eitaa logo
کانال شهید محمدعلی برزگر
7.9هزار دنبال‌کننده
1.8هزار عکس
5.4هزار ویدیو
1 فایل
ارتباط با ما و سفارش کتاب از قفس تا پرواز (زندگینامه شهید محمدعلی برزگر): @ShahidBarzgar ولادت:۵'۳'۱۳۴۵ شهادت ومفقودیت:۱۰'۶'۱۳۶۵ عملیات:کربلای۲ فرمانده:شهیدمحمودکاوه منطقه شهادت:حاج عمران عراق
مشاهده در ایتا
دانلود
✨﷽✨ ✍خوابی که سردار سلیمانی پس از شهادت سردار مهدی زین‌الدین دیدن : هیجان‌زده پرسیدم: «آقا مهدی مگه تو شهید نشدی؟همین چند وقت پیش،‌ توی جاده‌ی سردشت...» حرفم را نیمه‌تمام گذاشت. اخم كوتاهی كرد و چین به پیشانی‌اش افتاد. بعد باخنده گفت: «من توی جلسه‌هاتون میام. مثل اینكه هنوز باور نكردی شهدا زنده‌ن.» عجله داشت. می‌خواست برود. یك بار دیگر چهره‌ی درخشانش را كاویدم. حرف با گریه از گلویم بیرون ریخت: «پس حالا كه می‌خوای بری، لااقل یه پیغامی چیزی بده تا به رزمنده‌ها برسونم.» رویم را زمین نزد. قاسم، من خیلی كار دارم، باید برم. هرچی می‌گم زود بنویس. هول‌هولكی گشتم دنبال كاغذ. یك برگه‌‌ی كوچك پیدا كردم. فوری خودكارم را از جیبم درآوردم و گفتم: «بفرما برادر! بگو تا بنویسم.»بنویس: «سلام، ‌من در جمع شما هستم» همین چند كلمه را بیشتر نگفت. موقع خداحافظی، با لحنی كه چاشنیِ التماس داشت، گفتم:‌ «بی‌زحمت زیر نوشته رو امضا كن.» برگه را گرفت و امضا كرد. كنارش نوشت: «سیدمهدی زین‌الدین» نگاهی بهت‌زده به امضا و نوشته‌ی زیرش كردم. باتعجب پرسیدم: «چی نوشتی آقامهدی؟ تو كه سید نبودی!» اینجا بهم مقام سیادت دادن. 🔹از خواب پریدم. موج صدای آقامهدی هنوز توی گوشم بود؛ «سلام، من در جمع شما هستم» 📚برشی از کتاب "تنها؛ زیر باران" روایتی از حاج قاسم سلیمانی درباره شهید مهدی زین الدین... یاد شهدا با صلوات❤️ اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم https://eitaa.com/shahidBarzegar65/9954
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
طبق این روایت از امیرالمومنین(ع) رسیدن به خوشبختی یعنی👇 درمقابل این ۷گروه ؛ ۷ کار رو انجام نده چه کاری⁉️ کلیپ رو بادقت گوش کن ‌  ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌https://eitaa.com/shahidBarzegar65/9955
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 کشاورز تنگستانی خرمای یک سالش را به جبههٔ مقاومت بخشید 🔹عباس صبوری نخل‌دار تنگستانی است که حاصل یک سال زحمت و هزینه‌کرد خود را به مردم غزه بخشیده است. 🔹صبوری گفته که امسال ۳ تن محصول خرما از باغمان برداشت کردیم که همه‌ محصول را بسته‌بندی کرده و به مردم غزه اهدا کردیم. #۱۴* https://eitaa.com/shahidBarzegar65/9956
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
