eitaa logo
⸤ شاهِدان اُسوه‍ ⸣
302 دنبال‌کننده
27.5هزار عکس
3.7هزار ویدیو
30 فایل
• ما را بُکُش و مُثله کن و خوب بسوزان • لایق که‍ نبودیم در آن جنگ بمیریم...(: و اینجا می‌خوانیم از سرگذشت، از جان گذشتگان جبهه های حق!-♥️ محلِ ارتباط با ما ☜︎︎︎ @shahidgomnam70 ﴿صلوات بفرست مؤمن🌱﴾
مشاهده در ایتا
دانلود
🥀🕊🥀🕊🥀 🕊🥀🕊🥀 🥀🕊🥀 🕊🥀 🥀 🌷بسم رب الشهدا و الصدیقین 🕊 🔴(ع)_بود قسمت 1⃣ فراموش نمی کنم یکی از بستگان، خانواده ای بی قید و بند به مسائل دینی بود. زن و دختر او قبل از انقلاب بی حجاب بودند. بعد از انقلاب هم مجبور بودند روسری سرشان کنند. با این حال این خانواده ارادت عجیبی به مش باقر (پدر قهرمان داستان ما) داشتند. مرتب به ما سر می زدند یک بار آنها آمده بودند. همه داخل اتاق نشسته بودیم. علیرضا در حالی که سرش پایین بود و به آنها نگاه نمی کرد شروع به صحبت کرد: " پیامبر گرامی اسلام می فرماید: خداوند مومن ناتوان را که دین ندارد دشمن می دارد. اصحاب می پرسند: مومن بی دین کیست؟ فرمودند: آنکه نهی از منکر نمی کند. لذا من به عنوان وظیفه چند مطلب را عرض می کنم. " آن شب علیرضا به قدری زیبا صحبت کرد که نه تنها بر مهمانان بلکه بر خود ماهم تاثیر داشت. هر آدم عاقلی این حرف ها را تایید می کرد. می گفت: " آدمی که نماز نمی خواند و خدا در زندگی اش هیچ جایگاهی ندارد دلش را به چه چیز دنیا خوش کرده؟! " بعد هم از حجاب گفت: " خداوندی که همه ما مطیع امر و فرمانش هستیم فرموده: برای اینکه بنیاد خانواده از بین نرود، زنان با حجاب باشند. حالا اینکه حجاب چه تاثیری در خانواده دارد به یک طرف اما رعایت حجاب عمل به دستور خداست. " ⏪ ادامه دارد... ارسال فقط با ذکر لینک کانال مجاز و شرعی است. 🥀 🕊🥀 🥀🕊🥀 🕊🥀🕊🥀 🥀🕊🥀🕊🥀 @shahedaneosve شاهدان اسوه، زندگینامه شهدای دفاع مقدس و مدافعان حرم
🥀🕊🥀🕊🥀 🕊🥀🕊🥀 🥀🕊🥀 🕊🥀 🥀 🌷بسم رب الشهدا و الصدیقین 🕊 🔴 (ع)_بود قسمت 2⃣ آن شب علیرضای پانزده ساله به قدری زیبا صحبت کرد که همه ما تحت تاثیر قرار گرفتیم . دفعه بعد که آنها آمدند مادر و دخترانش چادر به سر کرده بودند. هر وقت هم که علیرضا از جبهه به مرخصی می آمد حتماً به دیدنش می آمدند. این خانواده بعد از گذشت سالها هنوز حجابشان را حفظ کرده اند و این را مدیون صحبت ها و برخورد خوب علیرضا می دانند... یک ماه از تدفین علیرضا گذشت. شب، رفته بودم مسجد. بعد از نماز یکی از بچه های بسیج گفت: " ممد آقا، یه آقائی چند روزه دنبال شماست. می گه از بچه های تفحص لشگر امام حسین(ع) هست و با شما کار مهمی داره! " تو فکر بودم. یعنی چی کار داره؟! داشتم از درب مسجد بیرون می رفتم. یک دفعه آقائی آمد جلو و سلام کرد. گفت: " از بچه های تفحص هستم و با شما کار دارم. " ⏪ ادامه دارد... ارسال فقط با ذکر لینک کانال مجاز و شرعی است. 🥀 🕊🥀 🥀🕊🥀 🕊🥀🕊🥀 🥀🕊🥀🕊🥀 @shahedaneosve شاهدان اسوه، زندگینامه شهدای دفاع مقدس و مدافعان حرم
