.
┄┅═✧❁﷽❁✧═┅┄
سَلٰامْ بر آنانی که اَوَلْ
از ســیم خاردار نَـفْسـْ گُذَشْتَنْـ
و بَـعْد از سیم خار دار دشْمَنــــْ🥀
┄┅═☫ 🕊🕊🌷🕊🕊 ☫═┅┄
آخرین یادداشت شهید علی قناعت
لحظاتی قبل از شهادت
«...شهدا همینطور ریخته شده همه چهره خنده...»
┄┅═☫🕊 🕊🌷🕊🕊 ☫═┅┄
#یادشهداباصلوات
#شهیدعلی_قناعت
#بندرانزلی
#علی_قناعت
#امام_زمان
#الّلهُـمَّعَجِّــلْلِوَلِیِّکَـــالْفَـــرَج
.
┄┅═✧❁﷽❁✧═┅┄
┈┉┅━❀🍃🌼🌼🌼🍃❀━┅┉┈
زندگینامه خلبان شهید احمد پیشگاه هادیان
امیر سرتیپ دوم شهید احمد پیشگاه هادیان در ۱۳۳۰/۵/۵در شهرستان ساحلی بندر انزلی دیده به جهان گشود. تحصیلات ابتدایی و دبیرستان را در همان شهر به پایان رساند او از همان دوران کودکی قلب رئوف و مهربانی داشت و در حد توان و وسع خود به دیگران کمک و یاری میرساند. او ۱۲ سال بیشتر نداشت که دیدن پیرمرد از کار افتادهای در محل زندگیششان که به سختی روزگار میگذراند روح لطیفش را آزار میداد تا جایی که نصف غذای روزانهاش را برای آن پیرمرد میبرد اما این کار او را راضی نمیکرد
غیرتمندی او زبانزد خاص و عام بود و اطرافیان میتوانستند خود را با انتساب به او از گزند دور سازند. بعد از اتمام دوران دبیرستان با توجه به این که علاقه وافری به خلبانی داشت.
در سال ۱۳۵۲ به هوانیروز رفته و به استخدام نیروی هوایی ارتش در آمد. پس از گذراندن آموزشهای نظامی و یادگیری زبان انگلیسی به دانشکده پرواز، اعزام شد و با اخذ گواهینامه پرواز بالگرد رسما در کنار دیگر خلبانان به انجام وظیفه پرداخت. طی یکی از دوره های آموزشی در اصفهان زمینه آشنایی او را با شهیدان کشوری، سهیلیان و شیرودی فراهم کرد.
خلبان شهید احمد پیشگاه هادیان بدون استثناء در تمام درگیریهای منطقه غرب کشور شرکت و نقش اساسی داشت .
┈┉┅━❀🍃🌼🌼🌼🍃❀━┅┉┈
👇
https://eitaa.com/shaheid_ali_ghanaat
#یادشهداباصلوات
#شهید_علی_قناعت
#بندرانزلی
#شهید_احمد_پیشگاه_هادیان
#الّلهُـمَّعَجِّــلْلِوَلِیِّکَـــالْفَـــرَج
.
┈┉┅━❀🍃🌼🌼🌼🍃❀━┅┉┈
در نبرد با دشمن همیشه آماده رزم و ایثار جان بود. در عملیات بازی دراز (غرب ۱۳۶۰) شلیک موشکهای توفنده او دشمن را به ستوه آورد.
نقطه اوج رزم و ایثار این خلبان بزرگ هوا نیروز را میتوان در حماسه درگیری "سرپل ذهاب"دانست.
او که از همرزمان و هم پروازان تیم پروازی شهید شیرودی بود. در نبردی سخت با نیروهای دشمن از سقوط پادگان "سرپل ذهاب" غرب که تحت محاصره دشمن بعثی بود جلوگیری کرد و بقول دوستان و همرزمانش: ( "آقا شیره" غوغا کرد ). "آقا شیره" تعبیر دلنشینی برای این سروقامت سبز اندیش گیلانی بود که در طول خدمت در بین دوستان مورد استفاده قرار میگرفت. این توانای های فراوان او، هیچ از روحیه لطیف دریاییاش نکاست.
بعد از خلق، آن حماسهها به خانه که میرسید گویی مرد دیگری میشد غیر از آنی که در ماموریتها بود، به محض رسیدن به خانه به آشپزخانه میرفت و بقولی به همسرش مرخصی میداد از ظرف شستن و غذا درست کردن گرفته تا لباس شستن و رسیدگی به بچه ها و بازی کردن با آنها، برای رضایت همسر و فرزندانش همه کار میکرد. کارها که تمام میشد تازه دست زن و بچه ها را میگرفت و داخل شهرک هوانیروزان در کرمانشاه، آنهم کرمانشاهی که از حملات هوایی و زمینی مصون نبود قدم میزد و سعی میکرد از غم غربت، بر خانوادهاش کاسته شود.
