✨🔮✨🔮✨🔮✨🔮✨
یاد حضرت در دقایق زندگی
✨🔮✨🔮✨🔮✨🔮✨
🔴 حضرت آیت الله #مصباح_یزدی در پاسخ به فردی که درخواست موعظه و نصیحت کرده بود فرمودند:
🔵 بسم الله الرحمن الرحیم
آسان ترین ، شیرین ترین و مفید ترین کاری که می شناسم توجه به وجود مقدس ولی عصر عجل الله فرجه است.
◾️ ۱۲ دی ماه سالروز درگذشت عالم ربانی، فقیه و حکیم مجاهد، علامه محمدتقی مصباح یزدی
#مهدویت
#در_محضر_معصومین
🔰 حضرت علی علیه السلام :
🔴خدایا، ای پروردگار آسمان برافراشته … اگر ما را بر دشمنان پیروز گرداندی، از ستم و تجاوز دورمان دار و بر حق استوارمان گردان و اگر دشمنان بر ما پیروز شدند، شهادت را روزیمان فرما و از فتنه بازمان دار.
📚نهج البلاغه، خطبه170
#حدیث_روز
•⋞ ما بویِ پیرهن را🌱
در جان ذخیره داریم❤️
شاید نیاید از مصر🏢
هر روز کاروانی👥 ⋟•
عشق یعني، یڪ #علي رهبر شده👇🏻
🌸اللهم احفظ امامنا الخامنه ای🌸
↙ قرار ما هرشب ساعت ۲۳ یک تصویر از #آقای_عشق
@shahedaneosve
شاهدان اسوه، زندگینامه شهدای دفاع مقدس و مدافعان حرم
🍃💠
❣امام صادق علیه السلام:
✨کسی که مایل است جزء یاران حضرت مهدی (عج) قرار گیرد، باید منتظر باشد و در حالی که منتظر است، با تقوا و اخلاق نیکو عمل کند.✨
📚 بحارالانوار ج۵۲ ص۱۴۰
#یاایهاالعزیز
صبحتون مهدوی
@shahedaneosve
شاهدان اسوه، زندگینامه شهدای دفاع مقدس و مدافعان حرم
هر چه دیدم بود واهی جز حُسین
در دو عالم نیست شاهی جز حُسین
#صبحتون_حسینی
@shahedaneosve
شاهدان اسوه، زندگینامه شهدای دفاع مقدس و مدافعان حرم
تمام سرمایه ام دلم بود
امروز به هوای لبخندت
صدقه دادمَش ...
هدیه به روح بلند شهید حاج قاسم سلیمانی و شهید ابومهدی المهندس و یاران شهیدشان صلوات🌷
صبـحتون شهـدایـی
@shahedaneosve
شاهدان اسوه، زندگینامه شهدای دفاع مقدس و مدافعان حرم
#شهیـد_حاجقاسم_سلیمانی
اگـر ڪسی صدای رهبـر خود را نشنود به طور یقین صدای امامزمانِ (عج)خود را هم نمیشنود و امروز خط قرمز باید توجه تمام و اطاعت از ولی خود، رهبریِنظام باشد.
@shahedaneosve
شاهدان اسوه، زندگینامه شهدای دفاع مقدس و مدافعان حرم
در لحظهی خندیدن خورشید، سرم را دادم
تا چشمِ حرامیان بچرخید، سرم را دادم
بر سفرهیِ سالارِ شهیدان که نشستم با ذوق
چون حضرت آقا، مرا دید، سرم را دادم
#زیرتیغ
خاطراتی از شهید محسن حججی
@shahedaneosve
شاهدان اسوه، زندگینامه شهدای دفاع مقدس و مدافعان حرم
⸤ شاهِدان اُسوه ⸣
🌷 بسم رب الشهداء و الصدیقین 🌷 🥀 #زیرتیغ قسمت 1⃣1⃣ محسن که به سوریه رفت، اضطراب و نگرانی
قسمتهای ۱۱ تا ۱۵ کتاب جذاب زیر تیغ
🌷 بسم رب الشهداء و الصدیقین 🌷
🥀 #زیرتیغ
قسمت 6⃣1⃣
بیست و پنج روز از رفتن محسن میگذشت. آن روز توی بانک بودم که پدرخانم محسن تماس گرفت و گفت:
« حاجی، بیا کارِت دارم. »
گفتم:
« باشه، میام. »
چند دقیقه بعد دوباره تماس گرفت و گفت:
« پس چرا نیومدی؟ »
گفتم:
« کار بانکی دارم انجام بدم میام. »
گفت:
« اگه کارت طول میکشه من بیام. »
فهمیدم اتفاقی افتاده است. پدر خانمش با صدایی لرزان گفت:
« حاجی! محسن اسیر شده! »
باورش برایم سخت بود. دیگر قصهی خودم و محسن را تمام شده دانستم. پاهایم جان نداشت که حرکت کنم. حال کسی را داشتم گویی سالها مریض است.
وقتی تصویر اسارت محسن را که داعش در شبکههای اجتماعی پخش کرده بود دیدیم به پادگان لشکر نجف اشرف رفتیم و پرسیدیم:
« چه اتفاقی افتاده؟ »
ابتدا از دادن جواب طفره میرفتند و نمیخواستند به ما بگویند، اما بعد با صحبتهایی که شد مطمئن شدیم محسن در اسارت داعش است.
🗣 راوی: پدر شهید
⬅️ ادامه دارد....
⛔️ ارسال فقط با ذکر لینک کانال مجاز و شرعی است.
🌸🌸🌸🌸🕊🕊🕊🕊🌸🌸🌸🌸
@shahedaneosve
شاهدان اسوه، زندگینامه شهدای دفاع مقدس و مدافعان حرم