eitaa logo
⸤ شاهِدان اُسوه‍ ⸣
301 دنبال‌کننده
28.8هزار عکس
4هزار ویدیو
31 فایل
• ما را بُکُش و مُثله کن و خوب بسوزان • لایق که‍ نبودیم در آن جنگ بمیریم...(: و اینجا می‌خوانیم از سرگذشت، از جان گذشتگان جبهه های حق!-♥️ محلِ ارتباط با ما ☜︎︎︎ @shahidgomnam70 ﴿صلوات بفرست مؤمن🌱﴾
مشاهده در ایتا
دانلود
5.29M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
خیلی مَردی حسین♥ @shahedaneosve شاهدان اسوه، زندگینامه شهدای دفاع مقدس و مدافعان حرم
آنان همه از تبار باران بودند رفتند ولی ادامه دارند هنوز ... 📸 تهران- سال ۱۳۶۵ دانش‌آموزانِ نوجوان در بدرقه‌‌ی نیروهای اعزامی به مناطق جنگی عکاس : یوسف گرامی @shahedaneosve شاهدان اسوه، زندگینامه شهدای دفاع مقدس و مدافعان حرم
🔰فرازی از وصیت‌نامه شهید مدافع‌حرم رضا حاجی زاده من به خاطر منطق خویش برای دفاع از‌اسلام و حریم اهل‌بیت علیه‌السلام وارد جنگ با‌ دشمنان اسلام شدم و با عشق و علاقه و رضایت کامل جان خویش را فدای این راه مینمایم و میروم تا انتقام سیلی حضرت زهرا سلام‌الله‌علیها را بگیرم. 🌷شهید رضا حاجی‌زاده🌷 @shahedaneosve شاهدان اسوه، زندگینامه شهدای دفاع مقدس و مدافعان حرم
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
📗کتاب حقیقتا زیبا و معنوی زندگینامه شهید @shahedaneosve شاهدان اسوه، زندگینامه شهدای دفاع مقدس و مدافعان حرم
🌷  بسم رب‌ الشهداء و الصدیقین 🌷 🥀 🌹زندگینامه شهید قسمت 6⃣6⃣ 🌹 تابستان ٦٤ تهدیدش کرده بودند گفته بودند تو را ترور می‌کنیم حتی به محل کار احمد آقا زنگ زده بودند و گفتند تو را می‌کشیم. آمده بود مسجد و برای بچه ها صحبت کرد. تقریباً اوایل تابستان سال ۱۳۶۴ بود. آن زمان احمد آقا در اوج مسائل معنوی بود. بعد از جلسه برای من و یکی از بچه‌ها گفت: « ظاهرا تقدیر خدا بر شهادت من است. توی همین چند روز آینده. » خیلی تعجب کردیم. آن موقع ما چهارده ساله بودیم. گفتیم: « احمد آقا یعنی چی؟ شما که جبهه نیستی. » گفت: « بله، اما من در تهران شهید می‌شوم. به دست منافقین. » ما به حرف‌های احمد آقا کاملا اعتماد داشتیم. برای همین خیلی ناراحت شدیم. هر روز منتظر یک خبر ناگوار بودیم. شب ها وقتی در مسجد، چشم ما به احمد آقا می‌افتاد نفس راحتی می‌کشیدیم و می‌گفتیم خدا را شکر. تا این‌که یک شب بعد از نماز وقتی پریشانی را در چهره‌ام دید به من گفت: « ناراحت نباش قضا و قدر الهی تغییر کرده. من فعلا شهید نمی‌شوم. من چند ماه دیگر در کنار شما خواهم بود. » نمی‌دانید چقدر این خبر برای من خوشحال کننده بود. بعدها از بردار احمد آقا شنیدم که این قضیه خیلی جدی بوده و برای همین آن چند روز احمد آقا به صورت مسلح در محل حضور داشته. مسجد امین الدوله در ماه رمضان و در تابستان سال ۱۳۶۴ عجیب بود. نوای مناجات‌های مرحوم سیدعلی میرهادی، سخنرانی‌های انسان‌ساز حاج آقا حق‌شناس، زندگی در کنار احمد آقا و این‌ها شرایطی را پدید آورد که یکی از به یادماندنی ترین ایام عمر من شد. حاضرم هر چه خدا میخواهد بدهم و یک بار دیگر آن ایام نورانی تکرار شود. ⬅️ ادامه دارد.... ⛔️ ارسال فقط با ذکر لینک کانال مجاز و شرعی است. 🌸🌸🌸🌸🕊🕊🕊🕊🌸🌸🌸🌸 @shahedaneosve شاهدان اسوه، زندگینامه شهدای دفاع مقدس و مدافعان حرم
