eitaa logo
ابراهیم_آرمان_سیدروح‌ الله
6هزار دنبال‌کننده
4.2هزار عکس
3.7هزار ویدیو
7 فایل
سلام از وقتی آرمان علی وردی و سیدروح الله عجمیان شهید شدندحالم دگرگون شده و هرروز براشون از دلتنگی هام می نویسم رفقای شهیدم دستم رابگیرید تا منم مثل شماپیش حضرت زهرا سلام الله روسفیدشم ارتباط با ادمین @namazeshaab
مشاهده در ایتا
دانلود
🌺‏امروز مجید قربانخانی هستش (شهیدی که به حر مدافعان حرم معروفه) برای شادی روحشون میفرستین؟ https://eitaa.com/joinchat/528941309Cff9dcf4693
🌷احمـد القاب زیـادے داشت ولے خودش مےگفت: بـہ من بگیـد "غریب‌طوس" مےگفت: بـہ مردم ایـران بگیـد هروقت رفتند دیـدار امام رضا علیہ‌السلام سلام مرا بـہ آقـا برسانند و بگویند؛ آقـا یکے هست کہ زیر پرچـم شما در حال مبـارزه{در جبهہ} است و اسـم شما را روے خودش گذاشتـہ💔🕊 📎به روایت مادر شهید ✨اللهم صل علی محمدوآل محمد وعجل فرجهم https://eitaa.com/joinchat/528941309Cff9dcf4693
💢همه گلوله های جنگ نرم مثل خمپاره شصته نه سوت داره نه صدا وقتی میفهمیم اومده که میبینیم: فلانی دیگه هیئت نمیاد ! فلانی دیگه چادر سرش نمیکنه ! https://eitaa.com/joinchat/528941309Cff9dcf4693
🌹سردار شهید عبدالحسین برونسی🌹 🔰سهم خانواده من همسر شهید: يك روز با دو تا از همرزماش آمده بود خانه. آن وقت‌ها هنوز كوی طلاب می‌نشستيم. خانه كوچک بود و تا دلت بخواهد گرم‌ فصل‌ تابستان بود و عرق همين‌طور شُرشُر از سرو رويمان می‌ريخت. رفتم آشپزخانه. يک پارچ آب يخ درست كردم و آوردم برايشان. یكی ‌از دوست‌های عبدالحسين گفت:"ببخشيد حاج آقا." اگر جسارت نباشد می‌خواستم بگويم كولری را كه داديد به آن بنده خدا، برای خانه خودتان واجب‌تر بود. يكی ديگر به تاييد حرف او گفت: آره بابا، بچه‌های شما اينجا خيلي بيشتر گرما می‌خورند. كنجكاو شدم. با خودم گفتم: پس شوهر ما كولر هم تقسيم می‌كند! منتظر بودم ببينم عبدالحسين چه می‌گويد. خنده‌ای كرد و گفت: اين حرف‌ها چيه شما می‌زنيد؟ رفيقش گفت: جدی می‌گويم حاج آقا. باز خنديد و گفت: شوخی نكن بابا جلوی اين زن‌ها! الان خانم ما باورش می‌شود و فكر می‌كند اجازه تقسيم كولرهای دنيا، دست ماست. انگار فهميدند عبدالحسين دوست ندارد راجع به اين موضوع صحبت شود؛ ديگر چيزی نگفتند. من هم خيال كولر را از سرم بيرون كردم. می‌دانستم كاری كه نبايد بكند، نمی‌كند. از اتاق آمدم بيرون. بعد از شهادتش، همان رفيقش می‌گفت: آن روزها وقتی شما از اتاق رفتيد بيرون، حاج آقا گفت: می‌شود آن خانواده‌ای كه شهيد دادند، آن مادر شهيدی كه جگرش داغ دار است، توی گرما باشد و بچه های من زير كولر؟! كولر سهم مادر شهيد است، خانواده من گرما را می‌توانند تحمل كنند. 📚 برگرفته از کتاب خاک‌های نرم کوشک https://eitaa.com/joinchat/528941309Cff9dcf4693
زینب رویِ همه‌یِ صفحات دفترش نوشته بود: او می‌بیند☝️ ... با این کار می‌خواست هیچ‌وقت خدا را فراموش نکند ...💔 ✨الّلهُمَّ‌صَلِّ‌عَلَی‌مُحَمَّدٍوَآلِ‌مُحَمَّدٍ وَعَجِّلْ‌فَرَجَهُمْ ✨ https://eitaa.com/joinchat/528941309Cff9dcf4693
🌷۲۲ فروردین ماه گرامی باد🌷 ‍ از اون بچه هیئتی های عاشق بود، عاشق مادرش حضرت زهرا (س) ... گردانمون یه هیئت داشت به اسم گردان متوسلین به حضرت زهرا (س) توی هیئت همه بچه ها بی قرار بودن اما حال سید با همه فرق داشت ، تا اسم حضرت زهرا (س) میومد مثل بارون بهار گریه میکرد حالش عوض میشد ؛ خیلی به مادرش ارادت داشت ، یه دست نوشته ازش مونده که سند عاشقی سید به حضرت زهرا (س) ست ؛ خطاب به امام زمان(عج) :آقا جان وقتی که ما به جبهه میرویم به این نیت میرویم که انتقام سیلی حضرت زهرا(ع) که آن نامرد ها به روی مادر شیعیان زده اند رو بگیریم ... برای انتقام آن بازوی ورم کرده میرویم . برای انتقام آن سینه سوراخ شده میرویم . سخت است شنیدن این مصیبت ها . نام شهید : سید احمد نام خانوادگی شهید : پلارک تاریخ تولد :1344/02/07 محل تولد : تهران تاریخ شهادت : 1366/01/22 محل شهادت : شلمچه ،عملیات والفجر ۸ وضعیت تاهل : مجرد محل مزار شهید : گلزار شهدای بهشت زهرا سلام الله علیها @shahid_Arman_seyyed 🕊🕊🕊🕊🕊🕊🕊
