14.83M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
# رهاکن خودتو از مَنّیَت ها..👆
🌐ﺑﯿﻮﮔﺮﺍﻓﯽ ﺷﯿﻄﺎﻥ حتماً بخونید :
♦️ﺍﺳﻢ :
ﺍﺑﻠﯿﺲ ﻟﻌﻨة ﺍﻟﻠﻪ ﻋﻠﯿﻪ
✨ﺳﮑﻮﻧﺖ ﻓﻌﻠﯽ ﺍﺵ :
ﻗﻠﻮﺏ ﻏﺎﻓﻠﯿﻦ
♦️ﺳﮑﻮﻧﺖ ﺍﺻﻠﯽ ﺍﺵ :
ﺟﻬﻨﻢ ( ﺩﻭﺯﺥ )
✨ﺩﺭﺟﻪ ﺍﺵ :
ﺭﺟﯿﻢ ﺭﺍﻧﺪﻩ ﺷﺪﻩ
♦️ﺩﻭﺳﺘﺎﻧﺶ :
ﻣﻨﺎﻓﻘﯿﻦ
✨ﺩﺷﻤﻨﺎﻧﺶ :
ﻣﺴﻠﻤﯿﻦ
♦️ﻃﻌﺎﻣﺶ :
ﻃﻌﺎﻡ ﮐﻪ ﺩﺭ ﺷﺮﻭﻉ ﺑﺴﻢ ﺍﻟﻠﻪ ﮔﻔﺘﻪ ﻧﺸﻮﺩ
✨ﺁﺭﺯﻭﯾﺶ :
ﮐﻔﺮ ﺗﻤﺎﻡ ﻣﺮﺩﻡ
♦️ﺍﺷﻌﺎﺭ ﻋﻤﻠﺶ :
ﻧﻔﺎﻕ ﺍﻧﺪﺍﺧﺘﻦ ﺑﯿﻦ ﻣﺴﻠﻤﯿﻦ
✨ﺍﺫﯾﺖ ﮐﻨﻨﺪﻩ ﺍﺵ :
ﺍﺳﺘﻐﻔﺎﺭ ﺧﻮﺍﺳﺘﻦ ( ﺗﻮﺑﻪ ﮐﺮﺩﻥ )
♦️ﻭﻋﺪﻩ ﺍﺵ :
#ﻓﻘﺮ
✨ﺍﻭﺍﻣﺮﺵ :
ﺍﻣﺮ ﺑﻪ گناه
♦️ﺧﺪﻣﺎﺗﺶ :
ﺯﯾﻨﺖ ﺩﺍﺩﻥ ﺍﻋﻤﺎﻝ ﺑﺪ
✨ﻣنبع ﺭﺯﻗﺶ :
ﻣﺎﻝ ﺣﺮﺍﻡ
♦️ﻣﺪﺕ ﺧﺪﻣﺖ :
ﺍﻟﯽ ﺭﻭﺯ ﻗﯿﺎﻣﺖ
✨ﻫﻤﮑﺎﺭﺍﻧﺶ :
ﺷﯿﻄﺎﻥ ﻫﺎﯼ ﺍﻧﺴﯽ ﻭ ﺟﻨﯽ
♦️ﺁﻧﭽﻪ ﺑﻪ ﮔﺮﯾﻪ ﺍﺵ ﻣﯿﺎﻭﺭﺩ :
ﺳﺠﺪﻩ ﻣؤﻣﻦ ﺑﻪ ﺍﻟﻠﻪ ﻣﺘﻌﺎﻝ
✨ﮐﺴﯽ ﺭﺍ ﮐﻪ ﺑﺪ ﻣﯿﺒﯿﻨﺪ :
ﺫﮐﺮ ﮐﻨﻨﺪﮔﺎﻥ
♦️ﺍﺯ ﮐﺴﯽ ﮐﻪ ﻣﯿﺘﺮﺳﺪ :
ﻣؤﻣﻦ ﻭ ﭘﺮﻫﯿﺰﮔﺎﺭ
✨ﺍﺯ ﺁﻭﺍﺯی که ﻓﺮﺍﺭ ﻣﯿﮑﻨﺪ :اذان
✨زمان اسارت: ۳۰روز ماه رمضان
@ShahidBarzegar65
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
۵ ماه است که در غزه رمضان است... پنج ماه است مسلمین غزه با صدای بمباران برای سحر بیدار میشوند و با گرد و خاک ویرانیها افطار میکنند 💔
🆔@ShahidBarzegar65
6.18M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
سال داره تموم میشه …..
