🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸
💗رمان زهرابانو💗
قسمت129
بعد از مدتی که اتاق درسکوت بود با صدای ضربه ای آرام ؛ که به در خورد جا خوردم.
آقاسید بود که در می زدچیزی نگفتم که گفت:
- میشه در را باز کنی نهارتان سرد شد.
- بازهم چیزی نگفتم.
- دخترحاج آقا از وقت نهار گذشته ضعف می کنید!
آرام زمزمه کردم:
- چقدر برای امانت داری اش حرص می خورد.
صدایش کمی دلخور بود که گفت:
- باشه در را باز نکن!
فقط چیزی بگو بدانم حالت خوب است.
وسط حال خرابم، سردردم، لبخندی عمیق روی لبانم نشست. گناه داشت چیزی نمی گفتم.
خیلی آرام و خلاصه گفتم:
- خوبم
صدای الهی شکرش را شنیدم.
لبخندم کش بیشتری آورد که از دست خود عصبی شدم و پتو را روی سرم کشیدم وخوابیدم.
تاریکی اتاق نشان میداد چند ساعتی هست که خوابیدم. سردردم هم بهتر شده بود. بلند شدم چراغ اتاق را روشن کردم، پرده ها را عقب زدم دلم ضعف می رفت ولی نمی خواستم با آقاسید چشم تو چشم شوم.
با خودم درگیر بودم، چه کار کنم که
صدای آقاسید آمد:
دخترحاج آقا من دارم برای کاری میروم بیرون اگر بیدارید نهارتان را بخورید.
یاعلی...
چیزی نگفتم...
خوشحال از اینکه می توانم بعد از چند ساعت از اتاق خاج شوم.
صبر کردم وقتی صدای در آمد بلند شدم.
🍁نویسنده_طـــﻟاﺑاﻧـــو🍁
♦️کپی_با_ذکر_نویسنده_جایز_میباشد♦️
🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸
🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸
💗رمان زهرابانو💗
قسمت130
با آرامش بلند شدم...
موهای خرمایی ام را بافتم به پشت سرم انداختم...
شال ام را پوشیدم که اگر به یکباره آمد حجاب داشته باشم.
در را باز کردم بدون اینکه به جایی نگاه کنم رفتم سمت آشپزخانه که در کمال تعجب دیدم سینی غذا آماده روی میز است.
صدای همیشه آرام و دلنشینش از پشت سرم آمد
- پس خواب نبودی؟..
چرخیدم که آقاسید را دیدم نشسته بود روی کاناپه و سر را پایین انداخته بود.
آرام سلامی گفتم
در جوابم گفت:
- سلام دختر حاج آقاغذا را گرم کردم.
بهتر بود توضیحی می دادم تا کمی بار سنگینی رفتارش کم شود.
- من می خواستم بگم...
وسط حرفم آمد و گفت:
- حجاب دارید؟
- چادر ندارم ولی حجاب دارم.
حالا کمی سرش را بالا تر آورد و آرام به طرفم چرخید و گفت:
بهتره است اول غذا را بخورید تا سرد نشده بعد صحبت می کنیم.
ناچار قبول کردم.
من روی صندلی آشپزخانه نشستم و شروع کردم به غذا خوردن و آقاسید هم کتابی که به دست داشت را باز کرد و شروع کرد به خواندن.
من که تمام حواسم به آقاسید بود و نمی فهمیدم چه می خورم.
🍁نویسنده_طـــﻟاﺑاﻧـــو🍁
♦️کپی_با_ذکر_نویسنده_جایز_میباشد♦️
🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#استورے
جانوجهانسٺــرقیــہﷻ
کـربلایےامیــربـــرومند
⸀ °.🌱
•
.
اگه یکیو داری که وسط شلوغیاش و خستگیاش واست وقت گذاشته بدون خوشبختی@Shahid_dehghann
⸀ °.🌱
•
.
میدونستین پی ام
همون پیامه که از وسط نصفش کردن؟😐!
نمیدونستین
تا اکتشافت بعدی بِدرود . . .🚶🏿♀
@Shahid_dehghann
خاطره از شهید حججی
به نقل از حاج اقاماندگاری
خاطره ای که از همرزم شهید حججی شنیده بودند:
یکی ازهمرزمان شهید حججی تعریف میکرد؛در سوریه به ما گفته بودند،کنار جاده اگر ماشینی دیدید که با زن وبچه ایستادند وکمکی میخواهند،شما نایستید،اینا تله ای از طرف داعش است.
