eitaa logo
🕊شهــید عــباس دانشـگر ٤٠ 🕊 (فارس)
52 دنبال‌کننده
9هزار عکس
3.5هزار ویدیو
306 فایل
کانون شهید عباس دانشگر ٤٠ فارس مشخصات شهید: 🍃تولد:۱۸ / ۰۲ /۱۳۷٢ 🍂شهادت:۲٠/ ۰۳ /۱۳۹۵ 🌹محل تولد:سمنان 🥀محل شهادت:سوریه لقب: جوان مومن انقلابی نام جهادی : کمیل برای آشنایی بیشتر در کانال زیر عضو شوید : @kanoon_shahiddaneshgar
مشاهده در ایتا
دانلود
۷۵ ✅ ادامه ی کتابِ " رفیق شهیدم مرا متحول کرد " ✍ بخش اول محبت شهید به همکاران ... بسیار خوشحال بودم که در این سفر معنوی یک رفیق شهید آسمانی پیدا کرده‌ام. شب و روزم به یاد عباس می‌گذشت. بعد از دهۀ اول عاشورا به شهرستان بم رفتم. در اولین فرصت کتاب را به یکی از دوستان دادم و گفتم: «می‌بینید که صفحۀ اول کتاب مهر هدیه در گردش زده شده. شما بعد از مطالعه به دوستان دیگه بدید تا مطالعه کنن.» متوجه شدم که کتاب دست‌به‌دست می‌چرخد. بعدازظهری بود. از دوستانی که کتاب را مطالعه کرده بودند، نظرشان در رابطه با این شهید را سؤال کردم. همه می‌گفتند شهید در ۲۳سالگی با نوشتن این وصیت‌نامه و دستورالعمل عبادی جای تعجب دارد. خاطرات او جذاب و درس‌آموز است. درعین‌حال چهره‌اش بسیار دلربا است. مطمئن شدم آن احساسی که به شهید داشتم، در دوستانم هم ایجاد شده. همان شب با عشق و محبتی که به شهید داشتم، در عالم رؤیا دیدم در شهرستان بم یادوارۀ شهدا برگزار شده است. مسئولیت این یادواره بر عهدۀ من است. لباس زیبا و شیکی پوشیده‌ام. من که زیاد به پوشیدن کت علاقه ندارم، آن شب دیدم کت پوشیده‌ام و از مسئولان شهر بچه‌های سپاه و بسیج همه در برگزاری یادواره همکاری و کمک می‌کنند. مهمانان وارد مجلس می‌شوند. بعضی از دوستان فعالیتی که برای یادواره انجام داده‌اند، به من گزارش می‌دهند. قدری غرورم گرفته بود از اینکه این کار باعظمت یادواره برای همۀ شهدا به من سپرده شده است و بسیار خوشحال بودم بعضی‌ها از من کسب تکلیف می‌کردند. می‌گفتند کجای کار زمین مانده ما انجام بدهیم. از خوشحالی از خواب بیدار شدم. ساعت را نگاه کردم. ۱:۳۷ بامداد بود. آن لحظه احساس و حال معنوی خوبی داشتم... ... ‌‌‌‌‌ ⌈.🌱. @Kanoon_shahiddaneshgar
۷۶ ✅ ادامه ی کتابِ " رفیق شهیدم مرا متحول کرد " ✍ بخش اول محبت شهید به همکاران ... در دلم انقلابی برپا شده بود و عشق و علاقه به شهید عباس دانشگر وصف‌ناپذیر بود. از دلم گذشت آشنایی من با این شهید یک رزق لایحتسب بود. اگر من جاهای دیگر برای عزاداری می‌رفتم، شاید این خبرها نبود. این هدیۀ مسجد جمکران که صاحب آن مکان مقدس حضرت ولی عصر عجلی‌الله هستند، به من عطا شده است. همان لحظه تصمیم گرفتم هرجور شده به مزار شهید به شهر سمنان بروم. با خود گفتم: این‌دفعه تنهایی بدون سروصدا می‌رم و سری بعد، با خانواده و دوستان. تک‌وتنها با پراید مدل ۸۲ حرکت کردم. بعضی از دوستان متوجه شدند با پراید می‌خواهم به مسافرت بروم. گفتند با این ماشین به کرمان هم نخواهی رسید و آدم عاقل این کار را نمی‌کند. به عکس شهید اشاره کردم و گفتم: «ایشون من رو می‌بره. من هیچ‌کاره‌ام.» به‌سمت شهر کهنوج حرکت کردم. به‌طور اتفاقی یکی از دوستان همکارم را در شهر دیدم. مدت چهار سال بود نه او را دیده بودم و نه تماس تلفنی گرفته بودم. دوستم وقتی فهمید به مسافرت می‌خواهم بروم، گفت: «بگو کجا می‌خوای بری.» گفتم: «یه دوستی پیدا کردم که نگو و نپرس! ان‌قدر به عشقش بی‌تاب شده‌م که به دیدارش می‌رم.»... ...
