🌷 به نام الله
#ازروسیه_تاوالفجر8
قسمت 0⃣1⃣
بچه های ایرانی با غیرت بسیجی آموزش ها را شروع کردند و در برنامه های جنبی مثل همیشه خوزستانی ها محرک اصلی بودند.
ارتشی ها کاملاً کلاسیک و ضابطه ای رفتار می کردند ولی ما دید دیگری داشتیم و باید روحیه خود را هم در نظر می گرفتیم. در این بین چیزی نگذشت که تعدادی از ارتشی ها هم، دل به دریا زدند و به ما پیوستند.
از مراسم صبحگاهی و تلاوت قرآن شروع کردیم و با دو صبحگاهی و شعار ( علی و یا علی ) و دویدن در سطح شهرک ادامه دادیم. در حین دویدن مشاهده می کردیم مردم ساکن آن جا از بالکن ها با حیرت و نوعی ترس به ما نگاه می کردند و بعد از چند روز با اعتراض اهالی فعالیت خود را کم کرده و بعدا به احترام آنها صبحگاه را از برنامه حذف نمودیم.
🌱🌱🌱🌱🌱🌱🌱🌱🌱🌱🌱
@shahedaneosve
شاهدان اسوه، زندگینامه شهدای دفاع مقدس و مدافعان حرم
🌷 به نام الله
#ازروسیه_تاوالفجر8
قسمت 1⃣1⃣
سعی می کردیم با جدیت هر چه تمام تر درس ها را بخوانیم و آموزش ها را با سرعت فرا بگیریم. همین تلاش ما باعث شده بود که آن ها شدیداً تحت تاثیر رفتار و جدیت ما قرار بگیرند.
افسران آنها علناً می گفتند که گروهی به خوبی ما تا حالا ندیده اند. آنها می گفتند دوره های قبل از شما اصلاً درسخوان و متعهد نبودند ولی شما واقعاً عجیب هستید.
جالب این بود که به راحتی ارتشی را از سپاهی تشخیص می دادند و این را به ما می گفتند. به نوعی شیفته برخورد بچه های سپاه شده بودند و این رابطه به حدی رسیده بود که فرمانده "ویستریل" که یک سرلشکر روسی بود با تمام سرتیپ ها و افسران در روز برگشت ما، به شدت گریه می کردند و می گفتند این اولین گروهی است که ما به آن ها وابسته شده ایم و ما همه این ها را عنایات الهی می دانستیم و نفس گرم امام که توانسته بود برای اهداف خود انسان های باانگیزه ای تربیت کند.
🌱🌱🌱🌱🌱🌱🌱🌱🌱🌱🌱
@shahedaneosve
شاهدان اسوه، زندگینامه شهدای دفاع مقدس و مدافعان حرم
🌷 به نام الله
#ازروسیه_تاوالفجر8
قسمت 3⃣1⃣
نمایشگاه های بسیار زیبا، با قدمتی زیاد در حاشیه شهر مسکو وجود داشت که تا قبل از فروپاشی، فقط سران حکومتی آنجا را دیده بودند و ما از اولین گروه های خارجی بودیم که به آنجا می رفتیم. نمایشگاه ادوات زرهی یکی از این نمایشگاه ها بود که در آنجا نکات بسیار جالبی دیدیم.
نمایشگاه ادوات زرهی در یک زمین بسیار بزرگ طراحی و اجرا شده بود و با توجه به حضور پر رنگ شوروی در دو جنگ جهانی، این نمایشگاه مملو از ادوات زرهی تمامی کشورهای اروپایی و تولید کننده تانک بود.
از تانک های بی موتور که با دست، توسط نفر هدایت می شدند گرفته تا تانک های زمان عمرمختار و تانک های آلمانی جنگ جهانی دوم و همه جور ادوات دیگر که برای ما نظامیان زرهی، بسیار جالب و دیدنی بود.
