•• #آقامونه ••
⃟ ⃟• چِشمانم را شُستم
جورِ دیگرے هَم دیدم
⃟ ⃟• اما فَرقی نمیکرد
تو باز هَم ؏شق بودی
عشق یعني، یڪ #علي رهبر شده👇🏻
🌸اللهم احفظ امامنا الخامنه ای🌸
↙ قرار ما هرشب ساعت ۲۳ یک تصویر از #آقای_عشق
@shahedaneosve
شاهدان اسوه، زندگینامه شهدای دفاع مقدس و مدافعان حرم
امام زمانم...
قسم به سورهٔ فرقان ظهور می خواهیم
به آیه آیهی قرآن، ظهور می خواهیم
کنارت ای گل نرگس جهان ما زیباست
بس است این غم و هجران، ظهور می خواهیم
اللّهُمّ عَجّلْ لِوَلیّکَ الفَرج
#سلام_امام_مهربانم
#صبحت_بخیر_آقا
@shahedaneosve
شاهدان اسوه، زندگینامه شهدای دفاع مقدس و مدافعان حرم
سیاه روزم و حال مرا کسی داند...
که در فراق تو یک شب به حال من باشد💔
#اللهم_ارزقنا_ڪربلا❤️
@shahedaneosve
شاهدان اسوه، زندگینامه شهدای دفاع مقدس و مدافعان حرم
تــو در مسیر طلوعی و من اسیر غروب
چه اختلاف بزرگی کجا به هم برسیم
شهید علی جمشیدی🌷
صبـحتون شهـدایـی
@shahedaneosve
شاهدان اسوه، زندگینامه شهدای دفاع مقدس و مدافعان حرم
شیعه خوب ڪسی است ڪه
حضور #امام_زمان عجل الله را حس ڪند
و خود را در حضور او احساس نماید؛
این؛ به انسان امید و نشاط می بخشد ...
#شهید_بابک_نوری_هریس🌱
@shahedaneosve
شاهدان اسوه، زندگینامه شهدای دفاع مقدس و مدافعان حرم
در حریمش آتشی افروختند
قبلهگاه انبیا را سوختند
کتاب #شهادتمادرمزهراافسانهنیست
@shahedaneosve
شاهدان اسوه، زندگینامه شهدای دفاع مقدس و مدافعان حرم
⸤ شاهِدان اُسوه ⸣
در حریمش آتشی افروختند قبلهگاه انبیا را سوختند کتاب #شهادتمادرمزهراافسانهنیست @shahedaneos
قسمت های ۱۱ تا ۱۵ کتاب شهادت مادرم زهرا افسانه نیست...
🌷 بسم رب الزهراء 🌷
🥀 #شهادت_مادرم_زهرا_افسانه_نیست
قسمت 6⃣1⃣
۱۳ـ محمد حافظ ابراهیم (متوفی ۱۳۵۱ هـ.ق) که از شعرای معاصر و مشهور اهل تسنن است در دیوان ،خود جلد اول، صفحه ۸۲ چاپ بیروت، در " قصیده عمریه " می گوید:
وَقَوْلَة لِعَلي قالها عُمَر
حَرَّقْتُ دَارَكَ لَا أَبْقَى عَلَيْكَ بِهَا
أكرم بسامِعَها أَعْظِمْ بِمُلقِيها
إِنْ لَمْ تُبايِعْ وَ بِنْتُ المُصطَفى فيها
چه نیکو سخنی عمر به علی گفت، چه بزرگوار است شنوندهی آن و چه با عظمت است گوینده آن. در صورتی که بیعت نکنی، به آتش میکشم خانه ات را و نمیگذارم در آن بمانی، اگر چه دختر محمد در آن خانه باشد!! »
همان گونه که در ابتدای این قسمت گفتیم: « روایات و سخنان علمای اهل تسنن پیرامون این موضوع بسیار است که آوردن همه آنها در این مجال، ممکن نیست لذا در پایان این قسمت به ذکر نام چند تن دیگر اکتفا می کنیم و از آوردن عبارت هایشان که غالبا مشابه عبارت های گذشته است، خودداری می کنیم.
- متقی هندی کنزل العمال، جلد پنجم، صفحه ۶۵۱
- نويري، نهاية الارب فى فنون الادب، جلد نوزدهم، صفحه ۴۰.
- صفدی، الوافی بالوافيات جلد هفدهم، صفحه ۳۱۱.
- ابن عبد البر، استیعاب، جلد سوم، صفحه ۹۷۵.
- یعقوبی، تاریخ یعقوبی، جلد دوم، صفحه ۱۲۳.
⬅️ ادامه دارد....
⛔️ ارسال فقط با ذکر لینک کانال مجاز و شرعی است.
🌸🌸🌸🌸🕊🕊🕊🕊🌸🌸🌸🌸
@shahedaneosve
شاهدان اسوه، زندگینامه شهدای دفاع مقدس و مدافعان حرم
🌷 بسم رب الزهراء 🌷
🥀 #شهادت_مادرم_زهرا_افسانه_نیست
قسمت 7⃣1⃣
✅ شهادت حضرت محسن بن على
یکی از جنایات بزرگ مهاجمان به خانهی وحی، شهادت جگر گوشهٔ حضرت فاطمه ، حضرت محسن بن علی است که با این جنایت تأسف بار لکه ننگی در کارنامه سیاه غاصبان خلافت ثبت گردید.
