eitaa logo
مشکوه
89 دنبال‌کننده
2.2هزار عکس
3.5هزار ویدیو
292 فایل
جهت ارتباط با ادمین /قربانخانلو @s_khanloo این کانال به یادشهید چمران وموضع دشمن شناسی اینجانب می باشد
مشاهده در ایتا
دانلود
هدایت شده از زمانه
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔴 | جمله کمتر شنیده شده از صدام، ۶ ماه قبل از آغاز جنگ با ایران: عراق آماده است با زور، اختلافات خود را با ایران حل کند! : آنچه یڪ تحلیلگر بایست بداند】 ➖➖➖➖➖➖➖➖➖ 🔻اگر میخوانید 🔻اگر میخواهید 🆔 | eitaa.com/joinchat/796000260C5d9fc9afdd 🆔 | t.me/joinchat/AAAAAEOsJgWAqXvCnsxz-w 🆔 | sapp.ir/zamanehh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
❌پشت پرده بمباران در ، توسط ✅‌‌کانال بصیرت را به بهترین دوستان و همکاران خود سفارش کنید.💐 ┄┅┅┅┅❀💠❀┅┅┅┅┄ 🇮🇷 @basirat_fa 🇮🇷www.basirat.ir
📽 چه خوب که دوربین هست ! 🔶 اون موقعی که بیرانوند پنالتی بهترین بازیکن جهان رو مهار کرد و توپ و جوری محکم بغل گرفت که شهره خاص و عام شد . خدا رو شکر دوربین بود! دوربین بود که ثبت کنه این رشادتها رو ! 🔷 اما یه جاهایی هم بود که فرزندان این مرز و بوم جای توپ فوتبال ، مین فسفری رو محکمتر بغل می کردند ، مین ها به قدری حرارت داشت که هرچیزی رو تو خودش ذوب می کرد ! داغ بود ، خیلی داغ ، مین فسفری منفجر می شد ، فسفر با اکسیژن هوا سریع ترکیب می شود و شعله ور میشه . 🔷 ارتشیها و سپاهیها وبچه بسیجی ها زیر بمب های فسفری گیر می کردن و فسفر به تن این بچه ها می چسبید و با هیچ وسیله‌ای خاموش نمی شد و آنها می سوختن ... می سوختن ... می سوختن ... و باد صبح ، خاکستر این بچه ها رو با خودش می برد !!! کی فهمید ؟ کی دلش سوخت ؟ کی می دونه که کی سوخت ! کی می دونه چرا سوختن وحتی داد نزدن ... ! 🔷سوختن پودر شدن خاکسترشان در هوا پخش شد ، ولی عملیات نباید لو می رفت . اما تو اون بیابان و میدون مین ، زیر نور ماه ، جز خدا و ملائکش هیچ دوربینی 📹 و هیچ تماشاگری نبود که ببینه و زوم کنه رو صورت این رزمنده ها ، این شیر بچه ها که ثبت بشه برای حفظ وطن چه ها که نکشیدن ! 🔶 اونجا که میلاد محمدی توپ و جلو انداخت جوری دوید که همه از جون مایه گذاشتن رو دیدیم ! خدا رو شکر دوربین بود! 🔷 یه جاهایی هم یه عده جوون رعنا و تازه داماد بودن ، تیربار و آرپی‌جی روی دوششون می گذاشتن و زیر بارون گلوله از سینه خاکریز جوری بالا می رفتن ، جوری پائین می آمدن و جوری به قلب دشمن می زدن که حسرت ندیدن این صحنه ها تا قیامت روی دل ماست ! حیف اونجا دوربین نبود! 🔶 اونجایی که بچه های تیم ملی باغیرت عجیبی روی خط دروازه جلوی اسپانیا دیوار گوشتی درست کرده بودن و روی هم افتادن تا دروازه ایران باز نشه ! خدا رو شکر دوربین بود! 🔷 یه روزهایی هم تو تاریخ این سرزمین بود که تو مرز شلمچه و آبادان ، همین جوون های بیست ۲۵ساله ، جلوی موتور جنگی عراق ، جلوی لشگر زرهی، جلوی توپ و تانک دشمن دیوار گوشتی ایجاد کردن تا پای اجنبی به شهرها نرسه ! 🔷 اونجا راوی تو شلمچه و آبادان می گفت ، دیگه کار از نفر و دسته گروهان گذشته بود ، گردان گردان جوون می رفت و برنمی گشت ، آخه صحبت ناموس و وطن بود ! ای کاش ، ای کاش دوربین بود ما می دیدیم مردامون چجوری جنگیدن ! 