یک روز ظهر وارد خانه شد، سلام کرد، خیلی خسته و گرفته بود، یک ساک دستش بود، آن روز از صبح به مراسم تشییع شهدای گمنام رفته بود، آرام و بی‌صدا به اتاقش رفت. صدا کرد:  مادر، برایم چای می‌آوری؟ برایش چای ریختم و بردم. وارد اتاقش شدم، روی تخت دراز کشیده بود، من که رفتم بلند شد و نشست. پرسیدم: چه خبر؟ در جواب من از داخل ساکش یک پرچم سه‌ رنگ با آرم «الله» بیرون آورد.  پرچم خاکی و پاره بود. اول آن را به سر و صورتش کشید و بعد به من گفت: «این را یک جایی بگذار که فراموش نکنی. هروقت من مُردم آن را روی جنازه‌ام بکش». خیلی ناراحت شدم، گفتم:«خدا نکند که تو قبل از من بری». اجازه نداد حرفم را تمام کنم، خندید و گفت: «این پرچم روی تابوت یک شهید گمنام تبرک شده است» وقتی من مُردم آن را روی جنازه من بکشید و اگر شد با من دفنش کنید تا خداوند به‌ خاطر آبروی شهید به من رحم کند و از گناهانم بگذرد و شهدا مرا شفاعت کنند». نمی‌دانست که پرچم روی تابوت خودش هم یک روزی تکه تکه برای شفاعت دست همه پخش می‌شود....💔 📎به روایت مادر بزرگوار شهید @shahid_Arman_seyyed 🕊🕊🕊🕊🕊🕊🕊
💢۴۰روزروزه‌داری واعتکاف برای رفتن به سوریه «شهیدمحمداسدی»برای اینکه به سوریه برود۴۰روزنذرروزه کرده بود.حتی بیشترازاین۴۰روزراروزه گرفت،سه روزهم درحرم امام رضاعلیه السلام معتکف شد. 📜وصیت‌نامه ای از شهید محمد اسدی به یادگار نمانده است. گزیده‌ای از جملات ماندگار این شهید بزرگوار بجای وصیت‌نامه منتشر می‌شود: «این دنیابسیارکوچک وگذراست ومثل یک دیوارمیماندکه مابرلبه آن راه میرویم وانتهای این دیوارکه هدف ماست شهادت است ومابایدهدف خودرابا دقت وهوشیاری ببینیم وباسرعت واشتیاق به طرف ان بدویم ومواظب باشیم که دراین مسیرکوچکترین لغزشی درمابه وجودنیایدکه ممکن است ازاین دیوارسقوط کنیم وبه هدفمان که شهادت است نرسیم.» «خوشحال از اینم که دیگر عمه جانمان زینب (س) تنها نیست و فدایی زیاد دارد. کلنا فداک یا سیده زینب (س)» «دلم برای خانواده و پدر و مادر و برادران و خواهرانم تنگ شده است ولی غیرتم اجازه رفتن به مرخصی را به من نمیدهد و از حضرت زینب (س) خجالت میکشم که او را تنها بگذارم، اگر او را تنها بگذارم در آن دنیا جوابی برای حضرت علی(ع) ندارم که بدهم، و من پوتین‌هایم را جفت کرده ام و اصلا به مرخصی نمیروم یا باید جنگ تمام شود و ما به پیروزی کامل برسیم یا اینکه من به شهادت برسم.» «پدر جان دیگر از من دل بکنید و من را نذر عمه جانمان زینب (س) کنید . من خمس پنج پسرت هستم.» 💌 و 👇👇 @shahid_Arman_seyyed
🔹شهید حجت الاسلام و المسلمین محمدامین کریمیان مسلط به زبان انگلیسی بود و بورسیه تحصیل در فلسفه غرب دانشگاه آلمان نیز پذیرفته شده بود. 🔹بارها از او خواستند که برای تبلیغ به کشورهای انگلیسی زبان برود. قبول نکرد گفت: "به زبان عربی هم مسلط هستم، مرا به سوریه یا لبنان بفرستید." 🔹بعنوان مبلغ به سوریه اعزام شد و گرفت آنچه (شهادت) را که می خواست. 🔹به یکی از دوستانش گفته بود: من دفاع از حرم و حتی مژده شهادت را از شهید ابراهیم هادی گرفتم. 📜بخشی از وصیت‌نامه شهید: "من از این دنیا با همه زیبایی‌هایش می‌روم همه آرزوهایم را رها می ‌کنم. اما به ولایت و حقانیت علی بن ابیطالب (ع) و خداوندی خدا یقه‌تان را می ‌گیرم اگر امام خامنه‌ای را تنها بگذارید. اگر از سرهای ما کوه درست کنند هرگز نخواهیم گذاشت روزی نسل‌های بعدی در کتاب تاریخشان بخوانند، امام خامنه‌ای مثل جدش حسین (ع) تنها ماند. سلام مرا به حضرت آقا برسانید و بگویید: اگر دوباره زنده شوم از تکه ‌تکه شدن در راه ایشان ابایی ندارم." 💌 و 👇👇 @shahid_Arman_seyyed
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
امام خمینی(ره): "‏مثل‌ چمران‌ بمیرید..." 🌷 ۳۱ خرداد ماه سردار پر افتخار اسلام و مجاهد بيدار و متعهد، عارف بالله گرامی باد🌷 💌 و 👇👇 @shahid_Arman_seyyed