eitaa logo
کانال شهید محمدعلی برزگر
8هزار دنبال‌کننده
1.8هزار عکس
5.4هزار ویدیو
1 فایل
ارتباط با ما و سفارش کتاب از قفس تا پرواز (زندگینامه شهید محمدعلی برزگر): @ShahidBarzgar ولادت:۵'۳'۱۳۴۵ شهادت ومفقودیت:۱۰'۶'۱۳۶۵ عملیات:کربلای۲ فرمانده:شهیدمحمودکاوه منطقه شهادت:حاج عمران عراق
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🍀علامت مومن بودن؛تنظیم زندگی با امام زمانعج الله تعالی فرجه الشریف 🍀 🆔@ShahidBarzegar65
چکمه پلاستیکی... معلم از دانش‌آموزان میخواهد که هر کدام در رابطه با وضعیت خود یک انشا بنویسند و قول میدهد که به بهترین انشا جایزه بدهد. همه بچه‌ها، انشای خود را می‌نویسند و معلم بعد از خواندن آنها، از آنجا که همه انشاها را زیبا می‌یابد نمیتواند یکی را انتخاب کند؛ سپس تصمیم میگیرد به قید قرعه، برنده‌ی جائزه (چکمه پلاستیکی) را مشخص کند! معلم از دانش‌آموزان میخواهد اسامی خود را داخل چکمه بگذارند، تا او یک اسم را بیرون بکشد همین که میخواست اسم را بخواند همه بچه‌ها دست می‌زنند! و معلم با صدای بلند اسم "سوسن" را می‌خواند. معلم وقتی این جریان را برای همسرش توضیح میداد اشک ریخت و چنین ادامه داد وقتی بقیه اسمها را نگاه کردم متوجه شدم تمام بچه‌ها فقط اسم سوسن؛ فقیرترین بچه کلاس را نوشته بودند کودکان مهربانترند ‌‌🆔@ShahidBarzegar65
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
👌یادت نره.. تشکر ازخدا..هیچوقت تکراری نیست چون هردفعه که میگی الهی شکر یک در خیر به روت بازمیشه 🆔@ShahidBarzegar65
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
باب الحوائج شد تا بگیرد دست‌ها را...💔(ع) امام رضایم تسلیت.. امام زمانم سرت سلامت.. از حضور؛فعالیت و نشرکانال از شما خوبان همیشه همراه سپاسگذاریم. اجرتون بااهلبیت وشهدا🕊 اللهم عجل لولیک الفرج💌 التماس دعا✨ 🆔@ShahidBarzegar65
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
قرار روزانه... به نیت نزول رحمت الهی هدیه به اهلبیت (ع) تعجیل درفرج امام زمان (عج) وامام وشهدا مخصوصا شهیدبرزگر... ۳صلوات محبت کنید... ذکرِ تعجیلِ فرج؛ رمزِ نجاتِ بشر است ما بر آنیم که این ذکر جهانی گردد... پنجشنبه آمد 👌پویشی ها صلوات هفتگی فراموش نشه 🆔@ShahidBarzegar65
..تحریم یک مادر😢 با دلهره توی تاکسی‌ سبز رنگ نشسته بودم و بین انگشت‌هایمْ کاغذ آدرس داروخانه‌ای را در کوچه پس کوچه‌های جنت‌آباد شمالی فشار می‌دادم. یک واسطه بهم اطمینان داده بود که آنجا رسپیریدون دارد؛ قرصی کوچکتر از عدس. اندازه نقطه‌ای که توی زندگی پسرم بین کلمه مرگ و زندگی فاصله می‌انداخت. پسر دو ساله من، درکی از ارتفاع نداشت. این یک نوع کم‌حسی در اتیسم است. بدون آن قرص، ممکن بود خودش را از هر بالا بلندی به پایین پرتاب کند. آن سطح مرتفع می‌خواست مبل باشد یا قله‌ی سرسره‌ای در پارک. می‌توانست پشت بام خانه‌ای سه طبقه باشد یا پنجره باز ماشین در حال حرکت. وقتی به مقصد رسیدیم هوا تاریک شده بود. رفتم توی داروخانه خلوت. پرسیدم رسپیریدون دارید؟ مرد چند ثانیه‌ای به من نگاه کرد. نسخه را از کیفم بیرون کشیدم و گفتم «آقا بخدا برای همین کاغذ ۳۷۰ تومن پول ویزیت روانپزشک اطفال دادم. ثبت اینترنتی هم هست. می‌تونید کدملی بچه‌مو چک کنید.» بغض اگر چهره داشت، در آن لحظه حتما شکل من بود. سراغ رایانه‌اش نرفت. فقط جوری با احتیاط و آهسته برگه قرص را روی پیشخان گذاشت که انگار داریم کوکائین رد و بدل می‌کنیم. تشکرکنان قرص را توی دستم فشار دادم. هنوز در خروجی را باز نکرده بودم که صدای مرد توی داروخانه پیچید: «خانم این آخریش بود. دیگه اینجا نیاین.» آنجا به اشک‌هایم اجازه ریختن ندادم. اما کمتر از یک هفته بعدْ دیگر دلیلی برای اختفای اضطرابم نداشتم و می‌شد راحت و رها گریه کنم. توی تاکسی بودم. قرص‌های تو برگه یا بهتر بگویم، روزهای آرامش خانه‌مان، تمام شده بود. صبح زود، کاسه‌ی چه کنم را برداشته بودم تا آن را سمت متصدی داروخانه سیزده آبان بگیرم. راننده، رادیو را برای اخبار ساعت هفت روشن کرد. گوینده اخبار، اول مطمئن‌مان کرد که اینجا تهران است؛ و صدا، صدای جمهوری اسلامی ایران. بعد جوری که انگار مخاطبش فقط خود خود من باشم متن اولین خبر را خواند: «دانشمندان ایرانی توانستند قرص رسپیریدون را بومی‌سازی کنند. ماده اولیه این دارو در لیست جدید تحریم‌ها علیه ایران قرار داشت. این دارو برای درمان و کنترل اتیسم به کار می‌رود...» نه صورتم را پوشاندم و نه صدایم را پایین آوردم. اشک شادی که پنهان کردن ندارد. شیرین‌تر این که تنها بیست روز بعد، همسرم با سه برگه رسپیریدون از داروخانه‌ی محله‌مان به خانه آمد. 👌من رای می‌دهم چون پسرم اتیسم دارد. چون می‌دانم اگر با صندوق‌های خالی اقتدار و امنیت این مملکت خال بردارد، هزاران مادر نگران مثل من، برای یافتن داروهای ساده‌ای مثل تب‌بر و سرماخوردگی، راهی این مسیر پر رنج شوند. به امید این و اون باشیم که کلاه‌مون پس معرکه است.» «چقدر خوبه آدم به چیزی که مال خودش می‌دونه تعلق و تعصب داشته باشه مثل سرزمین رنج دیده ام ایران🇮🇷🕊 🆔@ShahidBarzegar65
میخام شمارو باشهیدرضامتقی روشن؛ هم محلی شهیدبرزگر آشناکنم. شهیدرضامتقی روشن که بود⁉️ در زمان انقلاب شورای رستم آبادبود. دغدغه اش خدمت به اهلبیت؛مسجدو مردم بود.نمازش رادرمسجدمیخواند. از اول محرم مشکی می پوشیدوموقع سینه زنی پیراهن مشکی اش را دور کمر می بست وعُریان آنچنان یاحسین گویان سینه می‌زد که سینه اش کبود ونیلی میشد.انگارکه تازه عزیز ازدست داده باشد. او قبل از انقلاب امتحان سختی را گذراند. شهیدمتقی وپدرش دهقانِ عموی شهیدبرزگر بودند. شاه با قانون اصلاحات ارضی هیئت ۷نفره بازرسان را به رستم آبادفرستادتا ۱۸ساعت از املاک کشاورزی مالِک را با اجبار به این پدر وپسرتحویل دهداماپدرشهیدگفت:ما ازخدارزق میطلبیم نه بنده خدا. پس املاک رابه صاحبانش برگرداندند. شب وروزش مردم بود.زمستانها با مشقت تانکر نفت به آبادی می آورد تا مردم ازسرمای استخوان سوز درامان بمانندحتی پیش می آمدگاهی کسانی براثربی حوصلگی درنوبت به او پرخاش میکردنداما اودرکمال صبرخشمش را فرو میخوردوتنها جوابش سکوت بود وبس. تهیه مواد غذایی تعاونی؛حمام؛مدرسه؛مسجد؛خادم مجالس شادی وغم مردم؛ و...برای مردم آن زمان بسیارمهم بود. حتی تابستان‌های داغ کامیونی از قالبهای یخ برای مردم می آورد تا گرمای سوزان تیر ومرداد جگرشان را نسوزاند. هرچه بود شهید امتحانش را این دنیا پس داد.خدمات و زحماتش راکشید ومزدش شدبهشت برین. رضا؛ رضای خدا بودهدفش .وخدا راضی کرد رضایش را به بهترین پاداش یعنی شهادت. شهیدی که کوچکترها برسفره اش بزرگ شدند وبزرگترها؛طلاب؛از برکت حضورش رزق می‌گرفتند. گوارای وجودت.خادم آبادی🕊✨ روایتگر:هیبت الله برزگر 🆔@ShahidBarzegar65
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
داستان قشنگیه...😢 🎬گاهی وقتا یک معتاد کارتون خواب توکلی داره که خیلیامون نداریم ! 🎙️حجت الاسلام 🆔@ShahidBarzegar65
🍀صدقه به انسان صحیح و سالم: 🔅پاداش یک به ده دارد (شادی دل کودک،نشاندن امید،دادن هدیه) ➖➖➖➖➖➖➖➖➖ 🍀صدقه به فرد زمین گیر و افتاده: 🔅پاداش یک به هفتاد دارد (کمک به تهی داستان، خرید نان برای همسایه پیر) ➖➖➖➖➖➖➖➖➖ 🍀صدقه به پدر و مادر: 🔅پاداش یک به هفتصد است (لبخند به روی آنان. شاد کردن دل آنها) ➖➖➖➖➖➖➖➖➖ 🍀صدقه برای اموات و مردگان: 🔅پاداش یک به هفتاد هزار دارد (به نیت آنان خیرات کنید درختی بکارید) ➖➖➖➖➖➖➖➖➖ 🍀صدقه به طالب علم: 🔅پاداش یک به صد هزار دارد (خریدن کفش مدرسه برای کودکی .ساخت مدرسه.) 🆔@ShahidBarzegar65
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥دوربین مخفی🧐 میخاد مادرشو بزور ببره خانه سالمندان 💎واکنش جالب مردم ‌‌‌‎‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‎‌‌‎‌‌‌‎‎‎‌‌‎‌‎‌‎‌ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌🆔@ShahidBarzegar65
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
گاهی ضرب المثلهای نادرستی رو در ادبیات ما جا میدن مثل بشکنه این دست که نمک نداره اشتباهه...👋 خدا میگه خوبی کن بخاطراینکه حال دلت خوب بشه...نه دیگران تغییرکنند. حالا خوبی کردی...جوابتو ندادن.. چرا باید خودتو نفرین کنی⁉️🙃 🆔@ShahidBarzegar65
پارت ۶۰ شهید محمد علی برزگر.mp3
3.9M
پارت 60از مجموعه خاطرات شهید محمد علی برزگر داستان /گرامافون
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🛑از معجزات قرآن کریم.... 🌹ثواب نشرتقدیم به آستان مقدس امام کاظم و اهل بیت ایشان وبه نیت ظهورحضرت ولیعصر« سلام الله وصلواته علیه وعلی آبائه به عدد علمه » 🆔@ShahidBarzegar65
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
👌خیلی لذت بردم . 👆 دلم نیومد تنها ببینم وکیف کنم ❤️شما هم حتما ببینید اگر آتش به زیر پوست داری نسوزی گر علی رادوست داری💚 🆔@ShahidBarzegar65
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
..دل شکستن تاوان دارد...✅ آخرت که بماند... دنیای طرف را هم خاکستر می‌کند مراقب دلهای همدیگر باشیم. همه ما رفتنی هستیم. 🆔@ShahidBarzegar65
