📚 #محرم #معرفی_کتاب ⁉️مگر تو دلدادۀحسین علیه السلام نبودی؟ ⁉️مگر صدای تپش قلب حسین علیه السلام نبودکه آرامشِ زندگی تو رامینواخت؟! ⁉️ مگر لبخندحسین علیه السلام معنابخشِ شادیِ تو نبود؟ ⁉️بانو! به من بگو با این همه دلدادگی چگونه دل از حسین علیه السلام کندی؟! ✅ برای یافتن پاسخ این پرسش ها کتاب «بگو چگونه دل از حسین کندی؟!» رو حتما مطالعه کنید. 🌀 این کتاب، کتاب دوم از مجموعه #حسینیه_واژه_ها ست. 🖋 به قلم: استاد #محسن_عباسی_ولدی 💎 برای آشنایی بیشتر با این مجموعه ارزنده یه سر به این جا بزنید 🔻🔻🔻🔻🔻 •┈┈••✾•🌐•✾••┈┈┈• https://ketabefetrat.com/moharram/ •┈┈••✾•🌐•✾••┈┈┈• 💰برای خرید مجموعه"حسینیه واژه ها" این جا کلیک کنید 🔻🔻🔻🔻🔻 •┈┈••✾•🛍•✾••┈┈┈• https://ketabefetrat.com/product/حسینیه-واژه-ها •┈┈••✾•🛍•✾••┈┈┈• @abbasivaladi

مسلط به زبان عربی و انگلیسی بود و پایان‌نامه ارشدش رو به زبان عربی نوشت. زمان دفاع از پایان‌نامه دکتراش رفت سوریه. حالا بعد از شش سال پیکرش به کشور برگشته. اولین شهید روحانی مدافع حرم ❤️ #محمدمهدی_مالامیری ❤️

استاد رائفی پور: #واکسن غیر ایرانی، نخواهم زد... #واکسن نمیزنیم چون #کرونای_دلتا_همان_عوارض_واکسنهاست اگه مجبور شدید فقط ایرانی بزنید ....

⚫️ والدین گرامی ‏🖤به بچه هاتون یاد بدید امام حسین ع از بی یاری سر بریده شد نه از بی آبی... ‏🖤حضرت عباس ع بخاطر دفاع از حق بی دست شد نه به خاطر مشک آب... ‏🖤اونجا که امام حسین ع فریاد زد هل من ناصر ینصرنی؟یار میخواست نه آب... ‏🖤به بچه ها از آزادگی امام حسین(ع) بگید نه صرفا از لبهای تشنه... ‏🖤خیلیا لب تشنه از دنیا رفتن اما حسین(ع) نشدن. ‏🖤حسین (ع) و یارانشون مظهر فضایلند یعنی مردانگی...آزادگی...غیرت...شجاعت و شهامت، جوانمردی... معرفت....حیا....غیرت ‏🖤عباس یعنی حامی امام و برادر حتی بدون دست... ‏🖤حسین(ع) یعنی آزادگی حتی لحظه ای که گلوی نوزادت دریده شد... ‏🖤افسوس که لبهای تشنه باعث شد راه اصلی کربلا از یاد خیلیا بره... ‏🖤پیام کربلا ایستادن در مقابل ظلم است✨ به بچه هاتون راه اصلی کربلارو نشون بدید🌹🏴 🏴ایام عزاداری سرور و سالار شهیدان برهمه شیفتگان حضرتش تسلیت باد.