دلانه باخدا👆👆👆👆 مولا علی ع به ام حسن ع فرمود:👇 فرزندم هرگز! نباید تاخیر در اجابت دعا، تو را نا امید کند! گاهی چیزی را از خدا میخواهی و به تو نمیدهد، در حالی که بهتر از آن چیز، در کوتاه مدت و یا دراز مدت به تو داده خواهد شد. یا آن را به چیزی که برای تو بهتر از حاجت توست تبدیل میکند... | نهج‌البلاغه،نامه۳۱ |https://eitaa.com/shahidBarzegar65/9959
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
اصالت نمک را نمک فروش میفروشد نان را نانوا اما شخصیتِ انسان را کسی نمیفروشد شخصیت را هرکس برای خودش میسازد و درست ساختنش با ارزشتر از هر چیزیست ارزش دادن به شخصیت یعنی : ارزش دادن به انسانیت.‌. دینی تربیتی- .https://eitaa.com/shahidBarzegar65/9960
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
گفتگوی دلنشین بنده باخدا..😍👆 🤲🏻بارالها... ⭐️ گناهانمان را که بر تنه ی 🌹 خسته ی وجودمان سنگینی میکند مانند برگهای پاییزی از سرتابه پا؛ بریز.... 🌟 وطوری وجودمان را با باران رحمتت غسل ده 🌟 تا هیچ گناهی ...... 🌹 از وجودمان باز جوانه نزند. و هرگز مانع ظهور مولایمان نگردد. ⭐️ آمين یا رب العالمین🤲🏻 https://eitaa.com/shahidBarzegar65/9813
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
✋سلام علی آلِ یاسین. اَللّهُمَّ‌‌عَجِّل‌‌لِوَلیِّکَ‌الفَرَجَ‌‌وَالْعافِیَةوَالنَّصْرَ 🇮🇷‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ازاینکه شهید و کانال رو به دوستان خودمعرفی میکنید بی نهایت متشکریم. 🕊دوستان جدید:ضمن خیرمقدم💐 👌پُستهاهر۲۴ساعت یکباربارگزاری میشود. هدیه به۱۴معصوم؛شهدا؛اموات صلوات. اللهم الرزقناشهاده فی سبیلک🤲 ━━━✥⃝آمین یارب العالمین. https://eitaa.com/joinchat/4051894643C7e13248c4d‎‌‌‎‌‎‌‌‎‌‌‎‌‎‌‌‎‌‌🌤 ‎‌‌‎‌‎‌‌‎‌‌‎ پویش سوره کوثرتا پایان فاطمیه دوم
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🕊🕊 اَلسَّلامُ عَلَیکُم یَا اَولِیاءَ اللهِ وَ اَحِبّائَهُ ، اَلسَّلامُ عَلَیکُم یَا اَصفِیَآءَ اللهِ وَ اَوِدّآئَهُ ، اَلسَلامُ عَلَیکُم یا اَنصَارَ دینِ اللهِ ، اَلسَلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ رَسُولِ اللهِ ، اَلسَلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ اَمیرِالمُومِنینَ ، اَلسَّلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ فاطِمَةَ سَیِّدَةِ نِسآءِ العالَمینَ ، اَلسَّلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ اَبی مُحَمَّدٍ الحَسَنِ بنِ عَلِیٍّ الوَلِیِّ النّاصِحِ ، اَلسَّلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ اَبی عَبدِ اللهِ ، بِاَبی اَنتُم وَ اُمّی طِبتُم ، وَ طابَتِ الاَرضُ الَّتی فیها دُفِنتُم ، وَفُزتُم فَوزًا عَظیمًا ، فَیا لَیتَنی کُنتُ مَعَکُم فَاَفُوزَمَعَکُم
