eitaa logo
⸤ شاهِدان اُسوه‍ ⸣
300 دنبال‌کننده
28.8هزار عکس
4هزار ویدیو
31 فایل
• ما را بُکُش و مُثله کن و خوب بسوزان • لایق که‍ نبودیم در آن جنگ بمیریم...(: و اینجا می‌خوانیم از سرگذشت، از جان گذشتگان جبهه های حق!-♥️ محلِ ارتباط با ما ☜︎︎︎ @shahidgomnam70 ﴿صلوات بفرست مؤمن🌱﴾
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
#فلش_نشانه_شهید_مهدی_عزیزی 🌸💠🌸💠🌸💠🌸 @shahedaneosve شاهدان اسوه، زندگینامه شهدای دفاع مقدس و مدافعان حرم
🌸💠🌸💠🌸💠🌸💠🌸 💠💠🌸 💠🌸 🌸🌸 🌸 💠💠 🌸💠🌸 🌸🌸 💠 🥀 قسمت 1⃣1⃣ مادر شهید سال هشت وچهار به مریضی سختی دچار شد طوری که دکترها تاحدودی قطع امید کردند؛رفقای مهدی تعریف میکردند مهدی درهیئت بلند بلند گریه میکرد ومیگفت یاحضرت عباس مادرم رو شفا بده من جبران میکنم که آخرش هم باخونش..... چندماه قبل رفتن آخرش پدرشهید گفتند که سنی ازتو گذشته وبیا مزدوج شو که آقا مهدی باخنده گفت: حیف است دختر مردم همسرشهید شود وبه سختی بیوفتد... هنگامی که داشت میرفت یه پیامک داد به دایی خود که دستمال اشک و یکم تربت رالای قرآن گذاشتم اگر طوریم شد بگذارید کنارم. یک روز قبل شهادتش زنگ زد به برادرخودش آقا مجید وگفت که پول خمس مال خودش رو گذاشته فلان جا واقا مجید آژانس بگیره ببره قم بده وبیاد. همرزمش تعریف میکرد و میگفت: بعد نمازصبح توخونه ی خرابه سمت حلب دوره شدیم؛ آقا مهدی اسلحه رو برداشت و رفت توحیاط..میگفت: از پاش شروع کردن به زدن تا آقامهدی افتاد رو زمین و نارنجک روانداختن کنارش؛به اینجا که رسید خاطره اش گفت یاد روضه امام حسین (علیه السلام) افتادم که گفت دیدند کسی دوروبرش نیست زدند؛آقای مراغریب گیر آوردند وبعد گریه امانش رابرید وصیت کرده بود که درقطعه بیست وشش دفن شود. بعد از دفن، فرماندهی ارتش امیر صالحی که به دیدار خانواده شهید آمد تعریف میکرد که شب قبل ازاینکه بخواهد بیایید منزل شهید؛درخواب شهید صیادشیرازی رادرخواب دیدم که دست من راگرفته وازپله های یک ساختمان بالا میبرد ومیگوید.. (نقل به مضمون) که جای باصفا وخوبی است؛الان که منزل شما آمدم دیدم این پله های خانه همان پله های خواب دیشبم است _بهشت_میکند. 🌸 🌸🌸 🌸🌸 🌸💠🌸🌸 🌸🌸💠🌸 🌸🌸🌸💠🌸🌸🌸 @shahedaneosve شاهدان اسوه، زندگینامه شهدای دفاع مقدس و مدافعان حرم
شهادت یعنی.. (نریمانی).mp3
6.64M
شهادت یعنی... @shahedaneosve شاهدان اسوه، زندگینامه شهدای دفاع مقدس و مدافعان حرم
‌‌‌‌‌‌‌‌‌🌸💠🌸💠🌸💠🌸 ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌💠‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌💠 ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌🌸‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌🌸 ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌💠‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌💠 ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌🌸💠🌸 ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌🌸 🥀 قسمت 2⃣1⃣ شهید مهدی عزیزی درقسمتی از وصیت نامه ی خود این گونه نوشته است :....از تمام دوستان وآشنایان تقاضا دارم نگذارندرهبر انقلاب تنها ومظلوم بماند ..... مهدی تمام دغدغه اش ولایت و رهبری بود.او عاشق رهبربود .... هدیه به روح مطهر همه ی شهدا صلوات. 🌸 🌸🌸 🌸🌸 🌸💠🌸🌸 🌸🌸💠🌸 🌸🌸🌸💠🌸🌸🌸 @shahedaneosve شاهدان اسوه، زندگینامه شهدای دفاع مقدس و مدافعان حرم
