eitaa logo
کانال رسمی شهید محمدرضا دهقان امیری
6.8هزار دنبال‌کننده
10.7هزار عکس
3.4هزار ویدیو
69 فایل
﷽ [ مـن شنیـدم سـر عشـاق به زانـوے شمـاست و از آن روز سـرم میـل بریـدن دارد ] • ↫زیر نظر خانواده‌‌ محترم‌ شهید "تنھا کانال‌ رسمی‌ شهید در پیامرسان‌ ایتا" 📞| روابط عمومی: @Ghoqnooos_7494 ارتباط باخادم : @Ebno_zahra135 تبلیغات : @Vesal_Tablighat
مشاهده در ایتا
دانلود
«تویی که تکثیر شدی» بچه تر هم که بودید همیشه به محسن زور میگفتی. مثلاً فقط یک ساعت اجازه داشتید از کامپیوتر استفاده کنید. نصف تو، نصف محسن. اما تو همه آن یک ساعت را به خودت اختصاص میدادی. زل میزدی به مانیتور و تندتند دکمه ها را فشار میدادی. انگار نه انگار که برادر کوچکت هم سهمی از این زمان دارد. طفل معصوم به تنهایی حریف تو نمی شد. مجبور بود از مهدیه کمک بخواهد. مهدیه هم به کمک محسن می آمد و دو نفری درست و حسابی با تو کتک کاری میکردند و از روی صندلی بلندت میکردند. باید با نیشگون های ریز حسابت را میرسیدند یا آن موهای خامه‌ای‌ات را میکشیدند که حسابی تنبیه شوی. به نظرم مشت و لگد خیلی برای تو سازگار نبود. مگر مشت مهدیه چقدر توان داشت؟ محسن هم البته از هر فرصتی برای اذیت و آزار تو استفاده می کرد. مثلاً توی استخر سرت را زیر آب میکرد. تو هم البته کم نمیگذاشتی و تلافی میکردی. یا اینکه موقع چت با دوستانت یا بازی، سوزن به دست هایت میزد. گاهی هم ریشت را میکشید. تو البته آن قدر گرم بازی بودی که فقط تذکر می دادی «نکن»، «بلند میشم ها»، «باز دست زدی به محاسن آقا؟ با محاسن آقا شوخی کردی؟» بالاخره صبرت لبریز میشد و کار به کتک کاری میکشید متکاهای خانه هم از دست شما دو نفر در امان نبودند. قصد بزرگ شدن نداشتی؟ هنوز توی چهار پنج سالگی مانده بودی. جیغ و داد مامان فاطمه از دستتان بلند نمیشد؟ بابا علی سرتان فریاد نمیکشید؟ کمربند لازم بودید به نظر من. ولی پدر هیچ وقت به روی شما دست بلند نمی کرد. حتی بعید میدانم که صدایش را هم روی شما بلند کرده باشد. 💠پارت از کتاب زندگینامه شهید محمدرضا دهقان امیری 📚یک روز بعد از حیرانی ✏️| @shahid_dehghan
✨وقتی دل خسته میشه، نه حرفا آرومش می‌کنن، نه آدم‌ها... یه زمزمه‌ی آروم از ته دل کافیه: أَحْيِ قَلْبِي خدایا... دلمو زنده کن، با نور خودت، با عشق خودت، با حضورت. 🌿💫 •🦋| @shahid_dehghan
علی فانیDua-Al-Ahd.mp3
زمان: حجم: 8.25M
💚 هرکه چهل صبحگاه این عهد را بخواند، از یاوران قائم ما باشد و اگر پیش از ظهور آن حضرت از دنیا برود، خدا او را از قبر بیرون آورد که در خدمت آن حضرت باشد و حق‌تعالی بر هر کلمه هزار حسنه به او کرامت فرماید و هزار گناه از او محو سازد ✨|@shahid_dehghan
