001.mp3
2.06M
🎙 رابطه صحیح زن و شوهر
🌴 بخش اول
⭕️ احساس مالکیت یا امانت؟
🔴 #دکتر_حبشی
🆔 #خانواده_حرفه_ای
@shaheed_esmaeil_karami
🔴 #قدر_یکدیگر_را_دانستن
💠 آیت الله احمدی میانجی ميفرمودند در اطراف آذربایجان شخصی به نام شیخ محمد طاها زندگی میکرد. آدم فوقالعادهای بود. آیت الله محل بود خانمی هم داشت که به او محبت و خدمت میکرد. شیخ محمد طاها معمولاً مشغول درس و بحث و عبادت و کارهای دیگر بود. یک روز مشکلی در خانه پیش آمد. سابق معمولاً از چاه آب میکشیدند. خانم شیخ محمد طاها از دست آقا ناراحت شده بود و دلو و ریسمان را مخفی کرده بود. شیخ محمد طاها سحر برای نماز شب بلند شد. همیشه آفتابه پر از آب برای او آماده بود ولی آن شب میبیند نه از آفتابهی آب خبری است نه از دلو و ریسمان. اطراف را میگردد و دلو ریسمان را پیدا میکند. دلو را در چاه مياندازد و میبیند خیلی مشکل است. پیرمرد است و توان ندارد از چاه آب بکشد. بهسختی دلو آب را از چاه بالا میکشد ولی از دستش ميافتد. زار زار شروع میکند گریه کردن. خانم دلش به حالش ميسوزد میگوید اینکه گریه ندارد من برایت آب میکشم. میگوید من برای آب گریه نمیکنم؛ گریه من برای این است که تو چهل سال برای من آب كشيدي و من قدر تو را نميدانستم و اصلاً توجهی به این کارت نداشتم.
📙محبت به زنان و کودکان در سیره پیامبر اکرم، حجتالاسلام فرحزاد،ص ۹۲
🆔 #خانواده_حرفه_ای
@shaheed_esmaeil_karami
🔴 #تغییر_جزئی_و_نتیجهی_بزرگ
💠 گاهی بین زن و شوهر سر قضیهای #مشاجره میشود و زن یا مرد به همسرش میگوید: "مطمئنم فلان مطلب را به من #نگفتی" و همسرش نیز با عصبانیت میگوید: "گفتم!" و سر همین قضیه، بگو مگو و مشاجرهی سختی رخ میدهد.
💠 پیشنهاد میشود با یک تغییر جزئی در #الفاظ خود از ایجاد مشاجره و تشدید شدن ناراحتی و عصبانیّت یکدیگر جلوگیری کنید! مثلاً به همسرتان بگویید: "اگر فلان مطلب را گفتی شرمنده من #نشنیدم." یعنی کلمهی "شرمنده نشنیدم" را بجای کلمه "نگفتی" به کار ببرید تا همسرتان #عصبانی نشده و فضای زندگی متشنّج نگردد.
🆔 #خانواده_حرفه_ای
11.78M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎙 تفاوت زن و مرد
⭕️ سعید عزیزی
🆔 #خانواده_حرفه_ای
🔴 #فروش_عصبانیتها
💠 زن وشوهری بیش از ۶۰ سال بایکدیگر زندگی مشترک داشتند. یک جعبه کفش در بالای کمد پیرزن بود که از شوهرش خواسته بود هرگز آن را باز نکند و در مورد آن هم چیزی نپرسد. یک روز پیرزن به بستر بیماری افتاد و پزشکان از او قطع امید کردند. پیرمرد با اجازهی همسرش جعبه کفش را آورد. وقتی پیرمرد در جعبه را باز کرد دو عروسک بافتنی و مقداری پول به مبلغ ۵۰۰ هزار تومان دید. پیرمرد گفت اینها چیست؟ پیرزن گفت: اوّل زندگی، مادربزرگم به من گفت که راز خوشبختی شما این است که هیچ وقت مشاجره نکنید و هر وقت از دست شوهرت عصبانی شدی ساکت بمان و یک عروسک بباف. پیرمرد به شدت تحت تاثیر قرار گرفت و سعی کرد اشکهایش سرازیر نشود فقط دو عروسک در جعبه بود پس همسرش فقط دوبار در طول زندگی مشترکشان از دست او رنجیده بود و از این بابت شادمان شد. سپس پرسید: این همه پول چطور؟ پس اینها از کجا آمده؟ پیرزن در پاسخ گفت: آه عزیزم این پولی است که از فروش عروسکها به دست آوردهام.
🆔 #خانواده_حرفه_ای