🌷  بسم رب‌ الشهداء و الصدیقین 🌷 🥀 🌹زندگینامه شهید قسمت 7⃣6⃣ ما بعد از خوردن سحری به مسجد می‌آمدیم و بعد از نماز با احمد آقا قرآن می‌خواندیم. آن موقع من و ایشان تنها بودیم. بسیاری از نصیحت‌های ایشان مربوط به آن سحرهای نورانی بود. در ایام تابستان و اوایل پاییز ۱۳۶۴ حال و روز احمد آقا بسیار تغییر کرده بود. نمازهای او از قبل، عجیب‌تر شده بود. در زمان اقامه‌ی نماز جماعت صورتش از اشک خیس می‌شد، بدنش به شدت می‌لرزید. مانند پرنده‌ای شده بود که دیگر توان ماندن در قفس دنیا را نداشت. من با خودم می‌گفتم: " بعد از این احمد آقا چگونه میخواهد زندگی کند؟ " در همان ایام وقتی درباره‌ی کرامات و یا مشاهده‌ی اعمال افراد و... صحبت می‌کردم کمتر جواب می‌داد و می‌گفت: « برای کسی که میخواهد به سوی خدا حرکت کند این مسائل سنگریزه‌های راه است! » یا مثال می‌زد که خداوند به برخی از سالکان طریق و انسانهای وارسته عنایاتی مانند چشم برزخی و یا طی الارض عطا کرد. اما آنها با تضرع از خداوند خواستند که این مسائل را از آنها بگیرد! چون اینها نشانه‌ی کمال انسان نیست. احمد آقا می‌گفت: « بزرگان ما علاقه دارند زندگی عادی مانند بقیه مردم داشته باشند. » یادم هست می‌گفت: « همین طی الارض که برخی آرزوی آن را دارند از اولین کارهایی است که یک مؤمن می‌تواند انجام دهد اما اهل سلوک همین را هم از خدا نمی‌خواهند! » یادم هست احمد آقا عینکی شده بود گفتم: « خُب شما قرآن بیشتر بخوان می‌گویند هر کس قرآن بخواند مشکلات و درد چشمانش برطرف می‌شود. » گفت: « می‌دانم که اگر به نیت شفای چشم خودم قرآن بخوانم حتما ضعف چشمانم برطرف می‌شود. » لبخندی زد و بعد ادامه داد: « اما نمی‌خواهم به این نیت قرآن بخوانم. می‌خواهم زندگی ام روال عادی داشته باشد. » آن ایام نورانی خیلی زود سپری شد. با شروع پاییز، مدارس باز شد و تابستان زیبای من به پایان رسید. اما نمی‌دانستم این آخرین فرصت‌های من در کنار احمد آقا است. 🎤 راویان: استاد محمد شاهی و برادر شهید ⬅️ ادامه دارد.... ⛔️ ارسال فقط با ذکر لینک کانال مجاز و شرعی است. 🌸🌸🌸🌸🕊🕊🕊🕊🌸🌸🌸🌸 @shahedaneosve شاهدان اسوه، زندگینامه شهدای دفاع مقدس و مدافعان حرم
🌷  بسم رب‌ الشهداء و الصدیقین 🌷 🥀 🌹زندگینامه شهید قسمت 8⃣6⃣ 🌹 ویژگی ها ما در معارف اسلامی خودمان داریم که راه‌های رسیدن به خدا به تعداد انسانها فراوان است و انسان با توجه به صفات و استعدادهای خاص خود که منحصر به فرد است، راه به سوی خدا را با سرعت و دقت بیشتر می‌تواند طی کند. به این صفات منحصر به فرد اصطلاحا " کلید شخصیت " می‌گویند که با شکوفایی این صفات و پیدا کردن کلید شخصیت، قفل جان آدمی باز می‌شود و به سوی خدای خود پرواز می‌کند. کلید شخصیت احمد آقا بعد از گذشت سه دهه که از زندگی او می گذرد قابل تحلیل است. بسیاری از دوستان بعد از شنیدن خاطرات ایشان علاقه‌مند شنیدن ویژگی‌های شخصیتی این بنده‌ی مخلص خدا شدند. به آنها باید عرض کنیم که؛ اولا احمد آقا بسیار انسان کتومی بود یعنی از حالات درونی خود چیزی نمی گفت. او که در درجات بالای عرفان و معرفت قرار داشت مانند ساده ترین مردم رفتار می‌کرد تا هیچ کس از درون او مطلع نشود. راز مطلب در اینجاست. انسانی که شور خدا در سر دارد تمام حالات و دریافت‌های درونی خود را می‌پوشاند ولی خداوند مهر او را و عظمت او را در دل‌ها قرار می‌دهد. ⬅️ ادامه دارد.... ⛔️ ارسال فقط با ذکر لینک کانال مجاز و شرعی است. 🌸🌸🌸🌸🕊🕊🕊🕊🌸🌸🌸🌸 @shahedaneosve شاهدان اسوه، زندگینامه شهدای دفاع مقدس و مدافعان حرم
