eitaa logo
کانال شهید محمدعلی برزگر
9.3هزار دنبال‌کننده
2.2هزار عکس
6.4هزار ویدیو
1 فایل
ارتباط و سفارش کتاب از قفس تا پرواز (زندگینامه شهید محمدعلی برزگر): @ShahidBarzgar ولادت:۵'۳'۱۳۴۵ شهادت ومفقودیت:۱۰'۶'۱۳۶۵ عملیات:کربلای۲ فرمانده:شهیدکاوه منطقه شهادت:حاج عمران عراق تبلیغات شما👇 @Mahya6470 لینک کانال https://eitaa.com/24375683/10791
مشاهده در ایتا
دانلود
12.37M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
✅فرهنگ یعنی: 🌸فرهنگ یعنی: دین خدارا بی کلاسی ندانیم ؛چراکه دانشمندان غرب تازه به این نتیجه رسیده اندکه واجباتی مثل نمازمابهترین حرکت برای تقویت جسمانی انسان محسوب میشود. وحرامی مانندشراب وگوشت خوک واینها...برای سلامتی مغز انسان مضر است. 🌸فرهنگ یعنی: باورکنیم که خداونداحتیاجی به عملکردمانداردو امرونهی او به نفع خودانسانهاست... 🌸فرهنگ یعنی: بایدونبایدهای خالقمان راجدی بگیریم. 🌸فرهنگ یعنی: به جای قدرت صدا، قدرتِ کلاممان را بالاتر ببریم 🌸فرهنگ یعنی: به اندازه از دیگران سوال بپرسیم تا دروغ نشنویم 🌸فرهنگ یعنی: در دورهمی‌ها کسی را سوژه‌ی غیبت کردنمان قرار ندهیم 🌸فرهنگ یعنی: در جمع از کسی سوال شخصی نپرسیم 🌸فرهنگ یعنی: بخوانیم... والبته که قران برترین کتاب وراهنمای جهانیان است... پس بیاییدبه فرهنگ زیبای خود به قیمت جانمان پایبندباشیم... "شهیدبرزگر"💫 @ShahidBarzegar65
📚 امتحان الهی محمد بن قيس‏ می گوید : امام باقر علیه‌السلام فرمودند : روزی دو فرشته از آسمان به زمين فرود آمدند . در بين راه یکدیگر را دیدند . يكى از آن دو به ديگرى گفت : براى چه مأموریتی فرود مى‏ آيى؟ گفت : خدای متعال مرا به طرف دريایی فرستاده تا یکی از ماهیان دریا را که ستمگری از ستمگران به آن میل پیدا کرده است و از خداوند آن را طلب کرده است را به آن دریا برانم و آن را در تور ماهیگیرها بیاندازم تا او را برای آن ستمگر صید کنند ، تا آن ستمگر از این بابت به انتهای آرزوی خود برسد . سپس او به رفيقش گفت : تو براى چه مأمور شده اى؟ گفت : خداوند عزّوجل مرا براى امرى عجيب ‏تر از آنچه تو را به آن مأمور کرده ، فرستاده است . خدای متعال مرا فرستاده تا نزد بنده ی مؤمنش كه روزه‏ دار و شب زنده دار است و دعا و روزه ‏اش در آسمان شناخته شده است  بروم تا ظرف غذایی را که برای افطارش آماده كرده است را واژگون کنم تا بدين وسيله آزمايش نهايى ايمان از او صورت گرفته باشد. 🗂منبع : بحارالانوار ، ج ۶۷ ، ص ۲۲۹ "شهیدبرزگر"💫 @ShahidBarzegar65