اما...
بهترینها در سختیها مشخص شدند
پدر؛مادر؛خواهر؛برادر؛همسر ؛دوست و...
کدامیک یا همه؟؟؟؟
🆔@ShahidBarzegar65
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔔مژده....
هر وقت هر جا ناامید شدی بدون که کارت می خواد درست بشه
🆔@ShahidBarzegar65
شهیده ای که مظلومانه شهید و به خاک سپرده شده🌹
تا روز آخر فرا رسید، آخرین بامداد و آخرین طلوعی که شهناز را تمام قد به نظاره نشست، آن روز از صبح با حالتی خاص تر از هر وقت سیب سرخی به دست گرفت و گفت این آخرین میوه ای است که در این دنیا می خورم و همه به شوخی گرفتند اما ندانستنند که او جدی تر از هر زمان و با خبر از هر کس به شهادتش است.🌹
مراسم تشییع وی، در زیر آتش توپ های دشمن و در نهایت مظلومیت برگزار گردید. او را با همان لباسی که به شهادت رسیده بود، به خاک سپردند.
#شهیده شهناز محمدی زاده
#طلبه_امدادگر
🆔@ShahidBarzegar65
6.24M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
این دعای ناب تقدیم به شماخوبان
🆔@ShahidBarzegar65
6.35M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#اللهمعجللولیکالفرج
ازهمراهی ونشرکانال ازهمه شما خوبان سپاسگذاریم.
التماس دعا
جواب سوال خیلیهاتون هست که تقریبا هر روز زیاد می پرسین👇
👌کپی ازپُستها باذکر صلوات گوارای وجود.
فقط یک خواهش:
هر ازگاهی (نَه هر روز)خاطرات شهید روهمراه با آیدی بگذارید تا شهیدبرزگر معرفی بشه...
خیلیها واقعا مشتاق هستندوبازحمت کانال شهیدبرزگر رو پیداکردند.
درثواب نشر سهیم باشید.
ونکته دوم اینکه👇
الحمدالله..اینقدرنتیجه گیری از نذرسیبهاتون قشنگه که خیلیها شبیه معجزه است.
نذرتون وحاجتتون مقبول درگاه حق...
🆔@ShahidBarzegar65
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
قرار روزانه...
به نیت نزول رحمت الهی
هدیه به اهلبیت (ع)
تعجیل درفرج امام زمان (عج)
وامام وشهدا مخصوصا شهیدبرزگر... ۳صلوات محبت کنید...
ذکرِ تعجیلِ فرج؛ رمزِ نجاتِ بشر است
ما بر آنیم که این ذکر جهانی گردد...
🆔@ShahidBarzegar65
داستان ..مرد ثروتمند
در شبی سرد و بارانی ....!
باران به شدت می بارید و مردم باچترهایی روی خود از هرسوی خیابان در حال رفتن به خانه های خود بودند ...
وبعضی که چتر نداشتند از کناره های پیاده رو زیر دیوارها می رفتند تا خیس نشوند ...
در این هوای سرد و بارانی مردی مانند بت آنجا ایستاده بود بدون چتر و سرپناه ...
با لباسهایی کثیف و حتی تکان هم نمی خورد ....تا جایی که بعضی از مردم او را مجسمه تصور می کردند ، و بعضی هم اورا دیوانه می پنداشتند ...
شخصی به او نزدیک شد و با تمسخر از او پرسید : لباس قشنگتر ازین نداری ؟
سپس دستش را در جیبش فرو برد و کیف پولش را در آورد و با تکبر به او گفت : پولی چیزی نمی خواهی ؟
مرد به آرامی گفت : فقط می خواهم از جلوی چشمانم دور شوی...
مرد سوال کننده رفت ، و او همچنان آنجا بود سپس زیر باران نشست ، و باز بی حرکت آنجا ماند ، بعد از مدتی به طرف هتلی که در همان خیابان بود رفت .
مهماندار هتل روبرویش آمد و به او گفت : تو نمی توانی اینجا بنشینی ، گداها حق ندارند به اینجا بیایند .
مرد به او نگاه خشمگینانه ای انداخت و از جیبش کلید اتاقی که از همان هتل رزرو کرده بود را درآورد که شماره 1b روی آن نوشته شده بود ، رقم 1 بزرگترین و بهترین شماره دریک هتل محسوب میشود و متعلق به اتاقی است که رو به دریا باز می شود ، سپس به مهماندار هتل گفت : بعد از نیم ساعت آماده می شوم ماشین را آماده کنید..
