eitaa logo
'شهید ࢪضو؎‌'
142 دنبال‌کننده
1.8هزار عکس
719 ویدیو
19 فایل
﴾﷽﴿ میگفت: یہ‌طوࢪے‌زندگے‌ڪن؛ ڪہ‌هࢪ‌کس‌تو‌رو‌دید بگہ‌این‌زمینے‌نیست…حتماً‌شهید‌میشہ!♥️🌿 حالا‌که‌دعوتت‌کرده‌بمون..... اندڪے شرط!⇩👀🌸 @shahid_razavi ناشناس مدیࢪ! ⇩🖊🖇🕶 https://harfeto.timefriend.net/16638770000902
مشاهده در ایتا
دانلود
‹🖤🔗› - - هی خانمای بازیگر با چادر و محجبه میاید جلوی دوربین فیلم بازی میکنید ولی در واقعیت چادر و حجابت کو؟!💔 حرمت چادر رو زمین نزن به همون حجابی که توی فیلما میگیری ولی توی واقعیت نداریش قسم که توی اخرت باید جواب این بی حرمتی ها رو بدین... هی اقایون بازیگر توی فیلما مذهبی و بسیجی ولی توی واقعیت یه شلوار کوتاه و تنگ؟!🖤 حرمت مذهبی بودنی که داشتید رو کجا فرستادید، پی نخود سیاه؟! حرمت اون تسبیحی که توی فیلما دست میگیری ولی توی واقعیت عکسای.....پخش شده رو چرا نگه نمیداری؟!❌ خانما و اقایون توی فیلما نمازتون قضا نمیشه ولی واقعیت با بی حجابی و صورتی ارایش کرده ظاهر میشید؟!🖤 اهای خانما و اقایون هوادار حواستون هست که هوادار چه کسی شدید؟!💔 شما هوادار اقا صاحب الزمان نمیشید ولی هوادار یه مشت ادم جاهل که در فیلما مذهبی نما و در واقعیت گناهکار هستند شدید؟!‼️ خودت چادر میپوشی ولی هوادار اقای بازیگری که مشروب به دست داره شدی؟!❌ چادر میپوشی ولی فن پیج خانم بازیگری که چادر رو وسیله ی حرمت شکنی قرار میده، در فیلم محجبه در واقعیت با ارایشی غلیظ، فن پیچ کی شدی خواهرم؟!💔 حداقل هواداری باشید که خودتونم بعدا شرمنده نشید، هوادار کسی شدید که میدونید دنیای فیلم و واقعیش فرق داره؟!🖤 هم تو و هم اون خانم و اقای بازیگر در اخرت باید جواب اشک های اقا رو از این بی حرمتی هاتون بدید...💔 میفهمی که چی میگم...؟! فهمیدن هیچ چیز براتون سخت نیست فقط خودتون نمیخواید بفهمینش...💔 دیروز خانم بازیگر جلوی دوربین سر سجاده با یه چادر داره با خدا راز و نیاز میکنه و اشک میریزه امروز با یه مانتوی جلو باز و یه شلوار کوتاه که مچ پاهاش معلومه داره دلبری میکنه...💔 تفاوت تا چه حد؟! گناه تا چه حد؟! جاهلیت تا چه حد؟!مذهبی نما تا چه حد؟! بی حرمتی تا چه حد؟!💔 خودت رو ببین که الان چی هستی و فردای قیامت هم ببین که شیطان چطور به حالت قهقه ی خوشی سر بزنه که چطور از خدا دورت کرده، که چطور گولت زده...🖤 هی خواهر برای اون عکسایی که ازت بدون روسری توی فضای مجازی پخش شده متاسفم... هی اقا برای اون شیعه بودنت ولی خال کوبی که کردی و با نامحرم قهقه میزنی متاسفم...🖤 برای جاهلیتاتون برای گناهاتون متاسفم...🖤 متاسفم...🖤 - - ـ ـ⚠️ـ ⇢ ـ•• ـ ـ ـ ـ❌ـ ⇢ ـ•• ـ ـ
توی یه کتابی یه موضوع جالبی خوندم📖 نوشته بود یه شب یه شهید میاد به خواب😴 مادرش میگه🗣 مادر برو به فلانی بگو ازت ناراحتم😕 مادرش میپرسه چرا؟!🤨 شهید میگه: آخه تا قبل ازاین که مارو رفقای تفحص شناسایی کنند هرشب مادرمون حضرت زهرا سلام الله بهمون سر می‌زدند ...😍 اخه نه اینکه هستند ...🙂 میگند حضرت زهرا سلام الله هر شب به شهدای گمنام سر میزنند😌 فکر کن هر شب روی مادرتو ببینی👀 هر شب لبخندشو😊بوی چادرشو🤗آرامشی که حالتو خوب میکنه🙃 چه حسرتی ...🥺 خوش به حال اونی که گمنام کار میکنه برای امام زمانش...🥰 گمنام زندگی میکنه...😇 گمنام میره ...😪 وقتی هیچ کس نمی بیندت👀هیچ کس ازت تشکر نمیکنه🙏🏻هیچ کس تحویلت نمی گیره😒هیچ کس کاراتو با ارزش نمی بینه ...🙄 اون وقت مادرت زهرا سلام الله نگاهت میکنه...😎 دیگه چی میخوای؟!🤔 👌🏻 😭 •••┈✾~🍃♥️🍃~✾┈•••