🥀🕊🥀🕊🥀 🕊🥀🕊🥀 🥀🕊🥀 🕊🥀 🥀 🌷بسم رب الشهدا و الصدیقین 🕊 🔴(ع)_بود قسمت 3⃣ با هم رفتیم منزل. بعد از کمی صحبت های معمول و یاد کردن از جبهه ها گفت: " علیرضا کریمی فرزند باقر برادر شماست، درسته؟! " با تعجب گفتم: " بله، چطور مگه؟! " ایشان ادامه داد: " پیکرش هم تو منطقه فکه شمالی بوده؟ " من با تکان دادن سر، صحبتهاش رو تائید می کردم. ایشان ادامه داد: " پیکر برادرتون رو من به عقب منتقل کردم! در جریان پیدا شدن ایشون هم ماجراهای عجیبی اتفاق افتاد که برای همین خدمت رسیدم. " همه ی توجهم به صحبتهای ایشان بود. با تعجب نگاهش می کردم. ایشان ادامه داد: " بچه های تفحص، مدت ها بود که در منطقه فکه شمالی کار می کردند. خیلی از شهدا رو پیدا کردند. اما چند روزی بود که هر چه جستجو کردیم شهیدی پیدا نمی شد . از قرار گاه مرکزی تفحص اعلام کردند که از فردا بچه های اصفهان به منطقه شرهانی منتقل می شوند و بچه های لشگر دیگری جایگزین ما خواهند شد. شب آخر توی مقر، مجلس دعای توسل بر پا کردیم. بچه ها، خیلی گریه کردند. بیشتر از همه سرهنگ علیرضا غلامی که خودش در این منطقه حضور داشت و یک پای خودش را هم تقدیم کرده بود اشک می ریخت. " ⏪ ادامه دارد... ارسال فقط با ذکر لینک کانال مجاز و شرعی است. 🥀 🕊🥀 🥀🕊🥀 🕊🥀🕊🥀 🥀🕊🥀🕊🥀 @shahedaneosve شاهدان اسوه، زندگینامه شهدای دفاع مقدس و مدافعان حرم
🥀🕊🥀🕊🥀 🕊🥀🕊🥀 🥀🕊🥀 🕊🥀 🥀 🌷بسم رب الشهدا و الصدیقین 🕊 🔴(ع)_بود قسمت 4⃣ " برادر غلامی از جانبازان شیمیائی و مسئول تفحص شهدای اصفهان بود. " آخر مجلس، با گریه دعا کرد و گفت: " خدایا، ما اومدیم اینجا که از همین منطقه فکه، کربلائی بشیم! ما را حاجت روا کن! " فردا، صبح زود بود که بچه های آن لشگر آمدند. وسایلشان را هم آوردند. ما هم وسایلمان را جمع کرده بودیم. وقتی آماده حرکت شدیم، دیدم برادر غلامی با بچه های تازه وارد بحث می کنه. رفتم جلو، دیدم می گه: "شما چند ساعت به ما وقت بدین، ما فقط تا جاده شنی می ریم و برمی گردیم! " مسئول گروه جدید هم موافقت کرد. از آدمی مثل غلامی بعید بود که اینطور اصرار داشته باشد. من هم همراه او راه افتادم. از میدان مین عبور کردیم. رفتیم سمت جاده شنی. با تعجب پرسیدم: " مگه ما دیروز اینجا رو نگشتیم؟! " برادر غلامی سریع با پای مصنوعی خودش راه می رفت. گفت: " این دفعه فرق داره. خود شهید گفته بیائید دنبالم!! " یک دفعه ایستادم و گفتم: " چی؟! " اما برادر غلامی سریع حرکت می کرد. دویدم دنبالش و گفتم: " تو رو خدا بگو چی شده؟! " ایشون همین طور که راه می رفت، گفت: " دیشب یه پسر بچه با چهره ای معصوم و دوست داشتنی به خوابم آمد." ⏪ ادامه دارد... ارسال فقط با ذکر لینک کانال مجاز و شرعی است. 🥀 🕊🥀 🥀🕊🥀 🕊🥀🕊🥀 🥀🕊🥀🕊🥀 @shahedaneosve شاهدان اسوه، زندگینامه شهدای دفاع مقدس و مدافعان حرم
