🌷 منحصر به فرد
آرمان سه ویژگی منحصر به فرد داشت.
1⃣ اول اینکه هرکاری که میخواست انجام بدهد، سعی میکرد در آن خیری هم به دیگران برساند؛ مثلاً...
#خاطره | #آرمان_عزیز
#شهید_آرمان_علی_وردی
--------------
📣 کانال رسمی شهید آرمان علیوردی
@shahid_armanaliverdy
5.55M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
یک اخلاقهایی داشت ما خودمون خجالت زده میشدیم، دیگه از یک سنی به بعد، ایشون انگار معلم ما شده بود...
🎥 به روایت از مادر بزرگوار شهید آرمان عزیز
#خاطره | #آرمان_عزیز
#شهید_آرمان_علی_وردی
--------------
📣 کانال رسمی شهید آرمان علیوردی
@shahid_armanaliverdy
| زیارت با احترام او! |
رفته بودیم قم. موقع پیاده شدن از اتوبوس پایش طوری در رفته بود که نمیتوانست راه برود؛ برایش صندلی چرخ دار آوردم. تا حرم با ویلچر بردمش. نزدیک ضریح که رسیدیم نگذاشت جلوتر بروم. گفت: بی احترامیه که نشسته جلوی حضرت معصومه (ع) بروم.
به سختی از ویلچر بلند شد؛ لنگ لنگان و با تکیه به دیوار خودش را به ضریح رساند و زیارت کرد.
✍🏻 به روایت پدر شهید علیوردی
#خاطره | #آرمان_عزیز
#میلاد_حضرت_معصومه(س)
#شهید_آرمان_علی_وردی
----------
📣 کانال شهید آرمان علیوردی
@shahid_armanaliverdy
🕊 لحظهء خداحافظی...
آخرین سفری که خانوادگی به مشهد مقدس داشتیم، تقریباً دو ماه قبل شهادتش بود که تا روز تاسوعا مشهد بودیم و قرار بود روز عاشورا برگردیم؛ شب آخر که برای خداحافظی رفته بودیم، جای همیشگی آرمان که صحن گوهرشاد بود را انتخاب کردیم و تا اذان صبح همانجا نشستیم.
داخل صحن مراسم عزاداری و دستههای سینهزنی و مداحی بود که آرمان با پدر و محمد امین و داییاش برای شرکت در این دستهها رفتند...
وقتی زیارت همه تمام شد، در مسیر برگشت مدام آرمان را میدیدم که هر چند قدمی که بر میدارد به رسم ادب مدام برمیگردد و رو به گنبد با امام(ع) نجوا و دعا میکند و اشک میریزد... این کار را تا هنگامی که دیگر از حرم دور شده بودیم و گنبد معلوم نبود، ادامه داد؛ باز اشک میریخت و دعا میکرد... من هم که همچنان چشمم به آرمان بود که چرا اینطور بیتابی میکند، رو کرد به من و گفت: مامان! میدونی بدی جاهای زیارتی چیه؟
گفتم: چی؟
گفت: اینکه همینطوری که ذوق زیارت داری و خوشحالی که به حرم مشرف شدی، موقع برگشت و خداحافظی از این اماکن متبرک، همونقدر سخت و دلتنگ میشی...
من هیچوقت آن صحنهی زیارت و خداحافظی و اشک او را که مدام جلوی چشمانم هست را از خاطر نمیبرم و نمیدانم آرمان در آن زیارت از امام رضا(ع) چه خواست و چه راز و نیازی در آن شب داشت که دو ماه بعد شهادت روزیش شد...
✉️ به روایت از مادر شهید آرمان علیوردی
#خاطره | #آرمان_عزیز
#میلاد_امام_رضا(ع)
#شهید_آرمان_علی_وردی
--------------
📣 کانال رسمی شهید آرمان علیوردی
@shahid_armanaliverdy
🪴 بیاعتنا به مادیات
آرمان سه ویژگی منحصر به فرد داشت.
2⃣ ویژگی خوب دیگر او، بیاعتنایی به پول و مادیات بود، به طرز شگفتانگیزی برای پول ارزشی قائل نبود...
#خاطره | #آرمان_عزیز
#شهید_آرمان_علی_وردی
--------------
📣 کانال رسمی شهید آرمان علیوردی
@shahid_armanaliverdy
🌹 ادب او
آرمان سه ویژگی منحصر به فرد داشت...
