eitaa logo
⸤ شاهِدان اُسوه‍ ⸣
304 دنبال‌کننده
27.4هزار عکس
3.7هزار ویدیو
30 فایل
• ما را بُکُش و مُثله کن و خوب بسوزان • لایق که‍ نبودیم در آن جنگ بمیریم...(: و اینجا می‌خوانیم از سرگذشت، از جان گذشتگان جبهه های حق!-♥️ محلِ ارتباط با ما ☜︎︎︎ @shahidgomnam70 ﴿صلوات بفرست مؤمن🌱﴾
مشاهده در ایتا
دانلود
🌷  بسم رب‌ الشهداء و الصدیقین 🌷 🥀 🌹زندگینامه شهید مدافع حرم قسمت 9⃣9⃣1⃣ علی این را که شنید، از جایش پرید و گفت: « من الان میرم میارم. » عمار با تعجب پرسید: « اشتایر از کجا می خوای بیاری؟ » على جواب نداده، سوار موتور شد و رفت. اشتایر عقبه بود و باید شش کیلومتر برمی‌گشت. اشتایر سنگین بود، اما هیچ کدام از این‌ها مانع او نشد. مدتی نگذشته بود که با یک اشتایر برگشت. عمار گرا می‌داد، علی و اسماعیل شلیک می کردند. آن روز هم توانستند از دشمن تلفات بگیرند. کارشان که تمام شد، عمار و علی ادای خمپاره زدن اسماعیل را درآوردند و کلی به او خندیدند. چند روز بود که عملیاتی به تیپ سیدالشهدا نداده بودند. صبح زود علی رفت سراغ اسماعیل: « بیدار شو، بچه های فاتحین تو بلاس عملیات کردن. » اسماعیل به زور چشم هایش را باز کرد و گفت: « چی؟ عملیات؟ » علی با همان هیجانش ادامه داد: « آمار گرفتم، الان بچه های فاتحین بلاس هستن. » اسماعیل بلند شد و در جایش نشست. کمی فکر کرد. علی نگاهش را به او دوخت و گفت: « از دستمون میره ها! » اسماعیل که سرش درد می کرد برای عملیات، بلند شد و لباس‌هایش را پوشید. هر دو سلاح‌شان را برداشتند و با موتور خودشان را رساندند به روستای بلاس. درگیری شدید بود. در آن شلوغی، عمار را شناختند. خنده شان گرفت. عمار که سعی می کرد خنده‌اش را پنهان کند، گفت: « شما اینجا چیکار می‌کنید؟ کی خبرتون کرد؟ » اسماعیل خندید: « مرد حسابی، خودت اینجا چیکار میکنی؟ فرمانده که تو باشی، چه انتظاری از نیروها داری. على خبر کرد. به تو کی خبر داد؟ » + « یکی از بچه ها. » هر سه درگیر شدند. تکفیری ها از هر جهت هجوم می آوردند. ⬅️ ادامه دارد.... ⛔️ ارسال فقط با ذکر لینک کانال مجاز و شرعی است. 🌸🌸🌸🌸🕊🕊🕊🕊🌸🌸🌸🌸 @shahedaneosve شاهدان اسوه، زندگینامه شهدای دفاع مقدس و مدافعان حرم
🌷  بسم رب‌ الشهداء و الصدیقین 🌷 🥀 🌹زندگینامه شهید مدافع حرم قسمت 0⃣0⃣2⃣ اسماعیل، علی را گم کرد. على سلاح به دست جلو رفته بود. از هر طرف تیراندازی می شد. تا غروب درگیر بودند. اصلاً نمی‌توانست آرام بگیرد، حتی زمانی که عملیات نبود. یک شب که در مقر تل عزان بودند، میثم از پشت بی سیم حیدر را پیج کرد و گفت که تیربارش مشکل پیدا کرده. علی این را که شنید، به حیدر گفت: « صبر کن منم باهات بیام. با بچه ها کار دارم. » وسایلش را برداشت و همراه یکی از نیروهای سوری اش سوار موتور شد. حیدر هم با ماشین پشت سر آنها راه افتاد. بلاس هنوز کامل آزاد نشده بود، باید چراغ خاموش مسافت را طی می کردند. اواسط راه بودند که نور لیزر چشم‌شان را زد. سرعت‌شان را کم کردند که یک دفعه به سمتشان تیراندازی شد. سریع از موتور پیاده شدند. حيدر هنوز پشت فرمان بود که یک عده با اسلحه و چراغ قوه محاصره شان کردند. یکی از آنها داد زد: « بخوابید زمین، دراز بکشید! بچه ها مراقب باشید ماشین انتحاریه. » حیدر گفت: « نترسید برادرا، ماخودی هستیم. داریم می‌ریم صبحيه. » مشخص بود باور نکردند، همچنان داد می‌زدند: « بخوابید زمین. » علی آرام رفت به سمتشان که یکی از آنها چند تا تیر زیر پایش زد. اوضاع را که این جوری دید، بی سیم زد به مقر فرماندهی و گفت: « ما رو توجاده‌ی تل عزان گرفتن. صدای منو دارید؟ » ⬅️ ادامه دارد.... ⛔️ ارسال فقط با ذکر لینک کانال مجاز و شرعی است. 🌸🌸🌸🌸🕊🕊🕊🕊🌸🌸🌸🌸 @shahedaneosve شاهدان اسوه، زندگینامه شهدای دفاع مقدس و مدافعان حرم
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
✨🔮✨🔮✨🔮✨🔮✨ یاد حضرت در دقایق زندگی ✨🔮✨🔮✨🔮✨🔮✨ 🔴 زیارت امام زمان علیه السلام در روز جمعه 🔵 اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يا حُجَّةَ اللهِ في اَرْضِهِ، اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يا عَيْنَ اللهِ في خَلْقِهِ، اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يا نُورَ اللهِ الَّذي يَهْتَدي بِهِ الْمُهْتَدُونَ، وَيُفَرَّجُ بِهِ عَنِ الْمُؤْمِنينَ، اَلسَّلامُ عَلَيْكَ اَيُّهَا الْمُهَذَّبُ الْخآئِفُ، اَلسَّلامُ عَلَيْكَ اَيُّهَا الْوَلِيُّ النّاصِحُ، اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يا سَفينَةَ النَّجاةِ، اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يا عَيْنَ الْحَيوةِ، اَلسَّلامُ عَلَيْكَ صَلَّي اللهُ عَلَيْكَ وَعَلي آلِ بَيْتِكَ الطَّيِّبينَ الطّاهِرينَ، اَلسَّلامُ عَلَيْكَ عَجَّلَ اللهُ لَكَ ما وَعَدَكَ مِنَ النَّصْرِ وَظُهُورِ الاَْمْرِ، اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يامَوْلايَ، اَنـَا مَوْلاكَ عارِفٌ بِاُوليكَ وَاُخْريكَ، اَتَقَرَّبُ اِلَي اللهِ تَعالي بِكَ وَبِآلِ بَيْتِكَ، وَاَنْتَظِرُ ظُهُورَكَ، وَظُهُورَ الْحَقِّ عَلي يَدَيْكَ، وَاَسْئَلُ اللهَ اَنْ يُصَلِّيَ عَلي مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد، وَاَنْ يَجْعَلَني مِنَ الْمُنْتَظِرينَ لَكَ وَالتّابِعينَ وَالنّاصِرينَ لَكَ عَلي اَعْدآئِكَ، وَالْمُسْتَشْهَدينَ بَيْنَ يَدَيْكَ في جُمْلَةِ اَوْلِيآئِكَ، يا مَوْلايَ يا صاحِبَ الزَّمانِ صَلَواتُ اللهِ عَلَيْكَ وَعَلي آلِ بَيْتِكَ، هذا يَوْمُ الْجُمُعَةِ وَهُوَ يَوْمُكَ، الْمُتَوَقَّعُ فيهِ ظُهُورُكَ، َالْفَرَجُ فيهِ لِلْمُؤْمِنينَ عَلي يَدَيْكَ، وَقَتْلُ الْكافِرينَ بِسَيْفِكَ، وَاَنَا يا مَوْلايَ فيهِ ضَيْفُكَ وَجارُكَ، وَاَنْتَ يا مَوْلايَ كَريمٌ مِنْ اَوْلادِ الْكِرامِ، وَمَأْمُورٌ بِالضِّيافَةِ وَالاِْجارَةِ، فَاَضِفْني وَ اَجِرْني، صَلَواتُ اللهِ عَلَيْكَ وَعَلي اَهْلِ بَيْتِكَ الطّاهِرينَ. @shahedaneosve شاهدان اسوه، زندگینامه شهدای دفاع مقدس و مدافعان حرم
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
حکایت عباس چایی خور و تاثیر چای امام حسین (ع) @shahedaneosve شاهدان اسوه، زندگینامه شهدای دفاع مقدس و مدافعان حرم
