🍃🌸
سلام امام زمانم💕
تا کی به شکل #خاطره ای گم ببینیمت؟
در عطر سیب🍎 و
مزه گنــ🌾ـدم ببینیمت
ما آن #همیشه چشم به راهیم
به ما بگو
یک #جمعه در هزاره چندم ببینیمت⁉️
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج 🌺
🍃🌸
@shahid_ahmadali
•┈┈••✾•🍃🥀🍃•✾••┈┈•
•┈┈••✾•🍃🥀🍃•✾••┈┈•
برای نماز که می ایستاد، شانه هایش را باز می کرد و سینه ش را می داد جلو. یک بار بهش گفتم "چرا سر نماز این طورمی کنی؟" گفت "وقتی نماز می خوانی مقابل ارشد ترین ذات ایستاده ای. پس باید خبردار بایستی و سینه ت صاف باشد. "با خودم می خندیدم که دکتر فکر می کند خدا هم تیمسار است.
•┈┈••✾•🍃🥀🍃•✾••┈┈•
یادگاران، جلد یک، کتاب
شهید چمران، ص 67
•┈┈••✾•🍃🥀🍃•✾••┈┈•
📚مناسبت مرتبط:
#شهید_مصطفی_چمران
#شهید_دفاع_مقدس
#خاطره
#عکس
#سالروزشهادت
@Shahid_ahmadali🌸🍃
#jihad
#martyr
خودش را موظف می دید برای هر نعمتی که خدا بهش داده شکر بجا آورد خیلی وقت ها سجده شکرش هم بجا می آورد.
هربار که باران می آمد سجده شکر می رفت. از نعمت های خدا بدون شکر نمی گذشت.
روز اول خواستگاری گفت اخلاق برای من مهمترین چیز است می گفت کسی که اخلاق ندارد ایمان ندارد.
یک بار درخت پر باری دید حسابی رفت تو فکر محو درخت شده بود و در حال و هوای خودش بود همینطور که چشم از میوه ها برنداشته بود گفت: «این همه گناه از ما این همه نعمت از تو»
📚موضوع مرتبط:
#شهید_جواد_الله_کرم
#شهید_مدافع_حرم
#خاطره
#پوستر
#سالروزولادت
@Shahid_ahmadali🍃🌸
#jihad
#martyr
حسین از همان اول تعلقی به دنیا نداشت.
هم آنجایی که کسب و کار خوبی داشت ولی همه را کنار گذاشت تا لباس پاسداری بپوشد.
هم آنجایی که هر وقت یکی از رفقا به مشکلی بر می خورد حسین سریعا ورود می کرد تا مشکل را رفع کند.
اوج رهایی حسین از این دنیا زمان روضه ها بود. مخصوصا زمانی که روضه حضرت رقیه خوانده می شد.
حسین عاشق روضه سه ساله امام حسین ع بود، وصیت کرده بود اگر شهید شدم سر مزارم روضه حضرت رقیه بخواند.
📚مناسبت مرتبط:
#شهید_حسین_ولایتی_فر
#شهید_مدافع_حرم
#خاطره
#عکس
#سالروزولادت
@shahid_ahmadali🌸🍃
#jihad
#martyr
مسئول بسیج دانشآموزی مسجدصاحبالزمان(عج) به خاطرهای که از شهید دارد اشاره میکند و میگوید: «تابستان آن سال بهعنوان برنامه اختتامیه فعالیت بسیج دانشآموزی بچهها را برای اردو به بهشت زهرا بردیم. محمدحسین برخلاف بقیه دوستانش با محیط بهشت زهرا(س) و قطعه شهدا به خوبی آشنا بود. وقتی بر مزار شهدا حاضر میشدیم محمدحسین زندگینامه آن شهید را برایمان تعریف میکرد. این کودک ۱۲ساله برخلاف بسیاری از افراد به خوبی با شهدا آشنا بود.
📚مناسبت مرتبط:
#شهید_محمدحسین_محمدخانی
#شهید_مدافع_حرم
#عکس
#خاطره
#سالروزولادت
@Shahid_ahmadali🌸🍃
#jihad
#martyr
برای چه میخواهی به سوریه بروی؟؟
شهید بهرام مهرداد:
دلیل اولش اینکه اگر ما آنجا نجنگیم ، بعدها باید در ایران مقابل تکفیری ها بجنگیم. دلیل دومش این است که شیعه یک بار از غفلتش ضربه خورده. یک بار امام حسین(علیه السلام) را تنها گذاشته . الان هم اگر به فریاد کمکی که آنجا بلند است جواب ندهد باز ضربه می خورد.
یک تجربه مگر چند بار باید تکرار شود؟!
