۲۹آذر سالروز بزرگداشت شهید #محمدجواد_تندگویان گرامی باد❣
🆔@shahidBarzegar65
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
ساحل دلت رابه خدابسپار....
🆔@ShahidBarzegar65
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
توپناهم اگه باشی....
تشکر از حضور وهمراهیتان...
ازهمه عزیزانی که پیام تشکر و رضایتمندی فرستادین...صمیمانه سپاسگذارم...
لطف خدا ؛اهلبیت وشهداست...
چون تعدادپیامابالاست
اینجا عرض اردات میکنم که جواب تشکر تمام دوستان رو داده باشم.
التماس دعا...
🆔@ShahidBarzegar65
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
قرار روزانه...
مقام معظم رهبری فرمودند:
بنده حوائج سال خودرا از فاطمیه میگیرم
حتی رزق سال کشور....
فاطمیه رو عاشورایی برگزارکنیم...
ذکرِ تعجیلِ فرج؛ رمزِ نجاتِ بشر است
ما بر آنیم که این ذکر جهانی گردد...
"شهیدبرزگر"💫
🆔@ShahidBarzegar65
# داستان شب یلدا
شب سردی بود ….
پیرزنی بیرون میوه فروشی ،
زل زده بود به مردمی که میوه میخریدن …
شاگرد میوه فروش ، تند تند ،
پاکت های میوه را ،
توی ماشین مشتری ها می گذاشت .
پیرزن با خودش فکر می کرد
چی می شد اونم می تونست
میوه بخره و به خونه ببره …
رفت نزدیک تر …
چشمش افتاد به جعبه چوبی بیرون مغازه
که میوه های خراب و گندیده داخلش بود
با خودش گفت :
چه خوب می شد
از میون اون میوه های خراب،
سالم ترهاشو ببره خونه …
میشه قسمت های خراب میوه ها رو جدا کنم
و بقیه رو بدم به بچه ها ...تا اونا هم شاد بشن …
برق خوشحالی توی چشماش دوید
دیگه سردش نبود !
پیرزن ، جلو رفت پای جعبه میوه نشست …
تا دستش رو برد داخل جعبه ،
شاگرد میوه فروش ،
که می دونست پیرزنه پول نداره ، گفت :
دست نزن ننه ! برو دنبال کارِت !
پیرزن زود بلند شد . خیلی خجالت کشید !
چند تا از مشتریها نگاهش کردند !
سرش را پایین انداخت . دوباره سردش شد !
دستاش رو روی شانه هاش گذاشت
راهش را کشید و رفت …
چند قدم دور شده بود
که یه خانمی صداش زد :
🌸 مادر جان …مادر جان !
پیرزن ایستاد …
برگشت و به آن زن نگاه کرد !
خانمی جوان به طرف او می آمد
خانمی زیبا و با حیا که سر به زیر ،
به طرف پیرزن می آمد .
تا چشمش به پیرزن نیفتد و خجالت نکشد
خانم جوان با لبخندی گفت :
اینارو برای شما گرفتم مادر !
پیرزن به دست خانم نگاه کرد .
سه تا پلاستیک دستش بود .
پر از سیب ، موز ، پرتغال و انار
پیرزن گفت :
دستِت دَرد نکنه ننه
ولی من مستحق نیستم !
خانم جوان گفت :
اما من مستحقم مادر جان …
مستحق دعای خیر شما …
اگه اینارو نگیری دلمو شکستی !
جون بچه هات بگیر !
خانم جوان ، منتظر جواب پیرزن نماند …
میوه ها را داد دست پیرزن
و سریع از آنجا دور شد …
پیرزن هنوز ایستاده بود و رفتن خانم را نگاه می کرد …
قطره اشکی که در چشمش جمع شده بود ،
روی صورتش غلتید …
دوباره پیرزن گرمش شد …
و با صدای لرزانی گفت :
پیر شی ننه …. پیر شی دخترم !
الهی خیر ببینی مادر
انشالله در این شب چله ،
حاجت بگیری دخترم .
🆔@ShahidBarzegar65
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
✋
به مردم تیراندازی نکنید، من وزیر نفت ایران هستم!
