eitaa logo
کانال شهید محمدعلی برزگر
9.3هزار دنبال‌کننده
2.2هزار عکس
6.5هزار ویدیو
1 فایل
ارتباط و سفارش کتاب از قفس تا پرواز (زندگینامه شهید محمدعلی برزگر): @ShahidBarzgar ولادت:۵'۳'۱۳۴۵ شهادت ومفقودیت:۱۰'۶'۱۳۶۵ عملیات:کربلای۲ فرمانده:شهیدکاوه منطقه شهادت:حاج عمران عراق تبلیغات شما👇 @Mahya6470 لینک کانال https://eitaa.com/24375683/10791
مشاهده در ایتا
دانلود
قضاوت مولا... در زمان خلافت حضرت علی علیه السلام مردی از شهرهای کوهپایه به اتفاق غلام خود به زیارت کعبه رفته بودند. در این سفر از غلام خطایی صادر شد که مولای او وی را تنبیه کرد ، بعد از این مجازات غلام عاصی شد ، خود را ارباب و آقا خواند و صاحب خود را غلام خطاب کرد. وضع بدین منوال بود تا آنها وارد کوفه شدند ؛ در کوفه صاحب به غلام گفت : ای دشمن خدا و رسول ، بیا تا تو را به نزد امیرالمومنین ببرم. هر چه او درباره ما حکم کرد ما به آن رضایت دهیم. هر دو به حضور حضرت رسیدند ، صاحب ، سوگندهای موکد خورد که این مرد غلام من است، پدر من مرا به او سپرد تا مناسک حج به من تعلیم دهد. حالا او متمرد شده ، خود را آقا و صاحب من می داند. دیگری گفت : این سخن های بیهوده را می گوید که مرا صاحب شود، او غلام من است. حضرت فرمود: فعلا" به خانه خود بروید، فردا به نزد من بیایید. آنها رفتند و مردم ناظر به این دعوا ، به یکدیگر می گفتند حضرت چگونه از عهده انجام این داوری بر خواهد آمد ، چون تا به حال سابقه چنین دعوایی نداشتیم. حضرت ، قنبر را گفت: دو سوراخ در دیواری ایجاد کند که سر آدمی به راحتی در آن سوراخ داخل شود. چون صبح شد ، حضرت شمشیر به قنبر داد و گفت: هر گاه گفتم سر غلام را بزن ، مبادا که بزنی. چون طرفین دعوا به محضر آن حضرت رسیدند ، هر دو بر سر ادعای خود باقی بودند و صلح و آرامش بین آنها حاصل نشده بود. حضرت فرمود: برخیزید و سر خود را در آن سوراخ کنید. آنها چنین کردند. حضرت با صدای بلند فرمان به قنبر داد که : قنبر سر غلام را بزن. غلام چون این سخن شنید ، فوری سر خود از سوراخ بیرون کشید. حضرت فرمود: مگر تو مدعی نبودی که من غلام نبودم ، چرا سر خود بیرون کشیدی ؟ غلام به عرض رساند ، چون مرا بسیار کتک می زد. حضرت غلام را به صاحب سپرد و هر دو از دیوان خارج شدند
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 تماس شهید آیت الله آل هاشم با عکاس تبریزی که بهترین مدال مستند سازی را گرفته بود آقاسید عیدتون مبارک.... التماس دعا....
بعد ازشهادت دکتر بهشتی از امام پرسیدند: حالا دانشگاه ها و کارا چی میشن؟ امام فرمودند: - آ سیدعلی آقا هستن .. بعد عزل بنی صدر پرسیدند حالا اوضاع چی میشه؟ امام فرمودند: - آ سیدعلی آقا هستن .. بعد قضیه منتظری پرسیدند کی قراره رهبر بشه؟ امام فرمودند: - آ سیدعلی آقا هستن ..
پندار ما این است که ما مانده ایم و شهدا رفته اند. اماحقیقت آن است که زمان ما را با خود برده است و شهدا مانده اند. چه خوش ساعتی بودساعت شهادتشان ✨شهیدان، زمان را چه ماهرانه! به دست گرفتند. الهی الحقنی به الشهدا امین یارب العالمین شهید🕊🌹 برای ظهور منجی عالم... برای سر وسامان گرفتن این مردمی که با پروازت سوختند دعاکن....شهیدمظلوم
6.5M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
👌بعشق مولا...توفیق شیعه شدن ما... همه باهم اشهد ان علی ولی الله . امير المومنين عليه السلام فرموده : تمام خير در سه چيز جمع شده است: ✨ نگاه ✨ سكوت ✨سخن هر نگاهى كه پندى در آن گرفته نشود، فراموشى است. هر سكوتى كه انديشه اى در آن نباشد، غفلت است. هر سخنى كه ذكرى در آن نباشد، بيهوده است. خوشا بحال كسى كه: نگاه او پند، سكوت او انديشه و سخن او ذكر باشد، بر گناهش گريسته و مردم از شرش در امان باشند.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
👌خاطره بامزه.... اینم حاصل زحمات معلم از زبان معلم 🤣🤣🤣🤣 معلم دانش آموز باید به درد هم بخورن. ولی اینجوریش دیگه نه....😂
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
بی علی در کوچه هــــــای تنگ دنیا گم شدیم بی خیــــال مــــــــاجرای پر شکوه خم شدیم هــــــرچه از او دور تر شد شــــــاهراه زندگی بیشتر غـــــــــرق فریب و قصه‌ی گندم شدیم جعبه‌ی ابزار دنیا چشم مــــــــــان را کور کرد بین دستان خــــــــــدانشناس هـا اهرم شدیم رنگ انسان مـــانده و انسانیـت بی رنگ و رو بس‌که در هر پیچ‌وخم همرنگ با مردم شدیم قصد مــــــــــا سکوی اول بود اما یک سوال؛ بین حیوان، جن، فرشته، رتبه‌ی چندم شدیم؟ درد ما و درد دنیـــــــا معضل بی صاحبیست بی علی در کوچه های تنگ دنیا گم شدیم
🔺باطن‌نگری و بلند اندیشی شهید علمدار بعد از شهادت سید، بنده خدایی به من می‌گفت: یک روز غروب، داشتم با موتور از خیابان رد می‌شدم، سید را در پیاده رو دیدم، باران هم می‌بارید. گفتم بروم سید را هم سوار کنم، بعد با خودم گفتم من با این شلوار لی و این وضعیت ریش و سبیل؟! دوباره گفتم: هر چه باداباد! ایستادم و گفتم: «سید! یا علی! می‌توانم برسانمت؟» سید گفت: «خوشحال می‌شوم!» در بین مسیر با خودم گفتم: «خدایا! وضعیت ظاهری من با سید شباهتی به هم ندارند.» به همین خاطر گفتم: «سید! ببخشید ما این‌طوری هستیم!» سید نگاهی کرد و گفت: «تو از من هم بهتری!🖐🏻 🌷🌹 ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ شهدای سید ....التماس دعا....
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
جلیلی...یار ولایی.انقلابی؛ آگاه؛مدیر؛مدبر؛کارآزموده؛خلّاق؛ مانع بزرگ دشمنان داخل وخارج؛مجرب وحلّال در مسائل غیرقابل پیش بینی..... ان شالله بحق دعای مولا..... بهترین تقدیر برای سرنوشت سیاسی کشورمون مُقَدّر بشه....