🗓 به مناسبت ۲۰ شهریور؛ سالروز شهادت دومین شهید محراب، آیت الله مدنی به دست منافقان
🔰 خاطرهای از شهید محراب آیت الله مدنی
🍃 خاطره اول
💬 شهید بزرگوار آیت الله مدنی فرمود: من در دو موضوع نسبت به خودم شک کردم. یکی این که به من می گویند: سید اسدالله! آیا واقعا من از اولاد پیامبر هستم؟ و دیگر این که آیا من لیاقت آن را دارم که در راه خدا شهید شوم یا نه؟ روزی به حرم حسین علیه السلام رفتم و در آن جا با ناله و زاری از امام خواستم که جوابم را بدهد. پس از مدتی، یک شب امام حسین علیه السلام را در خواب دیدم که بالای سرم آمد و دستی بر سرم کشید و این جمله را فرمود:
✨ «یا بنی انت مقتول» یعنی ای فرزندم کشته می شوی که جواب دو سؤال من در آن بود، امام فرمود: فرزندم! پس من سید هستم و دیگر به من بشارت داد که من شهید میشوم.
🍃 خاطره دوم
(قابل توجه بعضی از انسانها که تنها هستند، مانند پیرها و طلاب و دانشجویان و …)
🔹 شهید محراب، آیت الله مدنی، در زمان شاه تبعید شده بود”در کازرون مَمَسَّنی” به تبعیدگاه رفتیم و دیدیم یک عالم بزرگوار تنها در اتاقی نشسته است.
❓ گفتیم: حضرت آیت الله مدنی، ناراحت نیستید؟
♻️ گفت: نه! خوشحالم!
⁉️ گفتم: چرا؟!
♻️ گفت: چون در تبعید شاه هستم، هر
نفسی که میکشم به خدا نزدیکتر میشوم و شاه هر لحظه، یک قدم به جهنم نزدیک میشود؛ لذا لذت میبرم.
19.4M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
« داستان عمو نفتی »
یکی از مراجع میگفت:
ما یک گاریچی در محلهمان بود، که با گاریاش نفت میفروخت و به او عمونفتی میگفتند.
یک روز مرا دید و گفت حاج آقا سلام، ببخشید خانهتان را گازکشی کردهاید؟
گفتم: بله.
گفت: فهمیدم چون سلامهایتان تغییر کرده!
من تعجب کردم گفتم: یعنی چه؟
گفت: قبل از اینکه خانهاتان گازکشی شود، خوب مرا تحویل میگرفتید ، حالم را میپرسیدید، البته همهی اهل محل همین طور هستند.
هرکس خانهاش گازکشی میشود دیگر سلام علیک او تغییر میکند.
من فهمیدم سی سال، سلامم بوی نفت میداد. عوض اینکه بوی خدا بدهد.
فکر میکردم سی سال او را با اخلاق اسلامی تحویل گرفتهام.
ولی حال که خانه را گازکشی کردم ناخودآگاه فکر کردم نیازی نیست به او سلام کنم.
یادمان باشد ، سلاممان بوی نیاز ندهد
24.45M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#زنگ سلامتی...
هدیه به شیعیان امیرالمومنین ع
دیگر چای را با قند و شکر نخورید !
صحبتهای شنیدنی احمد بیطرفان رئیس اتحادیه قند و شکر از قم در مورد عوارض قند و شکر که برای سفید شدن آن ماده ای سرطان زا به نام بلانکیت به آن اضافه می کنند
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
امید هیچوقت اونقدر گم نمیشه
ک نشه دوباره پیداش کرد....💛🕊!
خدا از آن غمی که
بر قلبت سنگینی میکند آگاه است...!
يعلمُ الله الهم الذي أثقل قلبک
°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
حضرت مهدی‹عجل الله فرجه›:
✨به شيعيـان و دوستـانِ ما بگوييد که خـدا را
قسم دهند به حق عمهام حضرت زينب که فــرجِ مرا نزديک گـرداند.
اَللّهُمَّعَجِّللِوَلیِّکَالفَرَجَوَالْعافِیَةوَالنَّصْرَ
🇮🇷ازاینکه شهید و کانال رو به دوستان خودمعرفی میکنید بی نهایت متشکریم.
🕊دوستان جدید:ضمن خیرمقدم💐
👌پُستها هر ۲۴ساعت یکبار بارگزاری میشود
هدیه به امام زمان؛شهدا ؛اموات صلوات.
🆔@ShahidBarzegar65
5.43M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🖤آجرک الله یا صاحب الزمان
▪️از ما زمینیان
🖤 به شما آسمان سلام
▪️مولای دلشکسته
🖤امام زمان (عج) سلام
▪️این روزها هزار و
🖤دو چندان شکسته ای
▪️حالا کجا
🖤روضه بابا نشسته ای؟
#شهادت_امام_حسن_عسکری(ع) بر#امام_زمان (عج) و شما تسلیت باد.
التماس دعا
داستان ✨✨
در روزگاران قدیم، جوانی که در شهر به فساد معروف بود از دنیا رفت
عده ای از اطرافیانش او را غسل داده و کفن کردند
در شهر، پیرمرد ریش سفید و دنیا دیدهای بود که معمولا بر کسانیکه از دنیا می رفتند نماز می خواند
یک نفر به خدمت او رفت و گفت: "فلان جوان از دنیا رفته است و ما او را غسل داده و کفن کردهایم، حالا جنازه اش روی زمین مانده است و از شما میخواهیم بر او نماز بخوانید تا دفنش کنیم"
پیرمرد با گوشه چشم نگاهی به آن مرد کرد و پاسخ داد: "همان جوان یاغی را میگویید که 365 روز سال را مست بود عربده کشی می کرد و همیشه مزاحم مردم بود؟!"