🌹به مناسبت شهادت شهید #محمدجواد_تندگویان
🆔@shahidBarzegar65
🔹💧گریه های زهرا و صدای نفس های سید مجتبی💔
پنج، شش سال اول بعد از شهادتش زهرا در عیدهای نوروز یکسره گریه میکرد.
برادرم باید میآمد و چند ساعت پیشش میماند و بغلش میکرد و بعد میرفت.
یک سال قبل از عید خیلی ناراحت بودم و سر مزارش رفتم و گفتم اینقدر بیانصاف نباش.
من همیشه آقا صدایش میکردم و ایشان هم همیشه به من خانم میگفت. هیچوقت اسم کوچک همدیگر را صدا نکردیم. گفتم آقا از اینکه دخترمان هر سال اینطور گریه میکند خسته شدهام، از اینکه برادرم باید اول عید بیاید پیشش خسته شدهام.
همان شب آمد به خوابم آمد و گفت: خانم اصلاً نگران نباش! امسال من اجازه گرفتم و یکسره پیش شما هستم.
من خوابم را باور نمیکردم.
چند روز بعد از عید بود که دوباره زهرا بهانه پدرش را گرفت و گفت: بابای من کو؟
من وقتی میگفتم: آقا تو کجایی، صدای نفسهایش را میشنیدم. فقط صدای نفسهایش را که مدل خاصی بود، میشنیدم.
به محض شنیدن صدای نفسهایش من و زهرا آرام میشدیم🙂. ارتباطمان با هم خیلی نزدیک بود. پیامهایش همیشه از طریق خواب به من میرسد...
🎙(نقل از همسر شهید)
#شهیدسیدمجتبیعلمدار🌷
🆔@ShahidBarzegar65
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔴 کلیپ #استاد_عالی
🔻جایی که ولی خدا دعوتت کرد، لحظه ای درنگ نکن!
#اللھمعجللولیکالفرج
🆔@ShahidBarzegar65
مفهوم شب #یلدا
یلدا از دو بخش #یل
به اضافه #دا تشکیل شده است
#یل + #دا = یلدا
در زبان لری که از بازمانده های
زبان هخامنشیان است
#یل را به معنای بزرگ دانند
و به مادر #دا گویند
هخامنشیان اعتقاد داشتند
که شب اول زمستان
دانه های گیاهان در زیر
خاک جوانه میزنند
و شروع به روییدن میکنند
و به همین سبب
اولین ماه زمستان را دی
می گویند
پس یلدا به معنی رویش و زایش است
یلدا = رویش بزرگ
یلداتون مبارک♥️
🆔@ShahidBarzegar65
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
خانه پدری بهشت این دنیاست ❤️
یلدا برهمه شمادوستان مبارک...
🆔@ShahidBarzegar65
پارت ۷۶ و۷۵ شهید محمد علی برزگر.mp3
5.33M
خاطرات شهیدبرزگر
کتاب ازقفس تاپرواز
این داستان:شب چله
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
چقدر بی کلاسی زیبا بود...
یادش بخیر قدیما که"بی کلاس"بودیم
بیشتر دور هم بودیم
و چقدر خوش میگذشت
و هر چقدر باکلاس تر میشیم
از همدیگه دورتر میشیم...
