#داستان واقعی پهلوانی بنام
حاج علی اصغر(غلامرضا)..شنیدنیه😊
شهیدمحمدعلی برزگر در روستایی بنام رستمآباد(توابع شهرفاروج-قوچان) متولدشد.
این روستا بخاطرداشتن کشتی گیران بسیار وحاذقی چون حاج محمدآقا(عموی شهیدبرزگر)-اوستاحسن ابهری-غلامرضا خدمتگزار معروف به علی اصغرپهلوان ؛ وشهیدمحمدعلی برزگر و.. رستم آباد نام گرفت.
نام آورترین کشتی گیر حاج علی اصغرپهلوان بودکه داستانش بسیار زیباست.
👌پهلوان حاج علی اصغر خدمتگزار
باوزن ۱۲۷ کیلوگرم از هیچ پهلوانی شکست نخورده بود و در منطقه حرف اول را میزد.
ازقضا پهلوانی رومی مهمان شاه میشود واز #محمدرضاپهلوی # تقاضای حریف کرد وبه گونه ای رجز خوانی کرده بوده تا اگر هم حریفی پیدا نشد لااقل ازمحمدرضا باج بگیرد.
محمدرضا دستور میدهد تا درکل ایران بگردند وحریف پرقدرت برای پهلوان رومی پیدا کنند .این سخن که شاه به دنبال پهلوان است دهان به دهان میچرخد تا اینکه پهلوانی دراطراف منطقه فاروج- قوچان؛ به اسم حاج علی اصغر انتخاب میشود( این سیر پیداشدن پهلوان به عنوان حریف تقریبا بیست روز به طول می انجامد)
پهلوان حاج علی اصغر به همراه چند خان از روستای چری عازم تهران ودربار شاه میشوند،شاه به پهلوان یک روز اجازه استراحت میدهد و روزبعد کشتی آغاز میشود که سه روز(یایک هفته)طول میکشد،روز آخر پهلوان حاج علی اصغر پهلوان رومی را بالای سر میبرد وبه زمین میزند که هنگام زمین خوردن حریف رومی شکمش به علت برخورد با صندلی ها پاره میشود(لشکریان ودرباریان روی صندلی نشسته وکشتی را نظاره میکردند، زمانی پهلوان حریف رومی را بالامیبردتا به زمین بزند، افرادی که روی صندلی های جلو نشسته بودند از ترس اینکه به آنها برخورد کند بلندشده وفرار میکنند)
پهلوان با دیدن این صحنه میترسد تا مبادا به خاطر این قضیه کشته شود ولی شاه که از پیروزی پهلوان ایرانی خوشحال بود به وی اطمینان خاطر میدهد که آسیبی به او نمیرسد،
شاه یک گلدان طلا به عنوان جایزه به حاج علی اصغر میدهد ولی پهلوان پیشنهاد میدهد چون حریفش زخمی شده جایزه را به او بدهند ولی شاه درخواستش را رد میکند وبه پهلوان میگوید حریفش زیر نظر بهترین پزشک ها ودربهترین بیمارستان مداوا میشود وبا این حرفش خیال پهلوان را که از زخمی شدن حریفش ناراحت بود راحت میکند .حریف رومی در بیمارستان مداوا میشود وبعداز بهبودی به کشورش باز میگردد وپهلوان حاج علی اصغر جایزه خود را به جایی( حرم امام رضا)تقدیم میکند.
مردی متدین؛باغیرت؛چشم پاک و جوانمرد که آوازه مکاشفاتش با امام عصر وسَرانگشتِ اشاره پُر نورش در تاریکی ؛هنوز هم دریاد قدیمیهاست.
مردی که فقط برای حرمت وطنش پابه میدان گذاشت نه شخص شاه.
از آن به بعد باوجود وعده وعیدهای فریبنده پابه دربار نگذاشت وبه همین علت مجبوربه تبعید در روستای مجاور شد.ادامه مطلب پست زیر👇