۱- مسعودی در " اثبات الوصیة "، صفحه ۱۴۲، مینویسد:
« آنان در هجوم به خانه فاطمه سیده زنان را در پشت در چنان فشار دادند که محسن را سقط کرد. »
۲- شهرستانی در " الملل و النحل "، جلد اول صفحه ۵۷، چاپ بیروت می نویسد، " نظام " گفته است:
« همانا عمر در روز بیعت چنان ضربه ای به فاطمه زد که جنین خود را سقط کرد. »
۳- صفدی در کتاب " الوافي بالوفيات "، جلد ششم، صفحه ۱۷، می نویسد:
« نظام معتزلی معتقد است که عمر در روز بیعت، چنان فاطمه را زد که محسن را سقط کرد. »
۴- سفرائینی تمیمی در کتاب " الفرق بين الفرق " ، صفحه ۱۰۷، مشابه عبارت فوق را می آورد.
۵- ذهبی در کتاب " میزان الاعتدال "، جلد اول صفحه ۱۳۹، رقم ۵۵۲، می نویسد:
« إِنَّ عُمرَ رَفَسَ فَاطِمة حتى أسقطت بِمُحسن؛ بدون شک عمر چنان لگدی به سینه فاطمه زد که محسن از او سقط شد. »
۶. حموئی جوینی الشافعی در کتاب " فرائد السمطین "، جلد دوم، صفحه ۳۵، با اسناد خود از ابن عباس روایت می کند که:
« رسول خدا فرمودند به درستی که میبینم بعد از من غم و غصه در خانه دخترم فاطمه وارد میشود، حرمت او شکسته و حقش غصب می شود و از ارث خود منع و پهلویش شکسته میگردد و ندا می دهد یا محمداه! پس جواب داده نمی شود. »
⬅️ ادامه دارد....
⛔️ ارسال فقط با ذکر لینک کانال مجاز و شرعی است.
🌸🌸🌸🌸🕊🕊🕊🕊🌸🌸🌸🌸
@shahedaneosve
شاهدان اسوه، زندگینامه شهدای دفاع مقدس و مدافعان حرم
🌷 بسم رب الزهراء 🌷
🥀 #شهادت_مادرم_زهرا_افسانه_نیست
قسمت 8⃣1⃣
۷. ابن ابی الحدید معتزلی در " شرح نهج البلاغه "، جلد چهاردهم صفحه ۹۲، چاپ بیروت مینویسد:
« عده ای از مشرکان از جمله هبار بن اسود به قصد اذیت کردنِ زینب، ربیبه ¹ رسول اکرم (ص) که از مکه به سمت مدینه حرکت کرده بود، ناقه او را تعقیب کردند. اول کسی که از مشرکان به ناقهی زینب رسید، هبار بن اسود بود که به محض رسیدن، نیزه ای به طرف هودج زینب پرتاب کرد. زینب که حامله بود از این حمله ترسید و زمانی که به مدینه رسید بچه اش را سقط کرد. از این رو پیامبر دستور داد که هر کجا هبار بن اسود را دیدند او را به قتل برسانند. »
ابن ابی الحدید بعد از نقل این جریان میگوید:
« این خبر را برای استادم ابی جعفر نقیب خواندم نقیب گفت:
وقتی رسول خدا به خاطر ترساندن زینب و سقط شدن فرزند او خون " هبار بن اسود " را مباح کرد، روشن است که اگر در زمان فاطمه زنده بود، بدون شک خون کسانی که فاطمه را ترسانده تا فرزندش را سقط کرد مباح میکرد!! »
ابن ابی الحدید میگوید به نقیب گفتم:
« آیا میتوانم این خبر را که عده ای فاطمه را ترساندند تا این که فرزندش محسن را سقط کرد ـ از شما نقل کنم؟ »
نقیب گفت:
« نه! از من نقل نکن و بطلان این خبر را نیز از من نقل نکن؛ چرا که من در مورد این خبر نظر و عقیده ای نمی دهم!! »
در تحلیل سخن نقیب باید گفت که:
« این سخن نشان میدهد که وقوع ماجرای سقط جنین برای او به اثبات رسیده است؛ چرا که اگر چنین نبود با توجه به عقیده، مذهب او ماجرا را به طور کامل نفی میکرد و میگفت بطلان این خبر را از من نقل کن؛ ولی از آن جا که برای او اثبات شده و عناد یا ترس به او اجازه نمی دهد تا حقیقت را آشکار کند؛ ماجرا را در هاله ای از شک و ابهام میگذارد و درباره نفی یا اثبات آن به طور قطعی اظهار نظر نمیکند. »
________
۱. «زینب» و «رقیه»، دختران «هاله» خواهر حضرت خدیجه بودند که بعد از فوت مادرشان پیش حضرت خدیجه زندگی میکردند.
⬅️ ادامه دارد....
⛔️ ارسال فقط با ذکر لینک کانال مجاز و شرعی است.
🌸🌸🌸🌸🕊🕊🕊🕊🌸🌸🌸🌸
@shahedaneosve
شاهدان اسوه، زندگینامه شهدای دفاع مقدس و مدافعان حرم