🌱🌱🌱🌱🌱🌱🌱🌱🌱🌱🌱
@shahedaneosve
شاهدان اسوه، زندگینامه شهدای دفاع مقدس و مدافعان حرم
🌷 به نام الله
#ازروسیه_تاوالفجر8
قسمت 4⃣1⃣
یکی از مواردی که برای همه ما جلب توجه کرد، مربوط به جنگ خومان بود. در سال ۵۹ شایع شده بود که عراق یک تانک چیفتن ارتش که قادر به نشانه روی و شلیک مستقیم در حال حرکت بود را غنیمت گرفته و جهت برخی تحقیقات به شوروی داده است.
در آنجا متوجه شدیم که دقیقاً این خبر درست بوده است. برادران ارتشیِ همراه ما، در این نمایشگاه متوجه یک تانک چیفتن قدیمی که متعلق به ارتش ما بود، شدند و آن را با توجه به شماره سریال روی تنه که زیر گلگیر جلو حک شده بود، دیدند و آن را یادداشت کرده و بعد از بررسی معلوم کردند که این تانک از ادوات لشکر ۹۲ زرهی خوزستان در زمان جنگ بوده.
🌱🌱🌱🌱🌱🌱🌱🌱🌱🌱🌱
@shahedaneosve
شاهدان اسوه، زندگینامه شهدای دفاع مقدس و مدافعان حرم
#ازروسیه_تاوالفجر8
قسمت 5⃣1⃣
در سر کلاس ها به موارد جالبی از روحیات اساتید برخورد می کردیم، خصوصا از کنجکاوی آن ها روی بعضی از عملیات های ما در دوران دفاع مقدس. قبل از ورود به این بحث باید در خصوص نوع تانکی که آموزش آن را می دیدیم بیشتر توضیح دهم.
تانک تی ۷۲ اس، مدل جدید تانکهایی بود که رژیم بعث در کربلای ۵ از آن ها استفاده کرده بود ولی با تغییرات عمده در سیستم هدف یابی و شلیک، این تانک به یک جنگ افزار پیشرفته تبدیل شده بود .
این تانک ۳۶ تن وزن دارد و دارای موتوری ۱۲ سیلندر است که با سه مدل سوخت گازوئیل، نفت سفید و بنزین کار می کند و مانند موتورهای دیزلی گذشته فقط گازوئیلی نیست .
دارای سیستم دقیق نشانه روی و هدف یابی لیزری میباشد. گلوله گذاری آن اتوماتیک و کاملا برقی است ، سیستم دفاع در برابر شیمیایی و هسته ای دارد. دارای زره واکنشی است و گلوله های شلیک شده به سمتش در فاصله ۱۰ سانتی متری تانک منفجر می شوند. در شب و روز می تواند با لیزر ظرف ۱ ثانیه هدف را مسافت یابی دقیق نموده و به سمت آن شلیک نماید و مقدورات دیگری که همه این ها ما را به خرید و آموزش این نوع تانک ترغیب کرده بود و باید آن را فرا می گرفتیم. من به شدت به این آموزش علاقه مند شده بودم و با امکانات خوبی که وجود داشت کار یادگیری را به سرعت ادامه می دادیم.
🌱🌱🌱🌱🌱🌱🌱🌱🌱🌱🌱
@shahedaneosve
شاهدان اسوه، زندگینامه شهدای دفاع مقدس و مدافعان حرم
🌷 به نام الله
#ازروسیه_تاوالفجر8
قسمت 6⃣1⃣
یکی از اساتید این دوره فرمانده لشکری بود که نفرت عجیبی از آمریکائی ها داشت. خیلی تعصبات خاص روسی گری نسبت به آمریکایی ها در وجودش بود. او می گفت آمریکایی ها خیلی فساد را در روسیه رواج داده اند.
ایشان به ما درس تاکتیک فرماندهی می داد. خودش فرمانده یکی از لشکرهای روسی بود که سه سال در افغانستان جنگیده و از سابقه بالایی برخوردار بود. او می گفت بدترین کلمه در زندگی برای من "آمریکا" است که به زبان خودشان می گفتند، AMERICANCY . از این عبارت خیلی نفرت داشت.
