eitaa logo
چله3⃣8⃣ زیارت عاشورا به نیابت شهدا
1.8هزار دنبال‌کننده
1.1هزار عکس
296 ویدیو
2 فایل
راه ارتباطی با بنده✋ @mehri_jokar 🌼سلام بر سرور وسالار شهیدان🌼 🌷 به نیابت از شهدای عزیز و شهید مدافع حرم نوید صفری زیارت عاشورا میخوانیم* کپی کردن پیام های حاجتروایی ممنوع⛔ کپی کردن بنر و آیکون کانالهای ما ممنوع ⛔
مشاهده در ایتا
دانلود
باور کردنی نیست ولی حقیقت دارد 📌خاطره‌ای از ۱۸ سال اسارت سیدالاسراء، شهید سرلشگر خلبان ، اولین اسیر ایرانی در جنگ تحمیلی بود و آخرین اسیری که آزاد شد و مدتی بعد به فیض عظیم رسید!!! 🔸وقتی بازگشت از او پرسیدند: این همه سال انفرادی را چگونه گذراندی؟ او گفت: برنامه ریزی کرده بودم و هرروز یکی از خاطرات گذشته‌ام را‌ مرور می‌کردم. 🔸سال‌ها در سلول‌های انفرادی بود و با کسی ارتباط نداشت؛ قرآن کریم را کامل حفظ کرده بود، زبان انگلیسی می‌دانست و برای ۲۶ سال نماز قضا خوانده بود. 🔸حسین می‌گفت: از هیجده سال اسارتم ده سالی که تو انفرادی بودم سالها با یک "مارمولک" هم‌صحبت می‌شدم! 🔸بهترین عیدی که این ۱۸ سال اسارت گرفتم، یک نصفه لیوان آب یخ بود! عید سال ۷۴ بود. سرباز عراقی نگهبان یک لیوان آب یخ می‌خورد می‌خواست باقی مانده آن را دور بریزد، نگاهش به من افتاد. دلش سوخت و آن را به من داد، من تا ساعت‌ها از این مسئله خوشحال بودم. 🔸این را هم بگویم که من مدت ۱۲ سال (نه ۱۲ روز یا ۱۲ ماه) در حسرت دیدن یک برگ سبز و یک منظره بودم. حسرت ۵ دقیقه آفتاب را داشتم... شهید 🕊🌹 🆔https://eitaa.com/joinchat/1986724111C88bb153786
بسم رب الشهدا و الصدیقین 🌷 پدر: محمد تولد : ششم مهر 1335 محل تولد : اصفهان : چهارم تیر ماه 1361 محل شهادت : شلمچه تحصیلات : دوره کارشناسی علوم دینی سمت : مربی عقیدتی در شلمچه تاهل :متاهل فرزند : یک دختر مزار : شهدای گلستان ✍ _شهید جلال افشار از شاگردان خاص آیت الله بهاءالدینی بود؛ یک بار ایشان به جمع طلبه ها وارد شدند و فرمودند: « بین شما یکی از سربازان عجل الله است و به زودی از میان شما می رود.» بعدها که جلال افشار شهید شد عکسش را بردند خدمت استادش، آیت الله بهاءالدینی بی اختیار گریه کردند و طوری که اشک هایشان از گونه سرازیر می‌شد و روی عکس جلال می افتاد. فرمودند: امام زمان عجل الله از من یک سرباز می خواستند من هم آقای افشار و معرفی کردم، اشک من اشک شوق است... از مزار جلال نور خاصی به سوی آسمان ساعد است... 🌱 هدیه به ارواح طیبه شهدا و امام شهدا و 🌱 الّلهُمَّ‌صَلِّ‌عَلَی‌مُحَمَّدٍوَآلِ‌مُحَمَّدٍ وَعَجِّلْ‌فَرَجَهُم «««««꧁▪️🖤▪️꧂»»»»» 🆔https://eitaa.com/joinchat/1986724111C88bb153786
