💢شهیدی که حضرتزهرا سلام الله علیها به عروسی اش آمد...
✍ آقا مصطفی وقتی می خواست برای عروسی اش کارتِ دعوت بنویسه، برای اهل بیت علیه السلام هم کارت فرستاد.
یه کارتِ دعوت نوشت برای امام رضا علیه السلام مشهد
یه کارت برای #امام_زمان عجل الله مسجد جمکران
یه کارت هم به نیتِ دعوت کردنِ حضرت زهرا سلام الله علیها نوشت و انداخت توی ضریحِ حضرت معصومه سلام الله علیها
قبل از عروسی حضرت زهراسلام الله علیها اومدند به خواب مصطفی و بهش فرمودند: « چرا دعوت شما را رد کنیم؟ چرا به عروسی شما نیاییم؟ کی بهتر از شما؟ ببین همه آمدیم. شما عزیز ما هستی. »
شهید مصطفی ردانیپور🌷
🌄 از خيمه آمدم بيرون تا طلوع عرفات را ببينم. به خيابان اصلي رسيدم. خانمی روي صندلی نشسته بود.
سلام كردم و گفتم: اينجا نشستي؟ هوا خيلي گرمه. گرما زده ميشي!!؟
چشمانش پر اشك شد و گفت سر راه نشستم. اخه هر كي بخواد بياد عرفات از اينجا رد ميشه. نشستم سر راه آقا!
سر راهِ تو؛
نشسته! آقا!
و من از همه بي معرفت ترم.
رفتم وضو گرفتم و بعد از مدتی دوباره نشسته بود. و باز هم گريه ميكرد.
گفتم اجازه میدهید عكسی بگيرم؟
گفت: فقط صورتم نيفته.
باز هم گريه ميكرد.
نميدانم تا كي آنجا بود!
نميدانم مسافرش را پيدا كرد يا نه؟
فقط ميدانم عاشق بود.
نه گرما حس ميكرد و نه خسته ميشد.
السلام عليك يا صاحب الزمان.❤️🌸
⭕️ گروه خادمان
خیمه ولایت
❇️❇️❇️❇️
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
این دعاتقدیم شماخوبان همیشه همراه...
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
راه نفس نمانده بیا ای گل امید
آقا بیا و رنج و بلا را تو دور کن
💚اللهم عجل لولیک الفرج✨˼
💌ازحضور وفعالیت شما خوبان همیشه همراه بی نهایت متشکریم.
🕊دوستان جدید:ضمن خیرمقدم
👌پُستها هر ۲۴ساعت یکبار بارگزاری میشود.
هدیه به امام زمان وشهدا صلوات
التماس دعا....
🆔@ShahidBarzegar65
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
قرار روزانه...
💫اللهم عجل لولیک الفرج.
هدیه به اهلبیت (ع)
سلامتی وتعجیل درفرج امام زمان (عج)
امام وشهدا؛شهیدبرزگر..
۸صلوات محبت کنید...
رفقا:حتما دعای فرج امام زمان عج
(الهی عظم البلاء و...) روهم شده یکبار در روز بخونید.
ذکرِ تعجیلِ فرج؛ رمزِ نجاتِ بشر است
ما بر آنیم که این ذکر جهانی گردد...
👌رفقا پویش چله زیارت عاشورا شروع شده؛به نیت گره گشایی درامور
🆔@ShahidBarzegar65
#داستان...
اصطلاح جنگ زرگری ازکجا آمده؟!
در زمان گذشته قیمت دقیق طلا مشخص نبود، در نتیجه هر زرگری قیمتی را بر روی جنس خود می گذاشت. معمولا دو یا چند زرگر با یکدیگر توافق ناجوانمردانه ای می کردند، تا مشتری های بیچاره را تا حد ممکن سر کیسه کنند، به این رفتار "جنگ زرگری "گفته می شد.