🆔@ShahidBarzegar65
«چله بزرگ» «چله کوچک»
«چار چار» «سده» «اهمن و بهمن»
«سیاه بهار» و «پیرزن»
کلمات زیبا و دوست داشتنی بالا کلماتی
هستند که برای نسل قدیم بسیار آشنا
و با رگ و خون آن عزیزان عجین شده
کمتر کسی است داستان دوازده برادر
و ننه سرما و چله بزرگ و چله کوچیک رو
برای بچهها و نوههایش تعریف میکند
متن زیر را بخوانید و به اشتراک بگذارید
تا نسل امروز هم آنها را یاد بگیرن❤
❄️ زمستان به دو بخش تقسیم میشود:
◽️چله بزرگ «چله کلان»
◽️چله کوچک «چله خرد»
که چله بزرگ از اول دی ماه تا دهم
بهمن ماه میباشد و چهل روز کامل است
و چله کوچک از یازدهم بهمن تا
پایان بهمن ماه بیست روز کامل است
و به همین دلیل چون بیست روز کمتر است
چله کوچک نامیده شده است
غروب آخرین روز چله بزرگ جشن سده
برگزار میشد مردم دور هم جمع میشدند
و از این جشن لذت میبردند
و در نهایت با برپایی آتش و خواندن شعر
سده به سده پنجاه به نوروز
آمدن چله کوچک را جشن میگرفتند
این دو برادر «چله بزرگ و چله کوچک»
در هشت روز در کنار همدیگر هستند
که آن هشت روز را «چارچار» مینامند
◽️به چهار روز آخر «چله بزرگ»
◽️و چهار روز اول «چله کوچک» گفته میشود
پس از چار چار نوبت به «اهمن و بهمن»
پسران پیرزن ننه سرما میرسد
که خودی نشان دهند
◽️ده روز اول اسفند را اهمن
◽️و ده روز دوم اسفند را بهمن میگویند
و این بیست روز ممکن است آنقدر بارندگی
باشد که این دو برادر به دو چله طعنه بزنند
با توجه به شعری که قدیمیها میخواندند:
اهمن و بهمن
آرد كن صد من
روغن بیار ده من
هیزم بکن خرمن
عهده همه با من
تا اینجا بیست روز از اسفند
به نام اهمن و بهمن نامگذاری شدهاند
و میماند ده روز آخر اسفند ماه
که پنج روز اول سیاه بهار نام گرفته
و شعری هم که قدیمیها میخوانند:
سیاه بهار شب ببار و روز بکار
از این شعر هم مشخص میشود در این
ایام شبها بارندگی فراوان بوده و روزها
کشاورزان مشغول کشت و زراعت بودهاند
پنج روز آخر هم پیرزن نام گرفته است که
در این روزها آسمان گاهی ابری گاهی آفتابی
گاهی همراه با باد و اکثر اوقات از آسمان
تغرسه (تگرگ) میبارد که قدیمیهای دل پاک
بر این باور بودند که گردنبند پیرزن پاره شده
و مهرههای آن به زمین میريزد
حیف است بچههای ما اینها را نشنوند
و این قصهها از صفحه روزگار محو شود
با آرزوی زمستانی پر از خیر و برکت
و سلامتی برای همه
🆔@ShahidBarzegar65
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🍁
🔻مادرم انارها را دانه میکرد
تا در طولانی ترین شب سال
زیباترین و خوشمزه ترین خاطرات را برای ما رقم بزند
من اما آرزو میکردم
ای کاش عمرپدرومادرم همچون یلدا طولانی باشد...
🔺به یاد همه ی مادران
چه آنهایی که هستند
و چه آنهایی که سفر کردند❣️
قبل از اینکه دیر شه قدرشون رو بدونیم🙏❤
🆔@ShahidBarzegar65
هدایت شده از قاصدک
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#استوری| #استاد_شجاعی
√ امام علی علیهالسلام شرط مهم یه مهمونی درست رو میفرمایند،
(که خیلیهامون فراموشش کردیم)
« ویژه یلدا »
🌸تقدیم به شما
🌨دوستان و هم کانالی های عزیز
🌸ﺩﻋﺎ ﻣﯿﮑﻨﻢ ...
🌨ﺑﺮﺍﯼ ﺗﻮ ...
🌸ﺑﺮﺍﯼ ﺧﻮﺩﻡ ...
🌨ﺑﺮﺍﯼ ﻫﻤﻪ ﻣﺎﻥ ...
🌸ﮐﺴﯽ ﭺ ﻣﯿﺪﺍﻧﺪ ...
