دوست داشتن مادرم را وقتی دیدم که در حالِ درست کردنِ کتلت بود ؛ و برای من سه تا برشته شده کنار گذاشت.
یا وقتی که ادکلن ام را سمتِ چپِ آینه گذاشت میدانست که دوست دارم آنجا باشد.
از ارزش قائل شدنش...
ازاستقبال وبدرقه اش؛ برای فرزنداز راهِ رسیده محشری به پا میکند ..
وعصرها باچایی قندپهلویش مارادورخود جمع میکنندتادرکنارشان دلگرم به فرداها شوی...
صدای پدری که به خانه می آید و میگوید؛ باباجان از آن انگورقرمزها که دوست داری ازتاکستان برایت چیده ام..تازه است
این هم بیسکوئیتهای چای عصرت ..
تو که قند نمیخوری ...
اصلاخانواده همیشه بخاطرلذت من ازخواسته خودمیگذرند
حتی سهمِ ته دیگِ سیب زمینی اش!
بی آنکه بخواهم
بی آنکه بر زبان آورم ..
شبهاساعتها برای شنیدن صدایم منتظر می مانندولحظه شماری میکنندواگر ازسردل مشغولی تماس فراموشم شود
چه دلگیرمیشوند اگر روزی صدایم را نشنوند
میدانی که چه میخواهم بگویم ؟!
دوست داشتن همین ریزه کاری هاست
همین کتلتها ؛همین تورایادها
همین بیسکوئیت چای عصر ..
دوست داشتن همین عمل کردنهاست
همین تماسها
همین "حواسم هستها" ..
حرف را که همه بلدند بزنند ...
وای برمن...اگرقدراین عزیزان را ندانم
"شهیدبرزگر"💫
@ShahidBarzegar65
ارزشمندترین دارایی شما
زمان شماست
با وقتتان همانند پول برخورد کنید
اما یادتان باشد :
تفاوت زمان با پول این است که
نمیشود آن را پس انداز کرد...
اما میشود درهرزمان عمل خیردرآن پس اندازنمود
"شهیدبرزگر"💫
@ShahidBarzegar65
پادشاهی در بستر بیماری افتاد
پزشکی حاذق بر بالین وی حاضر کردند
پزشک گفت: باید کل خون پسر جوانی را
در بدن تو تزریق کنند تا ضعف و کسالتت
برطرف گردد
شاه از قاضی شهر فتوی مرگ جوانی را
برای زنده ماندن شاه گرفت
پدر و مادری را نشانش دادند که از فقر
در حال مرگ بودند پولی دادند
و پسر جوان آنها را خریدند
پسر جوان را نزد پادشاه خواباندند
تا خون او را در پادشاه تزریق کنند
جوان دستی بر آسمان برد و زیر لب دعایی
کرد و اشکش سرازیر شد
شاه را لرزه بر جان افتاد و پرسید:
چه دعایی کردی که اشکت آمد؟
جوان گفت: در این لحظات آخر عمرم گفتم:
خدایا والدینم به پول شاه نیاز دارند
و مرگ مرا رضایت دادند
و قاضی شهر به مقام شاه نیاز دارد
که با فتوای مرگ من به آن میرسد
با مرگ من پزشک به شهرت نیاز دارد
که شاه را نجات میدهد و به آن میرسد
و شاه با خون من به زندگی نیاز دارد
که کشتن من برایش نوشین شده است
گفتم: خدایا تمام خلایقت برای نیازشان
میبینی مرا میکشند تا با مرگ من
به چیزی در این دنیای پست برسند
ای خالق من تنها تو هستی که
مرا برای نیاز خودت نیافریدی
و از وجود بندهات بینیازی
تنها تو هستی که من هیچ سود و زیانی
به تو اگر بخواهم هم نمیتوانم برسانم
ای بینیاز مرا به حق بینیازیات
قسم میدهم بر خودم ببخشی
و از چنگ این نیازمندانت به بینیازیات
سوگند میدهم رهایم کنی
شاه چون دعای جوان را شنید
زار زار گریست و گفت: برخیز و برو
من مردن را بر این گونه زنده ماندن
ترجیح میدهم
شاه با چشمانی اشکآلود سمت جوان آمده
و گفت: دل پاکی داری دعا کن خدای بینیاز
مرا هم شفا داده و بینیازم از خلایقش کند
جوان دعا کرد و مدتی بعد شاه
شفای کامل یافت
"شهیدبرزگر"💫
@ShahidBarzegar65
📖 تنها گریه کن
✍🏻 به قلم: اکرم اسلامی
انتشارات حماسه یاران
🥀 روایت زندگی اشرف سادات منتظری؛ مادر شهید محمد معماریا
۲۰ مردادماه سالروز ولادت شهید محمد معماریان❣
روایت شال سبز به نقل از خانم اشرف سادات منتظری مادر شهید محمد معماریان را بخوانید👇
✂️ شب عاشورا بعد از مراسم به خانه رفتم و خوابیدم؛ در خواب محمد را دیدم که با دوستان شهیدش عزاداری می کنند، یک دفعه محمد من را دید و به سمت من آمد و گفت من چند روز پیش به زیارت امام حسین(ع) رفتم و این شال سبز را از آنجا آوردم؛ بعد از سر تا پای من را دست کشید و همان شال را به پای من بست؛ وقتی از خواب بیدار شدم دیدم پارچه کهنهای که به پایم بسته بودم باز شده و همان شال سبز به پای من بسته است و پایم هیچ دردی ندارد.
