شهید غلامعلی پیچک اهل تقوا و ورع بود و در انجام فرائض دینی،تقید و تعبد خاصی داشت. از سن ۱۰ سالگی به نماز ایستاد.🌹پس از انقلاب،نماز شبش ترک نشد. در نماز آن چنان حضور مییافت که خارج از خود را فراموش میکرد.📍
🍃اهل مطالعه و کتاب📚 بود. در عین اشتغال به کارهای نظامی،از فعالیتهای فرهنگی غافل نمیشد. سخنرانیهایش مشهور بود. در اخلاق و رفتار الگوی دیگران بود. شهامت و شجاعتش کم نظیر بود.
به حضرت امام خمینی(ره) عشق میورزید💕 و تابع و مرید معظم له بود. در انجام هرکاری تنها جلب رضای خدا را در نظر میگرفت و هرگز ریا به اخلاص او نفوذ نکرد.💫
✨ هر جا فریاد مظلومیت کسی بر می خواست غلامعلی آنجا بود.
گاه در سیستان و بلوچستان و در سنگر معلمی و گاه در گنبد و پاوه و کردستان و در سنگر رزمی،و گاه در جهاد سازندکی ...
او از جمله یاران باوفای شهید دکتر چمران بود.
🌸 شوخ طبعی و صمیمیت غلامعلی با زیر دستان و شجاعت بینظیر در مواجهه با دشمنان از جمله خصلت هایی بود که بر محبوبیت او می افزود.
🍀 پیچک بارها و بارها مجروح شد و هر بار تا پای شهادت پیش رفت .
🌷پيچك هميشه برايم الگو خواهد بود. زخمى بود و خون زيادى از او رفته بود. موقعيت طورى بود كه مىبايست در اولين فرصت خود را به پادگان سر پل ذهاب مىرسانديم. غلامعلى با تن خسته و مجروح به صورت نشسته نمازش را خواند.
🌷....شايد مىدانست قبل از رسيدن به پادگان به لقاءالله خواهد پيوست. همين كار او دليل محكمى براى من بود كه نماز را هميشه سر وقت بخوانم.
📚 عنوان : چه کسی ماشه را خواهد کشید
(بر اساس زندگی شهید غلامعلی پیچک )
✍️نویسنده : رحیم مخدومی
📖 موضوع : دفاع مقدس ، فرماندهان
📄 تعداد صفحات : ۵۰صفحه
💢 تعداد جلد : ۱جلد
برشی از کتاب ✂️ .......خطبه عقد او و همسرش
با نفس مقدس امام خمینی جاری شد و هنوز بیش از دو ماه از دامادی اش نمی گذشت که در عملیات مطلع الفجر (که در آذر ماه ۶۰و در گیلان غرب ) انجام شد پرنده روحش قفس تن را شکست و به پرواز در آمد.
سهمیه مکه
شهید موحد دانش یکی از خاطراتش را برای یکی از همرزمانش اینگونه تعریف کرده است: بعد از عملیات «بازی دراز» با دلی شکسته رو به خدا کردم و گفتم: «پروردگارا! ما که توفیق شهادت نداشتیم، قسمت کن در همین جوانی کعبهات را، حرم رسولت را، غریبی بقیعت را زیارت کنم...» مشغول دعا و در خواست از درگاه پر از لطف خداوند بودم که شهید «غلامعلی پیچک» آمد. دستی به شانهام زد و گفت: «حاج علی، مکه میروی؟!» یکدفعه جا خوردم و با تعجب پرسیدم: «چطور مگر؟» خندید و ادامه داد: «برایم یک سفر جور شده است اما من به دلیل تدارک عملیات نمیتوانم بروم. با خود گفتم شاید شما دوست داشته باشید به مکه بروید!» سر به آسمان بلند کردم. دلم میخواست با تمام وجود فریاد بکشم: «خدایا شکرت...»
در عمليات مطلعالفجر ساعت دوازده و نيم ظهر بود كه آسمان آغوش گشود و غلامعلي به جمع شهدا پيوست.
. سردار شهدا مدافع حرم شهید تفحص دفاع مقدس
🌹شهید غلامعلی پیچک🌹
💠بوی عطر میداد💠
توی عملیات " مطلع الفجر" تیر خورد به سینه و گردنش
همون جا افتاد و به آسمون پر کشید
درگیری شدید شد و نتونستیم پیکر مطهرش رو برگردونیم
یه هفته بعد بچه ها تصمیم گرفتن جنازه غلامعلی رو برگردونن
به هر سختی بود برگردوندیم
خیلی تعجب آور بود
هر جنازه ای اگه یه هفته زیر آفتاب گرم جنوب بمونه حتما بو می گیره و تغییر میکنه
اما پیکر غلامعلی هیچ تغییری نکرده بود
دقت کردم دیدم بعد از یه هفته ، هنوز از گلوش خون تازه جاری میشه
انگار همین الان شهید شده باشه
خم شدم که صورتش رو ببوسم
خدا شاهده بوی عطر می داد
چه عطر خوشبویی بود....
راوی:(دوست شهید)
شهید_غلامعلی_پیچک
•┈••✾❀🕊🕊❀✾••┈••🕊❀✾••┈••
#شهید غلامعلی پیچک
🌷زندگی با آرامش به لجنزاری مبدل خواهد شد و زندگی با تحرک به مبارزه صرف. تنها و تنها زندگی میتواند در تکاثر حقیقت باشد که چون موج با امواج تلفیق حاصل کند و تکثیر پذیرد.
🌷 جنازه مرا بر روی مین ها بیاندازید، تا منافقین فکر نکنند، ما در راه خدا از جنازه مان دریغ داریم، به دامادیِِ دو ماهه من نگریید، دامادیِ بزرگی در پیش داریم. 🌷
🌷 خدا کند که #حکومت سرنگون گردد، اما منحرف نگردد، چون انحراف، #خیانت به خون شهداست. بگذارید بگویند حکومت دیگری هم به جز حکومت #علی (ع) بود به نام #خمینی که با هیچ ناحقی نساخت تا سرنگون شد، ما از سرنگونی #نمی_هراسیم بلکه از انحراف می ترسیم.🌷
🌷 مسئولیت ما #مسئولیت تاریخ است. بگذارید بگویند حکومت دیگری بعد از حکومت علی بود به اسم حکومت خمینی که با هیچ #ناحقی نساخت تا سرنگون شد . ما از سر نگونی نمیترسیم . از انحراف میترسیم.🌷