داستان کوتاه و پند آموز حتمآ یک بار بخوانید پیرمردی در دامنه کوهای دمشق هیزم جمع میکرد ودر بازار می فروخت تا ضروریات خویش را رفع کند یک روز حضرت سلیمان ع پیر مرد را درحالت جمع اوری هیزم دید دلش برایش بسیار سوخت تصمیم گرفت حالت زندگی پیرمرد را تغیر دهد یک نگین قیمتی را برای پیرمرد داد که بفروشد تا در زندگی اش بهبود آید پیر مرد ازحضرت سلیمان ع تشکری کرد وبسوی خانه روان شد و نگین قیمتی را به همسرش نشان داد همسرش بسیار خوش شد ونگین را گرفت  در نمکدانی گذاشت یک ساعت بعد بکلی فراموش اش شد که نگین را کجا گذاشته بود زن همسایه نمک کار داشت  آمد از  زن پیر مرد در خواست نمک کرد  زن پیر مردنمک دان را تسلیم همسایه کرد زن همسایه نمک را باخود برد  که در نمک دان دید که یک نگین بسیارقیمتی اس بالای نگین چشم پوشی کرد خود را خاموش گرفت فردای آن روز پیر مرد از خانمش نگین را طلب کرد که بازار برده بفروشد خانم بسیا پریشان شد وگفت نمیدانم نگین را کجا گذاشتم فراموشم شده  پیرمردبسیار مایوس شد بالای زنش قهر کرد که نگین را گم کرده خانم پیرمرد هم گریان میکرد که بالای من چه شد که نگین را گم کردم چند روز بعد پیرمرد به طرف کوه رفت درانجا با حضرت سلیمان ع روبرو شد جریان گم شدن نگین به حضرت سلیمان ع قصه کرد . حضرت سلیمان ع یک نگین دیگری برایش داد برایش گفت با با احتیاط کن که اینرا گم نکنی پیر مرد ازحضرت سلیمان ع تشکری کرد بسوی خانه روان شد در مسیر را نگین را ازجیب خود کشید بالای سنگ گذاشت و خودش چند قدم دور نشست تانگین را خوب ببیند ولذت ببرد درین وقت ناگهان پرنده ای نگین را در نولش گرفت وپرید پیر مرد هرچه که دوید وهیا هو کرد فایده نداشت پیر مرد چند روز از خانه بیرون نشد همسرش برایش گفت برای خوراک چیزی نداریم تا کی در خانه مینشینی پیرمرد دل نادل دوباره طرف کوه رفت هیزم را جمع آوری کرد که صدای حضرت سلیمان ع را شنید دید که حضرت سلیمان ع ایستاده است وبه حیرت بسوی او میبیند پیر مرد باز قصه نگین را کرد که پرنده انرا ربود. حضرت سلیمان ع برایش گفت میدانم که تو برایم دروغ نمیگویی بگیر این نگین را از هر دو نگین قبلی گرانبهاتر است که این را گم نکنی و حتمی بفروش که در حالت زندگی ات تغیر اید پیر مرد همرایش وعده کرد که به قیمت خوب میفروشد پشتاره خود را گرفت بسوی خانه حرکت کرد خانه پیر مرد پهلوی دریا بود هنگامی به لب دریا رسید خواست که دم بگیرد ونگین را از جیب خود کشید که به آب بشوید نگین از دستش خطا رفت به دریا افتید هرچه که کوشش کرد چیزی بدستش نیآمد . به بسیار مایوسی به خانه برگشت از ترس سلیمان ع به کوه نمی رفت همسرش برایش اطمینان داد صاحب نگین هر کسی که است ترا بسیار دوست دارد اگر دوباره اورا دیدی تمام قصه برایش بگو من مطمئن هستم برایت چیزی نمیگوید پیرمرد به بسیار ترس طرف کوه رفت هیزم را جمع اوری کرد به طرف خانه روان شد که تخت حضرت سلیمان ع را دید پشتاره را به زمین گذاشت دویده گریخت . حضرت سلیمان ع میخواست مانع اش شود که فرستاده خدا جبرعیل امین  ع بالایش صدا کرد که ای سلیمان خداوند ج میگوید که تو کی هستی که حالت بنده مرا تغیر میدهی ومرا فراموش کرده یی ، سلیمان ع بزودی سجده کرد واز اشتباه خود مغفرت خواست