📗#داستان
مردی ثروتمند وارد رستورانی شد.
نگاهی به این طرف و آن طرف انداخت و دید زنی سیاه پوست در گوشهای نشسته است. به سوی پیشخوان رفت و کیف پولش را در آورد و خطاب به گارسون فریاد زد، برای همه کسانی که اینجا هستند غذا میخرم، غیر از آن زن سیاهی که آنجا نشسته است!
گارسون پول را گرفته و به همه کسانی که در آنجا بودند غذای رایگان داد، جز آن زن سياه پوست.
زن به جای آن که مکدر شود و چین بر جبین آشکار نماید، سرش را بالا گرفت و نگاهی به مرد کرده با لبخندی گفت، تشکّر میکنم.
مرد ثروتمند خشمگین شد. دیگربار نزد گارسون رفت و کیف پولش را در آورد و به صدای بلند گفت:
این دفعه یک پرس غذا به اضافۀ غذای مجّانی برای همه کسانی که اینجا هستند غیر از آن سياه پوستی که در آن گوشه نشسته است.
دوباره گارسون پول را گرفت و شروع به دادن غذا و پرس اضافی به افراد حاضر در رستوران کرد و آن زن سياه را مستثنی نمود. وقتی کارش تمام شد و غذا به همه داده شد، زن لبخندی دیگر زد و آرام به مرد گفت، سپاسگزارم.
مرد از شدت خشم دیوانه شد. به سوی گارسون خم شد و از او پرسید،این زن سیاهپوست دیوانه است؟
من برای همه غذا و نوشیدنی خریدم غیر از او و او به جای آن که عصبانی شود از من تشکر میکند و لبخند میزند و از جای خود تکان نمیخورد.😒
گارسون لبخندی به مرد ثروتمند زد و گفت، خیر قربان. او دیوانه نیست.😊
او صاحب این رستوران است.😳
شاید کارهایی که دشمنان ما در حق ما میکنند نادانسته به نفع ما باشد...🌱
https://eitaa.com/shahidBarzegar65/9989
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌼غیبت که نیست،دردودله
🌼دروغ نگفتم،شوخی کردم!
🌼این مدل لباس که گناه نیست
🌼الان دیگه همه اینجوری میپوشن.
🌼همه میگن...
🌼رفیق؛ معیار اکثریت نیست
مردمُ ولش کن ببین #خدا چی میگه💚
https://eitaa.com/shahidBarzegar65/9990
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
ماجرای شنیدنی امام رضا و درخواست مرد سلمونی...🥺
#امام_رضایی_ام
┄┅┅┅┅❁🤍❁┅┅┅
https://eitaa.com/shahidBarzegar65/9991
🔵 زنی که دربرابر شکنجههای وحشیانه ساواک لب باز نکرد
.
.
مرضیه حدیدهچی (دباغ) یکی از زنان مبارز پیش از انقلاب و از فعالان پس از انقلاب همین روزها فوت کردند. به همین بهانه، ضمن قرائت فاتحهای برای شادی این بانوی مجاهد، مروری داریم بر خاطرات ایشان از شکنجهگاه ساواک:
.
.
شکنجه ها با سیلی و توهین و به تدریج با شلاق و باتوم و فحاشی جان فرسا شروع شد. چند بار دست و پایم را به صندلی بستند و مهار کردند و کلاهی آهنی یا مسی بر سرم گذاشته و بعد جریان الکتریسیته با ولتاژهای متفاوت به بدنم وارد می کردند که موجب رعشه و تکان های تند پیکرم می شد. شلاق و باتوم، کار متداول و هر روز بود که گاهی به شکل عادی و گاهی حرفه ای صورت می گرفت. در مواقع حرفه ای آنقدر شلاق بر کف پاهایم می زدند که از هوش می رفتم. بعد با پاشیدن آب هوشیارم کرده مجبور می کردند تا راه بروم که پاهایم ورم نکند. دردی که بر وجودم در اثر این کار مستولی می شد، طاقت فرسا و جانکاه بود. .
.
یک بار وقتی در اثر درد ضربات شلاق بیهوش شدم و دوباره چشم باز کردم، خودم را در داخل اتاقی که در آن یک میز و صندلی بود، دیدم. پشتم به شدت درد می کرد و زخم هایم می سوخت. از وحشت و ترس خود را به دیوار چسباندم تا اگر دوباره برای شکنجه آمدند، پشتم از ضربات شلاق درامان بماند؛ از شدت خستگی چشم هایم را نمی توانستم باز کنم، صدای پایی شنیدم. چشم هایم را نیمه باز نگه داشتم، دیدم مأموری وارد شد خدا عذابش را زیاد کند چشم هایم را کاملاً بستم و به خدا توکل کردم. .