از آنجایی که می دانست ما هم دشمن آمریکا هستیم با ما گرم می گرفت. او ترکیب اصلی یگان های آمریکا را درس می داد و حتی اسناد محرمانه ای را فاش می کرد که نباید می کرد. ریزترین عناصر لشکر آمریکا و سازمان رزم خودشان را برای ما تشریح می کرد. عکس های آنها را می آورد و در اختیار ما می گذاشت.
🌱🌱🌱🌱🌱🌱🌱🌱🌱🌱🌱
@shahedaneosve
شاهدان اسوه، زندگینامه شهدای دفاع مقدس و مدافعان حرم
🌷 به نام الله
#ازروسیه_تاوالفجر8
قسمت 7⃣1⃣
فرمانده روسی بسیار جسور بود و نترس و از گفتن اطلاعات ابایی نداشت. مثلاً می گفت لشکر 21 آمریکا الان در کجا مستقر شده، چند تا هلیکوپتر در اختیار دارد. چند دستگاه زرهی آماده دارد.
ایشان جزو فرماندهان ناتو بود که برای موارد مختلف به کشورهای دیگری می رفت و تسلط خوبی روی اطلاعات دیگران داشت. لو دادن اطلاعاتش به جایی رسیده بود که بعد از کلاس ها که با ما هم صحبت می شد از ترکیب ارتش خودشان هم می گفت.
مثلاً می گفت، گروهان های ما 10 دستگاهی است ولی گروهان های آنها 15 دستگاهی و .... و این دیگر خیلی بی کلگی می خواست. شاید اگر می فهمیدند برای او گران تمام می شد ولی از آن آدم های لات و لوتی بود که خودشان هم حریفش نمی شدند.
با یک هیکل بسیار نخراشیده با 2 متر و 20 سانت قد، هیبتی داشت که خودشان هم از او وحشت داشتند.
🌱🌱🌱🌱🌱🌱🌱🌱🌱🌱🌱
@shahedaneosve
شاهدان اسوه، زندگینامه شهدای دفاع مقدس و مدافعان حرم
🌷 به نام الله
#ازروسیه_تاوالفجر8
قسمت 9⃣1⃣
کمی فکر کردم و به خودم گفتم خدایا چه بگویم که باور کند. چیزی که در ذهن او بود کاری فرای توان انسانی بود و اگر می خواستم به شکل ساده بگویم که یک عده غواص دو ماه آموزش دیدند و خط را شکستند و عده ای هم سوار بر قایق رفتند آن سمت رودخانه و مستقر شدند، ممکن نیست باور کند.
البته کارهای زیاد و عجیبی برای این عملیات شده بود ولی او با گذشتن از رودخانه کار داشت و دنبال مسایل پشتیبانی آن نبود.
از طرفی او همه اطلاعات مخفی ارتش کشورش را مثل نقل و نبات به ما داده بود، لذا برای فرار از پاسخ و دردسرهای بعدی، با حالت خجالت زده ای دل به دریا زده و گفتم، "حقیقتاً آن یک استراتژی بود و من اجازه ندارم آن را بگویم."
🌱🌱🌱🌱🌱🌱🌱🌱🌱🌱🌱
@shahedaneosve
شاهدان اسوه، زندگینامه شهدای دفاع مقدس و مدافعان حرم
🌷 به نام الله
#ازروسیه_تاوالفجر8
قسمت 0⃣2⃣
در این لحظه چهره او چنان برافروخته و ناراحت شد که رو به من و دیگر دوستان حاضر کرد و به زبان روسی گفت: "من می دانم تو پاسدار هستی و به خاطر این که پاسدار هستی حرف نمی زنی" و رفت و دیگر برای درس های بعدی هم نیامد و استاد عوض شد.
تازه به ارزش کار خودمان در چشم دنیا پی برده بودم. ما در والفجر 8 کاری کرده بودیم که برترین ارتش های دنیا مثل روسیه که از نظر زرهی حرف اول دنیا را می زند برای فرمانده لشکرش با آن تجربه یک سئوالی اساسی محسوب می شد.