وقتی مشتری از همه جا بی خبر، به دکان زرگری می رسید، زرگر قیمت متاع خود را چند برابر مقدار واقعی می گفت و از طرفی در حین گفتگو به زرگری دیگر که با او از قبل توافق کرده بود، پیغام می رساند، زرگر دوم به بهانه ای خودش را به دکان زرگر اول می رساند و با صدای بلند و قیافه حق به جانب داد می زد :"ای نابکار، مگر تو مسلمان نیستی! دین و ایمان نداری! این چه قیمتی است که می گویی؟ "زرگر اولی هم در جواب با پرخاش می گفت :"ای دغل باز، من تو را خوب می شناسم، می خواهی جنس کم عیارت را آب کنی."زرگر دوم با عصبانیت بیشتر می گفت :"جنس من کم عیار است!؟! بیا سنگ محک بزنیم ببینم چقدر عیارش بالاست".... باری مشتری بیچاره در انتها خام زرگر دوم می شد و به دکان او می رفت و جنسی را چند برابر قیمت واقعی می خرید و در ضمن گمان می کرد، سود کرده است. در انتها دو زرگر سود بدست آمده را با یکدیگر تقسیم می کردند.
اصطلاح" جنگ زرگری "کنایه از جنگی غیر واقعی است، که دو طرف دعوا فقط برای فریفتن دیگران وانمود می کنند، با هم دشمن هستند، ولی در واقع با هم رفیق و همراه هستند.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔹خاطره شنیده نشده از شهید مصطفی چمران: من از آمریکا آمدم که در راه فلسطین شهید بشم.
#خاطراتشهدا📚
🍃عنایت امام زمان(عجل الله)💚
از همان سن کودکی و نوجوانی علاقه خاصی به امام زمان(عج) داشت.
می گفت: من دوست دارم امام زمانم (عجل الله ) از من راضی باشد.🥺
نماز امام زمان(عجل الله) را همیشه می خواند.
صورت امیر را زنبور نیش زده بود. به حالت بدی متورم شده بود، اما اصرار داشت در مراسم تشییع شهید نوژه شرکت کند. وقتی از مراسم برگشت دیدم جای نیش زنبور خوب شده است.
ازش پرسیدم چه شده:
گفت: وقتی تابوت شهید نوژه تشییع می شد مردی نورانی را دیدم که سوار بر اسب در میان جمعیت بود. آن آقا شمشیری بر کمرش بود و روی شمشیرش نوشته بود: یا مهدی-عج، یکباره امام به سراغم آمدند و پرسیدند: «صورتت چرا ورم کرده؟» بعد آقا دستی به صورتم کشید و گفت خوب می شود. باورش برای خیلی ها سخت بود. اما نشانه ای که نشان از بهبودی امیر بود مرا به تعجب وا داشت. من حرف امیر را باور کردم. من که پدرش بودم از او گناهی ندیدم. بارها[او را] در حال خواندن نماز امام زمان(عجل الله) دیده بودم❤️.
برای کسی از این ماجرا چیزی نگفتم چون باورش سخت بود.
شهید امیر امیرگان در سال 1366 به شهادت رسید. همه بدنش سوخته بود. ولی تعجب کردم. فقط گونه سمت راست صورت امیر همان جایی که آقا دست کشیده اند سالم مانده بود؛ حالا مطمئن شدم که فرزند پاک و مؤمن من در نوجوانی به خدمت امام-زمان-عجلالله مشرف شده است.☘
#شهید_امیر_امیرگان 🌷
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
شیطان شصت سال از ما میوه گرفته خبردار نشدیم...
🎤مرحوم استاد فاطمی نیا(ره)
🌹
🌹
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
اخلاق مناظره انتخاباتی را از شهید بهشتی یاد بگیریم،
وقتی که رقیبش آیه قرآن را اشتباه خواند و شهید بهشتی....
#مردان_نیک_هرگز_نمیمیرند.
هفته قوه قضائیه گرامی باد.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
⭕️#استوری | شهید رئیسی: آقای جلیلی دوست قدیمی ماست
✅ @Jalili_saeed
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
آقا جان یا امام زمان
ولادت با سعادت پدربزرگ نازنینتون
حضرت امام هـادی علیـه السـلام رو
به محضر شما تبریک و تهنیت عرض میکنیم
مـا منتـظـران رو در ایـن شـب عـزیـز و فـرخنـده
از دعای قنوت سراسر نور خودتون
بی نصیب نگذارید
دورتون بگردیم آرامِ جان ❤️
برای سربلندی وطن دعا بفرمایید.
عیدتون بابرکت....
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#تقدیم به نوجوانهای کانال...