👌مورچه تایه چیزی پیدامیکنه میره رفیقاشم میاره... اما امان ازدست بعضی آدما تایه چیزی پیدامیکنن همدیگروگم میکنن 👌ﻭﻗﺘﯽ ﺍﻧﮕﺸﺘﺖ ﺭو ﺩﺭ ﻣﺴﯿﺮ ﻣﻮﺭﭼﻪ ﺍﯼ ﻣﯿﮕﺬﺍﺭﯼ، ﻣﻨﺘﻈﺮ ﻧﻤیشه ﺗﺎ ﺍﻧﮕﺸﺘﺖ رو ﺑﺮﺩﺍﺭﯼ؛ ﺑﻠﮑﻪ ﻣﺴﯿﺮﺵ ﺭﺍ ﻋﻮﺽ ﻣﯽ ﮐﻨه. 👌ﻫﯿﭻ ﻭﻗﺖ ﮐﻨﺎﺭ ﺩﺭﯼ ﮐﻪ ﺑﺴﺘﻪ ﺷﺪﻩ نَایست... ﺩﺭﻫﺎ ﺑﺴﯿﺎﺭﻧﺪ... ﭼﻪ ﺑﺴﺎ خداوند ﺗﻮ ﺭو ﺍﺯ ﭼﯿﺰﯼ ﻣﺤﺮﻭﻡ میﮐﻨه ﺗﺎ ﺑﻬﺘﺮ ﺍﺯ ﺁﻥ ﺭﺍ ﺭﻭﺯﯼﺍﺕ کنه... "شهیدبرزگر"💫 @ShahidBarzegar65 ‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌
17.27M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔻این سوءتفاهم‌ها را برای دیگران برطرف کنید! "شهیدبرزگر"💫 @ShahidBarzegar65
وقتی ترڪش به قلبش خورد، بلند گفت: یا مهــدی... سرش رو بلند ڪردم ڪه بذارم روی پام گفت: ول ڪن سرم رو بذار آقا سرم رو بغل ڪنه... هنوز لبخند به لب داشت ڪه پر ڪشید چه رفتنی ؟سربازامام زمان.... سر به دامن مولا... با لبخند... آقاجان...سربازی پیشکشمان... دعاکن سربارت نشویم... اللهم عجل لولیک الفرج... "شهیدبرزگر"💫 @ShahidBarzegar65
هیچ چیز در طبیعت برای خود زندگی نمی کند رودخانه ها آب خود را مصرف نمی کنند درختان میوه خود را نمی خورند خورشید گرمای خود را استفاده نمی کند گل، عطرش را برای خود گسترش نمی دهد زندگی یعنی در خدمت دیگران، قانون طبیعت است . . . پس اگر دیدی کسی گره ای دارد و تو راهش را می دانی سکوت نکن! اگر دستت به جایی می رسد دریغ نکن، معجزه زندگی دیگران باش! این قانون کائنات است !!! معجزه زندگی دیگران که باشی بی شک کسی معجزه زندگی تو خواهد بود ….! "شهیدبرزگر"💫 @ShahidBarzegar65
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
از مرحوم سيد احمد بهبهانى نقل شده در ايام توقفم در كربلا حاج حسن نامى در بازار زينبيه دكانى داشت كه مهر و تسبيح مى‌ساخت و مى‌فروخت معروف بود كه حاجى تربت مخصوصى دارد و مثقالى یک اشرفى می‌فروشد روزى در حرم امام حسين عليه السلام حبيب زائرى را دزدى زد و پولهايش ‍ را برد زائر خود را به ضريح مطهر چسبانيد و گريه كنان می‌گفت: يا اباعبدالله در حرم شما پولم را بردند در پناه شما هزينه زندگی‌ام را بردند به كجا شكايت ببرم؟ حاج حسن مزبور متأثر شد و با همين حال تأثر به خانه رفت و در دل به امام حسين علیه‌السلام گريه می‌کرد شب در خواب ديد كه در حضور سالار شهيدان به سر می‌برد به آقا گفت: از حال زائرت كه خبر دارى؟ دزد او را رسوا كن تا پول را برگرداند امام حسين فرمود: مگر من دزد گيرم؟ اگر بنا باشد كه دزدها را نشان دهم بايد اول تو را معرفى كنم حاجى گفت: مگر من چه دزدى كردم؟ حضرت فرمود: دزدى تو اين است كه خاک مرا به عنوان تربت می‌فروشی و پول میگیرى اگر مال من است چرا در برابرش پول میگیرى و اگر مال توست چرا به نام من میدهی؟ عرض كرد: آقا جان از اين كار توبه كردم و به جبران می‌پردازم امام حسين علیه‌السلام فرمود: پس من هم دزد را به تو نشان می‌دهم دزد پول زائر گدايى است كه برهنه می‌شود و نزدیک سقاخانه می‌نشيند و با اين وضعيت گدايى می‌کند پول را دزديد و زير پايش دفن كرد و هنوز هم به مصرف نرسانده حاجى از خواب بيدار می‌شود و سحرگاه به صحن مطهر امام حسين علیه‌السلام وارد می‌شود، دزد را در همان محلى كه آقا آدرس داده بود شناخت كه نشسته بود حاجى فرياد زد: مردم بيائید تا دزد پول را به شما نشان دهم گداى دزد هر چه فرياد می‌زد مرا رها كنيد اين مرد دروغ می‌گوید كسى حرفش را گوش ‍ نداد مردم جمع شدند و حاجى خواب خود را تعريف كرد و زير پاى گدا را حفر كرد و كيسه پول را بیرون آورد بعد به مردم گفت: بیائید دزد ديگرى را نشان شما دهم آنان را به بازار برد و درب دكان خويش را بالا زد و گفت: اين مالها از من نيست حلال شما بعد تربت فروشى را ترک کرد و با دست فروشى امرار معاش می‌کرد ↲حكاياتى از عنايات حسينى، صفحه۳۴ "شهیدبرزگر"💫 @ShahidBarzegar65
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
‌ شهیدی که سر بی تنش سخن گفت 💠 در جاده بصره خرمشهر شهید "علی اکبر دهقان" همین طور که می دوید از پشت از ناحیه سر مورد اصابت قرار گرفت و سرش از پیکر پاکش جدا شد. در همان حال که تنش داشت می دوید، سرش روی زمین غلتید. سر مبارک این شهید حدود پنج دقیقه فریاد " یاحسین، یا_حسین" سر می داد. همه رزمندگان با مشاهده این صحنه شگفت گریه می کردند... چند دقیقه بعد از توی کوله پشتی اش وصیتنامه اش را برداشتند، نوشته بود: 🦋ألسلام علی الرأس المرفوع خدایا من شنیده ام که امام حسین (ع) با لب تشنه شهید شده است، من هم دوست دارم این‌گونه شهید بشوم… خدایا شنیده ام که سر امام حسین (ع) را از پشت بریده اند، من هم دوست دارم سرم از پشت بریده بشود. خدایا شنیده ام سر امام حسین (ع) بالای نیزه قرآن خوانده، من که مثل امام اسرار قرآن را نمی دانم، ولی به امام حسین (ع) خیلی عشق دارم، دوست دارم وقتی شهید می‌شوم سر بریده ام به ذکر " یا_حسین" باشد... "شهیدبرزگر"💫 @ShahidBarzegar65
🌿🌺﷽🌿🌺 🦋 دو برادر بودند كه يكي از آنها لات و ديگري مردي متشخص و موفق بود. براي همه معما بود كه چرا اين دو برادر كه هر دو در يك خانواده و با يك شرایط بزرگ شده اند، سرنوشتي متفاوت داشته اند؟ 👌 از برادرِ لات، علت را پرسيدند. پاسخ داد: علت اصلي شكست من، پدرم بوده است. او هم يك لات بود. خانواده اش را كتك مي زد و زندگي بدي داشت. چه توقعي از من داريد؟ من هم مانند او شده ام.😔 ✅از برادر موفق دليل موفقيتش را پرسيدند. در كمال ناباوري او گفت: علت موفقيت من پدرم است. 😳 👏👏من رفتار زشت و ناپسند پدرم با خانواده و زندگي اش را مي ديدم و سعي كردم كه از آن رفتارها درس بگيرم و كارهاي شايسته اي جايگزين آن ها كنم. 🌿طرز نگاه هر کس به زندگی، دنیای او را می سازد. "شهیدبرزگر"💫 @ShahidBarzegar65