❌چرا حجاب داری خانم؟ ✔️چون با ارزشم ❌یعنی چی!! ✔️یعنی عمومی نیستم ❌پس یعنی من چیزی کم دارم؟؟ ✔️آره بی‌عفتی و بی‌حیایی کم داری ❌یعنی من بی‌عفتم..!؟ ✔️اگه با عفت بودی نمی‌ذاشتی از نگاه کردنت لذت ببرن ❌کیا..!؟! ✔️همه مردا غیر از شوهرت ❌خب نگاه نکنن ✔️خب وقتی داری گدایی نگاهشونو می‌کنی چجوری ردت کنن؟ ❌من واسه دل خودم خوشگل کردم..!! ✔️حواست به دل اون خانمی که شوهرش با دیدن تو نسبت بهش سرد میشه یا اون پسر جوونی که شرایط ازدواجو نداره هم هست؟ ❌به اینش فکر نکرده بودم..! ✔️خدایی تو خونه هم واسه شوهرت اینجور شیک می‌کنی؟؟ ❌راستش نه کی حوصله داره آخه..! ✔️پس شوهرتم مجبوره بیاد زنای خیابونی رو نگاه کنه مثل این مردایی که زل زدن به تو!! ❌داری عصبیم می‌کنی دختره امل ✔️من خودمو خوب پوشوندم در مقابل نامحرم تو لباس باز پوشیدی پس به من نگو امل ❌خب مُده ✔️آخرین مُدت کَفَنه خانمی ❌هنوز جوونم بذار جوونی کنم فرصت دارم ✔️اگه تو همین حالت فرشته ی مرگ بیاد ببرتت چی؟ ❌ینی جهنمی می‌شم؟! نه‌نه! ✔️یعنی واقعاً بی‌حجابی ارزش سوختن داره؟! ❌راستش نه ✔️پس خواهر گلم هم خودتو هم مردمو از این فتنه نجات بده ❌چطوری؟! ✔️با حجاب با حیا با عفت با خدا ❌چیکار کنم که بتونم؟! ✔️به رضایت خدا فکر کن به بهشت به امنیت به حجاب به پاکیت به ملکه بودنت به با ارزش بودنت ❌راستش چادر گرمه دست و پاگیره ✔️بگو آتش جهنم گرمتر است اگر می‌دانستند (سوره ی مبارکه تؤبه ایه ۵۱) ✔️دستو پا گیر نیست میتونی جوری جمعش کنی که هم پوشیده باشی و هم دست و پا گیر نباشه ✔️تو رو هم همه جوره پوشش میده ✔️نه دستات آلوده گناه میشه ❌ینی خدا می‌بخشه؟ ✔️إِنَّ اللهَ یَغْفِرُ الذُّنُوبَ جَمیِعاً ✔️خدا همه‌ی گناهان رو می‌بخشه ❌چقد مهربون، ولی آرزوهامو دوستامو تمسخر هاشونو... چیکار کنم؟ ✔️اَلَیْسَ اللّهُ بِکافٍ عَبْدَهُ؟ ✔️آیا خدا برای بنده‌اش کافی نیست ❌پس چرا خدا بعضی چیزایی که دوست دارم بهم نمیده؟؟ ✔️چون اون صلاح تو رو بیشتر میدونه که چی برات خوبه و چی بد ❌هر چی که فکر میکنم نمیتونم!! ✔️اگه به ثواب و لبخند مولا فکر کنی میتونی... ﴿📲﴾⇨ :۰•❥: ﴿🌱﴾⇨ :۰•❥:
میگفت! هرروزبنشینید یك‌مقدارباامام‌زمان(عج) دردودل‌ڪنید.. خوب‌نیست‌شیعه روزش‌شب‌شود وشبش‌روزشود واصلابه یاداونباشد.. ! 🪴 •----------------•🍊🍂•----------------• @Shahid_Lakcheri
⚠️ بہ شوخے بہ یڪے از دوستانم گفتم: _من 22ساعت متوالی خوابیده ام!!😴 +گفت:بدون غذاا ؟؟!🤔 وهمین سخن را بہ دوست دیگرم گفتم: +گفت:بدون نماز ؟؟!!💔 واین گونہ خداے هرکس را شناختم...✋🌿 🥀 ⛅️ 💔🤔
🍊 🌱 گـفت:‌خجـالٺ‌نمیکـشی؟! پـرسیدم:چـرا؟ گـفت:‌چـادرسـرت‌کـردی! لبخنـد‌محـو‌ی‌زدم:تـوچـی؟! تـوخجـالت‌نمیکـشی؟🙂 اخـم‌کـرد:مـن‌چـرا؟! آروم‌دم‌گـوشش‌گـفتم: خجـالت‌نمیکـشی‌کـہ‌انـقد راحت😔 اشـک‌امـام‌زمـانت‌‌رو در میاری و چـوب‌حـراج بـہ ‌قشنگـیات میزنی
_ یادموں‌باشھ‌یڪ‌روز‌جوونایے، از‌چشما؁‌خوشگلشون‌گذشتن… تا‌امـرۅز‌‌مـــا، ‌چشمامون‌غرق‌خـدا‌باشھ":) نھ‌غرق‌گناه…🖐🏼💔!
