eitaa logo
شهید عارف(شهید احمد علی نیری)
82 دنبال‌کننده
17.2هزار عکس
12.4هزار ویدیو
445 فایل
💥بسم رب الشهدا💥 کتاب شهید رو خوندم، عرفان عجیبی این شهید داره. 😳 تسلای دل مادر سیدالشهدا ع قدمی برای شهدا برمیدارم.⚘⚘⚘⚘⚘⚘
مشاهده در ایتا
دانلود
هدایت شده از خدایا شکرت
🌸بسمِ اللهِ الرَّحمَنِ الرَّحِیم🌸 ❣️تلاوت دسته جمعی قرآن کریم هدیه به روح پاک و مطهر همه شهدا برای تعجیل در فرج آقا صاحب الزمان عجل الله تعالی فرجه الشریف انشاءالله صفحه ۵۷ 🙏ذکر روز سه شنبه : یا ارحم الراحمین (ای بخشنده‌ترین بخشندگان) 🙏@tanxxGOD
asalam-o-alayk.mp3
2.95M
. ✋ الــسَّـــلامُ عَلَيْـــكَ يَا حُجَّةَ اللَّهِ فِي أَرْضِهِ لینک‌کانال‌آرشیوخادمان‌امام‌زمان‌عج ╔ ⃟🥀❥๑‌‌•~-------------- @khademan_emamezaman
⚫️امام زین العابدین (ع) میفرمایند: ✔️ زمانی که قائـم ما قیام می کند ... 🔲 منبع: ( بحار، ج ۵۲، ص۳۱۷ ) ╔ ⃟🥀❥๑‌‌•~--------------- 🆔 @khademan_emamezaman
💠ملاقات با امام زمان(عج) ═༅༅═❥✦༅﷽༅✦❥═༅༅═ 💠يكى ازصفات انسانى كه بايد سالك الى اللّه در خود ايجاد كند صفـت شكـور بودن و قدردانى از اظهار محبـت ديگران است ، افرادى كه محبـت ديگـران را ارج نمـــــی گذارنـد و اهميـــت نمـــی دهنـد و خودخواهىشان آنها رابـه ارزش خدمات ديگران،بىاعتنا كرده،به حيوانـات شبيـه ترند.آنهائى كه شكر مخلـوق را نمى كنند شكرخالق را هم نكرده ودرحقيقـت چون اينروحيهراندارند شكرخداراهم نمىكنند 🔸بنابرايـن افـرادى كه مى خواهنـد، به قُـــرب اِلـى اللّه نائـــل گردند، بايـد روحيـه شكــرگذارى و قــدردانى از محبـت ديگران را در خـود ايجـاد كنند،زيرا يكى از صفات الهـى كه در اولياء خدا به خاطر قرب آنها به خــدا وجــود دارد، شكـــور بــودن است. ▪️اولياء خدا حتّى از كفّارى كه خدمتى به آ نها كرده اند تشكّر مى كنند و پاداش محبتهاى آنهـا را مـى دهنــد در اين زمينه حكايتــى به يادم آمد كه : 🟢حـضرت آيةاللّه جناب آقاىحاج شيخ محمـد رازى كه از شاگــردان درس اخـلاق مرحـــوم حـــاج شيــخ محمـد تقـــى بافقى مىباشند نقل فرمودند:استادمان مرحوم آقـاى بافقى به خادمش آقاى حاج عباس يزدى دستورداده بود،كه شبها در خانـه را بازبگذارد ومواظبباشد كهاگر اربابحوائج مراجعه كردند،به آنها جواب مثبت بـدهـد و حتى اگـر لازم شـددر هر موقـع شـب كه باشد او را بيداركند تا كسى بدون دريافـت جواب از در خانه او برنگردد . 🔵آقاىحاج عباس يزدى نقل مىكنـدكه نيمه شبى دراتـاق خودم كه كنار درِحياط منزل آقاى حاج شيخ محمد تقـى بافــقى بود،خوابيـده بودم،ناگهـان صداى پائى در داخل حيـاط مرا از خواب بيـدار كرد، مــن فورا ازجا برخاستم.ديدم جوانى واردمنزل شده ودر وسط حيـاط ايستاده است ،نزد او رفتم و گفتم : 🔸شما كه هستيـد و چـه مى خواهيـد؟ مثل آنكه نتوانست فـورا جواب مـرا بدهد حالا يازبانش ازترس گرفته بود ويامتوجه نشد كه من به فارسى به او چه مىگويـم (زيرا بعـدها معلوم شد كه او اهـل بغـداد است وعرب است)ولى مرحوم آقاىبافقى قبل از آنكه او چيـزى بگويد از داخـل اتاق صدازدكه حاج عباس،اويونس ارمنـىست و بامن كار دارد او را راهنمـائى كن كه نزد من بيايد. 