.
مدتی ایستاد و رفت، طولی نکشید که دوباره بازگشت و باتومی در دست داشت؛ جلو آمد و مرا کتک زد؛ وحشی و نامتعادل به نظر می آمد، هر چه می پرسید اظهار بی اطلاعی می کردم. اثر باتوم برقی بر روی نقاط حساس بدن از جمله گوش، لب و دهان به قدری دردناک بود که کاملاً بی حس و بی نفس می شدم. .
.
یک مرتبه، مرا بر روی تختی خواباندند و دست ها و پاهایم را از طرفین بستند، وقتی شکنجه گر وارد اتاق شد، سیگار روشنی بر لب داشت، بلافاصله آن را روی دستم خاموش کرد و همراه با ضجه و ناله من به مسخره گفت «آخ! سیگارم خامومش شد!» و دوباره سیگار دیگری روشن کرد، این بار آن را بر روی جاهای حساس بدنم خاموش کرد که از تمام سلول هایم درد برخواست.
.
.اینها روایتی دردناکی از شکنجه بر این بانوی مقاوم و قهرمان و آزادی خواه بود
باصلواتی روحش شاد و یادش گرامیباد
آری...امنیت اتفاقی نیست.
https://eitaa.com/shahidBarzegar65/9992
📷مرضیه حدیدچی (دباغ) در محضر امام خمینی در پاریس
🗓 27 آبان 1395: درگذشت مرضیه حدیدچی
هفته بسیج گرامی باد
سلامتی مدافعان امنیت صلوات✨
شادی روح شهدای امنیت صلوات✨
https://eitaa.com/shahidBarzegar65/9993
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
ـ🌱🌱🌱
گاهی به زور از خدا چیزی رو میخواهی و نمیشه...
شکوه میکنی...
قهر میکنی با خدا..
بی خبر از اونکه اون کار به صلاحت نبود...
خدا هست...
و حواسش جمع..
خیالت تخت...
به صلاحت باشه برات کم نمیزاره...
🤍♥️💜https://eitaa.com/shahidBarzegar65/9994
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#زنگ زندگی...
داستان دست راست ابراهیم
از نقصها؛ اشتباهات گذشته نترس
خدا به همه بنده هاش فرصت جبران داده...کم نیار..ازشکست نترس...
دوباره شروع کن
نگاه همدلانه تری به انسان ها
داشته باشیم ...
#دکتر_مجتبی_شکوری
https://eitaa.com/shahidBarzegar65/9995
#وقتی که.....
🔹وقتی کاری انجام نمیشه،
حتما خیری توش هست.
🔸وقتی مشکل پیش میاد،
حتما حکمتی داره.
🔹وقتی تو زندگیات، زمین میخوری، حتماً چیزی هست که باید یاد بگیری.
🔸وقتی بیمار میشی،
حتما جلوی یک اتفاق بدتر گرفته میشه.
🔹وقتی دیگران بهت بدی میکنن،
حتما وقتشه که تو خوببودن خودتو نشون بدی.
🔸وقتی اتفاق بد یا مصیبتی برات پیش میاد، حتما داری امتحان پس میدی.
🔹وقتی همه درها به روت بسته میشه، حتما خدا میخواد پاداش بزرگی بابت صبر و شکیبایی بهت بده.
🔸وقتی سختی پشت سختی میاد،
حتما وقتشه روحت متعالی بشه.
🔹وقتی دلت تنگ میشه،
حتما وقتشه با خدای خودت تنها باشی.
💢 پس فقط صبر داشته باش!
https://eitaa.com/shahidBarzegar65/9996
41.76M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
داستان زیبای توبه عیاشِ شهر بصره در زمان امام صادق (سلام الله علیه)
#پیشنهاد_دانلود
https://eitaa.com/shahidBarzegar65/9997
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#حال خوب رئوفانه
🛑🎥 عروس و داماد خاص قمی، مهمان امام رضا شدند 😍
🔹این زوج خوشبخت با حمایت آستان قدس رضوی به حرم مطهر رضوی دعوت شدند و مهمان امام رضا (ع) بود
👌یادتونه برنامه بدون تعارف از این زوج معلول ذهنی(اوتیسم) مصاحبه کرد
حالا اومدن پابوس امام رضا ع
که انشالله برن سرخانه زندگیشون
خوشبخت بشین💞
https://eitaa.com/shahidBarzegar65/9984
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
برای مردم سرزمینم...