نمایشگاه وسایل شخصی مدافع حرم شهید #مهدی_عزیزی در منزل شان 🌸 🌸🌸 🌸🌸 🌸💠🌸🌸 🌸🌸💠🌸 🌸🌸🌸💠🌸🌸 @shahedaneosve شاهدان اسوه، زندگینامه شهدای دفاع مقدس و مدافعان حرم
آخرین عکس شهید والا مقام مدافع حرم در سوریه 🌸 🌸🌸 🌸💠🌸🌸 🌸🌸💠🌸 🌸🌸🌸💠🌸🌸 @shahedaneosve شاهدان اسوه، زندگینامه شهدای دفاع مقدس و مدافعان حرم
آخرین عکس شهید والا مقام مدافع حرم #شهید_مهدی_عزیزی در سوریه 🌸 🌸🌸 🌸💠🌸🌸 🌸🌸💠🌸 🌸🌸🌸💠🌸🌸 @shahedaneosve شاهدان اسوه، زندگینامه شهدای دفاع مقدس و مدافعان حرم
🌸💠🌸💠🌸💠🌸💠🌸 💠💠🌸 💠🌸 🌸🌸 🌸 💠💠 🌸💠🌸 🌸🌸 💠 🥀 قسمت 4⃣1⃣ چند ماه بعداز شهادت مهدی به منطقه شام عزیمت کردم .اتفاقا به همان منطقه ی محل شهادت مهدی!روزی بایکی از بومیان منطقه مواجه شدم که ساعت مچی مهدی را به مچ خود بسته بود!تعجب کردم که ساعت مهدی دست او چه کار می کند؟ازاو سوال کردم که این ساعت را از کجا آورده؟آن جوان بومی گفت که مهدی به او هدیه داده.اصرار کردم که حاضرم از او این ساعت را خریداری کنم اما او درجواب به من گفت اگر همه ی دنیا را به من بدهید این ساعت را نخواهم داد!از او پرسیدم قضیه هدیه دادن ساعت چیست؟ جوان گفت :صبح روز شهادت ،مهدی به محل اقامت ما آمد ونماز را همان جا اقامه کرد .من در اتاق نشسته بودم و محو تماشای نماز خواندنش بودم.اما بعداز نماز ونیایش آن شهید عزیز به سمت من برگشت،بعد از سلام واحوالپرسی،ساعت مچی خود را درآورده وبه من هدیه داد .خیلی خوشحال شدم واز او تشکر کردم .. هدیه به ارواح مطهر همه ی شهدا 🌸 🌸🌸 🌸🌸 🌸💠🌸🌸 🌸🌸💠🌸 🌸🌸🌸💠🌸🌸🌸 @shahedaneosve شاهدان اسوه، زندگینامه شهدای دفاع مقدس و مدافعان حرم
این تابلوی هدیه ای از مردم تلشغیب سوریه به مهدی است به خاطر رشادت هایش. مهدی آن را روی دیوار اتاقشان در سوریه زد . بعد از شهادت این تابلو به دست خانواده ی شهید رسید. #شهید مهدی عزیزی 🌸 @shahedaneosve شاهدان اسوه، زندگینامه شهدای دفاع مقدس و مدافعان حرم
‌‌‌‌‌‌‌‌‌🌸💠🌸💠🌸💠🌸 ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌💠‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌💠 ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌🌸‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌🌸 ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌💠‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌💠 ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌🌸💠🌸 ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌🌸 🥀 قسمت 5⃣1⃣ این وصیت را آقا مهدی در سال 89 نوشته است . چون مهدی ماموریتهای زیادی می رفت خارج از ایران ...مثل جنگ سی و سه روز ه ی لبنان .و...از سال 90،91 هم در سوریه ولبنان حضور داشته ... تنها وصیت کتبی اش که مکتوب شده باشد همین بوده .بعد از آن وصیت هایش را شفاهی به مادرم می کردند .البته ایشان به شکر خدا نماز وروزه قضا و بدهی وخمس نداشته اند وسبکبال رفتند و از مال دنیا یک موتور داشتند که آن راهم دوماه قبل از شهادت دزدیدند .وباقی سفارشات راهم شفاهی به منو برادرم وپدرو مادرم می کردند. تنها نوشته ازایشان همین متن بالابوده است. 🌸 🌸🌸 🌸🌸 🌸💠🌸🌸 🌸🌸💠🌸 🌸🌸🌸💠🌸🌸🌸 @shahedaneosve شاهدان اسوه، زندگینامه شهدای دفاع مقدس و مدافعان حرم