🥀🕊🥀🕊🥀 🕊🥀🕊🥀 🥀🕊🥀 🕊🥀 🥀 🌷بسم رب الشهدا و الصدیقین 🕊 🔴(ع)_بود قسمت 5⃣ گفت: " من کنار جاده شنی هستم. حتی محل حضورش رو هم تو خواب نشونم داد و گفت: باد، خاکها رو از روی بدنم کنار زده. الان موقعش شده که من برگردم! مادرم خیلی بی تابی می کنه. " بعد گفت: " من، هم اسم شما هستم. بیا که تو هم حاجت روا می شی!! " با تعجب داشتم به حرفهای برادر غلامی گوش می کردم. با عبور از تپه ها رسیدیم به جاده شنی. کمی جلو رفتیم. بعد، در نقطه ای ایستادیم. ده متر از جاده فاصله گرفتیم. برادر غلامی نشست و با دست خاکهای رملی و نرم را کنار زد. هنوز چند دقیقه ای نگذشته بود که پیکر شهید پیدا شد. بعد هم برگشت به سمت من و گفت: " زیارت عاشورا را همراه داری؟! " گفتم: " آره، بعد هم کتاب دعا را دادم به ایشان. " روش برادر غلامی این بود که هر شهیدی را پیدا می کرد، کنار بدنش زیارت عاشورا می خواند. اما هر چه گشت زیارت عاشورا در کتاب دعا نبود. بعد گفت: " هرچی شهدا بخوان. شروع به خواندن دعای توسل کرد. " بعد از اتمام دعا، بقایای پیکر شهید را خارج کرد. نمی دانم چرا، اما تقریبا بجز استخوانهای پا، تمام استخوانهای این شهید خرد بود!! ⏪ ادامه دارد... ارسال فقط با ذکر لینک کانال مجاز و شرعی است. 🥀 🕊🥀 🥀🕊🥀 🕊🥀🕊🥀 🥀🕊🥀🕊🥀 @shahedaneosve شاهدان اسوه، زندگینامه شهدای دفاع مقدس و مدافعان حرم
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
‏وسط خیابون جشن گرفتن. حال دلتون عوض شد التماس دعای فرج و شهادت @shahedaneosve شاهدان اسوه، زندگینامه شهدای دفاع مقدس و مدافعان حرم
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔴 فلسفه #حجاب فقط به این نیست که مردها به گناه نیفتند #موشنگرافی #حجاب #فلسفه_حجاب #پویش_حجاب_فاطمے
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
یابن‌الحسن به روز سیزده امسال باید گره زد سبزه چشم انتظاری را فقط و فقط بر جامه سبز تو آقا ... تا بیایی و سبز شود روزگار زردمان و شکوفه باران شود بهارمان ... ▫️اللهم عجل لولیک الفرج @shahedaneosve شاهدان اسوه، زندگینامه شهدای دفاع مقدس و مدافعان حرم
❁﷽❁ #ایهاالارباب♥️ ✧پیشِ رخ ِ توُ ، ماه هویدٰا نشود بےچاره کسے ڪه بر تو شیدا نشود ✧از نوڪرِ بد هم ڪه بپرسےٖ گویَد #ارباب بہ خوبےِ تو پیدا نشود #اللهم_ارزقنا_ڪربلا🥀 #سلام_اربابم✋ @shahedaneosve شاهدان اسوه، زندگینامه شهدای دفاع مقدس و مدافعان حرم
گفتند که تا ، صبح فقط یک راہ ست با عشق فقط، #فاصله ها کوتاہ است هرچند که رفتند ولی بعد از آن هر قطعه ی این خاک زیارتگاہ است #صبحتون_شهدایی #یادشهداباصلوات @shahedaneosve شاهدان اسوه، زندگینامه شهدای دفاع مقدس و مدافعان حرم