🔺من اورا راهنمائىكردم،اوبه اتاقآقاى بافقـى رفــت.مرحـــوم آقـــاى بافقى وقتى چشمش به اوافتاد بدون هيچ سؤالى به او فرمود : "احسنـت ، مى خواهـى مسلمـان شوى " او همبدونهيچگفتگوئى بهايشان،گفت: "بلـى بـــراى تشـــرّف به اســـلام آمـــدهام " 🔹مرحـوم آقــاى بافقــى بـدون معطّلـى بلافاصله آداب و شرائط تشرّف به اسـلام را به ايشـان عرضـه نمود و او هـم مشرّف به دين مقـدس اسـلام شد، مـن كه همه جريانات برايم غيرعادى بود ازيونـس تازه مسلمـــان سؤال كـردم كه : جريان تو چه بوده وچرا بدون مقدمـه بـه دين مقدس اسلام مشرّف گرديدى وچـرا اين موقـع شـب را براى اين عمل انتخـاب نمودى؟ ●گفت:مناهلبغدادم وماشينبارىدارم و غالبا از شهرى به شهرى بارمى برم.يك روزازبغدادبه سوى كربلامىرفتم،ديدم در كنارجاده پيرمردىافتاده ازتشنگى نزديك به هلاكت است،فوراماشين رانگه داشتم ومقدارىآب كه درقمقمهداشتمبه اودادم سپس او را سـوار ماشين كـردم وبه طرف كربلابردم،او نمىدانست كه من مسيحى و ارمنى هستم، وقتى پيـاده شـــد گفت : "بروجوان حضـرت ابوالفضل العباس اجر تو را بدهد." 🔻ازاو خداحافظىكردم وجدا شدم،پس ازچند روز، بارى به من دادند كه به تهران بياورم ،امشب سرشب به تهران رسيدم و چون خستـه بودم خوابيدم ،در عالم رؤيـا ديدم درمنزلىهستم وشخصیدرآن منزل رامى زند، پشـت در رفتـم و در را باز كردم ديدم شخصى سواراسب است و میگويد: "من ابوالفضـل العباس هستم ، آمده ام حقّـى كه به ما پيــدا كردى به تو بدهـــم " ■گفتم:چه حقّى؟ ●فرمـود:حقّ زحمتى كه بـراى آن پيرمــرد كشيدى، سپـس اضافــه فرمـود و گفـت : وقتى از خواب بـيـدار شـدى بـه شـهــر رى مىروى شخصى تورا بدون آنكه تو سؤال كنى،بهمنزل آقایشيخ محمد تقى بافقى می برد. وقتــى نزد ايشــان رفتــى به دين مقدس اســـلام مشـــرّف مى گردى. ■گفتم: چشم قربان وآن حضــرت از من خداحافظى كرد ورفت،من از خواب بيـدار شدم وشبانه بهطرف حضرت عبدالعظيم حركت كردم،در بين راه آقائى را ديدم كه بامن تشريف مىآورند وبدون آنكه چيزى از ايشان سؤال كنم ، مرا راهنمائى كردند و به اينجـا آوردند و من مـسـلمـــان شــدم. 🔸وقتى ما از مـرحــوم آقاى حـاج شـيـخ محمـّد تـقـى بـافـقـى سـؤ ال كـرديـم كـه: پایان بخش اول ادامه دارد.... 📚منبع:کتاب ملاقات بـا امام زمان(عج) ─┅═༅═❥༅🥀༅❥═༅═┅─ ╔ ⃟🥀❥๑‌‌•~--------------- 🆔 @khademan_emamezaman
📖 کتابخوانی | صفحه۲۱۶ الی۲۲۰ 👤مؤلف:آیت‌الله موسوی‌اصفهانی 📕 کتاب:مکیال‌ المکــارم در فوائد دعـــا بــــرای حــــضـرت قـــــائــــم (عج) لینک‌کانال‌آرشیوخادمان‌امام‌زمان‌عج ╔ ⃟🥀❥๑‌‌•~-------------- @khademan_emamezaman
⚫️امام محمدباقر (ع) میفرمایند: ✔️ بـه خــــدا ســوگـنـــــد کـه او ... 🔲 منبع: ( بحار، ج۵۲، ص۳۴۱ ) ╔ ⃟🥀❥๑‌‌•~--------------- 🆔 @khademan_emamezaman