بذر عشقی که "تـو" در سینه ی ما کاشتـه ای ثمرش فتـح حریمیست که نامَش "قدس" است🕊.. 💫 ⌈.🌱. @Kanoon_shahiddaneshgar
۸۵ ✅ ادامه ی کتابِ " رفیق شهیدم مرا متحول کرد " ✍ بخش دوم محبت شهید به برادران   ...گاهی روی تخت با عکس عباس حرف می‌‌زنم. گاهی شهید برای دلگرمی من به خوابم می‌‌آید. یک شب خواب دیدم در امامزاده علی‌اشرف(ع) هستم. عکس کوچکی سر مزارش است و من دارم به عکس او نگاه می‌‌کنم. دور مزارش نوری است که به‌صورت دایره‌‌وار می‌‌چرخد. از خوشحالی بیدار شدم. یک شب دیگر با عباس خیلی درددل کردم. گفتم: رفیق، دستم را بگیر! غم‌وغصه‌‌های خودم را گفتم. از مریضی‌ام که چند سال است بر تخت بستری هستم و نمی‌‌توانم پاهایم را تکان دهم. کتاب آخرین نماز در حلب توی دستم بود و مطالعه می‌‌کردم و اشک می‌‌ریختم و به حال عباس غبطه می‌‌خوردم. همان شب در عالم رؤیا دیدم دو نفر خبرنگار به منزل ما آمدند. گفتند می‌‌خواهیم از رفیق شهیدت عباس دانشگر مصاحبه کنیم. من مطالبی را که در کتاب آخرین نماز در حلب و تأثیر نگاه شهید خوانده بودم، به آنان می‌‌گفتم و آنان می‌‌نوشتند. سؤالشان این‌‌طوری بود که می‌‌گفتند از رفیق شهیدت بگو. صبح که از خواب بیدار شدم قوت قلبی گرفتم که عباس من را فراموش نمی‌‌کند. اگر توفیق رفاقت شهید را داشته باشم، همین رابطۀ دوستی و محبت در این دنیا برایم کافی است. همین دوستی با شهید باعث شد سردار حمید اباذری، جانشین محترم سابق فرماندهی دانشگاه امام‌حسین(علیه‌السلام)، برای سخنرانی یاد‌وارۀ شهدای شهرستان ارومیه و شهید عباس دانشگر در تاریخ 23/4/1401به شهرستان ارومیه آمدند و در نخستین برنامۀ دیداری به منزل ما آمدند و از من احوال‌پرسی و دلجویی کردند. از حضور ایشان تقدیر و تشکر کردم. ... ⌈.🌱. @Kanoon_shahiddaneshgar
«إلـٰهی بِدَمِ الْمَظلُوم،عَجِّلْ لِوَلیّکَ الْفَرَج» خدایا به خون مظلوم قسم، در امر فرج تعجیل فرما!🕊
۸۸ ✅ ادامه ی کتابِ " رفیق شهیدم مرا متحول کرد " ✍ بخش دوم محبت شهید به برادران   🔹سیدامیرمحمد گنجی‌پور : خواب دیدم اذان صبح دارد گفته می‌شود. بعد عباس بدوبدو دارد می‌رود به‌سمت مسجد، بدون اینکه حرفی بزند. دیگران هم بهش سلام می‌کردند. سرش را به‌نشانۀ پاسخ سلام تکان می‌داد و می‌رفت. همان لحظه بود که اذان صبح گوشی‌ام من را از خواب بیدار کرد. ... ⌈.🌱. @Kanoon_shahiddaneshgar