┈┉┅━❀🍃🌼🌼🌼🍃❀━┅┉┈
👇
https://eitaa.com/shaheid_ali_ghanaat
#یادشهداباصلوات
#شهید_علی_قناعت
#بندرانزلی
#امام_زمان
#شهید_احمد_پیشگاه_هادیان
#الّلهُـمَّعَجِّــلْلِوَلِیِّکَـــالْفَـــرَج
.
┈┉┅━❀🍃🌼🌼🌼🍃❀━┅┉┈
شهید هادیان با درجه ستوانیار سومی، شروع به کار کرد و اولین یگان خدمتی او پایگاه هوانیروز کرمانشاه بود. توانایها و استعدادها و رشادتهای بینظیرش باعث شد تا شهید احمد پیشگاه هادیان مدارج عالی نظامی را به سرعت پشت سر بگذارد.
بقول همسرش با بچه ها بچه بود و با بزرگترها بزرگ، مطیع و دستگیر پدر و دوست و رفیق برادر همه در کنارش احساس آسودگی میکردند. از خانواده ی پدری اش هم غفلت نمیکرد و خودش را در مقابل آنها هم مسئول میدانست و تا آنجا که میتوانست به آنها رسیدگی میکرد. بعد از شهادت شهید سهیلیان و شهید کشوری نزدیکی و رفاقت او با شیرودی بیشتر شد و ارتباط صمیمانهای بین آنها برقرار شد طوری که در غیاب هر کدام دیگری به کارهای شخصی او رسیدگی میکرد. به همین دلیل بود که بعد از شهادت شهید شیرودی شرایط بسیار سخت و طاقت فرسا شد و بارها بعد از آن میگفت که من درحال پرواز هستم دوستان من همه شهید شدند من جسمم اینجاست ولی روحم پیش آنهاست.
شهید احمد پیشگاه هادیان یکبار در خواب دیده بود که شهید شیرودی به او گفته که احمد ناراحت نباش و غصه نخور، تو هم به زودی به ما خواهی پیوست و او از آن زمان دیگر مطمئن شده بود که رفتنی است.
┈┉┅━❀🍃🌼🌼🌼🍃❀━┅┉┈
👇
https://eitaa.com/shaheid_ali_ghanaat
#یادشهداباصلوات
#شهید_علی_قناعت
#بندرانزلی
#امام_زمان
#شهید_احمد_پیشگاه_هادیان
#الّلهُـمَّعَجِّــلْلِوَلِیِّکَـــالْفَـــرَج
.
┈┉┅━❀🍃🌼🌼🌼🍃❀━┅┉┈
علاقه احمد به حضرت امام به گونهای بود که همیشه میگفت: من صد تا جان هم داشته باشم در راه امام میدهم چون راه امام را، راه اسلام و راه رضای خدا مید انم. و در مورد حاج احمد آقا میگفت: من هر وقت ایشان را میبینم به او غبطه میخورم که چقدر این مرد عاشق پدرش است.
خلبان احمد پیشگاه هادیان چون متعهد به اسلام و انقلاب بود خدمات زیادی چه در رابطه با سرکوبی اشرار داخلی و چه در مواجهه با دشمنان خارجی متجاوز انجام داد .
حدود ۷ سال با دشمن کافر بعثی در جبهههای حق علیه با طل نبرد کرد . و سر انجام در آخرین ماموریت خود در تاریخ ۶۶/۱۱/۱۵ در منطقه غرب به ملکوت اعلا پیوست و به جمع دوستان و یاران شهیدش ملحق شد. و به آرزوی دیرنه و والایش نائل گشت. روحیه مردم داری وعطوفت و مهربانی او باعث شد جایگاه ویژهای را در نزد مردم کرمانشاه داشته باشد تا جائیکه به تائید دوستان مراسم تشیع پیکر او در کرمانشاه بسیار باشکوهتر از آن چیزی بود که تصور میشد.
خواهر شهید پیشگاه هادیان تعریف میکند که در مراسم تشیع پیکر شهید در کرمانشاه پیر زنی بود که بسیار منقلب بود از بین کلماتی که با ناله میگفت فقط هادیان برایم قابل فهم بود. وقتی یکی از دوستان که به زبان کردی آشنایی داشت جریان را پرسیدم پیر زن در جواب سئوال دوست ما گفته بود که شهید هادیان خانواده مرا از دست دشمن نجات داده است و به خانواده ما رسیدگی میکرد.
┈┉┅━❀🍃🌼🌼🌼🍃❀━┅┉┈
👇
https://eitaa.com/shaheid_ali_ghanaat
#یادشهداباصلوات
#شهید_علی_قناعت
#بندرانزلی
#شهید_احمد_پیشگاه_هادیان
#الّلهُـمَّعَجِّــلْلِوَلِیِّکَـــالْفَـــرَج