♦️وقتی این جسم بی سر را در منطقه عملیاتی پیدا کردند در جیبش کاغذی را یافتند که در آن نوشته بود: بی سر و سامان تو ام یا حسین😭❤️ @shahedaneosve شاهدان اسوه، زندگینامه شهدای دفاع مقدس و مدافعان حرم
‌‌ امروز در کوفه و کربلا چه خبر است 🔹سیزدهم محرم است. بنابر نقل‌هایی امروز قبیلهٔ بنی‌اسد قصد دفن شهدای کربلا می‌کنند اما وضعیت بدن‌های بی‌سر طوری است که متحیر مانده‌اند. امام سجاد(ع) به طریقی به کربلا آمدند و مشغول تدفین پدر و اصحابشان شدند. 🔹اسرا و سرهای شهدا بعد از اینکه در کوفه گردانده شدند به دربار ابن‌زیاد رفتند. امام سجاد(ع) در حالی که به‌همراه زنان و کودکان با طناب بسته شده بودند در منظر درباریان روبه‌روی سر سیدالشهدا(ع) و تخت ابن‌زیاد قرار گرفتند. بعد از این مجلس هم اهل‌بیت با غل‌‌وزنجیر وارد زندان کوفه شدند. @shahedaneosve شاهدان اسوه، زندگینامه شهدای دفاع مقدس و مدافعان حرم
چقدر زود جمع میکنن سیاهیا رو زینب هنوز به شام بلا هم نرسیده..💔
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
سرفصلهای ۱۳ ۱• معنای کلمه دارالسلام و حقیقت اسم سلام در بهشت ۲• شرط ورود به دارالسلام ۳• ارتباط مقام محمود با دارالسلام @shahedaneosve شاهدان اسوه، زندگینامه شهدای دفاع مقدس و مدافعان حرم
مقام محمود 13.mp3
11.3M
۱۳ ※ و أسئلهُ أن یُبَلّغنی المقامَ المَحمود لکم عندالله. | ※ قرآن می گوید: بهشت دارالسلام است، یعنی خانه ی سالم ها. خانه ی سالم ها به چه معناست؟ و این سلامت چگونه کسب شدنی است؟ ※ آیا این سلامت در کیفیت و مرتبه مقام خواهی ما، موثر است؟ @shahedaneosve شاهدان اسوه، زندگینامه شهدای دفاع مقدس و مدافعان حرم
🔰 امیرالمومنین امام علی علیه السلام : ✍ واللّه ما أرى عَبدا يَتَّقي تَقوىً تَنفَعُهُ حتّى يَخزِنَ لِسانَهُ. ⚫️ به خدا قسم هيچ بنده اى را نديده ام كه تقوايش سودمند باشد ، مگر اينكه زبانش را نگه دارد. 📚 نهج البلاغة ، الخطبة۱۷۶ 🔹جهت تعجیل در فرج: 🔸الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ و عَجّل فَرَجَهم @shahedaneosve شاهدان اسوه، زندگینامه شهدای دفاع مقدس و مدافعان حرم
🌹عاشقانه شهدا🌹 🔸خاطره ای از همسر شهید همت: نیت کردم 40 روز روزه بگیرم دعای توسل بخوانم. بعد از چهل روز هرکسی آمد، جوابم مثبت باشد. شب سی و نهم یا چهلم بود ابراهیم آمد خواستگاری. آمده بود بله را بگیرد. گفتم: «من مهریه نمیخوام، خانوادم را شما راضی کنید. خیلی راحت گفت: «من وقت این کارها را ندارم» از حرفش عصبانی شدم. گفتم «شما که وقت ندارید چرا می خواهید ازدواج کنید؟» گفت: «درسته وقت ندارم. ولی توکل دارم» @shahedaneosve شاهدان اسوه، زندگینامه شهدای دفاع مقدس و مدافعان حرم
﷽ ⚫️ ①① 🖤شهید مدافع‌حرم محمود رادمهر ▪️در مأموریت‌ها همه رزمندگان چفیه می‌انداختند گردنشان الا محمود؛ یک شال سیاه داشت که همیشه گردنش بود، نه فقط محرم و صفر! ‌‌ ▪️یکبار از او خواستم تا علت شال سیاه انداختنش را برایم بگوید. گفت: مادرجان، ما عزادار امام‌حسین علیه‌السلام هستیم! گفتم: الان که محرم وصفر نیست! ‌‌ ▪️گفت: مادرم، عزادار امام‌حسین علیه‌السلام بودن محرم و صفر نمی‌خواهد! ما همیشه عزادار حسینیم... 🎙به روایت: مادر بزرگوار شهید @shahedaneosve شاهدان اسوه، زندگینامه شهدای دفاع مقدس و مدافعان حرم