بعد از این ماجرا،یه روز من ومحسن باماشین که درجاده میرفتیم،کنار جاده اتفاقا خانواده ای دیدیم که تقاضای کمک میکردند که ماشینشان خراب شده،
هرچقدر به محسن گفتیم :اینا تله اس،ولشون کن،بیا بریم.
شهید حججی گفت:نه بلاخره کمک میخوان،زن وبچه همراهشون هست،گناه دارند.
رفتیم وکمکشون کردیم وان لحظه اتفاقی نیفتاد(درصورتیکه داعشی بودند).
بعد از ان ماجرا،وقتی فیلم وعکسهای اسارت محسن را دیدم،حالم خیلی بد شد،
چون کسی که پایش را روی گلوی محسن گذاشته بود،همونی بود که کنار جاده کمک میخواست و محسن کمکش کرد…
#شادی_روحش_صلوات
#تلنگر🖇🌿
فرض کن قیامت شده و
نامه اعمالت رو آوردن...📜
توش نگاه میکنی میبینی نوشته ۱۰۰,۰۰۰ نفر رو باحجاب کرده!!😳😳
از تعجب شاخ درمیاری: «این چیه؟ من کی این کارو کردم که خودم خبر ندارم ؟!!!»😍😍😍
مأمور حساب و کتاب: «این آثار نهی از منکرهاته تا سالها پس از مرگت!»😊
▫️آخه من که هر چی نهی از منکر کردم خیلیا «به تو چه» و «تو نگاه نکن» و این حرفا جواب میدادن... چه اثری؟!🤔
▪️جلوی تو این حرفا رو میزدن. بعدتر که میرفتن و به حرفت و رفتار مؤدبانهات فکر میکردن تأثیر میگرفتن اما خودت بی خبر بودی...😇
▫️بازم این همه نمیشه!🤔
▪️بعضیاشونم چون قبل از تو کسی بهشون تذکر داده بود اما فقط ۱ نفر بود بیاثر بود. تو گفتی شد دو نفر و اثر گذاشت...😊
▪️بازم این همه نمیشه!!🤔
▫️خیلیا هم بچهها و نسل خانمایی هستن که محجبه شدن... از مادرشون که تو با تذکرت باحجابشون کردی اثر مثبت گرفتن... با واسطه ثوابش مال تو هم شده...😉
▫️ولی بازم این همه نمیشه...!🤔
▪️خیلی از محجبهها از ترویج حجابت ثابت قدمتر شدن...
▫️خب، بازم ایـــن همه نمیشه... !!🤔
▪️توی دنیا که بودی، این آیه رو نخونده بودی که هر کس کار خوب انجام بده «فله عشر أمثالها..» ده برابر براش حساب می کنن؟؟؟😠
▫️چرا، خوندم... اما بازم ایـــن همه... !!!🤔
▪️اه... بسه دیگه، چقدر گیر دادی... اگه نمیخوای پاکش کنم، نامه عملت رو بدم دست چپت؟😡
▫️نه نه نه...! غلط کردم. دیگه حرف نمیزنم.😅
▪️بیا... اینم اجر توهیناییه که توی این راه شنیدی... اگه یک کلمه باز حساب کتاب کنی من میدونم و تو...😒
▫️وااااای... عجب اجری...😍😍 کاش بیشتر از اینا بهم توهین میکردن... کاش میزدن تو گوشم، کاش میکشتنم... با این حساب اجر #شهید_خلیلی چیه؟🤔
▪️اون مقامش خیلی خاصه👌 شماها نمیبینید. وگرنه از حسرت کلی غبطه میخورین... بهتون رحم کردن که بی خبر گذاشتنتون.
▫️خوش به سعادتش...
▪️یه مژده هم دارم برات...☺️
▫️چی هست؟
▪️صفحه پشتی نامه عملت رو نگاه کن...
▫️اینجا...؟! أ....!!!! آخ جوووون، این چیه؟ چقدر زیاده... همش مال منه😃
▪️بله، توی دنیا یه خاطره امر به معروف برای یه کانال فرستادی، خیلیا خوندن و #امر_به_معروف و #نهی_از_منکر رو شروع کردن... اینم ثواب داره
رایحہ !':
میگفت: مِهر اربابم حسین؏ بپاشید بهـ
زخمهای زندگیتون؛ خشک میکنه ریشهٔ
هر چی درد و غمِ روحیهـ !
