eitaa logo
⸤ شاهِدان اُسوه‍ ⸣
300 دنبال‌کننده
28.8هزار عکس
4هزار ویدیو
31 فایل
• ما را بُکُش و مُثله کن و خوب بسوزان • لایق که‍ نبودیم در آن جنگ بمیریم...(: و اینجا می‌خوانیم از سرگذشت، از جان گذشتگان جبهه های حق!-♥️ محلِ ارتباط با ما ☜︎︎︎ @shahidgomnam70 ﴿صلوات بفرست مؤمن🌱﴾
مشاهده در ایتا
دانلود
🌷  بسم رب‌ الشهداء و الصدیقین 🌷 🥀 🌹زندگینامه شهید مدافع حرم قسمت 9⃣0⃣1⃣ سوم رسول، روح الله، زینب و حسین رفتند شهرک شهید محلاتی. به مسجد که رسیدند حسین را به صابر پسرخاله رسول و بقیه دوستان معرفی کرد. حال و روزشان این قدر غریب بود که خیلی نمی‌توانستند صحبت کنند. زینب تا وارد مسجد شد، چشمش به مادر رضا افتاد. سلام کرد: « حاج خانوم، مادر شهید کجاست؟ خیلی دوست دارم ببینمش. » مادر رضا با دست به سمت خانم نسبتاًجوانی اشاره کرد: « اوناها مادر! اون خانومی که اونجا نشسته. » زینب تشکر کرد و به سمت مادر رسول رفت. با هر قدمی که به او نزدیک می‌شد، ضربان قلبش تندتر می‌زد. مادر رسول گریه و بی‌تابی نمی‌کرد. وقتی به او رسید، جلوی پایش نشست و گفت: « حاج خانوم، تسلیت میگم. » مادر رسول فروتنانه دست داد و تشکر کرد. زینب صورتش را جلو برد و این بار با صدای آرام تری گفت: « تو رو خدا برای من و شوهرم و زندگیم دعا کنید. خیلی محتاج دعاتون هستم. » مادر رسول چشم‌هایش را روی هم گذاشت و سرش را تکان داد و گفت: « حتماً عزیزم. ان شاء الله خوشبخت و عاقبت به خیر بشی دخترم. » زینب تشکر کرد و رفت گوشه ای نشست و مشغول قرآن خواندن شد. مراسم که تمام شد، بین مردم بروشورهای زندگینامه شهید رسول خلیلی را پخش کردند. زینب بروشور را گرفت و مشغول خواندش شد. جلوی نحوه‌ی شهادت نوشته بودند: « در حین خنثی سازی بمب به شهادت رسید. » از مسجد که بیرون آمد، اولین حرفی که به روح الله زد، همین بود: « ببین، نوشته وقتی می‌خواسته بمب رو خنثی کنه، شهید شده. » روح الله به بروشور نگاه کرد: « آره، کار ما همینه زینب. اولین اشتباه آخرین اشتباهه. من باید این قدر درسم رو خوب بخونم، این قدر کارم رو با دقت انجام بدم که اولین اشتباهم آخرین اشتباهم نشه. » ⬅️ ادامه دارد.... ⛔️ ارسال فقط با ذکر لینک کانال مجاز و شرعی است. 🌸🌸🌸🌸🕊🕊🕊🕊🌸🌸🌸🌸 @shahedaneosve شاهدان اسوه، زندگینامه شهدای دفاع مقدس و مدافعان حرم
🌷  بسم رب‌ الشهداء و الصدیقین 🌷 🥀 🌹زندگینامه شهید مدافع حرم قسمت 0⃣1⃣1⃣ - « یعنی چی؟ من اصلا نمی فهمم تو چی میگی؟ » حرفه‌ای او برایش خیلی سنگین بود. روح الله نگاه بهت آلود زینب را که دید، گفت: « تونگران چی هستی؟ من شهید نمیشم، خیالت راحت. حالا خیلی مونده که کارم شروع بشه. » تا نگرانی می خواست به قلب زینب چنگ بزند، روح الله با حرف‌های امیدبخشش جلوی آن را می گرفت. اولین پنجشنبه بعد از شهادت رسول رفتند قطعه ۵۳. از کوچه باریک آنجا که داخل می‌شدند اولین شهید، " محرم ترک " بود. روح الله با انگشت به سنگ مزار شهید محرم ترک زد و شروع کرد به فاتحه خواندن. نظر زینب جلب شد‌. - « این کیه روح الله؟ تو می‌شناسیش؟ » + « آره، سال ۹۰ سوریه شهید شد. خیلی کارش درست بود، استاد ما بود. تو حرفه‌ی ما حرف اول رو میزد. رسولم از شاگرداش بود. » سر مزار محرم که فاتحه خواندند، رفتند سر مزار رسول. قبرش بالای سر محرم بود روح الله کنار مزار روی جدول نشست و سرش را پایین انداخت. زینب هم نشست پایین مزار. به روح الله نگاه کرد و زد زیر گریه. جلوی صورتش را گرفته بود تا او متوجه حالش نشود. در دل با رسول حرف میزد. قسمش می‌داد که هوای روح الله را داشته باشد. مدام می‌گفت: « رسول! توزن نداشتی، روح الله زن داره. اگه اتفاقی براش بیفته، من نمی‌دونم باید چه کار کنم. خواهش می‌کنم برای زندگیمون دعا کن، من خیلی می‌ترسم. » بهشت زهرا رفتن کار هر هفته شان شده بود. دو هفته بعد از شهادت رسول، وصیت نامه‌اش را زدند سر مزارش. هر باری که می‌رفتند سرمزار، زینب شروع می کرد به خواندن وصیت نامه و اشکش جاری می‌شد. روح الله می گفت: « باز شروع کردی؟ چقدر می خونی؟! بابا این یه چیزی نوشته برای خودش. حالا تو هی تو بخون، گریه کن! » هر بار سعی می کرد با سربه سر گذاشتن حالش را عوض کند، اما زینب می‌گفت: « خیلی قشنگه، دوست دارم هر دفعه میام اینجا، وصیتنامه اش رو بخونم. » روح الله به خنده و شوخی می گفت: « آخه اینا چیه نوشته؟! ول کن، نمی خواد بخونی. » ⬅️ ادامه دارد.... ⛔️ ارسال فقط با ذکر لینک کانال مجاز و شرعی است. 🌸🌸🌸🌸🕊🕊🕊🕊🌸🌸🌸🌸 @shahedaneosve شاهدان اسوه، زندگینامه شهدای دفاع مقدس و مدافعان حرم
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
✨🔮✨🔮✨🔮✨ یاد حضرت در دقایق زندگی 🔴 بهترین سنتها در بیان امام زمان 🔺 امام زمان علیه السلام فرمودند : سَجدةُ الشّكرِ مِن ألزَمِ السُّنَنِ وَأوجَبِها 🔵 سجدۀ شکر از واجب‌ترین و ضروری‌ترین سنّت‌هاست. 📚 وسائل الشیعه ج ۶ ص ۴۹۰ ح ۸۵۱۴ 🌕 بعد از نمازهایمان چند ثانیه ای سر به سجده بگذاریم و برای تمامی نعمت های الهی به ویژه نعمت محبت اهل بیت و امام زمان علیهم السلام از خداوند تشکر کنیم. @shahedaneosve شاهدان اسوه، زندگینامه شهدای دفاع مقدس و مدافعان حرم
تنها 1 روز تا مباهله، بزرگترین فضیلت قرآنی امیرالمؤمنین علیه السلام، باقیست.. ✳️ مباهله پیروزی فکر و فرهنگ حق بر شمشیر و جنگ است... @shahedaneosve شاهدان اسوه، زندگینامه شهدای دفاع مقدس و مدافعان حرم
⁣🗓۱روز تا سالروز مباهله باقی است 📩 ⬅⁣⁣⁣⁣⁣⁣⁣⁣⁣⁣⁣⁣⁣⁣⁣⁣⁣⁣⁣⁣⁣⁣مباهله مباهات خداوند به اهل بیت علیهم السلام است برای احیای این فضیلت حضرتش در جامعه بکوشیم @shahedaneosve شاهدان اسوه، زندگینامه شهدای دفاع مقدس و مدافعان حرم
5.34M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
1⃣ یک روز تا عید مباهله ، معرفی امیرالمومنین در قرآن به عنوان نفس پیامبر باقی مانده است ✳️ ابوتراب شما پدر زمین هستی یا امیرالمومنین اگر تو نبودی ، زمین ما را در خودش فرو می برد الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِي جَعَلَنَا مِنَ الْمُتَمَسِّكِينَ بِوِلاَيَةِ أَمِيرِ الْمُؤْمِنِينَ وَ الْأَئِمَّةِ عَلَيْهِمُ السَّلاَمُ @shahedaneosve شاهدان اسوه، زندگینامه شهدای دفاع مقدس و مدافعان حرم
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
✊ ایستادند پای امام زمان خویش... 💐 امروز دهم تیرماه سالروز شهادت 🕊شهید مدافع حرم 🕊شهید مدافع حرم گرامی باد. @shahedaneosve شاهدان اسوه، زندگینامه شهدای دفاع مقدس و مدافعان حرم
•• •• ﮼𖡼 ای خوبِ من دل انگیزترین نگاهت را محتاجم عشق یعني، یڪ رهبر شده👇🏻 🌸اللهم احفظ امامنا الخامنه ای🌸 ↙ قرار ما هرشب ساعت ۲۳ یک تصویر از @shahedaneosve شاهدان اسوه، زندگینامه شهدای دفاع مقدس و مدافعان حرم
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
گفتندکه تک سوارمان درراه است ازاول صبح چشممان بر راه است ازیازدهم، دوازده قرن گذشت تاساعت توچقدردیگرراه است؟ ☀️اللهم_عجل_لوليك_الفرج☀️ @shahedaneosve شاهدان اسوه، زندگینامه شهدای دفاع مقدس و مدافعان حرم