💠ملاقات با امام زمان(عج) ═༅༅═❥✦༅﷽༅✦❥═༅༅═ ↩️بخش دوم: ...●شمــا چگونــه او را مـى شناختيــد و مىدانستيد كه او آمـده است مسلمــان بشود؟ ■فرمود:آنكسكه اورابه اينجاراهنمائى كرد(يعنىحضرتحجة بن الحسن(عليه السلام)بهمن هم فرمودند:كه او مىآيد و چه نام دارد و چه مى خواهد. ➕ملاحظه فرموديد،صفت شكرگـزارى ازاظهارمحبت ديگران ولو آنكهخدمتگـزار غير مسلمان باشدچگونه در اولياء خـدا وجوددارد وآنها بهخاطر يك عملكوچـك وچگونه فردىراكهمسلمان نيستموفّـق بـه سعـــادت ابدى يعنى تشـرّف به ديـن مقدساسلاممىكنند،پساگرمىخواهيد قدم ديگرى به سوى خدا و اولياءاش به خصوصحضـرت ولىعصر ارواحنا لتراب مقدمــه الفــداء برداريـد و به آنهـا نزديـك شويد شاكــر باشيد و از زحمــات ديگران قدردانى كنيد و شكــر خالق و مخلوق را بسيار نمائيد. 💠مـرحـوم حـجـّة الاسلام آقاى "حاج سيدحسين نورى"كه ازعلماء شهرستان گرگان بودندومن مكرّر ايشان راملاقات نموده بودم و اوازمنتظرين وعلاقمندان واقعى حضــرت بقيـــة اللّه ارواحنا فـداه بود،مى فرمود: ✙منعادت كردهبودم و ورد زبانم شده بود بگويم:"اللّهـم ارنا الطّلعـة الرّشيده" وزياد به يادآن حضرتبودم وكسىازاین راز اطّلاع نداشت ،يك روز يكى ازاوليـاء خداكه بعدها اورا به اين معنـا شناختم از تهران به گرگان نزد من آمد و گفت : تشرّفىبرايم حاصل شدهبود،آقاحضرت بقية اللّه (عليه السلام ) به شما سـلام رساندند و فرمودند: ✘ما ازشما ممنون ومتشكّريم كه نامما را زياد مىبرى وما را فراموش نكردهاى. ◾️حدود ده سال قبل مرد خبيثى بود كه اكثر اولياءخدارا با قدرتىكه آن زمان داشــت اذيت مى كـرد ومقــدار زيادى از اذيتهايــش نصيـــب من هـــم شـده بود. ⚫️يكشب بهحضرتبقية اللّه ارواحنا فــــــــداه شكايـــت او را كـــردم و گفتــم : "آقا چرابه اينكافرملحد اجازه مىدهید دوستانتان را تا اين حد اذيت كند وچرا او را زنـــده نگـــه داشتــــه ايد و بــه دوزخ نمى فرستيد؟ ◾️درهمانشب درعالم رؤيا امامزمان (عليه السلام)را دیدم،ايشان فرمودند: ذلّت و مرگ او نزديـك است و اينكـه تا به حال با قدرت و عزّت ظاهـرى مانـده است بهخاطر اينست كـه اودر كتابــش نامى از ما برده و ما را ترويـج كرده و از اين راه حقّى به ما پيدا كرده و چون او در آخرت نبايدطلبى ازخدا داشته باشد تا در عذاب محض بسوزد،پاداش حقّ اورا دردنيا به اين وسيله مىدهيم،زيرا ما اجر احدى را ضايع نمى كنيم . ⚫️وقتى ازخواب بيدارشدم وبه كتاب او مراجعه كردم،ديدم آن خواب رؤياى صادقه بوده،يعنى او نامى ازامام زمان (عليه السلام)با آنكه معتقـد بــودم كه اعتقادى به آن حضـرت نـدارد بـرده و از آن حضـرت تـرويج كرده است . پایان 📚منبع:کتاب ملاقات بـا امام زمان(عج) ─┅═༅═❥༅🥀༅❥═༅═┅─ ╔ ⃟🥀❥๑‌‌•~--------------- 🆔 @khademan_emamezaman
📖 کتابخوانی | صفحه ۲۲۱الی۲۲۵ 👤مؤلف:آیت‌الله موسوی‌اصفهانی 📕 کتاب:مکیال‌ المکــارم در فوائد دعـــا بــــرای حــــضـرت قـــــائــــم (عج) لینک‌کانال‌آرشیوخادمان‌امام‌زمان‌عج ╔ ⃟🥀❥๑‌‌•~-------------- @khademan_emamezaman
⚫️امام جعفـر صــادق (ع) میفـرمایند: ✔️ مقرّ خلافت و حکومت حضرت ... 🔲 منبع: ( بحـار، ج ۵۳، ص ۱۱ ) ╔ ⃟🥀❥๑‌‌•~--------------- 🆔 @khademan_emamezaman
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
. آماده‌ای به جایی نگاه کنی که یک روز همه ما اونجا میریم؟ 📿 یک لحظه توقف کن، نگاه کن، و تأمل کن... ╔ ⃟🥀❥๑‌‌•~--------------- 🆔 @khademan_emamezaman
