eitaa logo
🌷 شهید علی قناعت 🌷
70 دنبال‌کننده
202 عکس
29 ویدیو
0 فایل
کانال عمومی #بسیجی_شهید #شهید_علی_قناعت #بندرانزلی #والفجر۴ #مریوان 🌷امروز فضیلت زنده نگهداشتن یاد و خاطره #شهدا کمتر از #شهادت نیست🌷. (مقام‌معظم‌رهبری) ⬅️ معرفی شهدای گرانقدر ⬅️ شما هم مبلغان آثار شهدا باشید @Hosein_ghanaat 👈
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
زندگینامه طلبه شهید سید رحمت الله حسینی  🕊؛:؛:؛:؛::؛:؛:؛:؛:؛:؛:؛:🌷🕊🌷؛:؛:؛:؛:؛:؛:؛:؛:؛:؛:؛:؛🕊 در هشتمین روز فروردین ۱۳۴۳ در بندر انزلی در خانواده ای مذهبی به دنیا آمد. او در آغوش پدر و مادری پاک و مسلمان از سید طباطبایی رشد نمود و صداقت را از پدرش سیدعباس آموخت. از همان دوران با الفبای دین آشنا شد. وی دومین فرزند از خانواده شش نفری بود. تحصیلات ابتدایی را در دبستان پروین اعتصامی و راهنمایی را در مدرسه فاطمه سیاح گذراند. با آغاز انقلاب اسلامی در سال ۱۳۵۷ که حدوداً جوانی ۱۴ ساله بود به همراه دیگر جوانان شهر به ندای حسین زمان، لبیک گفتند و قدم در رکاب عاشقی گذاشتند. در این راه در کلاس های قرآن مرحوم استاد ساجدی فر و شهید خدادادی شرکت نمود و نیز از کتابخانه مسجد امامزاده صالح غازیان بندرانزلی کسب علم نمود. سید رحمت، جوانی چهارده ساله بود که در صف جوانان مذهبی شهر، فعالیت خویش را آغاز کرد و باحضور همیشگی خویش در صحنه، یاور انقلاب شد. سید رحمت و برادر کوچک شهیدش سید محسن در اکثر مجالس و محافل دینی، مذهبی، سیاسی، نظامی با هم بودند. در حزب جمهوری اسلامی و در تمام راهپیمایی ها، انتخابات، شعارنویسی ها، پخش روزنامه ها و اعلامیه ها و دوره های آموزش نظامی را در سپاه به هم گذراندند. 🕊؛:؛؛::؛:؛:؛:؛:؛:؛:؛:؛:🌷🕊🌷؛:؛:؛:؛:؛:؛:؛:؛:؛:؛:؛🕊 https://eitaa.com/shaheid_ali_ghanaat
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
پس از چند ماه تحصیل علوم دینی در حوزه علمیه مسجد قائمیه بندرانزلی، تصمیم به رفتن به جبهه کردستان گرفت چرا که در همین ایام بود که ضد انقلابیون درکردستان مسئله ایجاد کرده بودند و سید رحمت خواست که اعزام شود، اما به علت کمی سن اعزام نشد. ولی او بسیار اصرار داشت که به جبهه کردستان برود و به هر ترتیب پس از مدتی اعزام می شوند و در کردستان خدمت می کنند و مجدد به حوزه برمی گردند. . در پائیز همان سال تصمیم گرفت تا به سنت نبی اکرم (ص) جامع عمل بپوشاند و ازدواج نمود و مراسم عقد او بسیار بی آلایش وساده برگزار شد. زندگی او بسیار ساده و با حقوق طلبگی طی می شد آن هم در خانه قدیمی پدری اما سرشار از عشق و ایمان، به طوریکه از همه نقاط این منزل محقر، صوت دلنشین قرآن فضا را عطر آگین می ساخت. در طی زندگی مشترک نیز براستی از محرومان بودند که شاید کمتر کسی بتواند با حقوق ناچیز حوزه علمیه به راحتی زندگی کند ولی سید رحمت با صفای دل و ایمان مهربانی اش زندگی را سراسر شور وشعف نموده بود. می گویند هر وقت زندگی برایش سخت بود و خیلی نیاز پیدا می کرد می گفت: ما سید هستیم و آقایمان حسین(ع) خود توجه دارد. سید دیر زمانی بود که دل از دنیا کنده بود و تن خاکی را رها کرده بود. چرا که داغ برادر کوچکش سید محسن را بر سینه داشت و همیشه در این فکر بود که چرا محسن به شهادت رسید و من ماندم. او بارها به جبهه رفته بود. 🕊؛:؛؛::؛:؛:؛:؛:؛:؛:؛:؛:🌷🕊🌷؛:؛:؛:؛:؛:؛:؛:؛:؛:؛:؛🕊 https://eitaa.com/shaheid_ali_ghanaat
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
 با به شهادت رسیدن برادر کوچکترش(سید محسن) که باعث تحرک جوانان محل شده بود او دیگر طاقت از کف داد تا اینکه در شب مراسم دومین سالگرد برادرش به اتفاق تعدادی از طلبه ها و دامادشان تصمیم به حضور در جبهه حق علیه باطل می گیرند و در تاریخ ۲۹ دی ماه ۱۳۶۵ در چهارمین اعزام به همراه راهیان رسول ا… قدم به منطقه جنوب می گذراند و این مصادف بود با آغاز عملیات شکوهمند کربلای ۵ آخرین بار که می رفت خداحافظی نکرد و گفت برایتان نامه نخواهم نوشت، چون می دانم به شهادت می رسم. او عارف بود و خدای خویش را می شناخت. زیارت عاشورا را بر سر نماز می خواند و با گریه با خدای خویش به راز و نیاز می نشست. می گفت خدایا مرا در میدان نبرد بسوزان تا با بدن سوخته به حضورت بیایم. در شب عملیات کربلای ۵، شهادت خودش را در خواب می بیند. وی به همراه  دیگر رزمندگان به عنوان تیربارچی قدم به جولانگاه به ظاهر نفوذ پذیر بعثیان می گذارد و با دلاوری خاص خودش گوشه ای از توان رزمی یک رزمنده مسلمان را به رخ می کشد تا اینکه در منطقه شلمچه در عملیات کربلای ۵ مورخۀ هفدهم اسفند ماه ۱۳۶۵ ترکش های توپ و خمپاره، سر و صورت ایشان را در بر می گیرد و سرانجام پیکر پاکش که کاملاً سوخته شده بود، قبل از نامه اش به همراه ۱۵ شهید گلگون کفن به آغوش ملت شهید پرور باز میگردد و در بیست و نهم اسفند ۶۵ در گلزار شهدای انزلی به خاک سپرده می شود. 🕊؛:؛؛::؛:؛:؛:؛:؛:؛:؛:🌷🕊🌷؛:؛:؛:؛::؛:؛:؛:؛:؛:؛🕊 https://eitaa.com/shaheid_ali_ghanaat