『کتابِحسیناززبانِحسین』
#تلنگر اولبهخودم(:
توفضایمجازیکـھماشاءاللـھ
بچـھحزباللھےو
فدایـےرهبروافسرجنگنرمزیاده...
اماتوفضایواقعـےنمازصبحپر..!💔
نمازکـھردبشـھوقبولنشـھ،
همـھاعمالتردمیشہ
رفیق..!🙂🖐🏽
#حواسمونهست؟
- دیگه نمیخوام برم هنرستان
+ آخه برای چی؟
- معلمها بیحجابن!
انگار هیچی براشون مهم نیست
میخوام برم قم، حوزه.
#شهید_مصطفیردانیپور
#تلنگرانہ
👨💼انسان وقتی گناه میکنه در واقع به خودش صدمه زده😣
وقتی توبه میکنه، از خدا میخواد که این صدمه رو جبران کنه و این چیزی شبیه معجزس😍👏
🔥گناه کردن مثل این میمونه که آدم دستش رو بزاره روی سنگ قصابی، ساتور رو برداره و انگشتهای خودش رو قطع کنه🔪🤭
❌ بعد از خدا بخواد که «خدایا! من یه غلطی کردم، انگشتهام رو قطع کردم.😭
💢 حالا بیا وصلش کن»
👈🏻توبه یعنی اینکه «خدایا! من خودم رو زدم
من زندگی خودم رو خراب کردم،
تو بیا اصلاحش کن💞.»
مثلا👇🏻
👀کسی که نگاه حرام میکنه امکان لذت بردن خودش رو در زندگی خانوادگی کم میکنه،
⛔ به خودش صدمه میزنه؛
💢مهر و محبت رو پایین میاره
⛔و کلی بدبختی سر خودش میاره
🌸 ما واقعاً وقتی بیدینی میکنیم به زندگی خودمون ضربه میزنیم؛⛔💔
👈ما باید این نگاه رو تو جامعه توسعه بدیم،
⚡️تا به جایی برسیم که وقتی کسی بیدینی کرد،
اول با تعجب به اون نگاه کنیم و بگیم «اون چرا داره خودش رو میزنه؟؟🤨
استاد پناهیان
اللهم عجل لولیک الفرج
#طنز_جبهہ🧨
دو تا از بچہهاے گردان،
غولے را همراه خودشان آورده بودند
و هاے هاے مےخندیدند
گفتم : این کیہ؟
گفتند : عراقے
گفتم : چطورے اسیرش کردید؟
مےخندیدند
گفتند : -از شب عملیات پنهان شده
بود ، تشنگے فشار آورده
با لباس بسیجےها آمده
ایستگاه صلواتے شربت گرفتہ بود
پول داده بود!😂-
اینطورے لو رفتہ بود..
اکنون اذان مغرب به افق اهـواز
التماس دعا
نمازتون سرد نشه عزیزان
#شهیدانه
بعضیا هم هستن که فکر میکنن
شهدا به طمع بهشت رفتن✋🏻
رفیق!
شهدا عاشق بودن،عاشق!❤️
تا معنی عاشق خدا شدن رو نفهمی
هیچوقت علت رفتن
شهدا رو هم نمیفهمی...💌
#اندکیتفکر
#با_شهدا
🔹دلگیر نباش!
دلت که گیر باشد رها نمیشوی!
یادت باشد؛
خدا بندگانش را با آنچه بدان دل بستهاند میآزماید...🌱
🌷شهید محمدابراهیمهمت
https://eitaa.com/Shahid_dehghann
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#استاد_پناهیان
تاثیر صلوات
حتما دانلود کنید رفقا و گوش کنید🌹
چشمهـٰاییڪشھید،
حتـےازپشتقابِشیشـھای؛
خیرهخیرهدنبـٰالتوست ،
ڪھبـھگـناهآلودهنشوی..:)♥️
بـھچشمهایشقَسم . .
ابراهیمتورامـےبیند !🖐🏿🌱'
#رفیقِآسمونـےمَن
.🍁.
امیرالمومنین امام علی (ع) :
هیچ عملی نزد خداوند ،
محبوب تر از نماز نیست.
پس هیچ کار دنیایی شما را در وقت نماز به خود مشغول ندارد .
خصال ،ص۶۲۱ ، ح ۱۰
#دعاےفرج🌱
-بسمالله...🌸
بخونیمباهم...🤲🏻
ـاِلٰهےعَظُمَالْبَلٰٓآوَبَرِحَالخَفٰآء
ُوَانْڪَشِفَالْغِطٰٓآءٌ…✨🍃