خداوند ج بواسطه جبریل برای سلیمان ع گفت که تو حال بنده مرا تغیر داده نتوانستی تو ببین که من چطور تغیر میدهم پیرمرد که به تیزی بسوی قریه روان بود با ماهی گیری روبرو شد ماهی گیر برایش گفت ای پیر مرد من امروز بسیار ماهی گرفتم بیا چند ماهی برایت بدهم پیرمرد ماهی ها را گرفت وبرایش دعای خیر کرد وبه خانه رفت همسر ش شکم ماهی ها را پاره کرد که در شکم یکی از ماهی ها نگین را یافت وبه شوهرش مژده داد شوهرش از خوشی برایش گفت توماهی را نمک بزن من به کوه میروم هیزم بیاورم هنگامیکه زن پیرمرد نام نمک را شنید نگین اول بیادش آمد که در نمکدانی گذاشته بود بزودی خانه همسایه رفت وقتیکه زن همسایه زن پیرمرد را دید به عذر خواهی شروع کرد گفت خیر است نگین ات را بگیر از من غلطی شده به شوهرم چیزی نگویی چون شخص پاک نفس است اگر خبر شود من را از خانه بیرون خواهد کرد. پیرمرد در جنگل به درخت بالا شد که شاخه خشک را قطع کند چشمش به نگین قیمتی درآشیانه پرنده خورد . نگین را گرفت به خانه آمد زنش ماهی ها را پخته کرد شکم سیر ماهی ها را خوردند فردا پیرمرد به بازار رفت هر سه نگین را به قیمت گزاف فروخت .حضرت سلیمان تمام جریان را به چشم دید ومطمئن شد که بنده حالت بنده را نمیتواندتغییردهد تاکه خدواند تغییر ندهد به خداوند یقین و باور داشته باشید هیچگاه به انسان طمع نکنید. https://eitaa.com/shahidBarzegar65/9969
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
عجب کلکی بهش زدن😅 جزئیات دستگیری جمشید شارمهد سرکرده گروه تروریستی تندر و نحوه گرفتن اعتراف از او😃 https://eitaa.com/shahidBarzegar65/9970
🔹یکی از پرستاران دوران دفاع مقدس به نام سرکار خانم موسوی تعریف می کردند که : 🔹یک روز که در بیمارستان بودیم حمله شدیدی صورت گرفته بود... 🔹مجروحین زیادی را به بیمارستان ما منتقل می کردند.اوضاع مجروحین به شدت وخیم بود. 🔹در بین همه آنها وضع یکی از آنها خیلی بدتر از بقیه بود. رگ هایش پاره پاره شده بود... 🔹وقتی جراح این مجروح را دید به من گفت که بیارمش داخل اتاق عمل و برای جراحی آماده اش کنم. 🔹من آن زمان چادر به سر داشتم.دکتر اشاره کرد که چادرم را در بیاورم تا راحت تر بتوانم مجروح را جابه جا کنم . 🔹همان موقع که داشتم از کنار او رد می شدم تا بروم توی اتاق و چادرم را در بیاورم، مجروح که چند دقیقه ای بود به هوش آمده بود به سختی گوشه چادرم را گرفت و بریده بریده و سخت گفت: ❣"من دارم می روم که تو چادرت را در نیاوری. ما برای این چادر داریم می رویم." 🔹چادرم در مشتش بود که شهید شد. 👈 از آن به بعد در بدترین و سخت ترین شرایط هم چادرم را کنار نگذاشتم. 📗کتاب کلید اسرار _ ص ۳۷۶ https://eitaa.com/shahidBarzegar65/9971
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🏴اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يا وَعْدَ اللهِ الَّذي ضَمِنَهُ، 🏴سلام بر تو اي وعده خدا كه آن را ضمانت نمود، 🏴صاحب عزای حضرت خیر النسا، بیا/ای بانی شکسته دل روضه ها، بیا https://eitaa.com/shahidBarzegar65/9972