...شیطان وپیرزن.. زن فقیری با یه برنامه رادیویی تماس گرفت و از خدا درخواست کمک کرد ... مرد بی ایمانی که داشت به این برنامه گوش میداد ، تصمیم گرفت سر به سر این زن فقیر بذاره! اون آدرس زن رو پیدا کرد و به منشیش گفت که مقدار زیادی خوراکی بخره و برای زن ببره و بهش گفت : " وقتی زن ازت پرسید که کی این غذاها رو فرستاده ، بگو کار شیطانه ! “ وقتی منشی به خونه زن رسید ، اون خیلی خوشحال شد! خدا رو شکر کرد و غذاهارو گرفت ! منشی پرسید : " نمیخوای بدونی کی این غذا هارو فرستاده؟! " زن جواب داد : ” نه مهم نیست ! “ چون وقتی خدا امر کنه ، حتی شیطان هم فرمان میبره! خدا هیچ وقت ما رو فراموش نمیکنه! پس ما هم فراموشش نکنیم! 🆔@ShahidBarzegar65
برای اولین بار که به مشهد رفته بودیم هر دو ما تصمیم گرفتیم حلقه های ازدواجمان را به آستان مقدس امام رضا (ع) هدیه کنیم تا ضامن خوشبختی ما در زندگی گردند و الحق که خود امام رضا ضامن زندگی ما شده بودند و هیچوقت از زندگی با رضا با تمام فراز و فرودهایی که داشت ناراضی نبودم... 🆔@ShahidBarzegar65
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🧡✨آرزو میکنم خدا ☕️✨یه خوشحالی بهمون بده 🧡✨که نگران پایانش نباشیم 🧡✨هــمــیــن لــحـظــه ☕️✨از خـــدا مــیـخــواهــم 🧡✨غبار خستگی کار و تلاش ☕️✨با لبخند مهربان عزیزانتون 🧡✨پــــــاک بــــشــــه 🧡✨و صدای خنده ها تون ☕️✨زیر سقف خونه هاتون 🧡✨دائــــمـــی بــــاشـــه 🧡✨زندگیتــــون ☕️✨سرشار از ایمان و امید 🆔@ShahidBarzegar65
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
❤️اگه فرمانده هنوز یارمیخای⁉️ 🌺اللهم عجل لولیک الفرج... سپاس از حضور وفعالیت ونشر شماخوبان همیشه همراه.. اجرتون باشهدا.. التماس دعا. ضمن خیرمقدم به اعضای جدید پستها هر ۲۴ساعت یکبار بارگزاری می‌شود. 🆔@ShahidBarzegar65
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
قرار روزانه... به نیت نزول رحمت الهی هدیه به اهلبیت (ع) تعجیل درفرج امام زمان (عج) وامام وشهدا مخصوصا شهیدبرزگر... ۳صلوات محبت کنید... ذکرِ تعجیلِ فرج؛ رمزِ نجاتِ بشر است ما بر آنیم که این ذکر جهانی گردد... پنجشنبه آمد 👌پویشی ها صلوات هفتگی فراموش نشه 🆔@ShahidBarzegar65
کِرم چوپانی عادت داشت در یک مکان معین زیر یک درخت بنشیند و گله گوسفندان را برای چرا در اطراف آنجا نگه دارد. زیر درخت سه قطعه سنگ بود که چوپان همیشه با استفاده از آن‌ها آتش درست می‌کرد و برای خود چای آماده می‌کرد. هر بار که او آتشی میان سنگ‌ها می‌افروخت متوجه می‌شد که یکی از سنگ‌ها مادامی که آتش روشن است، سرد است اما دلیل آن را نمی‌دانست. چند بار سعی کرد با عوض کردن جای سنگ‌ها چیزی دست‌گیرش شود اما همچنان در هر جایی که سنگ را قرار می‌داد، سرد بود تا اینکه یک روز وسوسه شد تا از راز این سنگ آگاه شود. تیشه‌ای با خود برد و سنگ را به دو نیم کرد. آه از نهادش بر آمد. میان سنگ موجودی بسیار ریز مانند کرم زندگی می‌کرد. رو به آسمان کرد و خداوند را در حالی که اشک صورتش را پوشانده بود، شکر کرد و گفت: خدایا،‌ ای مهربان، تو که برای کِرمی این چنین می‌اندیشی و به فکر آرامش او هستی، پس ببین برای من چه کرده‌ای و من هیچگاه سنگ وجودم را نشکستم تا مهر تو را به خود ببینم. 🆔@ShahidBarzegar65
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
کشف پیکر مطهر شهید🌷 در عمق زمین ۱۶ بهمن ۱۴۰۲ جزیره مجنون ،عملیات خیبر 🆔@ShahidBarzegar65