کلام شهید سردار شهید حاج حسین همدانی @shahedaneosve شاهدان اسوه زندگینامه شهدای دفاع مقدس و مدافعان حرم
🥀🕊🥀🕊🥀 🕊🥀🕊🥀 🥀🕊🥀 🕊🥀 🥀 🌷بسم رب الشهدا و الصدیقین 🕊 🔴 (ع )_بود قسمت 6⃣ برادر غلامی به من گفت: " برو عقب! " من کمی از آنجا دور شدم. کنار پیکر، پارچه سفیدی را پهن کرد و پیکر شهید را داخل آن پیچید. *** مدتی بعد از این ماجرا بود. رفته بودیم فکه. توی راه بودیم که یک دفعه صدای انفجار، سکوت و آرامش منطقه فکه را شکست. موج انفجار مرا هم روی زمین پرت کرد. نفهمیدم، تله انفجاری بود یا مین، اما به هر صورت جانباز فداکار علیرضا غلامی که عمری را به دنبال شهدا سپری کرده بود در همان منطقه فکه به قافله شهدا پیوست. بچه ها که صدای انفجار را شنیده بودند، سریع خودشان را رساندند. پیکر شهید را به عقب منتقل کردیم. دعای علیرضا غلامی مستجاب شد. ⏪ ادامه دارد... ارسال فقط با ذکر لینک کانال مجاز و شرعی است. 🥀 🕊🥀 🥀🕊🥀 🕊🥀🕊🥀 🥀🕊🥀🕊🥀 @shahedaneosve شاهدان اسوه، زندگینامه شهدای دفاع مقدس و مدافعان حرم
🥀🕊🥀🕊🥀 🕊🥀🕊🥀 🥀🕊🥀 🕊🥀 🥀 🌷بسم رب الشهدا و الصدیقین 🕊 🔴 (ع )_بود قسمت 7⃣ خلاصه ای از زندگی شهید علیرضا کریمی علیرضا متولد ۲۲ شهریور سال ۱۳۴۵ مقارن با ایام ماه مبارک رمضان در محله سیجان اصفهان بدنیا آمد. بدلیل بیماری شدیدی که داشت پزشکان معتقد بودند که زیاد زنده نمی ماند. به طوری که در ۴ سالگی کبد وی از بین رفته و دیگر امیدی به زنده ماندنش نبود. روزی سیدی سبزپوش به مغازه پدرش مراجعه کرده و بی مقدمه می گوید: " کار خوبی کردی که علیرضا را نذر آقا ابالفضل(ع) کردی. همین امروز سفره آقا ابالفضل (ع) را پهن کن و به مردم غذا بده، ۳ مجلس روضه برای حضرت در حرمش نذر کرده ای که من انجام می دهم. سپس اسکناسی را جهت برکت کاسبی به پدر می دهد. آن روز بچه به طرز معجزه آسایی شفا می یابد به طوری که سال ها بعد قهرمان ورزش های رزمی می شود. در عملیات محرم در اثر اصابت گلوله خمپاره سر و دست و پای او مجروح می شود. ⏪ ادامه دارد... ارسال فقط با ذکر لینک کانال مجاز و شرعی است. 🥀 🕊🥀 🥀🕊🥀 🕊🥀🕊🥀 🥀🕊🥀🕊🥀 @shahedaneosve شاهدان اسوه، زندگینامه شهدای دفاع مقدس و مدافعان حرم
🥀🕊🥀🕊🥀 🕊🥀🕊🥀 🥀🕊🥀 🕊🥀 🥀 🌷بسم رب الشهدا و الصدیقین 🕊 🔴 (ع)_بود قسمت 8⃣ بعد از پایان دوران مجروحیت به جبهه باز می گردد. فرمانده گردان امیرالمؤمنین(ع) به خاطر شجاعت و مدیریتی که علیرضا از خود نشان داده بود، مسئولیت دسته دوم از گروهان ابالفضل(ع) را به او می دهد. در آخرین دیدار با خانواده اش به مادر می گوید: "ما مسافر کربلائیم راه کربلا که باز شد بر می گردیم. " در پایان آخرین نامه ای که فرستاد نوشته بود به امید دیدار در کربلا. در عملیات والفجر ۱ هر دو پای علیرضا مورد هدف تیرهای عراقی قرار میگیرد و در جواب فرمانده اش که می خواهد او را به عقب بیاورد می گوید: " شما فرمانده ای برو بچه ها منتظرت هستند. " علیرضا در حالیکه روی زمین افتاده و به سختی می خواست خودش را به سمت تپه ها بکشاند، ناگهان یکی از تانک های عراقی به سرعت به سمت وی رفته و از روی پاهایش رد می شود. در اینجا فقط ۱۶ ساله بود. ⏪ ادامه دارد... ارسال فقط با ذکر لینک کانال مجاز و شرعی است. 