استادپناهیانمیگہ:
همیشہبهخودتونبگید
حضرتعباس(؏)نگاممیڪنه...
امامحسین(؏)نگاممیڪنه...
بعدخدابهشونمیگہ..
نگاهڪنیدبندموچقددلشڪستس...
چقددوستونداره...
چقددلخوشبہیہنیمنگاه...
یہنگاهبهشبُڪنین...
بعدخودشوندستتومیگیرنوازاین
حجمگناهمیڪشنتبیرون
قشنگهمگہ نہ؟!
#تلنگــر🥀💔
رفیق میدونی؟؟!
میدونی روزی که نه
کسی مریض میشه
ن کسی شفا پیدا کنه
ن کسی عقد کنه
ن کسی عروسی کنه
و.....
میدونی اون روز چه روزیه؟! 🙂💔
اون روز « روز قیامتِ»
حواست باشه رفیق
گناه نکن
خوب شو
که شهدا و اهل بیت ما رو
شفاعت کنن
حواست باشه🙂🌸
#تلنگـرانـه
شهیده زینب کمایی میگوید:
حلال نمیکنم کسی که
میگوید خانم ها شهید نمیشوند💔😭
#سالروز_شهادت
#شهیدهزینبکمایی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
سـالـروز شـهـادتـت مـبـارک خـواهـر شـهـیـدم🥺
شـهـیـده زیـنـب کـمـایـی💚
#تلنگر🖐🏽
شیطونـه کنارِ
گوشت زمزمه میکنه:
تا جوونی از زندگیـت لذت ببر❗️
هر جور که میشه خوش بگذرون
اما تو حواسـت باشه،
نکنه خوش گذرونیت به
قیمتِ شکســ💔ـــتنِ دل امام زمانمون باشه...
⊰🌸⊱
"از شما عاشقان شهادت می خواهم که راه این شهیدان به خون خفته را ادامه دهید...
همیشه سخن ولی فقیه را به گوش جان بشنوید و به کار ببندید..."
♡فرازی از وصیتنامه♡
#سالگرد_شهادت 🥀
#شهیده_زینب_کمایی 🌺🌱
#شهیدانه
••🎀📚••
امامعلیعلیہالسلاممیفرمایند:
-زشتترینراستگویی
تعریفانسانازخودشمیباشد....🌿`
.
.
#شهیدانھ🌹
هیـچوقتدینخدارو
ودستورخدارو🌿
وظایفشرعیتونرو،
باهیـچچیزۍمعاملهنکنید...
+شهیداحمدڪاظمے🌼
#امام_زمان💚
گفت:
دوماہمنتظرم
تاآهنگفلاڹخوانندهکهگفتهبود..
منتشر بشه
میدونیچندینوقتھ منتظرمتولدمبشه
تابرمکنسرت ...؟!
میدونےمنتظرم فیلم...شروعبشه
اخهفلانبازیگرداخلشبازیمیکنه کارگردانشهمونمعروفهاست...
خیلیدلممـــیخوادمثلاونمجریهباشم
گفتم:
ایڪاشیکممنـتظرصاحبالزمانبودی
اگھ انـقدرمشــتاقومنتظـــرشبودیمالان
دولت،دولتحضـــرتقائمبود...!
¦→📙•••
•
حافظ این مرز و بوم خواهم بود🇮🇷
نه با تفنگ و سنگر های خاکی ✊
کہ با همین چادر ساده ے معمولی😍
دفاع خواهم کرد
از #حیا و #حجابِ
این آب و خاک
راه شهدا را خواهد داشت
•
🧡¦← #دخترانچادرۍ
📙¦← #چادرانه
میدونۍمَفهومِگناهچیہ؟!
هَرچیزۍڪِہبِہروحوجِسمِتو
ضَرربِرسونہ،گناهہ...
هَـــرچیزۍ...
بَراهَمینہڪِہمیگنگناهڪَردن،
یَعنۍخودزَنۍڪردن...
