#داستان...بیهوشی
مرحوم آیت الله سید محمد هادی میلانی (ره) دچار بیماری معده شده بودند، پروفسور برلون را برای جراحی ایشان آوردند، جراح حاذق پس از یک عمل سه ساعته زمانی که آن مرجع تقلید در حال به هوش آمدن بودند، به مترجم دستور داد تمام کلماتی که ایشان در حین به هوش آمدن می گویند را برایش ترجمه کند.
مرحوم آیت الله میلانی در آن لحظات فرازهایی از دعای ابوحمزه ثمالی را قرائت می کردند، پس از این مساله پروفسور برلون گفت: شهادتین را به من بیاموزید، از این لحظه می خواهم مسلمان شوم و پیرو مکتب این روحانی باشم، وقتی دلیل این کار را پرسیدند، پروفسور برلون گفت:
تنها زمانی که انسان شاکله وجودی خود را بدون این که بتواند برای دیگران نقش بازی کند، نشان می دهد، در حالت به هوش آمدن بعد از عمل است و من دیدم این آقا، تمام وجودش محو خدا بود، در آن لحظه به یاد اسقف کلیسای کانتربری افتادم که چندی پیش در همین حالت و پس از عمل در کنارش ایستاده بودم، دیدم او ترانه های کوچه بازاری جوانان آن روزگار را زمزمه می کند، در آن لحظه بود که فهمیدم حقیقت، نزد کدام مکتب است و بعد از آن هم وصیت کرد وی را در شهری که مرحوم میلانی را در آن دفن کرده اند به خاک بسپارند و اینچنین شد که مزار این پروفسور مسیحی، مسلمان شده در خواجه ربیع، محل مراجعه مردم و افرادی است که حقیقت اسلام را باور کرده اند قرار دارد.
خاطرهای از حجتالاسلام جواد مروی
منبع:سایت حوزه
13.96M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
این روایت جگرسوز...
بارها وبارها...ارزش شنیدن دارد...
لطفا نشردهید...
نگذاریم...بهترین زنان عاشورایی در
لابه لای صفحات تاریخ فراموش شوند.
💭اینزمینمهریهحضرتزهراست
◽️توی منطقه عملیاتی رمضان محاصره شده بودیم، ۱۵ نفری میشدیم تشنگی فشار آورده بود همه بی حال و خسته خوابمون برد وقتی بیدار شدیم،
شهید فایده گفت: بچهها من خواب حضرت زهرا سلام الله علیها رو دیدم
◽️حضرت با دست خودشون به من آب دادند و قمقمهی شهیدی رو پر از آب کردند... سریع رفتم سراغ قمقمهی یکی از بچهها که شهید شده بود دست زدیم ، پر از آب خنک بود انگار همین الان توش یخ انداخته بودند.
◽️همهی بچهها از اون آب سیراب شدند
از اون آب شیرین و گوارا... از مهریهی حضرت زهرا سلام الله علیها...
🎙راوی: غلامعلی ابراهیمی
📚منبع: کتاب افلاکیان ، صفحه ۲۸۴
📸تصویر بالا تصویری واقعی از شهدای مظلوم و تشنهی عملیات رمضان است...🌹
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#خارمغیلان ازنزدیک دیدی⁉️
این خارها..درهرقدم کف پای برهنه حضرت رقیه (س)میرفت.😭🦋🦶
محال است این کلیپرا ببینی و اشک نریزی...
ثواب گریه هات خرج ظهورآقا....
بارها و بارها این خاطرات را بخوانیم
🌹 #شهید_حسین_لشگری
خاطره ای از ۱۸ سال اسارت سیدالاسراء، شهید سرلشگر خلبان حسین لشگری، اولین اسیر ایرانی در جنگ تحمیلی و آخرین اسیری که آزاد شد.
وقتی بازگشت از او پرسیدند: این همه سال انفرادی را چگونه گذراندی؟
و او گفت: برنامه ریزی کرده بودم و هرروز یکی از خاطرات گذشته ام را مرور می کردم.
سالها در سلول های انفرادی بود و با کسی ارتباط نداشت
#قرآن را کامل حفظ کرده بود،
زبان انگلیسی می دانست
و برای ۲۶ سال نماز قضا خوانده بود
🌹حسین می گفت:
از هیجده سال اسارتم ده سالی که تو انفرادی بودم سالها با یک "مارمولک" هم صحبت میشدم!
🌹بهترین عیدی که این ۱۸ سال اسارت گرفتم، یک نصفه لیوان آب یخ بود!
عید سال ۷۴ بود، سرباز عراقی نگهبان یک لیوان آب یخ می خورد می خواست باقی مانده آن را دور بریزد، نگاهش به من افتاد، دلش سوخت و آن را به من داد، من تا ساعت ها از این مسئله خوشحال بودم،
این را بگویم که من مدت ۱۲ سال ( نه ۱۲روز یا ۱۲ ماه)در حسرت دیدن یک برگ سبز و یک منظره بودم، حسرت ۵ دقیقه آفتاب را داشتم...