نقل است دهخدا مادری داشت بسیار عصبی و پرخاشگر؛ طوری که دهخدا بخاطر مادرش ازدواج نکرده بود و پیرپسر مجردی بود در کنار مادرش زندگی میکرد.
نصف شبی مادرش او را از خواب شیرین بیدار کرد و آب خواست. دهخدا رفت و لیوانی آب آورد مادرش لیوان را بر سر دهخدا کوبید و گفت آب گرم بود. سر دهخدا شکست و خونی شد. به گوشهای از اتاق رفت و زار زار گریست.
گفت: «خدایا من چه گناهی کردهام بخاطر مادرم بر نفسم پشت پا زدهام. من خود، خود را مقطوعالنسل کردم، این هم مزد من که مادرم به من داد. خدایا صبرم را تمام نکن و شکیباییام را از من نگیر.»
گریست و خوابید شب در عالم رؤیا دید نوری سبز از سر او وارد شد و در کل بدن او پیچید و روشنش ساخت. صدایی به او گفت: «برخیز در پاداش تحمل مادرت ما به تو علم دادیم.»
از فردای آن روز دهخدا شاهکار تاریخ ادبیات ایران را که جامعترین لغتنامه و امثال و حکم بود را گردآوری کرد و نامش برای همیشه بدون نسل، در تاریخ جاودانه شد.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
آیت الله قرائتی😁😂
انتساب الکی.....؟؟؟؟؟
خدایی خیلی شیرین حرف میزنه....
جالبه بعداز سالها با به روزشدن مسائل روش تعلیمش خسته کننده وتکراری نشد...
چون همیشه حرف حق میگه....
ازجهت سلامتیشان صلوات✨
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📣 تنها چند روز مانده به عید بزرگ غدیر، این پست رو تا میتونی منتشر کن.
#شمارش معکوس شروع شد/۱/۲/۳/..
راستی ما پویش پرچم داریم...
اگر مایل هستین به توان و سلیقه خودتون پرچمی بانام مقدس امیرالمومنین ع تهیه کنید و منزلتون رو متبرک بنام آقاکنید تا نشونه شیعه بودنتون رو به دوست ودشمن اعلام کنید.
#نذر سیب🍎
سلام وقت شما بخیر خدا رو شکر میکنم که داداشی شهیدم رو به دوستان معرفی کردم تو این هفته دو بار خبر خوب شنیدم که دوتا بنده خدا توکما بودن و با معرفی داداشی شهیدم(شهیدبرزگر)
خدا رو شکر از کما بیرون اومدن یکی از بیماران خانمی بود که بعد از کما نمیتونست حرف بزنه و شکرخدا حرف زد....
#الحمدالله ...
و به لطف خدا ودعای شهید هردوبیمار درکما به آغوش خانواده برگشتند...
(شخصی که شهیدرو به دوستان معرفی کردند خودشون بیماری خاص داشتند سال گذشته شِفاگرفتند)
26.84M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#روانشناسی...
دلیل بسیاری از دردها تو خونه ایرانی ها . . .
کلمات بارمنفی یامثبت دارند
بهش گفتم راضیام شهیـد بشے
ولی الان نه؛ تو هنــوز جوونی!
تو جــواب بهم گفت:
لذتی که علی اکبر از شهــادت برد
حبیــب ابن مظاهر نبرد.
راوے: همسر شهید
#محمدحسین_محمدخانی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
👈گاهے وقتها ما گیر در خودمان است.
یه ڪسے آمد گفت: آقاے قرائتے من به راننده گفتم نگه دار #نماز بخوانم.
نگه نداشت نماز من قضا شد😞
گناه ڪردم؟
گفتم: بله☝️
گفت: من ڪه گفتم نگه دار.
گفتم: چطور گفتی⁉️
گفت: رفتم گفتم آقاے راننده یک جایے نگه دارید نماز بخوانم.
گفت: بنشین صدایت میزنم. ما نشستیم صدا نزد.
گفتم: اگر #چمدانت میافتاد چه میڪردید⁉️⁉️
میگفتے: آقاے راننده لطفاً نگه دارید چمدان من افتاد. نگه دار❗️ نگه دار❗️ چه... چمدانم افتاد.
گفتم: آن غیرتے ڪه براے چمدانت دارے براے نماز نداری.❗️❌
گیر در خودت است. شما براے چمدانت نعره ڪشیدے، براے نماز نعره نڪشیدی.❕❕❕
مقید نماز اول وقت باشیم
#تلنگر
#مسیر_صعود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
عیدتون بابرکت...