🔷یه جاهایی بود تو تاریخ ایران که جای کف و سوت و هورای تماشاچی ها ، گاز شیمیایی خردل و عامل اعصاب بود ! یه جاهایی بود سه نفر بودن و دو تا ماسک ! یه جاهایی بود سیاهی زمستون غواص ها به شط می زدن ! یه جاهایی بود که تیربار ضد هوایی رو به موازات زمین افقی گذاشته بودن و مثل داسی که گندم درو می کنه ، هرچیزی که ارتفاع داشت و از زمین بلند می شد رو درو می کرد ! ولی یه عده از همین شیر پاک خورده ها بلند میشدن ، سر و سینه شونو سپر سرب داغ می کردن تا تیربار و از کار بندازن ! قهرمان بود ! ولی دوربین نبود ! 🔶 خدا رو شکر تو جام جهانی دوربین بود . گفت: راستی جبهه چطور بود؟ گفتم : تا منظورت چه باشد . گفت: مثل حالا رقابت بود؟ گفتم : آری . گفت : در چی؟ گفتم :در خواندن نماز شب. گفت: حسادت بود؟ گفتم: آری. گفت: در چی؟ گفتم: در توفیق شهادت. گفت: جرزنی بود؟ گفتم: آری. گفت: برا چی؟ گفتم: برای شرکت در عملیات . گفت: بخور بخور بود؟ گفتم: آری . گفت: چی می خوردید؟ گفتم: تیر و ترکش 🔫 گفت: پنهان کاری بود ؟ گفتم: آری . گفت: در چی ؟ گفتم: نصف شب واکس زدن کفش بچه ها .👞 گفت: دعوا سر پست هم بود؟ گفتم: آری . گفت: چه پستی؟؟ 🤔 گفتم: پست نگهبانی سنگر کمین .💂 گفت: آوازم می خوندید؟ 🎙 گفتم: آری . گفت: چه آوازی؟ گفتم:شبهای جمعه دعای کمیل . گفت: اهل دود و دم هم بودید؟؟ 🌫 گفتم: آری . گفت: صنعتی یا سنتی؟؟ گفتم: صنعتی ، خردل ، تاول زا ، اعصاب💀☠ گفت: استخر هم می رفتید؟ 💧 گفتم: آری ... گفت: کجا؟ گفتم: اروند، کانال ماهی ، مجنون .🌊 گفت: سونا خشک هم داشتید ؟ گفتم: آری . گفت: کجا؟ گفتم: تابستون سنگرهای کمین ،شلمچه، فکه ،طلائیه. گفت: زیر ابرو هم برمی داشتید؟ گفتم: آری گفت: کی براتون برمی داشت؟ گفتم: تک تیرانداز دشمن با تیر قناصه . گفت: پس بفرمایید رژ لبم می زدید؟؟ گفتم: آری خندید و گفت: با چی؟ گفتم: هنگام بوسه بر پیشونی خونین دوستان شهیدمان سکوت کرد و چیزی نگفت ... !!! 🌹🌹ياد و خاطره شهدا و رزمندگان بی نام و بی ادعای هشت سال دفاع مقدس که گمنام شهره آفاق شدند ، گرامي باد. 🌹🌹🌹🌹 ✍ ۱۴۰۰ 🆔 http://eitaa.com/Bidarb_a_s_h
يَا لَيْتَنِي كُنْتُ مَعَكُمْ فَأَفُوزَ فَوْزاً عَظِيماً... نسل طلایی تاریخ این سرزمین! ای کاش ما هم همراه شما بودیم در این فوز عظیم.... @Modafeaneharaam
هدایت شده از معیار
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🇮🇷 🎥 چگونه نماینده تبریز آتش‌بیار معرکه و آشوب در شهر تبریز شد 🍃🌹🍃 | | 🆔 eitaa.com/meyarpb
هدایت شده از #بیدارباش
202030_897879194.pdf
84.2K
📝 | دفاع مقدس و هفته وحدت ⛔️ ویژه سرشبکه‌ها و ادمین کانالها 👈 ۲۵ 🆔 https://eitaa.com/Bidarb_a_s_h 🆔 https://rubika.ir/Bidarb_a_s_h
هدایت شده از معیار
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🇮🇷 🔊 | تاریخ ما را با مواضع مان قضاوت خواهد کرد، نه نماز و روزه‌ای که به جای آوردیم! 🍃🌹🍃 | | 🆔 eitaa.com/meyarpb
📚 | از شکنجه اسرای ایرانی، تا دفاع از حرم! 🔶 آقای اوحدی رئیس سازمان حج و زیارت که خود از آزادگان است می‌گوید: در اردوگاه تکریت ۵ مسئول شکنجه اسرای ایرانی جوانی بود به نام «کاظم عبدالامیر مزهر النجار» معروف به کاظم عبدالامیر. 🔸 یکی از برادران کاظم، اسیر ایرانی بود، برادر دیگرش در جنگ کشته شده بود و خودش نیز بچه‌دار نمی‌شد. با این اوصاف کینه‌ خاصی نسبت به اسرای ایرانی داشت. انگار مقصر همه مشکلات خود را اسرای ایرانی می‌دانست! 