجر می کند مرا...
#شهیدمدافع_حرم_حامدجوانی
🍀❤️💠❤️🍀
@shahedaneosve
شاهدان اسوه، زندگینامه شهدای دفاع مقدس و مدافعان حرم
🍀💠💠💠💠💠💠🍀
🍀💠♥️♥️♥️♥️💠🍀
🍀💠♥️♥️♥️♥️💠🍀
🍀💠🍀💠🍀💠🍀
🍀♥️♥️♥️🍀
🍀💠♥️♥️💠🍀
🍀💠💠♥️💠💠🍀
🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀
#یک_فرشته_درغالب_یک_مرد
#شهیدمدافع_حرم_حامدجوانی
پارسال ( آبان۹۳) نزدیکای تولدش بود که بهم زنگ زد . گفت: مهرداد از دستت کمکی بر میاد؟؟ گفتم: چی ؟؟ گفت:کمک مالی گفتم:آخه به کی؟گفت: تو دیگه کاریت نباشه گفتم حتما نیاز داره، یه مبلغی رو اومد و ازم گرفت. منم چون میدونستم که حتما واسه کار خیر میخواد دیگه نپرسیدم . یه روز دیگه بازم بهم زنگ زد مهرداد بازم داری کمک کنی؟؟ گفتم: باشه حتماوقتی اومد بهش گفتم داداش من یه مقدار پول دارم که مال چند نفره ولی چون هرکدوم یه شهری هستن نمیتونم بهشون برسونم. چیکار کنم؟ گفت: الان حلش میکنم. زنگ زد به دفتر یکی از مراجع و ازشون پرسید که چیکار میتونیم با این پول بکنیم . اونا هم جواب داده بودن که میتونیم به نیت اونا این پول رو احسان بدین .. اون پول رو هم دادم بهش به نیت اونابازم نپرسیدم چیکار میخواد بکنه .. بعدها با اصرار ازش پرسیدم و فهمیدم 3 تا بچه بی سرپرست بودن که حامد بهشون کمک میکرد . ولی نام و نشونی نداد که کی هستن .حامد عادتش بود...همیشه دست بخیر بود و به خیلی ها پنهونی کمک میکرد . یه فرشته در قالب یک مرد روی این زمین خاکی .
(روز تولد شهید جوانی مصادف شده با شهادت حضرت رقیه سلام الله علیها شهادت دختری که آقا حامد برای دفاع از حرمشون به شهادت رسید .)
🍀💠💠💠💠💠🍀
🍀💠♥️♥️♥️💠🍀
🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀
@shahedaneosve
شاهدان اسوه، زندگینامه شهدای دفاع مقدس و مدافعان حرم
🍀💠💠💠💠💠💠🍀
🍀💠♥️♥️♥️♥️💠🍀
🍀💠♥️♥️♥️♥️💠🍀
🍀💠🍀💠🍀💠🍀
🍀♥️♥️♥️🍀
🍀💠♥️♥️💠🍀
🍀💠💠♥️💠💠🍀
🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀
#خاطره_محرم
#شهیدمدافع_حرم_حامدجوانی
این گل پر پر شده
فدای زینب شده
ایام محرم که میشد از همون کوچیکی من و حامد با هم میرفتیم هیئت و دسته ی سینه زنی مسجد فاطمیه.خیلی دوست داشتیم مهتابی های دسته عزاداری رو حرکت بدیم . ولی کوچیک بودیم و زورمون نمیرسید . اون موقع ها خیلی هوا سرد بود که باهم دستکش، دست میکردیم و با کمک هم یه مهتابی رو حول میدادیم .کم کم که بزرگتر شدیم و زورمون بیشتر، هر کدوم یه مهتابی رو حرکت میدادیم. یادمه حتی اون موقع ها حامد، روزهای عاشورا پابرهنه دسته ی عزاداری میومد . دوران نوجوانی هم علم برمی داشتیم . پرچم بزرگی که جلو دسته می رفت، پرچم قرمز رنگ یا ابوالفضل بود که دوتامون شیفته ی حمل کردنش بودیم. و بر سر حمل پرچم باهم رقابت می کردیم و در نهایت قرار میذاشتیم که نوبتی برداریم .
