eitaa logo
شهید اسماعیل کرمی
214 دنبال‌کننده
22.2هزار عکس
9.8هزار ویدیو
136 فایل
شکر خدا را که در پناه حسینیم گیتی از این خوبتر پناه ندارد شهید مدافع وطن و امنیت کشور تاریخ تولد : 1350/06/01 تاریخ شهادت : 97/11/24 نحوه شهادت : حمله تروریستی جاده خاش زاهدان سن شهادت : 47 سال جهت ارسال مطالب @karami_113
مشاهده در ایتا
دانلود
🌿🌿 قصه های مربوط به: 🔹روز مقدس هفته🔹 یکی از تعلیمات موسای کلیم علیه السّلام این بود که بنی اسرائیل هفته ای یک روز دست از کار خویش بکشند و فارغ از امور دنیوی با متوجه عبادت پروردگار خویش شوند و به ستایش او همت گمارند، نعمت های الهی را برشمارند و با ذکر نام خدا دل های خود را پالایش و ایمان خود را افزایش دهند. بنی اسرائیل مأمور به عبادت در روز جمعه بودند ولی آنها تمایل داشتند روز شنبه را به عبادت بپردازند و خدا هم درخواست آنان را قبول فرمود و موسی علیه السّلام در روز تعطیل به پند و اندرز بنی اسرائیل می پرداخت، نعمت های خداوند را برای آنان یادآوری و ایشان را راهنمایی می کرد. سال ها بدین منوال گذشت و بنی اسرائیل طبق عادت همیشگی روزهای شنبه به عبادت خدا مشغول بودند و به اموری می پرداختند که تقرب به خدا در آن باشد و این رسم نسلهای متمادی نزد بنی اسرائیل محفوظ بود و حرمت روز شنبه به قوت خود باقی ماند تا دوران پیامبری داود علیه السّلام رسید.[تفسیر کشاف] در یکی از دهکده های بنی اسرائیل نزدیک به ساحل بحر احمر به نام أیله گروهی از بنی اسرائیل حرمت روز شنبه را شکستند و در این روز برخلاف فرمان موسی علیه السّلام به صید ماهی پرداختند. در نزدیکی دهکده و در ساحل دریا، دو سنگ سفید بود که ماهی ها در شب و روز شنبه در کنار آن جمع می شدند، زیرا در این روز صید ممنوع بود و آنها در امان بودند و بتدریج به این برنامه انس گرفته بودند و چون از شر صیادان در امان بودند، تعداد آنها افزایش یافت و تکثیر یافتند. [به روایتى دیگر، خداوند براى امتحان بنى اسرائیل، در روز شنبه ماهیان را به سوى ساحل گسیل داشت.] بنی اسرائیل هم در این روز به صید ماهی نمی رفتند، زیرا به پرستش و ذکر خدا مشغول بودند و برای آنان حرام بود که صید را بترسانند و یا به کار دنیوی دیگر بپردازند، اما چون شب یکشنبه می رسید ماهی ها به دریا می رفتند و در اعماق آن قرار می گرفتند و صید آنها کار بسیار مشکل و طاقت فرسایی بود. منبع: کتاب قصه های قرآن؛ زمانی، مصطفی، پایگاه اطلاع رسانی حوزه ؛ جادالمولى، محمد احمد، قصه هاى قرآنى 🌸🌸🌸🌸🌸
🌿🌿 قصه های مربوط به: 🔹فرصت طلبان سودجو «۱»🔹 عده ای دنیا پرست که طمع صید ماهی بیشتری داشتند بر آن شدند تا این رسم قدیمی را برهم بزنند، لذا به مشورت و تبادل نظر پرداختند و گفتند: چرا، در این روز که صید فراوان و در دسترس است، آنها را رها کنیم و هنگامی که ماهیها ساحل را ترک می کنند و از ما روی می گردانند، به تعقیب و صید آنها بپردازیم و با زحمت و تلاش فراوان آنها را به چنگ آوریم؟ این روش، گمراهی و خطاست، روش معقول این است که ما روز شنبه به صید بپردازیم و هرچه می خواهیم ماهی صید کنیم و به میزان نیاز خود از دریا بهره برداریم. در پی این تصمیم، عده ای از دنیاپرستان بنی اسرائیل نقشه ای کشیدند و نهرها و رودهایی از دریا جدا کردند و در روز شنبه که ماهی ها به ساحل می آمدند وارد این نهرها می شدند سپس افراد سودجو به هنگام پایان روز، راه بازگشت آنها را مسدود می کردند، آنگاه روز بعد به صید می پرداختند و بدین ترتیب بدون تحمل رنج و سختی، صید فراوانی بدست می آوردند و به منافع دنیوی خود دست می یافتند. پارسایان دهکده از این عمل منحرفین و دنیاپرستان آگاه شدند، لذا نزد آنان شتافتند و به پند و اندرز و اعلام خطر به آنان پرداختند، ولی گفتار پرهیزکاران در روح سرکش و سودجوی آنان نفوذ نکرد و روش آنها را تغییر نداد. سپس برای ترک این رفتار ناپسند دست به اعتراض وسیع زدند و در نهایت به زور متوسل شدند و تصمیم گرفتند افراد خطاکار را از دهکده اخراج کنند. (ادامه دارد...) منبع: کتاب قصه های قرآن؛ زمانی، مصطفی، پایگاه اطلاع رسانی حوزه ؛ جادالمولى، محمد احمد، قصه هاى قرآنى 🌸🌸🌸🌸🌸
🌿🌿 قصه های مربوط به: 🔹فرصت طلبان سودجو «۲»🔹 از دست دادن صید در روز شنبه و اخراج از دهکده برای سودجویان گران آمد، لذا به معترضان گفتند: ما و شما در منافع و منابع این دهکده شریکیم، شما نمی توانید ما را از این سرزمین بیرون کنید و آن را به انحصار خود درآورید، زیرا این سرزمین، زادگاه، مسکن و محل درآمد ما است، ما نمی توانیم این دهکده را ترک کنیم و به جای دیگری کوچ کنیم. اگر بر جدایی از ما اصرار دارید، باید دهکده را تقسیم و دیواری بین زمینها بنا کنیم تا هر گروه مطابق میل خویش عمل و زندگی کند. پرهیزکاران پذیرفتند که دهکده را تقسیم و متمردین را از خود جدا سازند، لذا با تفکیک دهکده هر گروه به کار خود مشغول شد. گنهکاران به لهو و لعب و صید بی رویه پرداختند. نهرهای کوچکی حفر کردند که دهکده را به دریا وصل می کرد و به این ترتیب شبهای شنبه ماهی ها تا درب منزل آنان می آمدند و آنگاه که خورشید غروب می کرد و روز شنبه به پایان می رسید، راه بازگشت ماهی ها را سد و آنها را براحتی صید می کردند. گروه پرهیزکاران همچنان به منع گنهکاران و بیم آنها از عذاب ادامه دادند ولی چون پند ناصحان در آنها اثری نکرد، دست از نصیحت برداشتند و جمعی از ایشان گفتند: «چرا قومی را که از جانب خدا به هلاک یا عذاب سخت محکومند، موعظه می کنید؟ (با آنکه بی اثر است)» بگذارید در گمراهی خود گرفتار باشند، دست از پند و اندرز آنها بردارید، زیرا گوش شنوای نصیحت در آنها وجود ندارد. معصیتکاران به خوشگذرانی و فساد ادامه دادند، مال و اموال آنها فزونی یافت و در سرکشی و تمرد افراط کردند. تا اینکه داود پیغمبر از اعمال آنان به تنگ آمد و از خداوند برای آنان درخواست عذاب کرد. خدا دعای داود علیه السّلام را اجابت کرد و به آرزوی وی جامه عمل پوشاند، سپس دهکده آنان را به زلزله شدیدی گرفتار ساخت. پرهیزکاران از وحشت، از خانه های خود خارج و گنهکاران گرفتار عذاب شدند و وعده خداوند عملی شد: «چون هرچه بر آنان تذکر داده شد فراموش کردند، ما هم آن جماعت را که پند می دادند و خلق را از کار بد بازمی داشتند نجات دادیم و آنان را که ستمکاری کردند به کیفر فسقشان و به بدترین عذاب گرفتار ساختیم» منبع: کتاب قصه های قرآن؛ زمانی، مصطفی، پایگاه اطلاع رسانی حوزه ؛ جادالمولى، محمد احمد، قصه هاى قرآنى 🌸🌸🌸🌸🌸