🍃👹بسم الله الرحمن الرحیم👹🍃 👹 👇 ؟!⁉️ ۱_ ؛ انسان را در طهارت و نماز وسوسه می کند و به شک می اندازد که این نماز باطل . ۲_ ؛ برای ترسانیدن انسان در صحرا وبیابان را به وهم و خیال اندازد یا به شکل حیوانات گوناگون به نظر انسان . ۳_ ؛ موکل بازاری هاست. لغویات و دروغ،را پیش انسان زینت . ۴_ ؛ در وقتی که مصیبتی به انسان وارد می شود، صورت خراشیدن، سیلی به خود زدن، یقه و لباس پاره کردن را برای انسان پسندیده جلوه . ۵_ ؛ ماءمور به خشم در آوردن انسان است و غضب را پیش او موجه جلوه می دهد و به وسیله آن خونها ریخته . ۶_ ؛ (اعور، همان شیطانی است که بر صیصای عابد را وسوسه کرد تا با دختری زنا .) ۷_ ؛ همواره مراقب خانه هاست. وقتی انسان داخل خانه شد و سلام نکرد و نام خدا را بر زبان نیاورد، با او داخل خانه می شود و آن قدر وسوسه می کند تا شر و فتنه ایجاد . ۸_ ؛ کار او پراکندن اخبار دروغ وجعل است. ۹_ ؛ او نظارت بر زندگی افراد می کند. به طوری که انسان در برابر ناموس خود بی تفاوت . ۱۰_ ؛ ماءموریت او آزار مؤمنان در خواب . ۱۱_ ؛ وظیفه او تخم گذاری ست. روزی سی عدد تخم می گذارد. ده عدد در مشرق و ده عدد در مغرب و ده عدد زمین، از هر تخمی عده ای از شیاطین و عفریت ها و غول ها و جن بیرون می آیند که تمام آنها دشمن .) ۱۲_ ؛ امام صادق علیه السلام فرمودند: برای ابلیس - در گمراه ساختن افراد - کمک کننده ای به نام (تمریح) وی در آغاز شب بین مغرب و مشرق به وسوسه کردن، وقت مردم را پر . ۱۳_ ؛ ابن کوا از امیرالمؤمنین علیه السلام از قوس و قزح پرسید، حضرت فرمود: قوس قزح مگو؟! زیرا نام شیطان (قزح) است بلکه بگو قوس اله و . ۱۴_ ؛ از مردانی که دارای مرض (ابنه) بوده و هستند ی: (زوال) پسر ابلیس با آنها مشارکت می کند ایشان مبتلا به آن مرض . ۱۵_ ؛ او یکی از دختران شیطان و کارش وادار کردن زنان به هم جنس بازی . ۱۶_ ؛ شکل خود را تغییر می دهد ومردم را گول میزند. ۱۷_ ؛ خود را به صورت های مختلف در می آورد، مگر به صورت پیغمبر و یا وصی او. مردم را با هر وسیله که بتواند گمراه . ۱۸_ ؛ بین نمازگزار نمازش حایل می شود؛ یعنی توجه قلب را از وی برطرف . ۱۹_ ؛ موکل قمار است. قمار بازها همه به دستور او رفتار . ۲۰_ ؛ از دختران آن ملعون می باشد. کار او وادار کردن زنان به زنا است و هم جنس بازی را هم به آنان تلقین . 📚منبع: ، ص۹۹ https://eitaa.com/shahidBarzegar65/9973
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
جهل تاکجا⁉️👆🤦‍♂ اگر کسی ازتون پرسید: چرا مردم طلاهاشونو به مردم مظلوم فلسطین ولبنان میدن؟! این کلیپ رو براش بفرست حتما قانع میشه. یه عده طلاهاشون خرج انسانیت میشه البته به‌جز اونایی که دینشون انسانیته 😢😔دیدین به عمل میرسه خودشون چکار میکنند⁉️😢 خودت بگو⁉️👇 زینت یک حیوان واجبه یا حفظ جان یک انسان https://eitaa.com/shahidBarzegar65/9974