3⃣ در طول کل مدت آشناییام با آرمان حتی یک کلمه زشت و رکیک یا اصطلاحی که معنایی دوپهلو داشته باشد، از دهان او نشنیدم...
کتاب آرمان عزیز، صفحه ۱۱۹
#خاطره | #آرمان_عزیز
#شهید_آرمان_علی_وردی
--------------
📣 کانال رسمی شهید آرمان علیوردی
@shahid_armanaliverdy
25.82M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔸 جایگاه و نقش ادب در زندگی شهید آرمان
🎥 به روایت از دوست و برادر و مادر شهید
آرمان علیوردی
#خاطره | #آرمان_عزیز
#شهید_آرمان_علی_وردی
--------------
📣 کانال رسمی شهید آرمان علیوردی
@shahid_armanaliverdy
22.35M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
📌 تکلیفشناسی شهید آرمان در زمانهای مختلف
🎥 به روایت از دوست شهید آرمان علیوردی
#خاطره | #آرمان_عزیز
#شهید_آرمان_علی_وردی
--------------
📣 کانال رسمی شهید آرمان علیوردی
@shahid_armanaliverdy
🕊 زیارت شهدا در روز عرفه...
روز عرفه قرار شده بود که برای خواندن دعای عرفه به قم برویم امّا شرایط رفتنمان جور نشد و تصمیم گرفتیم که حرم مطهر امام خمینی(ره) مشرف شویم و دعا را در حرم بخوانیم؛ آنروز بعد از اتمام دعا و راز و نیاز و زیارت، به پیشنهاد آرمان به گلزار شهدا و زیارت شهدای گمنام رفتیم...
📸 عکس فوق مربوط به روز عرفه ۱۴۰۱ میباشد.
✍🏻 به روایت از مادر شهید علیوردی
#عرفه | #آرمان_عزیز
#خاطره | #شهید_آرمان_علی_وردی
--------------
📣 کانال رسمی شهید آرمان علیوردی
@shahid_armanaliverdy
24.7M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
💠 #خاطره
روضه حضرت رقیه(س)
آخرین سفری که باهم رفتیم، سفر قم و جمکران بود. توی اتوبوس وقت رفتن، یه روضه حضرت رقیه(سلام الله علیها) رو کلیپ کرده بودن. دختربچهها شعر "حالا اومدی، حالا که دیگه
رقیه افتاده از پا اومدی..." رو میخوندند.
آرمان از این کلیپ خیلی خوشش اومده بود. میگفت: خیلی گریه کردم! خیلی قشنگه...
عاشق حضرت رقیه بود...
موقع برگشت هم فقط از شهدا میگفت.
همش در مورد کتاب شهدا صحبت میکرد، در مورد سختی کار نیروهای اطلاعاتی صحبت میکرد.
#حضرت_رقیه(س) | #آرمان_عزیز
#شهید_آرمان_علی_وردی
----------
📣 کانال شهید آرمان علیوردی
@shahid_armanaliverdy
10.98M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
⏰ شهادت در ساعت تولد
ساعتی که پزشک بیمارستان خبر
شهادت آرمان را به ما داد، ساعت ۸:۲۰ دقیقه بود. یعنی دقیقا همان ساعتی که
آرمان به دنیا آمده بود...
📗 بخشی از کتاب آرمان عزیز، به روایت از
مادر بزرگوار شهید
#آغاز_قصه_آرمان | #آرمان_عزیز
#خاطره | #شهید_آرمان_علی_وردی
--------------
📣 کانال رسمی شهید آرمان علیوردی
@shahid_armanaliverdy
🌹 از خون جوانان وطن لاله دمیده...
آرمان جوان با نشاطی بود، همیشه لبخند به لب داشت، در کلاس همواره متمرکز به درس بود و با دقت گوش میداد و به موقع سوال میکرد. گاهی هم با شوخیهایش باعث میشد طلبهها بخندند و کلاس از حالت خشک و کسل کننده بیرون بیاید.
به روایت از مدرسین حوزه علمیه آیت الله مجتهدی(ره)، صفحه ۱۲۴ کتاب آرمان عزیز
#خاطره | #آرمان_عزیز
#شهید_آرمان_علی_وردی
--------------
📣 کانال رسمی شهید آرمان علیوردی
@shahid_armanaliverdy