🌺🌸 وی از زبان هم رزمش: وقتی که عملیات کربلای 5 آغاز شد با هم در یک گروهان بودیم شب اول عملیات بود ما مسافت زیادی از دریاچه مصنوعی موسوم به آب‌گرفتگی در دشت شلمچه را با لباس‌های غواصی طی کرده بودیم. دوشکا و تیربارهای دشمن شدیدا کار می‌کرد سطح آب را آتش پر حجمی پوشانده بود. پیشروی در آب با آن همه مواضع مثل سیم‌های خاردار و موانع خورشیدی واقعا دشوار بود. بچه‌ها یکی پس از دیگری، مظلومانه در داخل آب می‌شدند تقریبا به نزدیکی‌های دشمن رسیده بودیم یوسف داشت با فاصله کمی از من حرکت می‌کرد. یوسف ناگهان از ناحیه سر مورد اصابت قرار گرفت گلوله از سمت راست اصابت کرد و از سمت چپ خارج شد نزدیک بود در آب بیفتد که من گرفتمش. خون از دهان و گوشهایش فوران می‌کرد و او سرش را آرام به چپ و راست می‌چرخاند صدایش کردم: یوسف! یوسف! یوسف او آرام آرام زار می‌زد نمی‌توانست چشمانش را باز کند. دیدگانش پر از خون بود قطرات اشک امانم را برید خدایا! بچه ها چقدر غریبانه و دلگیر پرپر می‌شوند! لحظاتی بعد به آرامی نسیم سحری سر بر بالین گذاشت و به آرامشی به رنگ سبز و جاودانه فرو رفت پیشانیش را بوسیدم و وداعش گفتم. او یوسف قربانی از گردان ولیعصر (عج) زنجان لشکر عاشورا بود «««««꧁▪️🖤▪️꧂»»»»» 🆔https://eitaa.com/joinchat/1986724111C88bb153786
📖 شهید جمشید برون شهید جمشید برون در سال 1341، در شهرستان آبادان به دنيا آمد. پدرش قلي، كارگر شركت نفت بود و مادرش هزارگل نام داشت. دوران کودکی و نوجوانی‌اش را در خرمشهر گذراند و با عشق به اهل بیت (ع) قد کشید. تا پايان دوره متوسطه در رشته اقتصاد درس خواند و ديپلم گرفت. 🔅عضویت در سپاه پاسداران وی از مبارزین با طاغوت بود و برای پیروزی انقلاب اسلامی مجاهدت‌‌ها کرد. همین‌که سپاه پاسداران تشکیل شد به عضویت سبز پوشان جان بر کف درآمد. مداح هم بود و هر جا فرصتي مي‌يافت، بسيجيان و پاسداران را گردهم مي‌آورد و از غربت شهداي خرمشهر نوحه سر می‌داد. 💠 شهید جمشید برون شوخ طبع بود اما دقت می‌کرد که مبادا با شوخی‌هایش باعث رنجش کسی نشود. به گفته همسرش؛ « اهل رعایت باید‌ها و نبایدهای دینی بود. به واسطه نسبت فامیلی پیش از ازدواج او را می‌شناختم و اطمینان داشتم که بسیار سالم و محجوب است. ادب و متانت جمشید مثال زدنی بود. او نمونه یک جوان با ایمان، چشم پاک، مهربان و قابل اطمینان بود. به اباعبدالله ‌الحسین (ع) ارادت خاصی داشت و ذکر نام او از زبانش نمی‌افتاد. هر وقت مشکلی برایش پیش می‌آمد به امام حسین (ع) متوسل می‌شد. او مداح بود و بیشتر از دیگر اهل بیت (ع) برای اباعبدالله الحسین (ع) نوحه می‌خواند. شاید برای شما جالب باشد که در مراسم‌های سوم و هفتم شهید نوحه‌هایی که جمشید خوانده بود پخش می‌شد. از این طریق خودش هم در مراسم‌هایی که برای یادبودش برگزار ‌‎می‌شد، حضور داشت.» 🥀 سرانجام وی در بیستم اردیبهشت سال 1361 یک روز قبل از شروع عملیات آزادسازی خرمشهر به دلیل اصابت آرپی‌جی در سن 23 سالگی به شهات ‌رسید. او از اولین مداحان شهید دفاع مقدس بود که در خرمشهر در خون مطهرش غلتید. «««««꧁▪️🖤▪️꧂»»»»» 🆔https://eitaa.com/joinchat/1986724111C88bb153786