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
❌اینو چند بار گوش کن❌ یادت نره زمانی پدرمادرهامون تموم وجودشون رو خرج کردن امروز نوبت ماست...👌 https://eitaa.com/shahidBarzegar65/9975
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
بزار خدا برات بچینه! به خدا که بسپاری، حل می‌شود. خودم دیده‌ام؛ وقتی که از همه بریده بودم؛ بی هیچ چشم‌داشتی هوایم را داشت، در سکوت و آرامش، کار خودش را می‌کرد و نتیجه را نشانم می‌داد که یعنی ببین! تو تنها نیستی. خودم دیدم وقتی همه می‌گفتند این آخر خط است، با اشاره حالی‌ام می‌کرد که به دلت بد راه نده! تا من نخواهم هیچ‌ آخری، آخر نیست . خودم دیدم وقتی همه سعی بر زمین زدنم داشتند، دستان مرا محکم می‌گرفت و مرا بالاتر می‌کشید اوست از پدر پناه دهنده‌تر و از مادر، مهربان‌تر. اوست از هرکسی تواناتر. من کارم را به خدا سپرده‌ام و او هرگز بنده‌اش را ناامید نمی‌کند. ✨«أَلَیْسَ اللَّهُ بِكَافٍ عَبْدَهُ » ؟!✨ چرا.. کافی‌ست، به خدا که خدا همه‌جوره برای بنده‌اش کافی‌ست. https://eitaa.com/shahidBarzegar65/9976
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
✍️ با چند تا از پسرهای هم سن و سال خودمان رفته بودیم دزفول، کنار رودخانۀ شهر. پاچه هایمان را زدیم بالا و پایمان را گذاشتیم توی آب رودخانه. آب یخ بود و شتاب زیادی داشت. سرمای آب، مغز استخوان مان را می سوزاند. توی رودربایستی با هم مانده بودیم. منتظر بودیم یکی پایش را بکشد بیرون تا بقیه هم انصراف بدهند. یکهو دیدیم حسین لباس هایش را درآورد و شیرجه زد توی آب! دهانمان یک وجب باز ماند. تا به خودمان بیاییم، حسین تا تهِ رودخانه را شنا کرد و برگشت. 🌷شادی روح امام و شهدا، صلوات هفته بسیج برفاتحان قله ایمان ؛ امید و موفقیت گرامی باد🌹 ─┅࿇࿐ྀུ༅𖠇💖𖠇࿐ྀུ༅࿇┅─ https://eitaa.com/shahidBarzegar65/9977
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
امام خمینی خطاب به مسئولان جمهوری اسلامی: تشخیص مصلحت مردم بر عهده شما نیست. شما وکیل مردم هستید نه ولیّ مردم. https://eitaa.com/shahidBarzegar65/9979
شغل درستی نداشتم. به پیشنهادهمسرم تصمیم گرفتم طلاهای خودشوبچه هاروهم بفروشم تایک شغل اساسی دست وپا کنیم. صبح روزبعد طلاهاروازخانومم گرفتم و به شهر رفتم تا تصمیم خودموعملی کنم. نزدیک طلافروشی که رسیدم شهیدمحمدعلی برزگر رودیدم مثل همیشه بالبخنددرسلام احوالپرسی پیشقدم شدومنم کل ماجرا روبراش توضیح دادم وچون کم سوادبودم ازش خواستم بامن همراهی کنه تابرای حساب وکتاب کمک حالم بشه. اونم بی دریغ قبول کردوباهم رفتیم طلافروشی که اون میشناخت. طلاهارو ریختیم توی ترازو. وزن ومبلغ تعیین شدوهمینکه میخاست طلافروش پولموبده. آقامحمدگفت:دست نگهدارید.... اگه هردوی شماراضی باشین من اون گوشواره روخریدارم.... فک کردم برای مادرش میخادبرداره ... یاشایدپس اندازکنه برای همسر آیندش... گفتم...