🌷  بسم رب‌ الشهداء و الصدیقین 🌷 🥀 🌹زندگینامه شهید قسمت 9⃣6⃣ خیلی ها از احمد آقا چیز خاصی نمی‌دیدند همان نماز و اخلاق خوب و تواضع و... بود اما عاشقش بودند. ایشان قلب‌ها را فتح کرده بود. او به دیگران یاد داده بود که می‌توان در جریان عادی زندگی قرار داشت و مثل دیگران و در میان مردم زندگی کرد اما با خدا بود. احمد آقا برخی از داشته‌های درونی خود را روی کاغذ می آورد تا یادگار بماند و به تعدادی از دوستان رازدار خود بیان می‌کرد تا شاید آنها هم حرکتی کنند. گاهی اوقات که پاره‌ای از عنایات الهی را برای دوستان خاص خود می‌گفت بلافاصله تأکید می‌کرد تا زنده هستم برای کسی نگویید! یعنی معلوم است که این احمد آقا از گفته‌های خود چیزی نمی‌خواهد جز رشد دیگران. می‌خواست راه سفر به سوی خدا برای دوستان ناممکن جلوه نکند و دیگران به خاطر سختی‌های راه و زمانه ناامید نشوند و بدانند که راه رسیدن به محبوب همیشه باز است. ویژگی دیگر او همت بالا و پشتکار در مسیر خدا بود. او یک بار به ندای توحیدی لبیک گفت و تا آخر عمر در این راه استقامت کرد. خداوند در آیه ی ۱۳ سوره مبارکه‌ی احقاف می‌فرماید: « به درستی که کسانی که بگویند به پروردگار ایمان آوردیم و استقامت داشته باشند پس برای آنها هیچ ترس و اندوهی نیست.» ایمان احمد آقا مقطعی نبود. وقتی تصمیم می‌گرفت، مردانه همت می‌کرد و کار را به سرانجام می‌رساند. نمونه‌ی این فعالیت در نماز جمعه‌ی بچه‌ها و برگزاری دعای ندبه و... قابل مشاهده است. او در کارهای مسجد خالصانه برای خدا زحمت کشید و با همتی وصف ناشدنی تلاش کرد. ⬅️ ادامه دارد.... ⛔️ ارسال فقط با ذکر لینک کانال مجاز و شرعی است. 🌸🌸🌸🌸🕊🕊🕊🕊🌸🌸🌸🌸 @shahedaneosve شاهدان اسوه، زندگینامه شهدای دفاع مقدس و مدافعان حرم
🌷  بسم رب‌ الشهداء و الصدیقین 🌷 🥀 🌹زندگینامه شهید قسمت 0⃣7⃣ از دیگر ویژگی‌های ایشان سیر علمی و مطالعات ایشان بود. احمد آقا با نظم خاصی مشغول مطالعه می‌شد و هیچ گاه از مطالعه غافل نشد. به یکی از دوستان گفته بود: « من حداقل روزی یک ساعت برنامه‌ی مطالعه‌ی جانبی دارم. » احمد آقا مخاطب شناسی را سرلوحه کارهای خودش در مسجد قرار داده بود. او در کنار بچه‌های کوچکتر مانند خود آنها می‌شد. در مواجه با بچه های شلوغ و مشکل ساز بسیار صبور بود و... بیشترین و بارزترین صفت ایشان ادب و مهربانی و تواضع بود. هیچ کس از احمد آقا بی‌ادبی ندیده بود احترام و تواضع و مهربانی ایشان زبانزد بچه های مسجد بود. ایشان همه‌ی بچه ها را مؤدبانه صدا می‌کرد. هیچ کس در حضور او کوچک نمی شد. ممکن نبود با کسی به خصوص نوجوانان با خشونت برخورد کند. بزرگترین عامل جذب ایشان ادب و مهربانی ایشان بود. ایشان در مقابل همه‌ی تازه واردها از جا بلند می‌شد و احترام می‌کرد. برای تشویق بچه‌ها به آنها هدیه می‌داد که بیشتر هدایای ایشان کتاب بود. هرگز ندیدیم که در امور معنوی و دینی کسی را مجبور کند، بلکه آن قدر عاشقانه از زیبایی‌های اعمال دینی می‌گفت تا همه به آن گفته‌ها رفتار کنند. اگر موضوع خنده‌داری گفته می‌شد مانند همه می‌خندید‌. اما در مقابل معصیت و گناه واکنش نشان می‌داد. همه می‌دانستند که اگر در مقابل احمد آقا غیبت کسی را انجام دهند، با آنها برخورد خواهد کرد. در کنار این موارد باید ادب در مقابل قرآن و اهل بیت علیهم السلام را اضافه کرد. احمد آقا بسیار اهل توسل بود. در باره ی قرآن هم هر روز خواندن با دقت قرآن را فراموش نمی کرد. ایشان در وصیتنامه‌ی خود نیز به قرآن بسیار سفارش کرده است. این صفات وقتی در کنار هم قرار می‌گیرد چهره‌ی زیبا و معصوم احمد آقا را به نمایش می‌گذارد؛ جوانی که مطیع حضرت حق بود و در کنار ما به سادگی زندگی کرد. 🎤 راویان: جمعی از دوستان شهید ⬅️ ادامه دارد.... ⛔️ ارسال فقط با ذکر لینک کانال مجاز و شرعی است. 🌸🌸🌸🌸🕊🕊🕊🕊🌸🌸🌸🌸 @shahedaneosve شاهدان اسوه، زندگینامه شهدای دفاع مقدس و مدافعان حرم
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا