اذان به وقت حلب
🔹 پدر شهید #عباس_دانشگر میگوید:" بعد از دو هفته از شهادتش ، ساکش به دستمان رسید وسایل داخل ساک را یک به یک دیدم و ساک را کنار اتاق گذاشتم. در نیمههای شب ناگاه صدای اذان را شنیدم و از خواب پریدم. ساعت را نگاه کردم، دیدم نیم ساعت به اذان شرعی مانده؛ هیجان تمام وجودم را گرفته بود؛ دویدم در حیاط خانه که ببینم صدای اذان از مناره مسجد است یا نه! متوجه شدم صدای اذان از داخل خانه است؛ وقتی خوب دقیق شدم؛ دیدم اذان از ساک کنار اتاق است. سراسیمه به سمتش رفتم و گوشی تلفن عباس در ساک بود؛ گرفتم، نگاهم به آن خیره شد... روی صفحه نوشته بود: «اذان به وقت حلب»
🔹عباس دانشگر در تاریخ ۲۳ بهمن ۱۳۹۴ دختر عمويش را به همسري برگزيده بود، و كمتر از سه ماه از مراسم عقدشان در اول ارديبهشت سال ۱۳۹۵ عازم سوريه شد.
#کانال_شهید_عباس_دانشگر
•┈┈••✾❀🕊🌹🕊❀✾••┈┈•
@shahid_daneshgaar
•┈┈••✾❀🕊🌹🕊❀✾••┈┈•
#استوری | گاهی که میخواستم از سمنان به دانشگاه امام حسین (ع) بروم، با عباس هماهنگ میکردم و سوارش میکردم و با هم به تهران میرفتیم. همشهری بودیم. در سه چهار باری که با او همسفر شدم میدیدم که او به نماز اول وقت بسیار مقید است. همان اول سفر مسجد بین راهی را که قرار بود در آن نماز بخوانیم مشخص میکردیم. جوان آرام و متینی بود و حرفهای لغو و بیهوده نمیزد. وقتی همراهم بود یک قوت قلبی برای من بود.
#شهید #مدافع_حرم #عباس_دانشگر
•┈┈••✾❀🕊🌹🕊❀✾••┈┈•
@shahid_daneshgaar
•┈┈••✾❀🕊🌹🕊❀✾••┈┈•
وقتی به فرودگاه دمشق رسیدیم، شهید طهماسبی گفت:«حسین! تا میتونی این یکی دو روز بگیر بخواب!»
گفتم:«چطور؟» گفت:«تا قبل از اعزام به حلب، جز زیارت و خواب هیچ کار دیگهای نکن!» گفتم:«قضیه چیه؟» گفت:«اونجا خواب و خوراک ندارید! کلا 24 ساعته بیدارید و درگیر» حال خاصی به من دست داد.
در فرودگاه هم میفهمیدند به حلب میرویم طور دیگری نگاهمان میکردند. حسابی به ما میرسیدند و پذیرایی میکردند! انگار دو دقیقه بعد میخواهند سرمان را ببُرند! بالاخره به مقرمان در حلب رفتیم. صدای عباس از پشت بیسیم میآمد که دائم میگفت:«مهمات بریزید، دفاع کنید، من کمک میخوام»
صدایش را که شنیدیم خوشحال شدیم. گفتم:«دمش گرم! چقدر مرد شده این عباس!» فرمانده گروهان شده بود و مدیریت میکرد. دوست داشتیم زودتر برویم و عباس و بچهها را ببینیم.
✍حسین جوینده همرزم شهید
شهید #عباس_دانشگر
پاسدار دهه هفتادی مدافع حرم
#جوان_مومن_انقلابی
•┈┈••✾❀🕊🌹🕊❀✾••┈┈•
@shahid_daneshgaar
•┈┈••✾❀🕊🌹🕊❀✾••┈┈•
#استوری | یک چفیه زیتونی رنگ قشنگی داشت که به گردنش میانداخت و در نماز جماعت صبح شرکت میکرد. دوست داشت در مسجد و در بین دانشجوها باشد. بعضی از شبها به فرماندهان و مربیان در آموزش رزم شبانه کمک میکرد و تا پاسی از شب مشغول آموزش بود پس از ساعتها پیادهروی و خستگی باز نماز صبحش را در اول وقت میخواند. در ماه مبارک رمضان سال ۱۳۹۱ که در دوره آموزشی عمومی بودیم من ندیدم که نماز نخوانده افطار کند. بعد از ماندن در دانشگاه هم در ماه مبارک رمضان، نماز را در اول وقت میخواند.
#شهید_مدافع_حـرم#عباس_دانشگر
#جوان_مومن_انقلابی
•┈┈••✾❀🕊🌹🕊❀✾••┈┈•
@shahid_daneshgaar
•┈┈••✾❀🕊🌹🕊❀✾••┈┈•
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#استوری | خدایا! دلم تنگ است. هم جاهلم هم غافل، نه در جبههی سخت میجنگم نه در جبههی نرم. کربلای حسین (ع) تماشاچی نمیخواهد. یا حقی یا باطل ... راستی من کجا هستم؟ ..
#شهید #مدافع_حرم #عباس_دانشگر
🆔️ @shahidemeli
🕊آنقدر گرم و صمیمی بود که در اولین برخورد هر کس شیفته او میشد از سن هشت سالگی به بعد مرتب در نماز جماعت شرکت میکرد و با دوستانش هر سال در اعتکاف شرکت میکرد.
حضور او در جلسه دعای کمیل و دعای ندبه چشمگیر بود. او در بیشتر سخنرانی که در مسجد بود شرکت میکرد این حضور فعال او زمینهای برای ساخته شدن شخصیت اجتماعی و معنوی او در سالهای بعد شد. او در دوران تحصیلات ابتدایی، راهنمایی و دبیرستان جزو شاگردان ممتاز کلاس بود. برای ارتقاء تحصیل خودش تلاش زیادی کرد. او با ارادهای قوی که در ادامه تحصیل داشت توانست با رتبه عالی در دانشگاه سمنان در رشته مهندسی کامپیوتر(نرم افزار) قبول شود و از طرفی به خاطر دور اندیشی و عشق و علاقه که به سپاه پاسداران داشت در آزمون دانشگاه امام حسین(ع) هم شرکت کرد و قبول شد. او یک هفتهای در فکر بود که کدامیک را برگزیند. اکثر دوستان و آشنایان به او پیشنهاد دادند که در رشته کامپیوتر ادامه تحصیل بدهد، ولی او به این نتیجه رسید که دانشگاه امام حسین(ع) که یک دانشگاه انسانسازی است انتخاب کند. به دیگران میگفت من دوست دارم برای خدمت به اسلام وارد سپاه پاسداران شوم.
شهید مدافع حرم🕊🌹
#عباس_دانشگر
•┈┈••✾❀🕊🏴🕊❀✾••┈┈•
@shahid_daneshgaar
•┈┈••✾❀🕊🏴🕊❀✾••┈┈•
سال ۱۳۹۳ با همسرم و عباس راهی مشهد شدیم. عباس از قبل برایمان اتاق رزرو کرده بود. روز دوم، اصرار میکرد که میخواهم برایت هدیهای بگیرم. قبول نمیکردم اما آنقدر اصرار کرد که بالاخره راضی شدم. میدیدم که عشق و محبت در دلش موج میزند. یک عطر خوب هم برای پدرش خرید. روح عباس، آمیزهای از عشق و بندگی بود.
#شهید #مدافع_حرم #عباس_دانشگر
•┈┈••✾❀🕊🏴🕊❀✾••┈┈•
@shahid_daneshgaar
•┈┈••✾❀🕊🏴🕊❀✾••┈┈•
من در دوران دبیرستان برای مطالعه به کتابخانه فرهنگسرای کومش می رفتم. عباس هم مرتب به کتابخانه می آمد. آن جا با هم یک گپ و گفتی داشتیم و گاهی کنار هم می نشستیم. آن خاطره ای که بیادم هست وقتی اذان در محوطه فرهنگسرا پخش می شد او خودکارش را روی میز می گذاشت و کتاب را می بست و به نمازخانه ی کتابخانه می رفت. این صحنه را بار ها من دیده بودم.
#شهید #مدافع_حرم #عباس_دانشگر
•┈┈••✾❀🕊🏴🕊❀✾••┈┈•
@shahid_daneshgaar
•┈┈••✾❀🕊🏴🕊❀✾••┈┈•
#استوری | صدای اذان که در دانشگاه میپیچید، عباس خود را برای رفتن به مسجد مهیا میکرد. از جلوی در هر اتاقی که رد میشد و میدید که سرباز ها در آن هنوز مشغول کارند، با خوشرویی و محترمانه میگفت: " کار تعطیل! " اگر همکارانش را هم میدید، غیر مستقیم آن ها را به نماز دعوت میکرد و میگفت: " ما رفتیم نماز! " جزو اولین کسانی بود که وارد مسجد میشد. بعضی از شب ها که عباس در اتاق من استراحت میکرد، هنگام اذان صبح که از خواب بیدار میشدم، میدیدم که عباس رفته است. برای خواندن نماز شب به اتاق خودش میرفت تا با خدایش خلوت کند. او دوست داشت که در سکوت و خلوت، نجوایی عاشقانه با خداوند داشته باشد.
#شهید #مدافع_حرم #عباس_دانشگر
•┈┈••✾❀🕊🏴🕊❀✾••┈┈•
@shahid_daneshgaar
•┈┈••✾❀🕊🏴🕊❀✾••┈┈•
#استوری | همیشه، اذان که از مأذنه مسجد الزهرا (س) پخش میشد، میتوانستی در پیاده روی بلوار شهید مدرس سمنان نوجوانی را ببینی که به سمت مسجد در حرکت است. این، برنامه دائمیاش بود. گاهی با دوستانش همراه میشد و گپ و گفتی میکردند تا به مسجد برسند. اگر اذان به پایان رسیده بود، گامها را بلندتر برمیداشت، مبادا که از نماز جماعت و فضیلت نماز اول وقت، جا بماند. بعد از نماز، با دوستانش در مسجد یا حیاط جمع میشدند و بگو و بخند داشتند. عباس در فضای معنوی و نورانی مسجد الزهرا (س) و بسیج راه عبودیت و حقانیت را پیدا میکرد و پله پله بالا میرفت تا آرزوی شهادت در وجودش جوانه بزند، آرزویی که وارستگان به دنبالش میروند و به دستش میآورند.
#شهید #مدافع_حرم #عباس_دانشگر
•┈┈••✾❀🕊🏴🕊❀✾••┈┈•
@shahid_daneshgaar
•┈┈••✾❀🕊🏴🕊❀✾••┈┈•
🌷قسمتی از نامهی #شهید #مدافع_حرم #عباس_دانشگر به پسرداییاش که در آستانهی #جوانی قرار داشت:
🔸اول امین جان! #خودت رو #بشناس و بدون توی چه دورانی هستی.
🔹دوم از #انرژی جوانیت استفاده کن.
🔸سوم #ورزش رو یادت نره. منظم حداقل یک روز در میان 2 ساعت ورزش کن.
🔹چهارم تا میتونی توی بسیج، مدرسه و جاهای دیگه #مسئولیت بگیر تا قوی بشی. توی مدیریت و اعتماد به نفس خیلی کمکت میکنه. دیگه بقیشو خودت باید با #مطالعه_کردن پیدا کنی.
🔸پنجم #خداوند توی این سن به شدت انسان رو دوست داره. اگر جوانی توی جوانی #عبادت کنه، خداوند به فرشتگانش مباهات میکنه و میگه میبینید بندهام در دوران جوانی خودش داره #عبادت من رو میکنه پس حتما از خداوند #کمک بخواه و زیاد عبادت کن.
#شهید #مدافع_حرم #عباس_دانشگر
•┈┈••✾❀🕊🏴🕊❀✾••┈┈•
@shahid_daneshgaar
•┈┈••✾❀🕊🏴🕊❀✾••┈┈•
اذان به وقت حلب
🔹 پدر شهید #عباس_دانشگر میگوید:" بعد از دو هفته از شهادتش ، ساکش به دستمان رسید وسایل داخل ساک را یک به یک دیدم و ساک را کنار اتاق گذاشتم. در نیمههای شب ناگاه صدای اذان را شنیدم و از خواب پریدم. ساعت را نگاه کردم، دیدم نیم ساعت به اذان شرعی مانده؛ هیجان تمام وجودم را گرفته بود؛ دویدم در حیاط خانه که ببینم صدای اذان از مناره مسجد است یا نه! متوجه شدم صدای اذان از داخل خانه است؛ وقتی خوب دقیق شدم؛ دیدم اذان از ساک کنار اتاق است. سراسیمه به سمتش رفتم و گوشی تلفن عباس در ساک بود؛ گرفتم، نگاهم به آن خیره شد... روی صفحه نوشته بود: «اذان به وقت حلب»
🔹عباس دانشگر در تاریخ ۲۳ بهمن ۱۳۹۴ دختر عمويش را به همسري برگزيده بود، و كمتر از سه ماه از مراسم عقدشان در اول ارديبهشت سال ۱۳۹۵ عازم سوريه شد.
کتاب اذان صبح به وقت حلب رو به صورت رایگان مطالعه کنید.
#کانال_شهید_عباس_دانشگر
•┈┈••✾❀🕊🌹🕊❀✾••┈┈•
@shahid_daneshgaar
•┈┈••✾❀🕊🌹🕊❀✾••┈┈•
اذان به وقت حلب
🔹 پدر شهید #عباس_دانشگر میگوید:" بعد از دو هفته از شهادتش ، ساکش به دستمان رسید وسایل داخل ساک را یک به یک دیدم و ساک را کنار اتاق گذاشتم. در نیمههای شب ناگاه صدای اذان را شنیدم و از خواب پریدم. ساعت را نگاه کردم، دیدم نیم ساعت به اذان شرعی مانده؛ هیجان تمام وجودم را گرفته بود؛ دویدم در حیاط خانه که ببینم صدای اذان از مناره مسجد است یا نه! متوجه شدم صدای اذان از داخل خانه است؛ وقتی خوب دقیق شدم؛ دیدم اذان از ساک کنار اتاق است. سراسیمه به سمتش رفتم و گوشی تلفن عباس در ساک بود؛ گرفتم، نگاهم به آن خیره شد... روی صفحه نوشته بود: «اذان به وقت حلب»
🔹عباس دانشگر در تاریخ ۲۳ بهمن ۱۳۹۴ دختر عمويش را به همسري برگزيده بود، و كمتر از سه ماه از مراسم عقدشان در اول ارديبهشت سال ۱۳۹۵ عازم سوريه شد.
کتاب اذان صبح به وقت حلب رو به صورت رایگان مطالعه کنید.
#کانال_شهید_عباس_دانشگر
•┈┈••✾❀🕊🌹🕊❀✾••┈┈•
@shahid_daneshgaar
•┈┈••✾❀🕊🌹🕊❀✾••┈┈•
🌷 #شهید #مدافع_حرم #عباس_دانشگر
دلنوشتهی شهید:
خدایا! چه کسی بهتر از تو میشنود؟ چه کسی بهتر از تو میبیند؟ خدایا اگر تو ما انسانها را نمیشنیدی و نمیدیدی چه بیچاره بودیم. اگر تو ما را نمیخواستی کدام خواستنی به درد ما میخورد؟
کتاب #آخرین_نماز_در_حلب
•┈┈••✾❀🕊🌹🕊❀✾••┈┈•
@shahid_daneshgaar
•┈┈••✾❀🕊🌹🕊❀✾••┈┈•
📚بچه که بودیم گاهی روزهای تعطیل به خانه پدربزرگمان می رفتیم و وقتی از بیکاری حوصلهمان سر می رفت، یک توپ پلاستیکی می خریدیم و فوتبال بازی می کردیم. وسط شور و نشاط بازی، ناگهان عباس غیبش می زد! صدایش می کردیم و جوابی نمی شنیدیم. با کنجکاوی به دنبالش می گشتیم و می دیدیم که در حال وضو گرفتن است. بزرگ تر که شدیم، دیگر می دانستیم که حتی در گرماگرم بازی ، عباس نمازش را به موقع می خواند. این باعث شده بود که ما هم به تبعیت از او، بازی را تعطیل کنیم و نماز بخوانیم.
به نقل از پسرعموی شهید، کتاب
🌷 #شهید #مدافع_حرم #عباس_دانشگر
#آخرین_نماز_در_حلب
•┈┈••✾❀🕊🏴🕊❀✾••┈┈•
@shahid_daneshgaar
•┈┈••✾❀🕊🏴🕊❀✾••┈┈•
🌸اگر دیندار ماندیم، شهیدیم...🌸
یکبار صحبت از شهید و شهادت بود. عباس میگفت ما کجا و شهدای جنگ کجا. آنها از لحظه شهادتشان خبر داشتند.
بعد، حرف جالبی زد و گفت:این همه شبکه های ماهواره ای 📡 و اینترنت و شبکه های اجتماعی📱، فضای شهر را پر کرده اند، اما خودمان باید دیندار باشیم.
اینکه توانستیم دیندار بمانیم، یعنی به مرز شهادت رسیدیم و شهیدیم...☺️
راوی برادر شهید مدافع حرم عباس دانشگر
شهید مدافع حرم🕊🌹
#عباس_دانشگر
•┈┈••✾❀🕊🏴🕊❀✾••┈┈•
@shahid_daneshgaar
•┈┈••✾❀🕊🏴🕊❀✾••┈┈•
آخرین نماز در حلب
📙معرفی کتاب👇
کتاب آخرین نماز در حلب نوشته مومن دانشگر، زندگینامه و خاطرات جوان مومن انقلابی، مدافع حرم پاسدار شهید عباس دانشگر است.
درباره کتاب آخرین نماز در حلب👇
چند صباحی از شهادت جوان مؤمن انقلابی، مدافع حرم، پاسدار شهید عباس دانشگر نگذشته بود که دوستانش وصیّتنامه، دلنوشتهها، نامهها، و دستورالعمل عبادی و ورزشی او را در فضای مجازی منتشر کردند. همزمان سردار حمید اباذری، جانشین محترم فرماندهی دانشگاه افسری و تربیت پاسداری امامحسین (ع) نیز بهخاطر ویژگیهای بارز این شهیدِ دهههفتادی، او را بهعنوان نمونه یک جوان مؤمن انقلابی معرفی کرد.
💯سفارش و خرید کتاب 📚
شهید مدافع حرم🕊🌹
#عباس_دانشگر
•┈┈••✾❀🕊🏴🕊❀✾••┈┈•
@shahid_daneshgaar
•┈┈••✾❀🕊🏴🕊❀✾••┈┈•
همیشہمیگفـت:
برایاینکہگرهمحبتمامحکمتربشہ...
بایددرحـقهمدیگـہدعاکنیم:)!
شهید مدافع حرم🕊🌹
#عباس_دانشگر
•┈┈••✾❀🕊🌹🕊❀✾••┈┈•
@shahid_daneshgaar
•┈┈••✾❀🕊🌹🕊❀✾••┈┈•
📖 ″برشی از خاطرات″ | شهید عباس دانشگر
💯وضعیت تحصیلی عالی
😉نویسنده ای ؟
#شهید #عباس_دانشگر
#جوان_مومن_انقلابی
•┈┈••✾❀🕊🌹🕊❀✾••┈┈•
@shahid_daneshgaar
•┈┈••✾❀🕊🌹🕊❀✾••┈┈•
📖 ″برشی از خاطرات″ | شهید عباس دانشگر
💯وضعیت تحصیلی عالی
😉نویسنده ای ؟
#شهید #عباس_دانشگر
#جوان_مومن_انقلابی
•┈┈••✾❀🕊🌹🕊❀✾••┈┈•
@shahid_daneshgaar
•┈┈••✾❀🕊🌹🕊❀✾••┈┈•
⭕️دنیا بوی خون گرفته است؛ ظلمتِ ظلم ظالم بر عالم، پرده افکنده است.
📌آهای کودکان یمن و عراق و ای مسلمانان به خون کشیده شده؛ قدری تحمل کنید؛ قدری بیشتر دوام بیاورید. دستان من یارای کمک به شما را ندارد اما دلم به اندازه ی تمام شما آتش می گیرد. خدایا زنده نباشم و نبینم این ظلم را و این ،اخبار دیگر برای ما طبیعی است.
🌹 خدایا دلم تنگ است هم جاهلم هم غافل نه در جبهه سخت می جنگم نه در جبهه نرم
کربلای حسین (ع) تماشاچی نمی خواهد. یا حقی یا باطل... راستی من کجا
هستم؟
✏️فرازی از دستنوشته های شهید
#شهید_مدافع_حرم
#عباس_دانشگر
•┈┈••✾❀🕊🌹🕊❀✾••┈┈•
@shahid_daneshgaar
•┈┈••✾❀🕊🌹🕊❀✾••┈┈•