۹۶ ✅ ادامه ی کتابِ " رفیق شهیدم مرا متحول کرد " ✍ بخش دوم محبت شهید به برادران   🔹آقای محمدی‌پور : در سال ۱۳۹۶ عکس شهید عباس را در کانال فضای مجازی دیدم. اسمش را جست‌وجو کردم و زندگی‌نامه و وصیت‌نامه‌اش را خواندم. در روحیۀ من خیلی تأثیر گذاشت. تصمیم گرفتم او را رفیق شهیدم انتخاب کنم. عکسش را قاب گرفتم و توی اتاقم نصب کردم. هر روز نگاهش می‌کردم و از دیدنش احساس خوبی به من دست می‌داد. یک روز در فضای مجازی در کانال رفیق شهیدم خودم را معرفی کردم و عشق و علاقه‌ام را به شهید ابراز کردم. گفته شد نشانی منزل را برایشان بفرستم. بعد از یک هفته یک بسته هدیه برایم فرستاده شد. روی هدیه نوشته شده بود «از طرف عباس». خیلی خوشحال شدم و به دلم نشست. بازش کردم. دیدم کتاب آخرین نماز در حلب و جانماز و تسبیح است. به خودم گفتم: این جانماز و تسبیح بی‌دلیل نیست. می‌خواد یه چیزی رو به من بفهمونه. کتاب را باز کردم. دیدم در صحفه‌های اول به نماز اول‌وقت تأکید شده است. نماز را جدی گرفتم. با خواندن نماز آرام آرام محبتم به خدا بیشتر شد. واقعاً این هدیه تحول و جرقۀ بزرگی در زندگی‌ام بود. بچه‌هیئتی و مذهبی بودم؛ اما نماز را گاهی‌به‌گاهی می‌خو‌اندم. الحمدلله حالا یک عاشق واقعی شده‌ام و دارم در راهی که عباس شهید شده قدم برمی‌دارم. ... ⌈.🌱. @Kanoon_shahiddaneshgar
۹۷ ✅ ادامه ی کتابِ " رفیق شهیدم مرا متحول کرد " ✍بخش دوم محبت شهید به برادران   🔹هادی رئیسی،چهارمحال‌وبختیاری : بهمن‌‌ سال ۱۳۹۶ بود. یکی از بستگان مجله‌‌ای به من داد. صفحه‌های مجله را که ورق می‌‌زدم، عکس یک شهید را دیدم. با لبخند ملیحی که بر لب داشت. چند لحظه روی لبخند او خیره شدم. در همان نگاه اول محبتش در دلم افتاد. احساس کردم پیوند عاطفی خاصی بین من و این شهید برقرار شده است. در فضای مجازی نام شهید عباس دانشگر را جست‌وجو کردم. وصیت‌نامه و دل‌نوشته‌‌هایش را خواندم. نوشته‌هایش نشان از درک بالا و فکر عمیق بود. شعلۀ عشق او در دلم روشن شد. تصمیم گرفتم در اولین فرصت سر مزارش بروم و دلم را با وصال به او آرام کنم. در بهار سال ۱۳۹۷ به مشهد مقدس رفتم. موقع برگشت در سمنان پیاده شدم. خودم را به مزارش رساندم. ساعتی آنجا نشستم. از آن روز به‌بعد، همواره محبت او را می‌بینم. احساس می‌کنم عباس همچون پدری برای فرزندش، در زندگی همراه من است و به من کمک می‌‌کند. شدت علاقۀ من به شهید آن‌قدر بیشتر شد که شب‌ها و سحرها به‌نیت او قرآن، زیارت عاشورا و... می‌‌خواندم. مرتب از او می‌‌خواستم محبتش همیشه همراه من باشد... ... ⌈.🌱. @Kanoon_shahiddaneshgar