یه پرچم سبز رنگی هم بود که عقب تر از علم قرمز حرکت می دادن که بعدها تصمیم گرفتیم که پرچم قرمز حضرت ابوالفضل رو حامد حمل کنه پرچم سبز هم حملش با من باشه . هر چند دل من با علم قرمز بود ولی به احترام بزرگتر بودن حامد راضی شدم .حامد همیشه از اول تا پایان مراسم های هیئت حاضر بود و در کارهای مسجد کمک می کرد و وظیفه شناس بود .در این چند سال اخیر که
پاسدار شده بود می رفتیم ته صف با نوجوونا سینه میزدیم .حامد اصلا خودش رو نمی گرفت که من بزرگتر از بقیه هستم و یا از بچه های فعال بسیج پایگاه . بعضا هم موتور پر سر و صدای ته دسته رو حول میداد و خیلی هم به این کار افتخار میکرد . یه حسینی تمام و کمال بود . آخرش هم با اون دست هایی که علم حضرت ابوالفضل رو حمل میکرد، همچون مولاش حضرت عباس، در راه بی بی زینب فدا شد . امسال محرم بدجور جای حامد خالیه .
(به نقل از رفیق صمیمی حامد جوانی)
🍀💠💠💠💠💠🍀
🍀💠♥️♥️♥️💠🍀
🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀
@shahedaneosve
شاهدان اسوه، زندگینامه شهدای دفاع مقدس و مدافعان حرم
✨🔮✨🔮✨🔮✨🔮✨
یاد حضرت در دقایق زندگی
✨🔮✨🔮✨🔮✨🔮✨
🔴🔵 هدف مشترک بعثت و ظهور
🌕 پيامبر اعظم(ص) درباره هدف از بعثت خود فرمودند:
إنَّما بُعِثْتُ لِأُتَمِّمَ مَكارِمَ الأخلَاقِ؛ من فقط براى كامل كردن ارزشهاى اخلاقى به پيامبرى برانگيخته شده ام.(۱)
🔹 امام باقر(ع) درباره اهداف ظهور امام مهدی(ع) فرمودند:
🔺 إِذَا قَامَ قَائِمُنَا وَضَعَ يَدَهُ عَلَى رُءُوسِ الْعِبَادِ فَجَمَعَ بِهِ عُقُولَهُمْ وَ أَكْمَلَ بِهِ أَخْلَاقَهُم؛ هرگاه قائم قيام نمود، دست خود را روى سر مردم مى گذارد و به این وسيله عقلهاى آنان جمع و اخلاقشان كامل میگردد.(۲)
🔹 اصلى ترين وظيفه پیامبر و امام، پیراستن انسان از بيماریهاى اخلاقى و آراستن به زیباییهای اخلاقی است؛ زيرا تا سرزمین وجود از زشتیها پاک و به زیباییها مزیّن نشود؛ آماده کاشت بذر ایمان نمیشود و در نتیجه میوه اطاعت از فرمان خدا، پیامبر و امام برداشت نمیگردد.
📚(۱) بحارالانوار، ج ۶۷، ص ۳۷۲
(۲) بحارالانوار، ج ۵۲، ص ۳۳۶
🌕 آری محمدی دیگر در راه است...
#مهدویت
#روزشمار_نیمه_شعبان
#الفبای_رفاقت_با_امام_زمان
📆 فقط ۱۸ روز تا سالروز میلاد حضرت مهدی علیه السلام باقی مانده است...
🔸ف: فاصله
لعنت بر هرآن چه و هرآن که بین من و تو فاصله بیاندازد. می خواهم کم کنم فاصله قلبم با قلبت را با ترک گناه.
✳️ امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف می فرمایند:
«... فَمَا يَحْبِسُنَا عَنْهُمْ إِلَّا مَا يَتَّصِلُ بِنَا مِمَّا نَكْرَهُهُ وَ لَا نُؤْثِرُهُ مِنْهُمْ...»
علّت مخفی شدن ما از آنان چیزی نیست جز آن چه از کردار آنان به ما می رسد و ما توقع انجام این کارها را از آنان نداریم.
📚بحار الأنوار (ط - بيروت)، ج۵۳، ص: ۱۷۷
@shahedaneosve
شاهدان اسوه، زندگینامه شهدای دفاع مقدس و مدافعان حرم