📚موضوع مرتبط:
#شهید_بهرام_مهرداد
#شهید_مدافع_حرم
#خاطره
#سالروزشهادت
@shahid_ahmadali🌸🍃
#jihad
#martyr
🍃🌸
#خاطره
زود جوش میآورد. آن #صبری که بقیه داشتند او نداشت. همیشه هم میگفت، «شهدا نشانه دارند که من ندارم. #پس_شهید_نمیشوم!»
دو ماه پیش از شهادتش به طور غیر منتظرهای صبور شده بود، آنقدر که من سر به سر او میگذاشتم تا فریادش را بشنوم، اما هیچ فریادی نمیزد. دلم میخواست فریاد بزند تا آن نشانهای که میگفت را هنوز هم نداشته باشد. به پدرش هم گفتم، «اگر اجازه بدهید #ابوالفضل به سوریه برود، شهید میشود.»
حاج آقا گفت، «به دلت بد راه نده، او رفقای خود را دیده که شهید میشوند، #عرفانی شده است. بعدا خوب میشود.»
مرتبه آخر به مادرش هم گفتم، او هم قبول داشت.
راوی:همسر شهید
شهید #ابوالفضل_شیروانیان
🍃🌸
@shahid_ahmadali
🍃🌸
#خاطره
از کنار صف نماز جماعت رد شدم . دیدم حاجی بین مردم توی صف نشسته. رد شدم اما دو صف نرفته برگشتم. آمدم رو به رویش نشستم. دستش را گرفتم . پیشانیش را بوسیدم. التماس دعا گرفتم و رفتم . انگار مردم تازه فهمیده بودند که حاج قاسم آمده حرم. از لابهلای صف های نماز میآمدند پیش حاجی. آرام و مهربان میگفت: «آقایون نیاید! صف نماز رو به هم نزنید.» بعد از نماز آمد کنار ضریح ایستاده بودم پشت سرش تا بتواند زیارت کند . وقت رفتن گفت:
🔹«آقای خادم امروز خیلی از ما مراقبت کردی زحمتت زیاد شد» گفتم: «سردار من برادر دو شهید هستم. شما امانت برادر های من هستید.» نگاه ملیحی انداخت و گفت: «خدا شهدات رو رحمت کنه.» چه میدانستم چند روز بعد خودش هم میرود قاطی شهدا.....
📚منبع: کتاب سلیمانی عزیز
#قاسم_سلیمانی
🍃🌸
@shahid_ahmadali
🍃🌸
#خاطــره🎞
#مثل_خودش♥️
روایت سردار #شهیدقاسمسلیمانی ازسردار #شهیدمحمدحسینیوسفالهی جانشیناطلاعاتعملیات
لشکر۴۱ثارالله
[اورکت روی شانه هایش بود، بدون جوراب. معلوم بود از نماز می آید و فرصت پیدا نکرده سر و وضعش را مرتب کند. لبخند زدم و نگاهی به او انداختم.
قبل از اینکه حرفی بزنم با خنده گفت: وقتی در همین وضعیت مقابل خدای خودم ایستادم و نماز خواندم، درست نبود در مقابل بنده ی او به سر و وضعم برسم ...]
📌مجموعه مثل خودش، تهیه شده در حوزه هنری کرمان
🍃🌸 @shahid_ahmadali
5.03M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
گفتگوی ویژه با مادر شهید مدافع حرم شهید حسین هریری در برنامه صحن زندگی حرم مطهر امام رضا علیه السلام
|🌺| #خاطره #شهادت
🌸🍃 @shahid_ahmadali
#خاطره
حاج قاسم برای خرید کاپشن به همراه فرزندش به یک فروشگاه در خیابون ولیعصر رفته بود و چهره سردار برای فروشنده آشنا میاد و ازش میپرسه شما سردار سلیمانی نیستید؟
حاج قاسم میخنده و درجوابش میگه آقای سلیمانی میاد کاپشن بخره؟ فروشنده هم میگه منم تو این موندم. اون که قطعا نمیاد لباس بخره و براش میخرن میبرن. ولی شما خیلی شبیه به آقای سلیمانی هستید.
بعد از اصرار فروشنده و سوالات مکرر، حاج قاسم در جواب میگه بله قاسم سلیمانی برادرمه و بخاطر همین شبیهش هستم.زمانی که حاج قاسم کت رو در میاره تا کاپشن نو رو بپوشه و بپسنده، اسلحهای که در کمر حاج قاسم بود رو فروشنده میبینه. فروشنده میگه نه تو خود حاج قاسمی و لو رفتی.
فروشنده از اینکه سردار ازش خرید کرده خوشحال میشه و خیلی اصرار میکنه که پول نمیگیرم. حاج قاسم هم در جواب گفته بود اگه پول نگیری نمیخرم و میرم. فروشنده باورش نمیشد که معروف ترین ژنرال دنیا به همین راحتی بدون محافظ و بین مردم قدم زده و به مغازه اون اومده.
#جان_فدا
#جانفدا
@shahid_ahmadali🍃🌸