♡به نام خدای قلبم♡
🍃تصویرش که در مقابلم نقش بست، جوانی امروزی بود. به #رزمنده ها نمیخورد اما ته چشمانش رنگ #مظلومیت و معصومیت گرفته بود. به قولی، از همان جوان های مومن و اهل دل که قدم بر رد پاهای #امام (ره) گذاشت و جبهه ها را به عطر خودش معطر کرد.
🍃جعفر که خنثی کننده ی مین و مناطق بود، ابتدا نَفسش را خنثی کرد و تابلو #گناه_ممنوع را بر جاده ی قلبش زد. میدانست این راه عاقبتی خیر در پیش ندارد. میدانست باید مسیری را در پیش بگیرد که #نفس طغیانگر کوچکترین بهایی در آن نداشته باشد.
🍃ایران و #انقلاب مملو از جعفر هاست. کافیست نگاهی #خاک_وطن را آزرده کند، نهایت همه سلاح میشوند و هدفشان دست های هرز #دشمن است. شهادت برای ما و جوانان ما، از جمله جعفر لطفی، راهی است برای رهایی و در رسیدن به #معشوق مگر ترسی حریفِ قلبِ بی قرار میشود؟
🍃مین هم حریف جعفر نشد. آنقدر شیفته ی او شد تا نهایت دلش نیامد دست رد به سینه اش بزند و جعفر هنگام خنثی سازی مین به #شهادت رسید. گویا خدا برای او دری از #زمین به سمت #آسمان باز کرد و برای همیشه اورا به همسایگی خود برگزید.
✍️نویسنده : #اسماء_همت
🌸به مناسبت سالروز #شهادت
#شهید_جعفر_لطفی
📅تاریخ تولد : ٣ بهمن ١٣۵۴
📅تاریخ شهادت : ۴ آبان ١٣٧٣
📅تاریخ انتشار : ۴ آبان ١۴٠٠
🕊محل شهادت : تهران
🥀مزار شهید : شهرستان اسلامشهر
#گرافیست_الشهدا #استوری_شهدایی
🍂ماشین منفجر شد. بوی #دود می آمد و گوشت که در آتش آب می شد . هوا، هوای #روضهی_مادر بود.جلوتر که رفت فهمید #روح_الله_قربانی و #قدیر_سرلک شهید شده اند 😔
🍂مداح بود. در دلش روضه ی #علی_اکبر می خواند. پتو را پهن کرد ، بدن #اربأ_اربأ و سوخته دوستانش را جمع کرد. بویید و بوسید و #اشک ریخت .نمیدانم از دلتنگی هایش گفت یا قول گرفت تا سفارشش را به #ارباب بکنند . امان از لحظه ای که خواست بلند شود ،
روضه ها به کمکش آمدند. #انکسرت_ظهری...کمرش شکست😞
🍂چه #عاشورایی شد آن روز. اشک و #روضه مرهم دل داغدار #جامانده ها شد. دلش تاب نیاورد. سه روز بعد خودش هم به جمع #شهیدان پیوست🕊
🍂رفت پیش ارباب با همان لبخند همیشگی اش .مراسم #تشییع اش روضه بود.یکی از لب های خشکیده #علی_اصغر می خواند یکی از بدن اربا اربا علی اکبر.درون قبر ارام خوابیده بود . #پیراهن_مشکی حسین بر روی سینه کشیده بود، #چفیه بر گردن انداخته بود و کسی برایش سینه می زد...
از #حرم تا #قتلگاه زینب صدا می زد حسین
دست و پا می زد #حسین، زینب صدا می زد حسین...
عده ای اشک ،گریه می کردند و عده ای خون. آسمان هم گریه می کرد ؛
آرام، آرام 😭
#حاج_عمار....
خسته ام از خودم، دستم را بگیر، #نفس کم آورده ام😞
✍نویسنده : #طاهره_بنائی_منتظر
💔به مناسبت سالروز شهادت #شهید_محمد_حسین_محمدخانی
📅تاریخ تولد : ۹ تیر ۱۳۶۴
📅تاریخ شهادت : ۱۶ آبان ۱۳۹۴. حلب سوریه
📅تاریخ انتشار: ۱۵ آبان ۱۴۰۰
🥀مزار : بهشت زهرا.قطعه ۵۳
#گرافیست_الشهدا #استوری_شهدایی #عمار_عبدی #مدافع_حرم
#حدیث_نور
✔️ خلوت #نفس
امام #صادق علیهالسلام:
✨السَّعيدُ مَن وَجَدَ في نفسِهِ
خَلوَةً يَشغَلُ بها.✨
(بحارالأنوار، صفحه٢٠٣، ج٧٨)
#کپی با ذکر أللَّھُمَ؏َـجِّلْ لِوَلیِڪَ ألْفَرَج بحق زهرا(س)آزاد
❀یــــاصـــاحـــــبـــ زمــــانــــ❀
@shahid313shahid313 @shahid313shahid313
❀یــــاصـــاحـــــبـــ زمــــانــــ❀