۹۷ ✅ ادامه ی کتابِ " رفیق شهیدم مرا متحول کرد " ✍بخش دوم محبت شهید به برادران   🔹هادی رئیسی،چهارمحال‌وبختیاری : بهمن‌‌ سال ۱۳۹۶ بود. یکی از بستگان مجله‌‌ای به من داد. صفحه‌های مجله را که ورق می‌‌زدم، عکس یک شهید را دیدم. با لبخند ملیحی که بر لب داشت. چند لحظه روی لبخند او خیره شدم. در همان نگاه اول محبتش در دلم افتاد. احساس کردم پیوند عاطفی خاصی بین من و این شهید برقرار شده است. در فضای مجازی نام شهید عباس دانشگر را جست‌وجو کردم. وصیت‌نامه و دل‌نوشته‌‌هایش را خواندم. نوشته‌هایش نشان از درک بالا و فکر عمیق بود. شعلۀ عشق او در دلم روشن شد. تصمیم گرفتم در اولین فرصت سر مزارش بروم و دلم را با وصال به او آرام کنم. در بهار سال ۱۳۹۷ به مشهد مقدس رفتم. موقع برگشت در سمنان پیاده شدم. خودم را به مزارش رساندم. ساعتی آنجا نشستم. از آن روز به‌بعد، همواره محبت او را می‌بینم. احساس می‌کنم عباس همچون پدری برای فرزندش، در زندگی همراه من است و به من کمک می‌‌کند. شدت علاقۀ من به شهید آن‌قدر بیشتر شد که شب‌ها و سحرها به‌نیت او قرآن، زیارت عاشورا و... می‌‌خواندم. مرتب از او می‌‌خواستم محبتش همیشه همراه من باشد... ...
۹۷ ✅ ادامه ی کتابِ " رفیق شهیدم مرا متحول کرد " ✍بخش دوم محبت شهید به برادران   🔹هادی رئیسی،چهارمحال‌وبختیاری : بهمن‌‌ سال ۱۳۹۶ بود. یکی از بستگان مجله‌‌ای به من داد. صفحه‌های مجله را که ورق می‌‌زدم، عکس یک شهید را دیدم. با لبخند ملیحی که بر لب داشت. چند لحظه روی لبخند او خیره شدم. در همان نگاه اول محبتش در دلم افتاد. احساس کردم پیوند عاطفی خاصی بین من و این شهید برقرار شده است. در فضای مجازی نام شهید عباس دانشگر را جست‌وجو کردم. وصیت‌نامه و دل‌نوشته‌‌هایش را خواندم. نوشته‌هایش نشان از درک بالا و فکر عمیق بود. شعلۀ عشق او در دلم روشن شد. تصمیم گرفتم در اولین فرصت سر مزارش بروم و دلم را با وصال به او آرام کنم. در بهار سال ۱۳۹۷ به مشهد مقدس رفتم. موقع برگشت در سمنان پیاده شدم. خودم را به مزارش رساندم. ساعتی آنجا نشستم. از آن روز به‌بعد، همواره محبت او را می‌بینم. احساس می‌کنم عباس همچون پدری برای فرزندش، در زندگی همراه من است و به من کمک می‌‌کند. شدت علاقۀ من به شهید آن‌قدر بیشتر شد که شب‌ها و سحرها به‌نیت او قرآن، زیارت عاشورا و... می‌‌خواندم. مرتب از او می‌‌خواستم محبتش همیشه همراه من باشد... ...