خب؛ واقعاً ما چطور از آب گذشته بودیم؟ آن موقع برای ما خیلی ساده بود ولی الان بیائید با 6 لشکر زرهی اگر توانستید از اروند بگذرید! لطف خداوند را چگونه می توانستم به او تفهیم کنم و او هم بپذیرد.
آن شب آنقدر راحت از اروند گذشته بودیم که باورمان نمی شد. این در حالی است که اروند در اصطلاح نظامی ها یک مانع غیرقابل عبور است. اصلاً ممکن نیست ارتشی بتواند از آن عبور کند. در شب عملیات همزمان 6 لشکر ما گذشته بودند و بعد از آنها هم 6 لشکر دیگر آمدند و پشتیبانی کردند و عملیات را ادامه دادند. این سئوالی بود که ارتش های دنیا خیلی دنبال آن هستند که بدانند ایران با چه نوع زیردریایی ما را عبور داد.
و همه این ها عنایتی بود از جانب خدای متعال که شامل حال ما شده بود و امنیت امروز ما را تضمین کرد و ما را در چشم همه قدرت های جهانی انسان های مقاوم جلوه داد.
پایان
🌱🌱🌱🌱🌱🌱🌱🌱🌱🌱🌱
@shahedaneosve
شاهدان اسوه، زندگینامه شهدای دفاع مقدس و مدافعان حرم
داستانهای موجود در کانال
#بدون_تو_هرگز
( زندگینامه شهید سید علی حسینی )
#با_من_بمان
( سرگذشت دختر زیبای کانادایی و آزاده سرافراز امیر حسین صادقی )
#جنگ_با_دشمنان_خدا
(سرگذشت پسر وهابی شیعه شده)
#شهید_چمران_به_روایت_همسرش_غاده
#مراسم_عروسی_یک_فرمانده_در_مسجد
( شهید علیرضا موحد دانش )
#فرمانده_دستمال_سرخ_ها_و_دختر_خبرنگار
( شهید اصغر وصالی )
#تمنای_شهادت
( زندگینامه شهید احمد کاظمی)
#سلام_بر_ابراهیم
( زندگینامه شهید ابراهیم هادی )
#راز_کانال_کمیل
( سر گذشت گردان کمیل و حنظله در عملیات والفجر مقدماتی)
#داستان_تمام_زندگی_من
( قصه زندگی شیعه شدن یک مسیحی)
#واینک_شوکران۱
( زندگی نامه جانباز شهید سید منوچهر مدق )
#شهیدی_از_تبار_سادات
( زندگینامه شهید سید مجتبی نواب صفوی )
#شهیدی_که_درخواب_مادرش_راشفاداد
( زندگینامه شهید محمد معماریان)
#بی_نشان
( خاطرات شهید حاج محمود شهبازی )
#فرمانده_ی_قهرمان
( زندگینامه شهید حاج احمد امینی )
#شهید_غیرت
( زندگینامه شهید علی خلیلی)
#فرار_از_جهنم
( ماجرای مسلمان شدن یک خلافکار آمریکایی)
داستان زندگی #شهید_غلامرضا_عارفیان
#واینک_شوکران۲
( زندگینامه شهید جانباز ایوب بلندی )
#سرزمین_زیبای_من
( داستان مسلمان شدن یک وکیل استرالیایی )
#فلش_نشانه
#شهیده_فوزیه_شیردل
( پرستاری که توسط کوموله در پاوه به شهادت رسید. )
#شهیدی_که_کابوس_آمریکا_و_اسرائیل_است.
