🖤به مناسبت شهادت محمد محمدی
🍃در روضه ی مادر حرف از کوچه و #سیلی که می شود ، از #در_سوخته و غلاف شمشیر ، نوکرها بی تاب می شوند و دست هایشان مشت....😔
.
🍃در روضه ی ارباب ، وقتی روضه خوان از حمله به خیمه ها، #معجر_سوخته و #گوش بی گوشواره می گوید ناله ها بیشتر می شود ...😭
.
🍃خادم الحسین هایی که در روضه #حضرت_زهرا بی تاب می شوند، نبض غیرتشان می زند اگر به خانمی #بی_حرمتی شود....
.
🍃محمد محمدی، نوکری بود که درس #روضه را از بر بود. رگ غیرتش جوشید وقتی دید به ناموس مردم بی حرمتی می شود . نتوانست مثل رهگذرها کلاه بی تفاوتی بر سر بکشد و راه خودش را برود.ایستاد و به #وظیفه اش عمل کرد.وظیفه ای که خیلی از ما فراموشش کرده ایم. 😞
.
🍃برای #دفاع از ناموس کشورش ، جانش را داد.دلم شکست وقتی فهمیدم از #پهلو به او چاقو زده اند.گویی سرنوشت #مادر قسمت فرزندان است...😓
.
🍃آمر به معروف قصه ما شهید شد اما #ایثارش در تاریخ می درخشد وقتی اعضا بدنش به چند نفر جانِ دوباره بخشید .خوش به حال آن کس که #قلب شهید در سینه اش می تپد.قلبی که محبِّ #اهل_بیت است و با ذکر #حسین بی تاب می شود.❤️
.
🍃 قلم در دست میگیرم اما ذهنم سوی #شهید_خلیلی می رود. اویی که در راه #امر_به_معروف جان داد اما حرف ها و #زخم_زبان ها دلش را بیشتر از جسمش زخم کرد.💔
.
🍃خلیلی ها و محمدی ها جان دادند تا قصه #چادر_خاکی و بازار تکرار نشود .به بانویی #اهانت نشود، پیش چشم مردی ناموسش.....
.
🍃چشم می بندم بر دنیای اطرافم.بر آن هایی که شاید با #حجاب غریبه شده اند .بی خیال تمام #طعنه ها و #کنایه ها، به یاد چادر خاکی مادرم و به حرمت خون #محمدها ، چادرم را محکم تر می گیرم . زینبی می مانم پای حسین های زمان......🌴
.
✍نویسنده: #طاهره_بنائی_منتظر
.
🕊به مناسب شهادت #شهید_محمد_محمدی
.
📅تاریخ شهادت: ۲۷ مهر ۱۳۹۹
🍃🌸 @shahid_ahmadali
🕊پنجم اردیبهشت ماه؛ سالروز شهادت
#شهید_محمدرضا_تورجیزاده...
🍃ای شهید؛ در خاکریز های #جبهه، خدا را شناختی، برایش مناجات کردی، ناله سردادی و #عاشق شدی. هنوز سوز صدا و مداحی هایت در گوش همرزمانت به یادگار مانده است....
🍃با سوز دلت #ظلمت_نفسی بخوان، مدتی است خودمان را گم کرده ایم. نادما منکسرا را برایمان #گریه کن که شاید از این خواب ناز غفلت بیدار شویم.
🍃هرکس از توحرفی زد از عشقت به حضرت مادر گفت! روضه #حضرت_زهرا بخوان. برایمان از #در_سوخته بگو شاید از آتشی که برای خودمان ساخته ایم خلاصی یابیم. بگو چه گذشت بین در و دیوار، شاید دلمان لرزید و اشکمان جاری شد. از میخ در هم بگو. شاید در #توبه به رویمان باز شد😭
🍃از وصیت مادر به دختر و #پیراهن_کهنه بگو، شاید کبوتر دلمان پرکشید سوی #گودال. اما از بازوی کبود نگو، میدانی که ختم می شود به گریه های علی. صبرِ چاه را نداریم که در مقابل دل داغدار و اشک های #علی تاب بیاریم...
🍃نمی دانم در جبهه، چگونه عاشق شدید که شهادتتان همچون اهل بیت بود، یکی بی سر، یکی با دست های قلم شده، یکی #اربا_اربا و یکی با پهلوی شکسته و #بازوی_کبود همچون خودت😞
🍃 در سنگرِ مناجاتت، روضه ی مادر را میخواندی که خمپاره، بازویت را کبود کرد و پهلویت را شکافت و تو بازهم به #مادر اقتدا کردی.
🍃این #عشق پایان ندارد....
سنگ مزارت و ذکر یا زهرایی که روی آن حک شده، نشانه ای است برای هر #زائر که دلش گره بخورد به حضرت مادر. فاتحه ای برای تو بخواند و حاجت بگیرد.سفارشمان را به مادر پهلو شکسته بکن...❤️
✍نویسنده:طاهرهبنائیمنتظر
#سالروز_شهادت
#یادشهداباصلوات
🌸🍃@shahid_ahmadali