تولید داخلی
حمایت از کار وکارگران داخلی
رونق اقتصادی
صادرات وپیشرفت
مساوی است با
سربلندی مردم سرزمینم
#دکترعلیرضانبی
https://eitaa.com/shahidBarzegar65/9997
💢 #عکس_یادگاری
.
📷 امروز من با چهره ای عکس گرفتم
که نه #سلبریتی بود ، نه #مشهور بود
نه #ورزشکار بود ، نه به قول امروزیا #خوشتیپ و #مدلینگ بود ،نه میلیارد و کارخونه دار بود و ...او سراسر #ابهت بود و #افتخار...بوی جبهه میداد و باروت ...غیرت بود و مردانگی و غرور...از #چشمانش #نور میتابید و از دستانش #پاکی...کنار او حتی ایستادن افتخاریست بزرگ.۴۳ سال جانبازیش #مدال درخشانیست که بر روی سینه اش میدرخشد.🥇او #شهید زنده بود.
.
📆 پنج شنبه_محمودآباد(۱۸ آبان ۱۴۰۳)
در محضر جانباز ۷۰ درصد مجتبی شاکری
#جانباز_دو_دست_قطع
#حاج_مجتبی_شاکری
https://eitaa.com/shahidBarzegar65/9998
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#لقمه حلال...
اگر نمیتونی راه کج بری...
نمیتونی نادرست باشی
نمیتونی از وقتت توی اداره مدرسه و..دزدی کنی
نمیتونی دروغ بگی
نمیتونی نون مردمت رو آجرکنی
این یعنی جای درستی بزرگ شدی...👌
همه چیز برمیگرده به اون سفره ای که توش بزرگ شدی...
https://eitaa.com/shahidBarzegar65/9999
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
➖از حاج قاسم پرسیدند:
بهترین دعا چیست؟
گفت: شهادت...
➖گفتند:
خب عاقبت بخیری که بهتر است
🕊حاج قاسم گفت:
ممکن است کسی عاقبت بخیر شود
ولی شهید نشود
؛ ولی کسی که شهید بشود
👌حتما عاقبت بخیر هم میشود...
#شهید_حاج_قاسم_سلیمانی
https://eitaa.com/shahidBarzegar65/10000
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
✋سلام علی آلِ یاسین.
اَللّهُمَّعَجِّللِوَلیِّکَالفَرَجَوَالْعافِیَةوَالنَّصْرَ
🇮🇷ازاینکه شهید و کانال رو به دوستان خودمعرفی میکنید بی نهایت متشکریم.
🕊دوستان جدید:ضمن خیرمقدم💐
👌پُستهاهر۲۴ساعت یکباربارگزاری میشود.
هدیه به۱۴معصوم؛شهدا؛اموات صلوات.
اللهم الرزقناشهاده فی سبیلک🤲
━━━✥⃝آمین یارب العالمین.
https://eitaa.com/joinchat/4051894643C7e13248c4d🌤
پویش سوره کوثرتا پایان فاطمیه دوم
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🕊#زیارتنامه_شهدا🕊
اَلسَّلامُ عَلَیکُم یَا اَولِیاءَ اللهِ وَ اَحِبّائَهُ ، اَلسَّلامُ عَلَیکُم یَا اَصفِیَآءَ اللهِ وَ اَوِدّآئَهُ ، اَلسَلامُ عَلَیکُم یا اَنصَارَ دینِ اللهِ ،
اَلسَلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ رَسُولِ اللهِ ،
اَلسَلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ اَمیرِالمُومِنینَ ، اَلسَّلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ فاطِمَةَ سَیِّدَةِ نِسآءِ العالَمینَ ،
اَلسَّلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ اَبی مُحَمَّدٍ الحَسَنِ بنِ عَلِیٍّ الوَلِیِّ النّاصِحِ ،
اَلسَّلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ اَبی عَبدِ اللهِ ، بِاَبی اَنتُم وَ اُمّی طِبتُم ،
وَ طابَتِ الاَرضُ الَّتی فیها دُفِنتُم ،
وَفُزتُم فَوزًا عَظیمًا ،
فَیا لَیتَنی کُنتُ مَعَکُم فَاَفُوزَمَعَکُم
تاجر ثروتمندی بود که چهار همسر داشت.