احمدیه: 🌅 «اگر گذر تان به بهشت زهراء افتاد!» سعی کنید حتما به مزار این دو قلو ها سر بزنید! برادران دو قلوی غریبی که هیچ‌ گاه پدر یا مادری به خود ندیده اند و کسی زائر مزار شان نبوده است! من سال ۶۱ و در اوج جنگ ایران و عراق ثابت و ثاقب شهابی نشاط، را برای اولین‌ بار در منطقه سومار دیدم. دو برادری که آماده بودند تا به عنوان امداد گر در خدمت جنگ باشند!، طوری که هم رزمان این دو برادر شهید نقل می‌ کردند وقتی پست چی نامه‌ ها را به خط مقدم می‌ آورد معمولاً ثابت و ثاقب غیب شان می‌ زد! یک‌ بار یکی از رزمندهگان متوجه شده بود که وقتی همه سر گرم نامه خواندن هستند و خبر سلامتی خانواده و عکس‌ های شان را با خوش حالی نگاه می‌ کنند این برادران دو قلو دست در گردن هم در کنج سنگر، های های گریه می‌ کنند! بعد ها که موضوع را جویا شدیم، فهمیدیم آن ها بی‌ سر پرست هستند. و در پرورش گاه بزرگ شده اند، هر بار دل‌ شان می‌ شکند که کسی آن سوی جبهه چشم انتظار شان نیست. عکس‌ های کودکی و زنبیل قرمزی که در آن سر راه گذاشته شده‌ اند، را بغل کرده، گریه می کنند. جنگ شوخی بر دار نیست، زن و بچه و برادر و دوست و رفیق نمی‌ شناسد، او نمی فهمد که وقتی از دار دنیا فقط و فقط یک برادر داری یعنی چه!؟ جنگ بی رحم است، این دو برادر حتی مرخصی هم نمی رفتند، چون کسی پشت جبهه چشم به راه شان نبود! پس از مدتی تلاش و فدا کاری ثاقب برادری که فقط چند ثانیه از ثابت بزرگ تر بود، بهشدت مجروح و در نهایت شهید شد و بردارش را تنها گذاشت! اما مگر ممکن است کسی که در این دنیا تنها یار و غم خوار و مونس تنهایی اش برادرش بوده، او را تنها بگذارد و این چنین شد تا ثابت دوری برادر را تاب نیاورد و تنها به فاصله ی چند ساعت طوری که هنوز جنازه ی برادر را به پشت جبهه منتقل نکرده بودند، او نیز بر اثر استنشاق گاز های شیمیایی شهید شود! و اما قصه ی پر غصه ی این دو برادر شهید به نقل از دفتر خاطرات خود شان: روزی شخصی ثاقب و ثابت را پشت به یک دیگر داخل زنبیل کوچک قرمز رنگی گذاشته بود، زیر شُر شُر باران کنار درب ورودی بهزیستی رها می کند! حال درد نان بوده یا درد جان کسی نمی‌ دانست! از آن پس بود که آن زنبیل کوچک شده بود تنها یاد گاری از پدر و مادر ندیده‌ ی شان. ثاقب و ثابت سال ها از کرمانشاه و غرب کشور گرفته تا اهواز و خرمشهر به هر کجا که اعزام می‌ شدند در درون ساک شان اعلامی ه‌هایی را به هم راه داشتند که، عکسی از دوران کودکی‌ شان به هم راه دست نوشته‌یی به این مضمون به در و دیوار شهر ها می‌ چسباندند:« پدر و مادر عزیز از آن روزی که ما را تنها در کنار خیابان رها کردید و رفتید، سال ها می گذرد حال امروز دیگر ما برای خود مان مردی شده‌ ایم ولی هم چنان مشتاق و محتاج دیدار شماییم!» ولی هیچ گاه از پدر و مادر شان خبری نشد ( شاید هم مرده بودند ). اما از شیر خوار گاه تا آسمان برای این دو برادر راه طولانی و پر پیچ و خمی نبود... آن چه که امروز از ثاقب و ثابت شهابی نشاط، باقی است دو قبر مشکی رنگ شبیه به هم و در کنار هم در قطعه ی ۵۰ گل زار شهدای بهشت زهراء است. سعی کنید اگر چنان چه روزی گذار تان به بهشت زهراء افتاد سری به گل زار شهداء قطعه ی ۵۰ ردیف ۶۷ شماره ی ۱۹ و ردیف ۶۶ شماره ۱۹ این دو برادر شهید غریب آرام کنار یک دیگر خفته اند. آنان شب‌ های جمعه هیچ‌ گاه پدر و مادری زائر مزار شان نبوده است و سخت چشم به راه پدر و مادر و دوستان اند. توجه کنید که آن ها خیلی غریب اند، هیچ کس را ندارند، ولی به‌ گردن‌ تک‌ت ک‌ ما‌ حق‌ دارند! لطفاً برای شادی روح همه ی در گذشته گان که دست شان از دنیا کوتاه است، به خصوص این دو برادر شهید و غریب فاتحه و صلواتی قرائت کنید. #شهدا #بصیرت_احمدیه

بشتابید به سوی نماز اول وقت.

🍃درخواست یک مادر شهید از رئیس جمهور: آقای رئیسی لطفا گرانی را کنترل کنید؛ مردم خیلی در عذاب هستند، لطفا این مردم را نجات دهید .

🌼پنجشنبه است و ياد درگذشتگان ✍اَللّهُمَّ اغفِر لِلمُومِنینَ وَ المُومِنَاتِ وَ المُسلِمینَ وَ المُسلِمَاتِ اَلاَحیَاءِ مِنهُم وَ الاَموَاتِ ، تَابِع بَینَنَا وَ بَینَهُم بِالخَیراتِ اِنَّکَ مُجیبُ الدَعَوَاتِ اِنَّکَ غافِرَ الذَنبِ وَ الخَطیئَاتِ وَ اِنَّکَ عَلَی کُلِّ شَیءٍ قَدیرٌ بِحُرمَةِ الفَاتِحةِ مَعَ الصَّلَوَاتِ 🌼پنجشنبه هـمان روزی است اهالی سفر کرده از دنیا چشم انتظار عزیزانشان هستند دستشان ازدنیا ڪوتاه است ومحتاج یادڪردن ماهستند با ذکر فاتحه و صلوات روحشان را شاد کنیم ┄┅┅❅💠❅┅┅┄