#خاطره_شهید☺️❤️
_______
ڪتاب شهدا
را بسیار دوست داشت
با آنها بخصوص شهید همت
ارتباط زیادی برقرار می ڪرد .
یڪ روز قبل از رفتن
به سوریه گفت :
مادر ،
من از هر ڪدام از شهیدان
چیزی را یاد گرفته ام
اگر روزی نبودم
به دوستان و آشنایان
بگویید
این ڪتاب ها را
مطالعه ڪنند
و با درس گرفتن
از منش و رفتار شهدا
زندگی خود را جلو ببرند …🌱
#شهیدعباسآسیمه🌱
#اللٰهُمَعَجِّلْلِوَلیِکَالفَرَجْبِهحَقِحسین
#ولایتاعـتبارمـاشهادتافـتخارمـا
ڪـــانــاݪشــہـــداࢪادنــبــاݪڪـنــیــد↯
شــہـــداچــشمبــہࢪاهمــاھسـٺـݩـد👇🏻
🍃🌹🍃
@shahid133133
🍃🌹🍃
◾️#خاطره_شهید ♥️🎙
________
یک روز به مصطفی گفتم: دوری از تو و نگرانی از یک طرف و بعضی زخم زبانها از طرف دیگر، خیلی عذابم می دهد!
حتی به بابا میگویند فکرنکنم کمتر از ماهی هفت میلیون به آنها بدهند💔😞
مصطفی لبخند شیرینی زد و گفت: مامان مهم نیست که چه کسی چه میگوید مهم این است که ما بتوانیم از این موقعیتی که پیش آمده
نهایت استفاده را کنیم و نگذاریم بدون بهره از روی این سفره که برای ساختن آخرتمان پهن شده بلند شویم!😇♥️✨
#شهید_مصطفے_صدرزاده
راوی مادرشهید
#
#خاطره_شهید🎙✨
____
درون قلب های ما نفوذ کرده بود🖐🏼🙂
با مصطفی انس عجیبی گرفته بودیم. درون قلب های ما نفوذ کرده بود. شاید مثلاً کار خاصی به نظرمان می کرد. ولی همین که از وقت خود، از مال و ثروت خود میزد و به یک جاهایی میرسید، درک میکرد که این بچه نیاز به کمک دارد. خیلی جالب بود اصلاً برای او مهم نبود که یکی فقیر است و دیگری پول دار. این خوشگل تر است و دیگری زشت تر. همه را به یک چشم میدید. به همه احترام می گذاشت و همه را بالا می آورد. مصطفی در این قضایا خیلی مقید بود.
💭《بهروایتدوستشهید》
#شهید_مصطفے_صدرزاده♥️🖤
@shahid133133