( زندگینامه شهید حسن طهرانی مقدم )
داستان #روزگار_من
(خاطرات همسر شهید مدافع حرم )
#فلش_نشانه
#دانش_آموز_شهید_بهنام_محمدی_راد
(نوجوان سیزده ساله خرمشهری)
#به_مجنون_گفتم_زنده_بمان
(زندگینامه شهید محمد ابراهیم همت )
#برای_خدا_خالص_بود
( خاطرات شهید محمد ابراهیم همت )
#فلش_نشانه
#شهیدابوذرامجدیان
( اولین شهید مدافع حرم شهرستان سنقروکلیایی )
داستان واقعی #تحول_به_واسطه_شهید_همت
#مسافر_کربلا
( زندگینامه شهید نوجوان علیرضا کریمی )
#فلش_نشانه
#شهید_حمید_سیاهکلی_مرادی
#نیمه_پنهان_ماه۲
( زندگینامه شهید مهدی زین الدین )
#خاطرات_سردار_شهید_مهدی_زین_الدین
#دختر_شینا
( زندگینامه سردار شهید حاج ستار ابراهیمی هژیر )
#فلش_نشانه
#شهید_محمودرضا_بیضایی
( مدافع حرم)
#ازروسیه_تاوالفجر8
داستانهای موجود در کانال
#بدون_تو_هرگز
( زندگینامه شهید سید علی حسینی )
#با_من_بمان
( سرگذشت دختر زیبای کانادایی و آزاده سرافراز امیر حسین صادقی )
#جنگ_با_دشمنان_خدا
(سرگذشت پسر وهابی شیعه شده)
#شهید_چمران_به_روایت_همسرش_غاده
#مراسم_عروسی_یک_فرمانده_در_مسجد
( شهید علیرضا موحد دانش )
#فرمانده_دستمال_سرخ_ها_و_دختر_خبرنگار
( شهید اصغر وصالی )
#تمنای_شهادت
( زندگینامه شهید احمد کاظمی)
#سلام_بر_ابراهیم
( زندگینامه شهید ابراهیم هادی )
#راز_کانال_کمیل
( سر گذشت گردان کمیل و حنظله در عملیات والفجر مقدماتی)
#داستان_تمام_زندگی_من
( قصه زندگی شیعه شدن یک مسیحی)
#واینک_شوکران۱
( زندگی نامه جانباز شهید سید منوچهر مدق )
#شهیدی_از_تبار_سادات
( زندگینامه شهید سید مجتبی نواب صفوی )
#شهیدی_که_درخواب_مادرش_راشفاداد
( زندگینامه شهید محمد معماریان)
#بی_نشان
( خاطرات شهید حاج محمود شهبازی )
#فرمانده_ی_قهرمان
( زندگینامه شهید حاج احمد امینی )
#شهید_غیرت
( زندگینامه شهید علی خلیلی)
#فرار_از_جهنم
( ماجرای مسلمان شدن یک خلافکار آمریکایی)
داستان زندگی #شهید_غلامرضا_عارفیان
#واینک_شوکران۲
( زندگینامه شهید جانباز ایوب بلندی )
#سرزمین_زیبای_من
( داستان مسلمان شدن یک وکیل استرالیایی )
#فلش_نشانه
#شهیده_فوزیه_شیردل
( پرستاری که توسط کوموله در پاوه به شهادت رسید. )
#شهیدی_که_کابوس_آمریکا_و_اسرائیل_است.
( زندگینامه شهید حسن طهرانی مقدم )
داستان #روزگار_من
(خاطرات همسر شهید مدافع حرم )
#فلش_نشانه
#دانش_آموز_شهید_بهنام_محمدی_راد
(نوجوان سیزده ساله خرمشهری)
#به_مجنون_گفتم_زنده_بمان
(زندگینامه شهید محمد ابراهیم همت )
#برای_خدا_خالص_بود
( خاطرات شهید محمد ابراهیم همت )
#فلش_نشانه
#شهیدابوذرامجدیان
( اولین شهید مدافع حرم شهرستان سنقروکلیایی )
داستان واقعی #تحول_به_واسطه_شهید_همت
#مسافر_کربلا
( زندگینامه شهید نوجوان علیرضا کریمی )
#فلش_نشانه
#شهید_حمید_سیاهکلی_مرادی
#نیمه_پنهان_ماه۲
( زندگینامه شهید مهدی زین الدین )
#خاطرات_سردار_شهید_مهدی_زین_الدین
#دختر_شینا
( زندگینامه سردار شهید حاج ستار ابراهیمی هژیر )
#فلش_نشانه
#شهید_محمودرضا_بیضایی
( مدافع حرم)
#ازروسیه_تاوالفجر8
#فلش_نشانه
#شهید_غضنفر_رکن_آبادی
( شهید منا )