مردمهماندار مانند اینکه صاعقه ای برسرش فرود آمده باشد وحشت کرد و گفت : روبروی من چه کسی قرار دارد ؟.....
مرد به اتاق رفت و لباسهای فاخری را پوشید و شیک و کراوات زده وباکفشهایی که از تمیزی برق می زد بیرون آمد !
مهماندار هتل که از حیرت دهنش باز مانده بود جلو آمد و گفت ماشین آماده است ...
مرد وقتی سوار ماشین می شد از او پرسید : ماهیانه چقدر دریافت می کنی ؟
مهماندار گفت :فلان قدر قربان !
مرد گفت : برایت کافیست ؟
مهماندار گفت : نه زیاد ..
مرد گفت : آیا بیشتر ازین می خواهی ؟!
مهماندار گفت : کسی هست که نخواهد قربان؟
مرد پرسید : مگر کسی که پول بخواهد ممنوع نیست که اینجا بیاید ؟
مهماندار سرش را پایین انداخت و گفت : بله قربان.
مرد گفت : وای بر شما که مردم را بر حسب دارائیهایشان درجه بندی می کنید ..پاکی و بی آلایشی مخصوص خداوندیست که در دولباس دو چهره از تو به من نشان داد ..در سرما خواستم احساس فقرا را درک کنم ، برای همین با لباس زیر باران رفتم مانند بی خانمان ها ، تا احساس فقرا را در برخورد مردم با آنان درک کنم...
اما شما خاک بر سرتان ..
که اگر کسی مال نداشته باشد نزد شما احترامی ندارد ...
انگار فقیر لکه ننگیست بر دنیایتان ، اگر به او کمک نمی کنید ، لااقل تحقیرش نکنید و با خوشرویی کلمه ای زیبا به او بگویید که آن نیز صدقه است ..
🆔@ShahidBarzegar65
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📽این کلیپ قدرنامه ایست ازهمسر شهید #سجاد_طاهرنیا از شهدای مدافع حرم که زمستان امسال پس از تحمل شش سال رنج بیماری آسمانی شد
فاطمه رقیۀ ۱۲ ساله و محمدحسین ۸ ساله دوباره یتیم شدند❤️🔥
▪️ایشان دو سال بعد از شهادت همسرش بیمار میشه و شش سال با این بیماری می جنگه اما خدا تقدیرش رو برای رفتن امضا میکنه و اونم آسمانی میشه و مهمون سجاد میشه🥺💔
─━━━⊱❅✿•❅•✿❅⊰━━━─
🆔@ShahidBarzegar65
۴ماهی میشدکه همسرم در کمابه سر می برد.
به پیشنهادیکی ازدوستان نذرسیب نمودم
چله زیارت عاشورا تمام شد.
تقریبا پزشکان از احیا دوباره اش ناامید شدند .
اما این بار چله دعای عهد گرفتم
یک ماه وچندروز بعد به طرز معجزه آسایی همسرم به هوش آمد.
به محض بهوش آمدن..مرا صدازد
باشوق به دیدارش رفتم
اومیگفت:
چهل روز زیارت عاشورا خواندی؛چهل روز هم دعای عهد.
گفتم ازکجا فهمیدی؟
گفت:هروقت زیارت عاشورا ودعای عهد میخواندی؛یک آقایی کنارم می نشست وبعداززیارت ودعایت دست بلندمیکردومیگفت:
خدایا:
به آبروی امام حسین ع وامام زمان عج اورا بر خانواده اش ببخش.
گریه کردم..سریع گوشیمو آوردم و عکس پروفایل کانال شهید برزگر را نشان دادم.. گفت:آره...خودش بود..
تو ازکجامیشناسیش؟
خودش بوددقیقا باهمین شکل ولباس..
اونجا فهمیدم..دعای شهید درحق زندگیم اجابت شده.
من نذرسیبم را دربیمارستان ادا کردم.
درضمن چون من وهمسرم باسختی بسیار بهم رسیده بودیم. تصمیم گرفتم دوباره روسری سَر کنم فقط بخاطر تشکر از شهیدبرزگر.
چندشب بعد دوباره همسرم خواب دیده بود که شهیدگفته:این بهترین هدیه ای بود که ازهمسرشما دریافت کردم.
بدانید
سعادتمندی تمام دوستانم دردنیاو آخرت آرزوی قلبی من است.
خداروشکر این هفته هم چندتا ازدواج؛آزادی زندانی؛ بارداری و...ازنذرسیب داشتیم
الحمدالله
🆔@ShahidBarzegar65