🌨ﺷﺎﯾﺪ ﺧﺪﺍ ﺩﺳﺘﻪ ﺟﻤﻌﯽ ﻧﮕﺎﻫﻤﺎﻥ ﮐﺮﺩ
🌸ﺩﻋﺎ ﻣﯿﮑﻨﻢ ﺑﺮﺍﯼ ﺩﻟﻬﺎﯾﻤﺎﻥ
🌨ﺑﺮﺍﯼ ﭼﺸﻢ ﻫﺎﯾﻤﺎﻥ
🌸ﺑﺮﺍﯼ ﮔﺮﯾﻪ ﻫﺎ ﻭ ﺧﻨﺪﻩ ﻫﺎﯾﻤﺎﻥ
🌨ﺩﻋﺎ ﻣﯿﮑﻨﻢ
🌸ﻣﻬﺮﺑﺎﻥ ﺧﺪﺍﯼ ﻣﻦ
🌨ﻣﯿﺪﺍﻧﻢ ﮐﻪ ﺗﺎ ﺁﺳﻤﺎﻥ ﺭﺍﻫﯽ ﻧﯿﺴﺖ
🌸ﻭﻟﯽ ﺗﺎ ﺁﺳﻤﺎﻧﯽ ﺷﺪﻥ ﺭﺍﻩ ﺑﺴﯿﺎﺭ ﺍﺳﺖ
🌨ﺍﯾﻦ ﺩﺳﺖ ﻫﺎﯼ ﺧﺎﻟﯽ
🌸ﺑﻪ ﺳﻮﯼ ﺗﻮ ﺑﻠﻨﺪ ﻣﯿﺸﻮﺩ
🌨ﻣﺎ ﺑﯽ ﺳﻠﯿﻘﻪ ﺍﯾﻢ ،
🌸ﻃﻠﺐ ﺁﺏ ﻭ ﻧﺎﻥ ﻣﯿﮑﻨﯿﻢ
🌨تو خود ﺍﯼ ﺧﺰﺍﻧﻪ ﺩﺍﺭ ﺑﺨﺸﺸﻬﺎ،
🌸بهترینها ﺭﺍ ﺑﺮﺍیمان مقدرکن... آمین
🌨 ماه زیبای دی بر
🌸شما دوستان و عزیزانم مبارک باد
به امیدظهورسبزترین بهار...🌺🙏
🆔@ShahidBarzegar65
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
نگران فردایت نباش ....
دراین لحظات پایان هفته پائیز
درآخرین جمعه آذرماه ودرآستانه
شب یلدایادی کنیم از شهدا ...
که دعاگوی ماهستند
و امواتی که روزی درکنارماسر سفره یلدا بودندوحالا اسیرخاک اند...
به امیدسرآمدن طولانی ترین یلدای انتظار...
یلدایی که فردایش بهارمی آید نه زمستان...
🆔@ShahidBarzegar65
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
اشک چشم ترم ارباب
اگربرای عاشقان یک یلداست
برای منتظران هرشبشان یلداست.
🆔@ShahidBarzegar65
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
قرار روزانه...
مقام معظم رهبری فرمودند:
بنده حوائج سال خودرا از فاطمیه میگیرم
حتی رزق سال کشور....
فاطمیه رو عاشورایی برگزارکنیم...
ذکرِ تعجیلِ فرج؛ رمزِ نجاتِ بشر است
ما بر آنیم که این ذکر جهانی گردد...
"شهیدبرزگر"💫
🆔@ShahidBarzegar65
#داستان فال حافظ....✨
دوستی میگفت :
♥️درسال ۶۲ طی سفری که به بوشهر داشتیم
و در برگشت دو سه روزی هم در شيراز بوديم...
قبل از هر چیز به زیارت بارگاه ملکوتی حافظ شتافتم
پس از زیارت و اهدای فاتحه، پیرمردی که روی پلهها نشسته و با دیوانی که در دست داشت برای مشتاقان خواجه در قبال ۵۰ ریال فال میگرفت، نظرم را بخود جلب کرد...
🗯صبر کردم سرش خلوت که شد اجازه خواستم در کنارش نشستم و از او خواستم اگر اشکالی ندارد از خودش و خاطراتش برایم تعریف کند...
♥️او که کسوت دراویش و قلندران را داشت با سوز خاصی گفت :
من از نوه نتیجه های خود خواجه حافظ شیرازی هستم.
فامیلی خانوادگی ما هم حافظ است.