کی بهترازشما...هرچی میخای بردار.... محمدآقادست بردواون گوشواره رواز ترازو برداشت و حتی بیشتر ازمبلغ واقعیش خرید. هردوباخوشحالی ازمغازه اومدیم بیرون. میخاستم ازش خداحافظی کنم که آقامحمد مچ دستموگرفت و دوخوشه انگورطلا روکف دستم گذاشت وگفت: یادت باشه...هرکاری میکنی بکن... اما گوشواره ازگوش بچت درنیار.... خیریت نداره...یه بارکشیدن بسمونه.... گیج شده بودم... نمی فهمیدم آقامحمدازچی حرف میزنه؟؟؟!!! پرسیدم:مگه اون گوشواره رو نخریدین؟ گفت:نه...این یک هدیه کوچیک ازطرف من به دخترته...فقط قول بده ازطرف خودت بدی...وتاعمرم به دنیاست ماجرای امروزو واسه کسی تعریف نکنی... ازخجالت آب شدم..... عصرباچندین راس دام ؛دوخوشه انگور طلا ؛ یک جعبه شیرینی ؛به خونه برگشتم. شب وقتی خانومم گوشواره زهرا روگوشاش میکرد...آهی کشیدو گفت: دیشب اگه بدونی چقدرالتماس میکرد در نیارم... باوعده وعیدراضیش کردم... بغض راه گلومومی فشرد... محمدآقاحال بچه مو بهترازمن درک میکرد.... اون شب بچم ازخوشحالی خواب به چشش نمیرفت... اون نمیدونست مردونگی روکس دیگه درحقمون تموم کرده.... راوی: هم محلی شهیدبرزگر https://eitaa.com/shahidBarzegar65/9980
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
جرعه آرامش.. این داستان رو گوش بده تا بدونی چرا نباید غُر بزنیم !؟ خوشبختی یعنی واقف بودن به اینکه هر چه داریم از رحمت خداست و هر چه نداریم از حکمت خدا... احساس خوشبختی یعنی همین! خوشبختی رسیدن به خواسته‌ها نیست، بلکه لذت بردن از داشته‌هاست https://eitaa.com/shahidBarzegar65/9981
❤️ نجات گمشده و عنایت به زائرین خادم و کلیددار حرم که مکبر مرحوم آقای روحانی که از علمای قم و امام جماعت مسجد امام حسن عسکری ع بود می گوید: شبی از شبهای سرد زمستان در خواب حضرت معصومه علیها السلام را دیدم که فرمود: بلند شو و بر سر مناره ها چراغ روشن کن. من از خواب بیدار شدم ولی توجهی نکردم. مرتبه دوم همان خواب تکرار شد و من بی توجهی کردم در مرتبه سوم حضرت فرمود: مگر نمی گویم بلند شو و بر سر مناره چراغ روشن کن! من هم از خواب بلند شده بدون آنکه علت آن را بدانم در نیمه شب بالای مناره رفته و چراغ را روشن کردم و بر گشته خوابیدم. صبح بلند شدم و درهای حرم را باز کردم و بعد از طلوع آفتاب از حرم بیرون آمدم با دوستانم کنار دیوار و زیر آفتاب زمستانی نشسته، صحبت می کردیم که متوجه صحبت چند نفر زائر شدم که به یکدیگر می گویند: معجزه و کرامت این خانم را دیدید! اگر دیشب در این هوای سرد و با این برف زیاد، چراغ مناره حرم این خانم روشن نمی شد ما هرگز راه را نمی یافتیم و در بیابان هلاک می شدیم. خادم می گوید: من نزد خود متوجه و و نهایت محبت و لطف او به زائرینش شدم 📚محمدصادق انصاری، ودیعه آل محمد،ص۱۴ https://eitaa.com/shahidBarzegar65/9983