اوایل بهمن ۱۳‌‌۹۲ بود و آن سال همدان بسیار سرد شده بود سردار اباذری و عباس آمده بودند خانه‌ی ما همه دور کرسی نشسته بودیم پدرم و مجتبی و حمید هم بودند عباس لباس زیبایی بر تن داشت از او سوال کردم لباستو از کجا خریدی جنسش باید ترکیه‌ای باشه گفت جنسش ایرانیه و از سمنان خریدمش من تا مطمئن نشم که جنس ایرانیه نمی‌خرمش حضرت آقا گفته باید کالای ایرانی بخریم باید تابع امر ولی باشیم. 👤به نقل از ↓ ″محمد درسی ؛ دوستِ شهید″ 📚بر گرفته از کتاب ↓ "لبخندی‌به‌رنگ‌شهادت ، فصل۱۷" ⌈.🌱. @Kanoon_shahiddaneshgar
🌹✅چهل شاخص جوان انقلابی از منظر امام خامنه ای مدظله‌العالی 🔹١-خود را مدیون اسلام و انقلاب می داند. 🔸٢-مؤمن به انقلاب و مبانی آن است. 🔹٣-به آینده انقلاب و نظام اسلامی امیدوار است. 🔸٤-دوستدار انقلاب و نظام اسلامی است. 🔹٥-معتقد به آرمان های انقلاب است. 🔸٦-مبانی جمهوری اسلامی را می داند. 🔹٧-خودش را برای همه میدان های مورد نیاز انقلاب (سیاسی، فرهنگی، اقتصادی و نظامی) آماده می کند. 🔸٨-پیشتاز حرکت های انقلابی است و در راه تحقق آرمان های انقلاب اسلامی ثابت قدم است. 🔹۹- اهل نماز اول وقت و به جماعت است. 🔸١٠-در صف اول دفاع از آرمان ها وارزش های انقلابی حضور دارد. 🔹١١-رابطه خود را با امام و آرمان هایش پیوسته حفظ می کند. 🔸١٢-معتقد به استقلال فکری، سیاسی، فرهنگی و اقتصادی است. 🔹١٣-خودش را برای مسئولیت های بزرگ اماده می کند. 🔸١٤-به دنبال کسب آگاهی سیاسی و بصیرت است. 🔹١٥-تاریخ معاصر را خوب می داند. 🔸١٦-نسبت به دشمنی های دشمنان حساس، خروشناک است. 🔹١٧-به دنبال کسب علم ودانش است. 🔸١٨-نسبت به محیط پیرامونی خود حساس ، فعال و اثر گذار است. 🔹١٩-به دنبال وحدت و هم افزایی در جامعه است. 🔸٢٠-کار وتفکراتش اسلامی و انقلابی است. 🔹٢١-با اطرافیان خود مجادله احسن دارد. 🔸٢٢-خوش بین به فرهنگی اسلامی است. 🔹٢٣-خوش روحیه است. 🔸٢٤-باهوش است و نمی گذارد بنام امر به معروف از او سوء استفاده نمایند. 🔹٢٥-امر به معروف و نهی از منکر را وظیفه شرعی وانقلابی خود می داند. 🔸٢٦-اخلاص در امور را سرلوحه خود قرار می دهد. 🔹٢٧-پر انگیزه و مطالبه گر است. 🔸٢٨-پايبند به تعلقات معنوی، خانوادگی ومیهنی است. 🔹٢٩-با منطق محکم از مسئولین انتقاد می کند. 🔸٣٠-نظام سلطه را با همه ابعاد و لایه هایش می شناسد. 🔹٣١-مقید به کار تشکیلاتی است. 🔸٣٢-قانون گراست. 🔹٣٣-دلش نورانی است . 🔸٣٤-رابطه قلبی ومعنوی خود را با خداوند تقویت می کند. 🔹٣٥-اهل قرآن است. 🔸٣٦-اهل دعا و مناجات با خداست. 🔹٣٧-اهل اعتکاف است. 🔸٣٨-میانه رو است؛ افراط وتفریط نمی کند. 🔹٣٩-از طعن و بدگویی که دیگران در حق او انجام میدهند نمی هراسد. 🔸٤٠-عدالت خواه است.