همسر چهارم را بیشتر از همه دوست داشت و او را مدام با جواهرات گران قیمت پذیرایی می کرد. بسیار مراقبش بود و بهترین چیزها را به او می داد.
همسر سومش را هم خیلی دوست داشت و به او افتخار می کرد. نزد دوستانش او را برای جلوه گری می برد گرچه واهمه شدیدی داشت که روزی او با مرد دیگری برود و تنهایش بگذارد.
واقعیت این بود که او همسر دومش را هم بسیار دوست داشت. او بسیار مهربان بود و دائماً نگران و مراقب مرد بود. مرد در هر مشکلی به او پناه میبرد و او نیز به تاجر کمک می کرد تا گره کارش را بگشاید و از مخمصه بیرون بیاید.
اما همسر اول مرد زنی بسیار وفادار و توانا که در حقیقت عامل اصلی ثروتمند شدن او و موفق بودنش در زندگی بود. اما اصلاً مورد توجه مرد نبود. با وجود این که از صمیم قلب عاشق شوهرش بود اما مرد تاجر به ندرت وجود او را در خانه ای که تمام کارهایش با او بود حس می کرد و تقریباً هیچ توجهی به او نداشت.
روزی مرد احساس کرد به شدت بیمار است و به زودی خواهد مرد.
به دارایی زیاد و زندگی مرفه خود اندیشید و با خود گفت: من اکنون چهار همسر دارم ،اما اگر بمیرم دیگر کسی را نخواهم داشت، چه تنها و بیچاره خواهم شد ! بنابراین تصمیم گرفت با همسرانش حرف بزند و برای تنهاییش فکری بکند.
اول از همه سراغ همسر چهارمش رفت و گفت: من تو را از همه بیشتر دوست دارم و از همه بیشتر به تو توجه کرده ام و انواع راحتی ها را برایت فراهم آورده ام، حالا در برابر این همه محبت من آیا در مرگ با من همراه می شوی تا تنها نمانم؟
زن به سرعت گفت: “هرگز” ؛ همین یک کلمه و مرد را رها کرد.
مرد با قلبی که به شدت شکسته بود به سراغ همسر سومش رفت و گفت: من در زندگی تو را بسیار دوست داشتم آیا در این سفر همراه من خواهی آمد؟
زن گفت: البته که نه ! زندگی در این جا بسیار خوب است . تازه من بعد از تو می خواهم دوباره ازدواج کنم و بیشتر خوش باشم. قلب مرد از این حرف یخ کرد.
مرد تاجر به همسر دوم رو آورد و گفت: تو همیشه به من کمک کرده ای . این بار هم به کمکت نیاز شدیدی دارم شاید از همیشه بیشتر، میتوانی در مرگ همراه من باشی؟
زن گفت : این بار با دفعات دیگر فرق دارد. من نهایتاً می توانم تا گورستان همراه تو بیایم اما در مرگ … متأسفم !
گویی صاعقه ای به قلب مرد آتش زد. در همین حین صدایی او را به خود آورد: من با تو می مانم ، هر جا که بروی تاجر نگاهی کرد ، همسر اولش بود که پوست و استخوان شده بود. غم سراسر وجودش را تیره و تار کرده بود و هیچ زیبایی و نشاطی برایش باقی نمانده بود . تاجر سرش را به زیر انداخت و به آرامی گفت: “باید آن روزهایی که می توانستم به تو توجه میکردم و مراقبت می بودم…
در حقیقت همه ما چهار همسر داریم!
١_ همسر چهارم که بدن ماست. مهم نیست چه قدر زمان و پول صرف زیبا کردن او بکنی وقت مرگ ،اول از همه او، تو را ترک می کند.
٢_ همسر سوم که دارایی ماست. هر چقدر هم برایت عزیز باشد وقتی بمیری به دست دیگران خواهد افتاد.
٣_ همسر دوم خانواده و دوستان ما هستند . هر چقدر صمیمی و عزیز باشند وقت مردن نهایتاً تا سر مزارت کنارت خواهند ماند.