🕊شادی روح بلندش صلوات 🇮🇷
5.32M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
دختر شهید مدافع امنیت نادر بیرامی؛
«اصلاً رقیه نه، به خدا دختر خودت
یک شب میان کوچه بماند چه میکنی؟»
در بین ازدحام و شلوغی بترسد و
یک تن به او کمک نرساند چه میکنی؟
اصلاً خیال کن که کسی دختر تورا
در بین جمعیت بکشاند چه میکنی؟
یاکه خدانکرده کسی روی صورتش
سیلی محکمی بنشاند چه میکنی؟
یا فرض کن که دختر تو جای بازیاش
هرشب دعای مرگ بخواند چه میکنی؟
اصلاً کسی بیاید و با تازیانهاش
خاک از لباس او بتکاند چه میکنی؟
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 ویدئوی کمتر دیده شده از حضور شهید سلیمانی در خط مقدم مبارزه با داعش
☄ آتشزدن پیکر شهدای رزمندگان سوری توسط داعشیها
اشکتلخ، رزمندۀ مدافع حرم: وقتی وارد صحرای سوریه شدیم و از منطقۀ تدمر بهسمت بوکمال حرکت کردیم، عشیرههای بسیاری در آنجا به شکل چادرنشینی زندگی میکردند و از طریق دامداری اموراتشان را پشت سر میگذاشتند.
وقتی تسلط بر صحرا توسط نیروهای مقاومت ایجاد شد ما هر چه از اینها لبنیات برای نیروها تهیه میکردیم مشروط بر این بود که باید پول دریافت کنند. هر چه گذشت و این عشیرهها به ما نزدیکتر شدند اصرار میکردند که پول دریافت نمیکنند و دلیلشان این بود که وقتی داعش بر صحرا حاکم شد بر روی هر احکامی که میخواستند دست میگذاشتند بدون یک ریال دینار و تعرض زیادی به اموال آنها میکردند.
در محور منطقهای شارعور و صدالور که رزمندگان دفاع وطنی، محلی و نیروهای سوری داعشیها یک تهاجم به یکی از پایگاههای سوری داشت که پایگاه سقوط کرد و همه نیروها به شهادت رسیدند؛ جنایت داعشیها در این حمله به قدری شدید بود که بازگو کردن آن سخت است؛ داعشیها سر رزمندگان سوری، دفاع وطنی و دفاع محلی را بعد از شهادت میبریدند و با خود می بردند.
بر پیکر بعضی از شهدا مواد آتشزا میریختند و بدن آن را به آتش میکشیدند هدف آنهای ایجاد رعب و وحشت بود و در عین حال اوج شقاوت و سنگ دلی خودشان را نشان میدادند.
نذرسیب شهیدبرزگر🍎
سلام سحر بخیر باشه ممنون من ۵کیلو سیب گفتم امروز بردم گلزار شهدا پخش کردم
انشالله که ازم قبول کرده باشه🍎✅
بله ازش خواسته بودم یک ماشین خوب گیر پسرم بیاد پولشم جور نبود😔
ازش خواستم که قرعه کشی به نامم در بیاد جفتش باهم جور شد.😊
انشالله هرکی هرحاجتی داره براورده بشه همچنین شما دوست عزیز 😍
سومی هم ازش خواستم ولی همینجور که گفتید ۱۴ تاسیب به نیت ۱۴ معصوم انشالله که درست بشه..
منتظرباشین...😉
نذرسیب...🍎
شوهرم مریض بود قرص اعصاب میخورد اخلاق خوبی نداشت همیشه با استرس بودم هم من هم پسرم روزگار نداشتیم کانال شهید محمد علی برزگر رو پیدا کردم رفتم داخل گروه نذر سیب کرده بودن منم دلم درد اومد گفتم ای شهید عزیز من چله زیارت عاشورا رو گرفتم شروع کردم به نیت این شهید عزیز چله تموم شد دوباره چله دعای حدیث کساء شروع کردم الان سه روز از چله حدیث کساء تموم شد منم حاجتم رو گرفتم شوهرم قرص رو قطع کرد اخلاقشم بهتر شد خدارو هزار مرتبه شکر میکنم به همه دوستان اطلاع میدم کانال رو براشون میفرستم بهشون میگم شهید برزگر هیچ کسی رو نه نمیگه منم راه دوری هستم نزدیکی مزار شهید برزگر نیستم به نیتش سر مزار یکی از اقوام ما شهید هست میبرم پخش میکنم شهید عزیز ممنونتم انشالله حاجت همهی دوستان برآورده بشه
سلام...
من ۱۱ساله که از ازدواجم میگذره.
تقریبا از مادرشدن ناامیدبودم.
۲بار سقط ناموفق داشتم...
متاسفانه دربیمارستان براثر خطای پزشکی لوله سمت راستمرو بریدند و بعداز اون هرگز باردارنشدم...
۱ سال پیش ازطریق دوستان واردکانال شدم .
نذر سیب شهیدبرزگر کردم.
۱سال دعای عهد...نیت کردم.
پارسال شروع کردم...
امسال اول محرم مادرشدم.
نذرسیبم رو به یتیم همسایه دادم.
مثل مادرشهید...🍎
من این معجزه رو هیچوقت فراموش نمیکنم...
دعاکنید بچم سالم به دنیابیاد🙏
سلام.خداقوت...
دورت بگردم داداش شهیدم...
باورم نمیشه...
۸ماهه دنبال سارق ماشینیم
اصلا انگار آب شده بود رفته بود توی زمین
خداشاهده...
به محض چله عاشورای نذرسیب...
روز ۱۷ جواب گرفتم...
👆خب..اینم چندتا حاجت گیری
از ۳۲ تا نذرسیب این ماه تاحالا...