🥀 🕊🥀 🥀🕊🥀 🕊🥀🕊🥀 🥀🕊🥀🕊🥀 @shahedaneosve شاهدان اسوه، زندگینامه شهدای دفاع مقدس و مدافعان حرم
🥀🕊🥀🕊🥀 🕊🥀🕊🥀 🥀🕊🥀 🕊🥀 🥀 🌷بسم رب الشهدا و الصدیقین 🕊 🔴 (ع )_بود قسمت 9⃣ ۱۶ سال بعد درست همان روزی که اولین کاروان به صورت رسمی عازم کربلا می شود پیکرش را در منطقه فکه شمالی پیدا کرده و شب تاسوعای حسینی به وطن باز می گردانند. به خواب مسئول گروه گروه تحفص لشکر امام حسین(ع) می آید و محل دفنش را هم می گوید. مردم در مسجد در دسته عزاداری کنار پیکرش تا صبح می مانند. صبح روز تاسوعا همراه با دسته سینه زنی در گلزار شهدای اصفهان او را به خاک می سپارند. ⏪ پایان... ارسال فقط با ذکر لینک کانال مجاز و شرعی است. 🥀 🕊🥀 🥀🕊🥀 🕊🥀🕊🥀 🥀🕊🥀🕊🥀 @shahedaneosve شاهدان اسوه، زندگینامه شهدای دفاع مقدس و مدافعان حرم
🔴مسیح علینژاد در ماه جاری قرارداد کاری خود را به مبلغ ۱۰۲ هزار دلار برای یکسال تمدید کرد. تامین مالی این قرارداد توسط صدای آمریکا (VOA) انجام میشود و کارفرما، آژانس رسانه‌های جمعی آمریکا است. این مبلغ نسبت به قرارداد ۴۰ هزار دلاری سال گذشته میزان قابل توجهی رشد داشته است #پویش_حجاب_فاطمے
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🍂 خورشید من ٺویے وبے حضورٺو صبحم بخیرنمےشود اے آفٺاب من گرچهره رابرون نڪنے ازنقاب خود صبحے دمیده نگردد بہ خواب من #السلام_علیک_یااباصالح_المهدی صبحت بخیر آقا🌸🍃 @shahedaneosve شاهدان اسوه، زندگینامه شهدای دفاع مقدس و مدافعان حرم
❆﷽❆ روزمـ شــروع میشود آقــا به نامتانــ😍 روزے من شود ، همه جا ذکر نامتانــ🌸 صبح علی الطلوع سلام علی الحسیـنــ🤚 دلخوش منم ،که بشنوم آقا ،جوابتانـ #السلام_علی_حسینـ🥀 @shahedaneosve شاهدان اسوه، زندگینامه شهدای دفاع مقدس و مدافعان حرم
تبسـم ڪردی و صبحـم چہ زیبــا شد دل افــروزم ... خوشـا چشمـے ڪہ صبح او بـہ لبخنـد تو وا گردد ... #سلام_صبحتان_بخیر_با_یاد_شهدا @shahedaneosve شاهدان اسوه، زندگینامه شهدای دفاع مقدس و مدافعان حرم
⤴️ فرازی از وصیت 🌷شهيد مهدى موحدنيا🌷 ان‌شاءاللّه در «آزادسازی قدس» و به نابودی کشاندن اسرائیل همه سهیم باشیم .... @shahedaneosve شاهدان اسوه، زندگینامه شهدای دفاع مقدس و مدافعان حرم
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
کتاب مهر مادر چند روایت از ارادت شهدا به مادرشان حضرت زهرا (س) و عنایت حضرت به شهدا @shahedaneosve شاهدان اسوه، زندگینامه شهدای دفاع مقدس و مدافعان حرم