کار من گرفتن فال دوست داران حافظ است.
تنها حسرت من اینکه بعد از فوت من از خانواده ما کسی نیست که کار من را ادامه بدهد.
🗯یک پسرم مهندس برق است و پسر دیگرم دبیر هنرستان های شيراز و اصلأ هیچکدام علاقه ای به اين کار ندارند.
گفتم من از مریدان جد ّشما هستم.
از راه دوری آمدهام.
دلم میخواهد یکی از شیرینترین و بیاد ماندنیترین خاطراتت را برایم بازگو کنی...
♥️گفت واللّه خاطره که زیاد دارم
ولی یک روز عصر شش تا دختر دانشجوی دانشگاه پهلوی شیراز پس از زیارت مقبره حافظ پیش من آمدند و گفتند:
🗯حاج آقا برای ما *«هر شش نفر»* یک فال بگیر
گفتم یکی یکی نیت کنید تا بگيرم.
گفتند نه نیت کردیم شما یک فال بگیرید خوب است،
من پیش خودم گفتم شاید پول کافی ندارند گفتم:
آخر نمیشود، *اگر پول هم ندهید من برای هر کدام شما یک فال را میگیرم.*
♥️آنها قدری پچ پچ کردند باز اصرار کردند که نه شما فقط یک فال به نیت همه ما بگیرید ممنون میشویم.
من بناچار قبول کردم و شروع کردم بخواندن این غزل؛
🗯*من دوستدار روی خوش و موی دلکشم*
*مدهوش چشم مست و می صاف بی غشم*
وقتی *بیت هفتم* را خواندم صدای خنده آنها فضای حافظيه را پرکرد، وقتی علت خنده را از آنها سؤال کردم یکی از دخترها گفتند:
حاج آقا راستش را بخواهی ما با هم قرار گذاشتیم که بدانیم اگر حافظ الآن زنده بود *با کدام یک از ما ازدواج میکرد...؟!!!*
♥️وقتی این بیت غزل را خواندی خوشحال شدیم که *حافظ نه تنها خوش مشرب، بلکه ماشاالله خوش اشتها هم بوده اند*
که خواهان هر شش نفر ما بود...
🗯آنها بجای ۵۰ ریال بمن ۵۰۰ ریال دادند و با شوخی و خنده از حافظيه دور شدند....!!!
♥️*و بیت هفتم چنین بود:*
*شهری است پر کرشمه و حوران ز شش جهت*
*دستم تهیست ورنه خریدار هر ششم*😂
🆔@ShahidBarzegar65
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎬#حماسه_سازان
شهید مبارزه با اسرائیل:
شهید محمد مهدی لطفی نیاسر
🔶️ پدر شهید:
▫️شهید دو آرزو داشت:
▫️اگر میکشه صهیونیست بکشه و اگر شهید میشه بدست صهیونیستها شهید بشه
🎥 کارگردان: سیداحمد معصومی نژاد
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
#طوفان_الاقصی
🆔@ShahidBarzegar65
✅#خاطرات_شهدا
⭐️#شهید_مدافع_حرم
🌹🕊شهید محمدحسین عطری
شهیدی که با زبان روزه به شهادت رسید
🌀به روایت: دوست شهید
در دوران نوجوانی و جوانی در پایگاه مسجد فعالیت می کرد
در یکی از شب های سرد زمستانی ☃ وقتی که باهم به خانه بر می گشتیم، پیرمرد دستفروشی در کنار خیابان بساط پهن کرده بود و دستکش🧤و کلاه و لباس زمستانی🧣می فروخت. محمدحسین با دیدن این صحنه به سمت پیرمرد رفت و تمامِ وسایلِ او را خرید تا او مجبور نباشد در آن سرما کنار خیابان تا آن موقع شب 🌚 دستفروشی کند 👏🏻
بعد از انجام اینکار خوشحالی خاصی 😇 در چهره اش پیدا بود
بعدا فهمیدم که وسایلی که خریده بود را به مستمندان و نیازمندان داده بود 🛍
🦋 شهادت: ۹۲/۳/۱۴
🆔@ShahidBarzegar65