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
•𓆩🌙𓆪• . •• •• 🎞 چشم آسمونی تو اهل روضه حسینه🥀 . عشق یعني، یڪ رهبر شده👇🏻 🌸اللهم احفظ امامنا الخامنه ای🌸 ↙ قرار ما هرشب ساعت ۲۳ یک تصویر از @shahedaneosve شاهدان اسوه، زندگینامه شهدای دفاع مقدس و مدافعان حرم
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
قحطی به دینمان زده یا ایها العزیز دارد ظهورتان به خدا دیر می شود... @shahedaneosve شاهدان اسوه، زندگینامه شهدای دفاع مقدس و مدافعان حرم
ای کشته حسادت دنیا حسین من @shahedaneosve شاهدان اسوه، زندگینامه شهدای دفاع مقدس و مدافعان حرم
نشسته‌باز خیالت کنار من امّا... دلم‌ برای ‌خـودت ‌تنگ ‌می شود ‌چه‌کنم ؟ شهید 🌷 @shahedaneosve شاهدان اسوه، زندگینامه شهدای دفاع مقدس و مدافعان حرم
📎ڪلام شهید همه مےگویند: خوش بحال فلانے شهید شد، اما هیچڪس حواسش نیست ڪه فلانے در زندگے شهید بود. آرے... براے شهید شدن باید شهید بودن را یاد گرفت. 🌷شهید مهدے طهماسبے🌷 @shahedaneosve شاهدان اسوه، زندگینامه شهدای دفاع مقدس و مدافعان حرم
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
کتاب ! زندگینامه شهید مدافع حرم به روایت همسر بزرگوار شهید @shahedaneosve شاهدان اسوه، زندگینامه شهدای دفاع مقدس و مدافعان حرم
قسمت‌های ۱۹۶ تا ۲۰۰ کتاب زیبای دلتنگ نباش
🌷  بسم رب‌ الشهداء و الصدیقین 🌷 🥀 🌹زندگینامه شهید مدافع حرم قسمت 1⃣0⃣2⃣ با این کار علی، بیشتر عصبانی شدند و باز تیراندازی کردند. حیدر گفت: « علی حساسشون نکن. بخواب رو زمین. » اما علی همچنان ایستاده بود و با مقر تماس می گرفت. از این کارش آن قدر عصبانی شدند که به سمتش هجوم بردند. بی سیم را از دستش گرفتند و دست هایشان را بستند. پایشان را روی صورت علی و حیدر گذاشته بودند. صورتشان روبه روی هم بود و نمی‌توانستند جایی را ببینند. حیدر گفت: « بابا به امام رضا ما ایرانی هستیم. » کسی که او را می کشید، با عصبانیت گفت: « ای امام رضا بزنه تو کمرت! چقدرم خوب فارسی حرف میزنه. » علی نگاهی به نیروی سوری اش انداخت. ترسیده بود. با زبان عربی دلداری اش داد: « نگران نباش، چیزی نیست. » حرف زدن علی برایشان جلب توجه کرد. وقتی فهمیدند نیروی علی سوری است، شروع کردند به کتک زدنش. على عصبانی شد و گفت: « نزنیدش! مگه نمی بینید ترسیده؟! بابا ما که گفتیم ایرانی هستیم. به حضرت زهرا، به حضرت رقيه، ما ایرانی هستیم. » علی این را که گفت، یکی از آنها به سمتش آمد. دستی بر شانه اش زد و گفت: « الان درست میشه برادر. » آن‌ها را بردند در یک ساختمان نیمه کاره. یکی که از بقیه مسن‌تر و قدبلندتر بود، جلو آمد و پرسید: « شما کی هستید؟ » حیدر گفت: « ما ایرانی هستیم. از بچه های عماریم. » اما او عصبانی شد و گفت: « شما خودی نیستید. قرار بود هرکی از اینجا رد میشه، با ما هماهنگ کنه. چرا شما خبر ندادین؟ » ⬅️ ادامه دارد.... ⛔️ ارسال فقط با ذکر لینک کانال مجاز و شرعی است. 🌸🌸🌸🌸🕊🕊🕊🕊🌸🌸🌸🌸 @shahedaneosve شاهدان اسوه، زندگینامه شهدای دفاع مقدس و مدافعان حرم