۴_همسر اول که روح ماست. غالباً به آن بی توجهیم و تمام وقت خود را صرف تن و پول و دوست میکنیم. او ضامن توانمندی های ماست اما ما ضعیف و تنها رهایش کرده ایم تا روزی که قرار است همراه باشد اما آن روز دیگر هیچ قدرت و توانی برایش باقی نمانده است.
حالا بگو...
چقدر برای روح وروانت ارزش قائلی؟
https://eitaa.com/shahidBarzegar65/10006
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
از ما حاجت بخواهید، ما دستمون بازه...
#شهید_علیرضا_مرتضوی🕊🌹
─━━━⊱❅✿•❅•✿❅⊰━━━─
https://eitaa.com/shahidBarzegar65/10007
✍شهیدی که یک ماه قبل از شهادت محل دفن خود را نشان داد...
💢 شهید محمد حسین بصیر فرمانده گردان کوثر از لشگر۲۱امام رضا، اولین فرمانده شهید بولوار توس مشهد
شهیدی که از دو دختر کوچک خود دل می کند و راهی جبهه می شود و در عملیات بدر به درجه رفیع شهادت می رسد هدیه به روح مطهر و ملکوتی اش صلوات...
🔸همان جا بر مزارشهید سیدکاظم موسوی فر ایستاده بودیم به من گفت:محمد ازسمت راست مزار سید هفت قبر برو جلو،آنجا که رسیدم
به من گفت:این قبر، مزار من است ،یک ماه دیگر به شهادت میرسم و آنجا دفن میشوم
💢یک ماه بعد درست در همان مزار که وعده اش را داده بود پیکر پاکش آرام گرفت
راوی:همرزم #شهیدمحمدمحمدزاده
https://eitaa.com/shahidBarzegar65/10008
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔴 نزول جبرئیل بر حضرت فاطمه زهرا سلاماللهعلیها
🎙حجتالاسلام رفیعی
🌺اللّهُمَّ صَلِّ عَلی فاطِمَة وَ اَبیها وَ بَعْلِها وَ بَنیها وَ سِرِّ الْمُسْتَوْدَعِ فیها بِعَدَدِ ما اَحَاطَ بِهِ عِلْمُکَ🌺
📎 #ایام_فاطمیه
https://eitaa.com/shahidBarzegar65/10009
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
چقدر حرفای این آقا امیدآفرینه..
🔷حتی در سخت ترین لحظه های زندگی به خدا امیدوار باش
، همچنان که مولا علی ع فرموده اند:
هنگامی که سختی ها به آخرین درجة شدت برسد، فرج حاصل می شود و در آن هنگام است که حلقه های بلا تنگ می گردد و نوبت آسایش و راحتی فرا می رسد
📚نهج البلاغه، حکمت 351
https://eitaa.com/shahidBarzegar65/10011
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
* کارت ملی هشدار هشدار هشدار هشدار لطفاً در تمام گروه ها و برای دوستان و آشنایان ارسال کنید*
https://eitaa.com/shahidBarzegar65/10002
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
چقدردلنشین..👆😊
کـاش یه مغازه بود
آدم میرفت میگفت :
بی زحمت یه کم خیالِ خوش میخوام
خدایا:
مردم سرزمینم از گرانی؛ جنگ؛ ظلم؛ تبعیض؛ وعده های سر خرمن؛ بی تفاوتی شرمندگی خسته اند..
هر روز که میگذرد
از سیلی روزگار صورت پدرمادرها سرخ ترمیشود
و چشمهای فرزندان سرزمینم درحسرت کوچکترین آرزو پر از اشک.
مامیدانیم یک نفر حال این مردم راخوب میفهمد...مولایمان مهدی
چون طعم تلخ تنهایی؛ غربت؛ انتظار
را خوب چشیده...
به ما گفته اند:
آخرالزمان بلاها مصیبتها آدمهای خوب را ازبد جدامیکند..
اما ...خدایا:
ما که مریدخوبی برای آقا نیستیم ولی
تشنه دیدار مولایمان که هستیم.
الهی:
تنها یک مغازه میتواند بفروشدنیازمندیهای مردم دلخسته دنیارا
مغازه امید به وعده الهی...
اللهم عجل لولیک الفرج
https://eitaa.com/shahidBarzegar65/10012
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#داستان دعای مادر..
اونی که گَهوارت رو تکون داده؛
میتونه با دعاهاش،
زندگیت رو هم تکون بده...!🤍✨
https://eitaa.com/shahidBarzegar65/10013