مرد، خجالت زده سرش را پایین انداخت و آهسته گفت: "بله، حالا که هر چه بود مرده است"
پیر مرد بدون آنکه به آن مرد نگاه کند ادامه داد: "من با این همه سن و سال نمی آیم بر مرده ای لاابالی و بی سر و پا نماز بخوانم هیچ، فکرش را کرده ای مردم پشت سرم چه حرفهایی خواهند زد ؟ بهتر است بروی شخص دیگری را پیدا کنی که البته با این سابقه ای که دوست شما دارد بعید میدانم کسی خودش را بد نام کند و بر او نماز بخواند"
مرد دلشکسته از خانه آن پیرمرد بیرون آمد و در راه با خود میگفت: "چقدر این آدم ها دست به قضاوتشان خوب است آنچنان حکم صادر میکنند که انگار جای خدا نشسته اند"
مرد به نزد دوستانش برگشت و ماجرا را برای آنان تعریف کرد و گفت: "شاید به هر کس دیگری هم رو بزنیم همین حرف ها را بزند بهتر است تا شب نشده و جنازه روی زمین نمانده است خودمان بر او نماز بخوانیم و دفنش کنیم"
اطرافیان با این پیشنهاد موافقت کردند و خودشان بر مرده نماز خواندند و جنازه را دفن کردند.
همان شب پیرمرد، خواب آن جوان مرده را دید که با لباس سفید و تمیز در قصری زیبا و سر سبز زندگی میکرد
پیرمرد با تعجب از او پرسید: "تو با اینهمه گناه چطور به این مقام رسیدی؟! تو باید الان در آتش جهنم باشی نه در این قصر"
جوان پاسخ داد: "وقتی تو مرا از خود راندی و در میان آن همه جمعیت، کوچک و خارم کردی و از گناهان من گفتی، داشت شب می شد و نزدیک بود جنازه من روی زمین بماند، تو دل من و دوستانم را با حرفایت سوزاندی،
من از آن کردههایم پشیمان بودم، خداوند که دل سوخته ام را دید بر من مهربانی کرد و از گناهانم گذشت"
پیرمرد وقتی از خواب بیدار شد از رفتار خود بسیار شرمنده بود اما دیگر راه جبرانی نداشت با خود گفت: "تو که اینقدر ادعای بزرگی داری همان بهتر که بر هیچکس نماز نخوانی، تو با این همه سابقه ای که از آن حرف میزنی هنوز نفهمیده ای که خدا بر هر کس که بخواهد و مصلحت ببیند میبخشد و حساب خدا با بقیه جداست، تو به جای عیب جویی از دیگران برو و خویشتن را اصلاح کن
باذکرصلوات 🌺
28.93M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
بسیارشنیدنی..😢🌹🕊
مادران شهید هر کدوم یک معجزه انقلابند . انقلاب را صلابت مادران شهید نگه داشته است نه ....🌹
کپی مطلب با لینک شهید👇
🆔@ShahidBarzegar65
هدیه به روح مطهرشهداصلوات
🌼🍃🌸🍃
📨#خاطرات_شهدا
🌷شهید مدافعحرم حسن قاسمی دانا
🔷عملیات امام رضا علیهالسلام
شهید مصطفی صدرزاده نقل میکند: ارادت حسن به امام رضــا علیهالسلام دائمی بود. از نُه ساختمان سوریها، یکی دست داعـش افتاده بود و فرمانده سوریها میخواست عقبنشینی کند که نگذاشتم✋🏻
گفتیم: صبر کن ما پَسِش میگیریم☺️
شب جمعه بود؛ از ۲۰نفــــر نیروهای پشتیبان تکتیرانداز، نیروی داوطلــــب خواستیم؛ فقط شـشنفــــر آمدند. با من و حسن شدیم هشتنفر و رفتیم طرف ساختــــمان🏠
مکـــــث کــــردم...
حسن گفت: هشت نفریم ها!
پس اسم عملیات، عملیات امام رضاست. با نوای یا علیبنموسیالرضا وارد ساختمان شدیم💚
تکفیریها میپرسیدند:
مَــــن اَنتُــــم؟(شما کیستید؟)👺
حسن با دو نارنجک رفت طرفشان و فریاد زد: نحن شیعــــةُ عَلیّبناَبیطالب، نحن اَبناءُ فاطمــــةالزهرا، نحن اَبناءُ رسولالله💪
با شنیدن صدای گلوله ، فهمیدیم که حسن تیر خورده، چون اسلحهای نداشت؛ اما حسن با وجود اینکه زخمی بود، نارنجکها رو به طرف داعشیها پرتاب کرد و پس از مدتی صدای آه و نالهی تکفیریها بلند شد🔥👹
حســــن رو که مجــــروح شده بود، به عقب برگردوندیم و به بیمارستــــان حلب منتقل کردیم و حوالی ساعت ۱۰ قبل از ظهر جمعــــه، حسن قاسمی دانا در بیمارستان حلــــب پرواز کرد و به آرزویش رسید🕊
بعد از شهادت حســــن، یکی از اقوام خوابش را دیده بود. گفته بود: حســــن! تو که مثل ما بودی، چه شد که شهیــــد شدی؟🤔
حسن گفته بود: به خاطر این که شبهای جمعــــه زیارتِ حرمِ امام رضــــا رفتنم قطع نشــــد
11.72M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔴 امام حسن عسکری سلام الله علیه؛ پناهگاهِ عالمیان
هرخواسته ای داری بگو...آقا به فریادت میرسه.
اللهم عجل لولیک الفرج