💠ملاقات با امام زمان(عج) ═༅༅═❥✦༅﷽༅✦❥═༅༅═ 🔰مرحومحجة الاسلام آقاىشيخعلى كاشانىفريدة الاسلاممیگويد:يك شب دراتاقپذيرائىمرحوم آيةاللّهكوهستانى دركوهستان مشغول نماز مغرب شدم، ديدم حضـــرت بقيّــة اللّه(ارواحنا فداه) تشريف آوردند ودرگوشه اتاق پشـت به قبله به نحــوى كه من در نمـــاز صـورت مباركشـــــان را مى ديـــدم نشستــــه اند. ✙من با خودم فكركردم كه اگر نماز را بشكنموعرضادب بهمحضرمقدّسشان بكنم شايد از اين عمل من، خوششان نيايد وقبل ازآنكه متوجّه ايشان بشوم تشريف ببرند، پس چــه بهتـر نمــازم را نشكنم كه اگر اراده فرموده باشند من با ايشان حرف بزنم،تا بعد از نماز صبر مى فرمايند. نماز را خواندم. در بين نمـاز بعضى از جمــلات را حضــرت با مـن مى گفتند، مخصوصــاً جملــه (يــا مَـــنْ لَــهُ الدُّنْيــا وَالْآخِـــرَة اِرْحَـــــمْ مَــنْ لَيْسَ لَـهُ الدُّنْيـا وَالْآخِرَة)كه درسجده آخـرچون باحــال بهترى میخواندم امـام هم آن رامكـرّر باتوجّه وحالبيشترىاداء میفرمـودند ولى به مجرّدى كه مىخواستم سلام نمـــاز را بدهــم حضــــرت ولــــى عصـــر (صلوات اللّه عليه) رفتند. 🔵شهيــــد هاشمــــى نـــژاد مى گويـد: شبىمرحوم استادم شيخ علىكاشانى فريدةالاسلام درايوان اطاق فوقانى كه درقم براى زندگى اجـاره كرده بوديم،رو به حياط منزل ايستاده بود و حضـــرت بقيـــة الله ارواحنـــا فــــداه را بـــا زيـــارت آل يـس زيــارت مى كرد وبا آن حضرت مناجات مى نمود. ☑️من هم در كنار او منقــل آتـش را براى كُرســى درســـت مى كـردم، يعنى آتش را باد مى زدم تا براى زير كرسى آماده شود. ناگهانديدم مرحـوماستاد تكانىخورد وحال توجّهاش،بيشتر شد وگريهاش شدّت كرد. من سرم رابالا كردم تا ببينم چه خبر است، با كمــال تعجّــب ديدم:حضرت بقيـة الله(عليه السلام)در ميان زمين وآسمانمقابل استادم ايستاده وبه او تبسّم مىكند ومن درآن تاريكى شب تمام خصوصيّـات قيافـــه و حتّـى رنگ لباس آن حضرت را مى ديدم. 🔘سپس سـرم را پائين انداختـم باز دو مرتبـــه وقتــى سرم را بالا كردم آن حضــــرت را با همـــان قيافـــه و همــان خصوصيّـات ديدم.بالأخره چندبار ايـن عمــل تكـرار شد ودر هر مرتبه جمـــال مقدّسآن حضرت رامشاهده میكـردم تا آنكه در مرتبه آخر كه سرم را پائيـن انداختم متوجّه شدم كه استـادم آرام گرفت.وقتى سرم رابالا كردم وبه طرف آن حضـرت نگـاه نمودم ديگر آن آقا را نديدم معلوم شدكه مناجـات استادم با رفتن آن حضــرت تمــام شده است. 🔸وقتــى مـن و استادم پس از ايــن جرياندرميان اطاق،زيركرسى نشسته بوديم،استادم بهگمان آنكه منچيـزى نديدهام مى خواست موضـوع را ازمن كتمــان كنند.من ابتــداء به او گفتــــم: استـــاد! شمــا آقـــــا را بـه چــه لباســـى مى ديديد؟ ✘اوبا تعجّب ازمن سؤال كرد وگفـت: مگــــــر تـــو آن حضــــــــرت را ديــــــدى؟! گفتم:بلى!با لباس راه راه وعمّامه ای سبز وقيافهاى جذّاب كه خالى دركنار صــــورت داشــت... و خلاصــه آنچـه از خصوصيّات در آن حضرت ديده بودم بهاو گفتم واومرا تصديق كردوتشويق نمــود وخوشحــال شـد كه من لياقـت ملاقات باآن امـاممعصومعليهالسلام را پيدا كرده ام. 📚منبع:کتاب ملاقات بـا امام زمان(عج) ─┅═༅═❥༅🥀༅❥═༅═┅─ ╔ ⃟🥀❥๑‌‌•~--------------- 🆔 @khademan_emamezaman