🌿•| خدا نڪند ڪه حرف زدن و نگاه ڪردن به نامحرم برایتان عادی شود..! پناه می‌برم به خدا از روزی ڪه گناه، فرهنگ و عادت مردمم شود...!😔 🥀 🚨اگه میخوایم خدا و اهل بیت ازمون راضی باشن و اگه میخوایم شهید بشیم باید خط قرمزهای شهدا خط قرمزای ماهم باشه😊
دروغ‌میگی‌! غیبت‌میکنی! تهمت‌میزنی! 😐!!! تا‌وقتی‌توبه‌نکنی‌خدا‌نه‌تنها‌برات‌کفایت‌نمیکنه! بلکه‌طرفشم‌بری‌صداتو‌نمیشنوه 😉 !
❗️ یجایی‌‌استاد‌پناهیان‌میگفت: بعضیـٰاوقتےگرفتار‌میشن‌میگـن: خدایـاااا..! مگه‌من‌چیکارکردم‌ڪه‌بـاید انقدربدبختۍبکشم...؟! اینابـاید‌درست‌حـرف‌بزنن! بـایدبگن: خدایااا..! مگه‌من‌بدنمـٰازمیخونم که‌انقدرگرفتارمیشم‌..!
حتما بخونید خیلی قشنگه ✨ سلام من جوانی بودم که سال‌ها با رفتارم دل امام زمانم رو به درد آوردم😔و خیری برای خانواده‌ام نداشتم همش با رفقای ناباب و اینترنت و ... شب تا صبح بیدار و صبح تا بعدازظهر خواب زمانی که فضای مجازی و شبکه‌های اجتماعی اومد منم از این باتلاق انحراف و بدبختی بی‌نصیب نماندم و اگر قرار باشد فردای قیامت موبایل بر اعمالم شهادت دهد حتی جهنم راهم نمی‌دهند😞 تا یه روز تو یکی از گروه‌های چت یه آقایی پست‌های مذهبی میذاشت، مطالبش برام جالب بودند🤗 رفتم توی اون و مثل همیشه فضولیم گل کرد و عکس پروفایلشو بزرگ کردم😐 دیدم که غرق در خون، بدون دست و پا، با سری خورد شده از ترکش، افتاده بر خاک، کنار او عکس دوبچه بود که حدس زدم باید بچه‌های او باشند😟 و زیر آن عکس یه جمله‌ای نوشته شده بود: "می‌روم تا جوان ما نرود"✋🏼💔 ناخودآگاه اشکم سرازیر شد😭😭دلم شکست باورم نمی‌شد دارم گریه می‌کنم اونم من، کسی که غرق در گناه و شهواته، منه بی‌حیا و بی‌غیرت، منه چشم چرون هوس باز😔😔 از اون به بعد از اینترنت و بدحجابی و فضای مجازی و گناه و رفقای نابابم شدم😠 دلم به هیچ کاری نمیرفت حتی موبایلم و دست نمی‌گرفتم🙂 تصمیم گرفتم برای اولین بار برم اولین نماز عمرمو خوندم با اینکه غلط خوندم ولی احساس آرامش معنوی خاصی می‌کردم، آرامشی که سال‌ها دنبالش بودم ولی هیچ جا نیافتم حتی در شبکه‌های اجتماعی✋🏼💔 از امام جماعت خواستم کمکم کنه ایشان هم مثل یه پدر مهربان همه چیز به من یاد می‌داد😇 نماز خوندن، قرآن، احکام، زندگی امامان و... کتاب می‌خرید و به من هدیه میداد، منو در فعالیت‌های بسیج و مراسمات شرکت میداد✌️ توی محله معروف شدم و احترام ویژه‌ای کسب کردم توسط یکی از دوستان به حرم حضرت معصومه برای معرفی شدم نزدیکای امام حسین، یکی از خادمین که پیر بود به من گفت: دلم میخواد برم کربلا ولی نمی‌تونم، میشه شما به نیابت از من بری؟ پول و خرج سفر و حق الزحمه شما رو هم میدم، زبونم قفل شده بود! من و کربلا؟ زیارت امام حسین؟💔 اشکم سرازیر شد😭 قبول کردم و باحال عجیبی رفتم🕊 هنوز باورم نشده که اومدم 🕌💔 پس از برگشت تصمیم گرفتم برم که با مخالفت‌های فامیل و دوستان مواجه شدم، اما پدرم با اینکه از دین خیلی دور بود و حتی نماز و روزه نمی‌گرفت قبول کرد✋🏼 حوزه قبول شدم و با کتاب‌های دینی انس گرفتم👌 در کنار درسم گاهی تبلیغ دین و احکام خدارو می‌کردم و حتی سراغ دوستان قدیمی ناباب رفتم که خدا روشکر توانستم رفیقام و با خدا آشتی بدم😍✋🏼 یه روز اومدم خونه دیدم پدر و مادرم دارن گریه میکنن😭منم گریه‌ام گرفت، تابحال ندیده بودم بابام گریه کنه! گفتم بابا چی شده؟ گفت پسرم ازت ممنونم گفتم برای چی؟ گفت: من و مامانت یه خواب مشترک دیدیم😔 تو رو می‌دیدیم با مرکبی از نور می‌بردن بهشت و ما رو می‌بردن و هر چه به تو اصرار می‌کردن که وارد بهشت بشی قبول نمیکردی و میگفتی اول باید پدر و مادرم برن بهشت بعد من✋🏼 👈یه آقای نورانی✨آمد و بهت گفت: آقا سعید! همین جا بهشون نماز یاد بده بعد با هم برین 🌸 و تو همونجا داشتی به ما نماز یاد میدادی😔 پسرم تو خیلی تغییر کردی دیگه نیستی همه دوستت دارن❤️تو الان آبروی مایی ولی ما برات مایه ننگیم میشه خواهش کنم هر چی یاد گرفتی به ما هم یاد بدی منم نماز و قرآن یادشون دادم و بعد از آن خواب، پدر و مادرم نمازخوان و مقید به دین شدند💔😍 چند ماه بعد با دختری پانزده ساله عقد کردم💍 یه روز توی خونشون دیدم که خیلی برام بود گریه‌ام گرفت😔 نتونستم جلوی خودم رو بگیرم صدای گریه‌هام بلند و بلندتر شد😭😭 👈این همون عکسی بود که تو بود👉 خانمم تعجب کرد و گفت: سعیدجان چیزی شده؟ مگه صاحب این عکس و میشناسی؟😊 و من همه ماجرا رو براش تعریف کردم😔✋🏼 خودش و حتی مادرش هم گریه کردند😭😭😭 مادر خانمم گفت: میدونی این عکس کیه؟ گفتم: نه گفت: این 😊 منم مات و مبهوت، دیوانه‌وار فقط گریه می‌کردم مگه میشه؟😳😭😭 آره شهیدی که منو هدایت کرد، آدمم کرد، آخر به عقد💍من درآورد💔😔 چند ماه بعد با چند تا از دوستانم برای اسم نوشتیم تابستون که شد و حوزه‌ها تعطیل شدند ما هم رفتیم خانمم باردار بود و با گریه گفت: وقتی نه حقوق میدن نه پول میدن نه خدماتی، پس چرا میخوای بری؟ همان جمله شهید یادم اومد و گفتم: میرم تا جوانان مان نرود🙂❤️ 🐣‌⃟💛¦◖
یہ‌خواهرۍبود🧕🏻 توهیئٺ‌وخیابون حتۍجواب‌سلام‌برادران‌روهم‌بزورمیداد!🚶🏽‍♂ بعدحالا این‌همشیرھ‌مون میان‌توفضا؎‌مجازۍزیرپست‌یہ‌بنده‌خدایۍ مینویسن:واییی‌اخو؎‌ چقدرچھره‌نورانیتون‌شبیہ‌شھداشدھ..😐 اخویمون‌هم‌ڪہ‌عضوبسیج‌هستن درپاسخ‌میفرمایند: چشمان‌شھلاییتون‌قشنگ‌میبینن😶🙄 بعداین‌دوبزرگوارانتظار شھادت‌هم‌دارن"!🍃 ؟(: