☘☘خاطره... 🌷🌷
#شهید_جواد_الله_کرم
وارد اتاق شدم جواد نشسته بود. چون پاش زخمی بود و با عصا راه میرفت عذر خواست که نمیتونه بلند بشه... رو به من با خنده گفت عجب چهره ت نورانی شده... خندیدم گفتم ایشالا سیرتمون و باطنمون نورانی بشه که اگه بشه شهید میشیم...
من ایستاده و جواد الله کرم نشسته...
گفت: من میخوام در رکاب امام زمان شهید بشم الآن شهادت نمیخوام میخوام مؤثر باشم...
باخنده گفتم آقای الله کرم تو کار خدا دخالت نکن بسپر به خدا چه بسا خون شهدا از حضورشون در دنیا برا اسلام مؤثر تر باشه... درخت برای رشد علاوه بر خاک و اکسیژن نیاز به آب هم داره و اسلام علا وه بر حضور به خون هم نیاز داره... سکوت معنا داری کرد ... از جوابم شرمنده شدم که با آقا جواد یکی به دو کردم. بعد با خنده گفت : ما زورمون به زبون شما طلبه ها نمیرسه... انگار حرفامو پذیرفت .منم از شرمندگی پاشو که زخمی بود وقتی حواسش نبود بوسیدم و فرار کردم.... اواسط دی ۹۴ بود و جواد اردیبهشت۹۵ شهید شد!!!
انگار جواد به فرشته موت اذن داد که شهید بشه!!! تا اون موقع با خودش بسته بود که شهید نشه و بمونه... شهدا رفتنشونم دست خودشونه و ملائک تابع اذنشون هستن....
نسأل الله منازل الشهدا...
#ای_شهید_در_شب_قدر_نگاهی
#التماسدعایفرج
@shahid_allahkaram
࿇ ══━━✥◈✥━━══ ࿇