میلاد اقاجانمان امام هادی (ع) رو محضرامام عصرعج و شماخوبان تبریک عرض میکنم.
💚اللهم عجل لولیک الفرج✨˼
💌ازحضور وفعالیت شما خوبان همیشه همراه بی نهایت متشکریم.
🕊دوستان جدید:ضمن خیرمقدم
👌پُستها هر ۲۴ساعت یکبار بارگزاری میشود.
هدیه به امام زمان وشهدا صلوات
التماس دعا....
🆔@ShahidBarzegar65
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
قرار روزانه...
💫اللهم عجل لولیک الفرج.
هدیه به اهلبیت (ع)
سلامتی وتعجیل درفرج امام زمان (عج)
امام وشهدا؛شهیدبرزگر..
۸صلوات محبت کنید...
رفقا:حتما دعای فرج امام زمان عج
(الهی عظم البلاء و...) روهم شده یکبار در روز بخونید.
ذکرِ تعجیلِ فرج؛ رمزِ نجاتِ بشر است
ما بر آنیم که این ذکر جهانی گردد...
👌رفقا پویش چله زیارت عاشورا شروع شده؛به نیت گره گشایی درامور
🆔@ShahidBarzegar65
سرکلاس استاد از دانشجویان پرسید:
این روزها شهدای زیادی رو پیدا میکنن و میارن ایران...🌹
به نظرنتون کارخوبیه؟؟🤔
کیا موافقن؟؟؟ ✅
کیامخالف؟؟؟؟ ❌
اکثر دانشجویان مخالف بودن!!!❌
بعضی ها میگفتن: کارناپسندیه....نباید بیارن...
بعضی ها میگفتن: ولمون نمیکنن ...گیر دادن به چهار تا استخوووون... ملت دیوونن!!"
بعضی ها میگفتن: آدم یاد بدبختیاش میفته!!!
تا اینکه استاد درس رو شروع کرد ولی خبری از برگه های امتحان جلسه ی قبل نبود...📄
همه ی سراغ برگه ها رو می گرفتند.
ولی استاد جواب نمیداد...😐
یکی از دانشجویان با عصبانیت گفت:استاد برگه هامون رو چیکار کردی؟؟؟ شما مسئول برگه های ما بودی؟؟؟
استاد روی تخته ی کلاس نوشت: من مسئول برگه های شما هستم...
استاد گفت: من برگه هاتون رو گم کردم و نمیدونم کجا گذاشتم⁉️
همه ی دانشجویان شاکی شدن.
استاد گفت: چرا برگه هاتون رو میخواین؟⁉️
گفتند: چون واسشون زحمت کشیدیم
درس خوندیم📚📖🖊
هزینه دادیم 💵
زمان صرف کردیم...🕒
هر چی که دانشجویان میگفتند استاد روی تخته مینوشت...📝
استاد گفت: برگه های شما رو توی کلاس بغلی گم کردم هرکی میتونه بره پیداشون کنه؟
یکی از دانشجویان رفت و بعداز چند دقیقه با برگه ها برگشت ...📄
استاد برگه ها رو گرفت و تیکه تیکه کرد.
صدای دانشجویان بلند شد.
استاد گفت: الان دیگه برگه هاتون رو نمیخواین! چون تیکه تیکه شدن!
دانشجویان گفتن: استاد برگه ها رو میچسبونیم.
برگه ها رو به دانشجویان داد و گفت:شما از یک برگه کاغذ نتونستید بگذرید و چقدر تلاش کردید تا پیداشون کردید،
پس چطور توقع دارید مادری که بچه اش رو با دستای خودش بزرگ کرد و فرستاد جنگ؛ الان منتظره همین چهارتا استخونش نباشه!!؟؟
بچه اش رو میخواد، حتی اگه خاکستر شده باشه.😔
چند دقیقه همه جا سکوت حاکم شد!
و همه ازحرفی که زده بودن پشیمون شدن!!
تنها کسی که موافق بود ....
فرزند شهیدی بود که سالها منتظرپدرش بود.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
بچه یتیمی که نوکر امام رضا(ع) شد و خدا هم انتخابش کرد شد شهیدجمهور....