راه وصل.mp3
3.71M
♦️ چرا باید به اضطرار برسیم⁉️
🔹 اضطرار برای رسیدن به فرج امام زمان باید باشد
🎤 #استاد_عالی
🆔 @emame_zaman
🍃همۀ ایمانم
ابتلا انتخاب من نیست
تصمیم خدا برای زندگی است.
ابتلا را نمیشود رد کرد.
فقط نوع پذیرش ابتلا با من است.
در برابرش همان باشم که خدا میخواهد
یا با گلایه و شِکوه به آمدنش اعتراض کنم.
این که ابتلا چه قدر بماند هم دست من نیست.
تا هر وقتی که خدا بخواهد، میماند
وقتی هم که خدا فرمان رفتن داد، میرود.
من باید همیشه آماده باشم برای ابتلا.
ولی آقا!
نمیتوانم از بیان یک حقیقت چشم بپوشم.
ابتلا هر اندازه سخت، وقتی در کنار تو باشد، آسان است
و ابتلا هر اندازه آسان، وقتی دور از تو باشد، سخت است.
حالا که در ابتلاهای زمانه، کم آوردهام
چه خوب میفهمم فاصلۀ خودم تا تو را
و میترسم از کم آوردنهای پی در پیَم.
کاری برایم کن آقا!
کاش میشد تا وقتی این ابتلاها هست
مرا به خودت نزدیک کنی
ابتلاها که رفتند ...
نه، ابتلاها که رفتند باز هم مرا پیش خودت نگه دارم
قول نمیدهم؛ ولی تلاش میکنم خوب شوم.
عزیز دلم!
من به تو نیاز دارم، بیشتر از ماهی به آب.
مرا به خودت نزدیک کن!
ابتلاها دارند بلای ایمانم میشوند.
#بهانه_بودن
#محسن_عباسی_ولدی
@abbasivaladi
هدایت شده از کانال شهدایی یاد یاران
نامهای عجیب از شهید "سیدمجتبی میرغفاری" که ۳۰ سال پس از شهادت به خانوادهاش رسید.
در بخشهایی از این نامه آمده است:
وقتی در شلمچه با دشمن نبرد میکردم به خودم آمدم احساس کردم نسیمی از سوی کربلا میآید، وقتی درون این احساس بودم یکدفعه صدای ملکوتی را احساس کردم، در همین لحظه، ملائکهای مرا به آغوش کشید، وقتی چشم باز کردم خود را در صحن اباعبدالله الحسین در کنار سرور شهیدان یافتم، آری مادر، آری مادر شهید مجتبی و ای مادران و همسران شهدا، این است مقام شهیدان.
مادر ماها پشت سر سرور شهیدان نماز میخوانیم، هنوز باور ندارم چه میبینم، خوابم یا بیدار، خدایا بچههای فلاح به من خوشآمد میگویند، همه بچهها اینجا هستند، وقتی به مقصد رسیدم بچهها جویای حال خانوادهشان بودند... مادر حال میفهمم من اینجا زنده هستم، در آنجا بیجانی بیش نبودهام...
شهید سیدمجتبی میرغفاری