🌐 سفارش کتاب تنها گریه کن👇👇👇
https://b2n.ir/g15876
"شهیدبرزگر"💫
@shahidBarzegar66
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌹دعای شهید بیاضی زاده در مسیر بین نجف تا کربلا ( اربعین ۹۴ ) که مستجاب شد🌹
خیلی ساده بهش گفتیم :
یه جمله ناب بگو !
گفت: "خدا مارو با اون رفقایی که تو این پیاده روی ها بودن، شهید شدن محشور کنه."
فکرش راهم نمیکردیم که سال بعد،به یاد جمله نابش باید در هرقدم اشک بریزیم و گریه کنیم.
وقتی با سعید بیاضی زاده هیات میرفتیم اینقدر اشک میریخت که چشمهاش مثل کاسه خون سرخ میشد.ولی آرام و بیصدا مانند سیل بهار، اشک میریخت.
آنقدر آرام که کسی متوجه نمیشد، تو همین پیاده روی اربعین شهادتش رو از ارباب گرفت.
#شهید_سعید_بیاضیزاده
"شهیدبرزگر"💫
@ShahidBarzegar65
شیخ بهاءالدین عاملی در یکی از
کتابهای خود مینویسد:
روزی زنی نزد قاضی شکایت کرد که
پانصد مثقال طلا از شوهرم طلب دارم
و او به من نمیدهد
قاضی شوهر را احضار کرد
سپس از زن پرسید: آیا شاهدی داری؟
زن گفت: آری آن دو مرد شاهدند
قاضی از گواهان پرسید: گواهی دهید که
این زن پانصد مثقال از شوهرش طلب دارد
گواهان گفتند: سزاست این زن نقاب
صورت خود را عقب بزند تا ما وی را
درست بشناسیم که او همان زن است
چون زن این سخن را شنید بر خود لرزید!
شوهرش فریاد برآورد شما چه گفتید؟
برای پانصد مثقال طلا، همسر من چهرهاش
را به شما نشان دهد؟! هرگز! هرگز!
من پانصد مثقال را خواهم داد
و رضایت نمیدهم که چهره همسرم
در حضور دو مرد بیگانه نمایان شود
چون زن آن جوانمردی و غیرت را از
شوهر خود مشاهده کرد از شکایت خود
چشم پوشید و آن مبلغ را به شوهرش بخشید
چه خوب بود که آن مرد با غیرت
جامعه امروز ما را هم میدید که چگونه
رخ و ساق به همگان نشان میدهند
و شوهران و پدران و برادرانشان نیز
هم عقیده آنهایند و در کنارشان
به رفتار آنان مباهات می کنند
امر به معروف و نهی از منکر
ضامن سلامت مادی و معنوی جامعه است
""شهیدبرزگر"💫
@ShahidBarzegar65
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
⁉️ اهمیت نماز را برای نوجوانان چطور بیان کنیم؟
استاد_ماندگاری
#نماز
#تربیت_نوجوان
"شهیدبرزگر"💫
@ShahidBarzegar65
#تلنگر
پس از مرگِ انسان
قلب ۵ دقیقه
مغز ۲۰ دقیقه
پوست ۲ روز
و استخوان ها تنها ۳۰ روز
سالم میماند.
👈اما "کردار نیک" تا ابد باقی میماند...
"شهیدبرزگر"💫
@ShahidBarzegar65
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
.
✨#کلیپ_فوق_انگیزشی
به همه توصیه میکنم این کلیپ و توی گالری ذخیره کنید و بارها و بارها دقیق ببینید...✨
"شهیدبرزگر"💫
@ShahidBarzegar65
🔰 فرازی از وصیتنامه شهید؛
سلام بر تو ای همسرم، گمان نکن که شما در پیش من عزیز نبودید بلکه من شما را دوست میداشتم و بخاطر اینکه وصیت نامه شهدا را میخواندم مرا به سوی جبهه حرکت داد و به شما توصیه می کنم که با حجاب و صبر و استواری خود، مشت محکمی به منافقین کوردل زده باشید و بعد از مرگ من گریه نکنید و صبر داشته باشید که خدا با صابرین است و بعد از من، خدا و ولی ام، خودش سرپرست خانوادههای شهدا است و با گریه کردن شما منافقین کوردل سوء استفاده خواهند کرد.
🌷شهید #کرمعلی_طهماسبی🌷
"شهیدبرزگر"💫
@shahidBarzegar65
دوستان اگر متن وتصویرشهدایی همراه با وصیتنامه ازشهدا دارین برام ارسال بفرماییدبزارم کانال....
چون جای وصیت شهدا توی کانال خالیه....بایدبیشترتمرکزکنیم روی کلام شهدا...که اثربخش ونجات دهنده زندگی ماست