eitaa logo
🌿 🤍•یــــاصـــاحـــــبـــ زمــــانــــ•🤍🌿
500 دنبال‌کننده
2.7هزار عکس
2.5هزار ویدیو
26 فایل
•●♥ بسم الله الرحمن الرحیم♥●• برای تعجیل در فرج بسیار دعا کنید! که فرج من،فرج گشایش شماست..:) _اَللّهُمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّکَ الْفَرَجَ🌱 راه های ارتباطی👇🏻 @shahidmohsanhojaji315📱🧔🏻
مشاهده در ایتا
دانلود
🔰 | 🔅 تاریخ تولد: ۲۳ آبان ۱۳۶۸ 📆 تاریخ شهادت: ۲۸ مهر ۱۳۹۴ 📌مزار شهید: امام زاده عباس 🕊محل شهادت : سوریه 🔻 چیزی درباره اش نمیدانستم، تنها گه گداری نامش راشنیده بودم میان جستجوهایم چشمم به نامِ کتابش خورد «وهب زمان»! ➖ دروغ چرا؟! ترسیدم! قلمم لرزید و تا آخَر ماجرا را خواندم. دیگر دست و دلم به نوشتن نمیرفت اما دلِ کنار گذاشتنش را نداشتم. حیف میشد اگر شناختن هادی‌ شجاع را از دیگران منع میکردم. 🔅 کم کم کلمات را کنار هم جای دادم شروع به نوشتن کردم؛ از بچگی گفتم، همان وقتی که با دست هایی پر از تیله به خانه آمده بود و مردانه گفته بود میخواهد بچه مثبت شود. 📍 کم کم هادی قد کشید و مادر سر و جان را فدای قامت جوانش میکرد! دانه های اسپند بر روی ذغال بالا و پایین میپریدند تا هر چه بدی هست از هادی دور کنند؛ مبادا چشم و چراغ خانه چشم بخورد! ◽️ دلم نمیخواهد داستانش را به آخر برسانم، طولش میدهم اما دلم جایی میان دامادی و شهادتش پرسه میزند. پر میکشم به شب خواستگاری، فاطمه هنوز هم نمیدانست پسر همسایه که تا به حال یکبار هم اورا ندیده چگونه اینجا آمده است؟! 🚩 اما خدا رباب هارا خود برای حسین هایش انتخاب میکند، فاطمه رباب میشود برای هادی؛ و هادی همان وهب نصرانی که عشق به حرم، خیال داماد بودن را از سرش پرانده و راهی معرکه کرده بود... ✍🏻 نویسنده: ❀یــــاصـــاحـــــبـــ زمــــانــــ❀ @shahid313shahid313 @shahid313shahid313 ❀یــــاصـــاحـــــبـــ زمــــانــــ❀