🔸 در این میان آقای را بیشتر اذیت می‌کرد. او می‌دانست آقای ابوترابی فرمانده و روحانی انقلابی است، از این رو ضربات کابلی که نثار آن مجاهد می‌کرد، شدت بیشتری نسبت به دیگر اسرا داشت، اما هیچ‌گاه مرحوم ابوترابی شکایت نکرد و همواره به او احترام می‌گذاشت! 🔸 … یک روز کاظم با حالت دیگری وارد اردوگاه شد. یک راست به سمت سید آقای ابوترابی رفت و گفت: بیا اینجا کارت دارم! ما تعجب کردیم. گفتیم لابد شکنجه جدید و… 🔸 اما از آن روز رفتار کاظم با ما و خصوصاً آقای ابوترابی تغییر کرد! دیگر ما را کتک نمی‌زد. حتی به آقای ابوترابی احترام می‌گذاشت. برای همه ما این ماجرا عجیب بود. تا اینکه از خود آقای ابوترابی سؤال کردیم… ایشان هم ماجرای آن روز را نقل کرد و گفت: کاظم عبدالامیر در آن روز به من گفت: «خانواده ما هستند و مادرم بارها سفارش سادات را به من کرده بود. بارها به من گفته بود مبادا ایرانی‌ها را اذیت کنی. 🔸 اما مادرم دیشب خواب (ع) را دیده و حضرت زینب(ع) نسبت به کارهای بنده در اردوگاه به مادرم شکایت کرده! 🔸 صبح مادرم بسیار از دستم ناراحت بود و از من پرسید: آیا در اردوگاه ایرانی‌ها را اذیت می‌کنی؟ حلالت نمی‌کنم. حالا من آمده‌ام که حلالیت بطلبم.» 🔸 کم کم به مرور زمان محب حاج آقا ابوترابی در دل او جا باز کرد. او فهمیده بود آقای ابوترابی روحانی و از سادات است برای همین حتی مسائل شرعی خود و خانواده‌اش را از حاج آقا می‌پرسید. 🔸 آقای اوحدی ادامه دادند: بعد از آن روز رفتار کاظم با اسرای ایرانی به ویژه ابوترابی بسیار خوب بود. تا اینکه روزی قرار شد آقای ابوترابی را به اردوگاه دیگری منتقل کنند. کاظم بسیار دلگیر و گریان بود، به هر نحوی بود سوار ماشینی شد که آقای ابوترابی را به اردوگاه دیگری منتقل می‌کرد… کاظم می‌خواست در طول مسیر تا اردوگاه بعدی نیز از حضور مرحوم ابوترابی بهره‌مند شود. 🔸 روزها گذشت تا اینکه آزاد شدند. کاظم برای خداحافظی با آنان به خصوص سید آزادگان تا مرز ایران آمد. 🔸 او پس از مدتی نتوانست دوری حاج آقا ابوترابی را تحمل کند و به هر سختی بود راهی ایران شد. او برای دیدن حاج آقا به تهران آمد. وقتی فهمید حاج‌آقا ابوترابی در مسیر مشهد و در یک سانحه رانندگی مرحوم شده‌اند به شدت متأثر شد. برای همین به مشهد و سرمزار آقای ابوترابی رفت و مدت‌ها آنجا بود. 🔸 کاظم از خدا می‌خواست تا از گناهانش نسبت به اسرای ایرانی بگذرد. او سراغ برخی دیگر از اسرای ایرانی رفت و از آن‌ها بابت شکنجه‌ها و… حلالیت طلبید. ⁉️ حالا شاید این سؤال را بپرسید که این ماجرا هر چند زیباست و نشان از یک انسان دارد، چه ربطی به دارد؟! 🔸 ربط ماجرا در اینجاست که انسان اگر توبه واقعی کند می‌تواند مقام را کسب کند. کاظم داستان ما مدتی قبل در راه دفاع از حرم حضرت زینب(ع) در به شهادت رسید.او ثابت کرد که مانند حر اگر از گذشته سیاه خود توبه کنیم، می‌توانیم حتی به مقام شهادت برسیم. __________ 📚 منبع: با تلخیص، کتاب مدافعان حرم، موسسه شهید ابراهیم هادی 🔷 برگرفته از سخنرانی 💠 🆔 @manbarak
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
افزایش عجیب امکانات دشمن در طول جنگ!! ⁉️ چرا پس از هشت سال جنگ؛ تعداد تجهیزات نظامی عراق افزایش پیدا کرد؟! ______________________ 🔸 برشی از سخنرانی به مناسبت هفته 💠 اندیشکده راهبردی 🆔 @soada_ir
هدایت شده از #بیدارباش
973_20801803883291.pdf
778K
📝 سیاست‌ها و تحلیل‌های هفته دفاع مقدس و وحدت | Pdf 🆔 https://eitaa.com/Bidarb_a_s_h