『🌱| 』 💔 امروز که هنوز فرصت داری، دست برادرت را محکم بگیر! فردا روزی است که حتی از سایه‌ات هم می‌گریزی... ✨ لحظه‌ای چشمانت را ببند و تصور کن: آن روز سهمگین، چه کسی دستت را خواهد گرفت؟ 🗓| دوشنبه ۱۴۰۴/۰۵/۱۳ 📿|ذکر روز‌ : یَا قَاضِیَ الْحَاجَاتِ 『☘️|@shahid_dehghan
اگر قرآن سخن خداست پس حديث قدسي چيست ؟!🤨 چرا احاديث قدسي را در قرآن نمي آورند؟ مگر نه اين است كه قرآن سخنان خداست..!؟🧐 بله، 'قرآن کریم کلام خداست' که به پیامبر اسلام (صلوات الله علیه) وحی شده است و در قالب الفاظ و عباراتی که خداوند نازل کرده، نازل شده است!🕋 اما 'احادیث قدسی'، سخنان خدا هستند که پیامبر (صلوات‌الله‌علیه) با الفاظ خودشان نقل کرده‌اند،🕌 یعنی خداوند معنا را به پیامبر (ص) القا کرده و ایشان آن را با الفاظ خودشان بیان کرده‌اند. به همین دلیل احادیث قدسی در قرآن آورده نشده‌اند و در متون حدیثی به عنوان سخنان خداوند شناخته می‌شوند.🌔 در قرآن، الفاظ و عبارات از جانب خداوند هستند، و خداوند به پیامبر (ص) وحی کرده است که این الفاظ را برای مردم بخواند.📻🎤
InShot_۲۰۲۵۰۷۳۱_۱۶۳۲۴۵۰۷۰_۳۱۰۷۲۰۲۵.mp3
زمان: حجم: 1.7M
-🕊️ نوشتن «چیذر» برای تو یعنی : انتخاب عشق✨، یعنی یادگار شدن در خاکی که . . . صدای قدم‌هایت را هنوز به خاطر دارد (: ! ✨|@shahid_dehghan
『🌱| 』 🔥 هر گناه، قدمی است به سوی آتش... امروز که هنوز فرصت توبه هست، از خواب غفلت بیدار شویم! 💔 فردا روزی است که افسوس سودی ندارد... 🗓| چهارشنبه ۱۴۰۴/۰۵/۱۵ 📿|ذکر روز‌ : یَا حَیُّ یَا قَیُّوم 『☘️|@shahid_dehghan
🕊| ✨ خاطره‌ای از شهید عباس دانشگر روایت از همکار شهید: نیمه شب بلند شدم. دلم گرفته بود و خابم نمیبرد. به سرم زد که بروم و نیم‌ساعتی را که تا اذان صبح مانده، کنار مزار شهدای گمنام در میدان صبحگاه دانشگاه افسری بشینم.به مزار که رسیدم دیدم یک جوان در تاریکی مشغول نماز است. نمیدانستم او کیست؛ اما حالت تضرع و عبادت عاشقانه‌اش روی من تاثیر عجیبی گذاشت. از آن شب به بعد نیم ساعت قبل از نماز صبح به مزار میرفتم و مشغول نماز میشدم، وقتی عبادت آن جوان را میدیدم به عبادت مشتاق‌تر میشدم. یک شب تصمیم گرفتم این جوان را بشناسم. منتظر ماندم تا اذان شود و وقت نماز جماعت برسد تا تعقیبش کنم، فهمیدم این جوان "عباس دانشگر" است، همان لحظه در دلم گفتم این جوان زمینی نیست و زیاد بین ما نمی‌ماند...🕊️ ✨|@shahid_dehghan
1.mp3
زمان: حجم: 1.95M
- تو رفتی تا بمانی… نه فقط در خاطره‌ها، که در عمق هر مسئولیت و هر لبیک بی‌پاسخ 🪴🙂. @shahid_dehghan
7.4M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
『☘️|』 "گاهی فقط هوای حرمت، دلِ خسته رو آروم می‌کنه... همون جایی که درد، رنگ دعا می‌گیره و دلتنگی، طعم امید."💚✨🤲 『✨️|@shahid_dehghan