رِفیق...!
خُداانقَدردوستِتدارهڪِہ
نمیخوادهیــچضَرری
بِہتوبِرسہ((:♥️
بَراۍهَمینبَعضۍڪارهاروڪِہ
انجامدادنِشونباعثمیشہ
ضَررببینے،گناهاعلامڪَرده...
حواسِتباشہ
هیچگناهۍرو,
ڪوچیڪبِہحسابنَیـٰار.
وخودتوگولنَزن...
گناه،گناهِہ
#تلنگرانہٖ
-
-
💠-میگفت
قرارنیستتودنیاسختینکشیم..
قرارهیادبگیریمکه
چجوریباسختیهامونکناربیایم!
چجوریرشدکنیم..
اینجابهشتنیست!
بهشتاونوره،حالااینکهتو
تویایندنیاباهمهسختیهاشبهشترو
بچشی..؛
بستهبهنگاهِخودتهرفیق:)
¦→☔️•••
•
پوشیدهامپـٰارچها؎
ازجنسبہشت😍🧚♀
انتخـٰابِزهرا«سلام الله علیها»بودهام
وهمینافتخـٰاربساستمرا...!😌💛
•
💜¦← #دخترانچادرۍ
☔️¦← #چادرانه
¦→☔️•••
•
چادر💕
☺️سـہ نقطـ•••ـہ دارد
😇همان سـہ نقطہ اے کـہ فرق است بین
😍پوشیدگے و پوسیدگے..!
•
💜¦← #دخترانچادرۍ
☔️¦← #چادرانه
¦→☀️•••
•
⭐️این حجاب
⭐️ضمانت امنیــــت من است.
خواهـر خوبم
معنےآزادی رو درست متوجه نشدی🙃
آزادی یعنی:
مطمئن باشےاسیر نـــ👀ـگاه ناپـاکان نیستے☺️
ادعا نمیکنیم،ثابت میکنیم بهترین هستیم
•
💛¦← #دخترانچادرۍ
☀️¦← #چادرانه
¦→📙•••
•
اون دخترۍ ڪه تو گرما چادر سرش میڪنھ🧕🏻
خُل نیست:|
گرمشھ!
اما یاد قول امانت داریش به مادرش زهرا میفتھ:)🌿
•
🧡¦← #دخترانچادرۍ
📙¦← #چادرانه
¦→📓•••
•
خدایـٰا ...
ازتومیخـٰواهمچـٰادرمرا
آنچنـٰانبـٰاچـٰادرخـٰاڪۍمادرسادات
پیـوندزنۍڪهـاگرجـٰانازتنمرود
چـٰادرازسرمنـرود ...🖐🏼🔗
•
🖤¦← #دخترانچادرۍ
📓¦← #چادرانه
¦→📙•••
•
حجـٰاـبترآحفـظڪن
زیرآڪهحفـظحجـٰاـباَزخونِ
هرشھید؎اَرزشـشبیشتـراَسـت..(:✨🌱'!
↵شھیدموسۍنـٰامجـو••!
•
🧡¦← #دخترانچادرۍ
📙¦← #چادرانه
📙¦← #شهیدانه
شھدابہمحرمیکہباهاشهمڪلامو..
میشدنهمنگاھنمیڪردندحالاالانمیریم
پروفایلطرفیجورزوممیڪنیم.
چھرشروازمادرشبهترحفظمیشیماا
#واقعاخجالتدارھمشتی🚶🏿♂💔
-
- #بدون_تعارف
|قرارگاه شہید محمدرضا دهقان امیرے|♡
#بســـــم_اللّہ رمان عاشقانه مذهبی #مقتدا ? #قسمت_بیست_ششم ? به طرف بچه ها برگشتم و صدایم را بالا
#بســـــم_اللّہ
رمان عاشقانه مذهبی #مقتدا
? #قسمت_بیست_هفتم ?
بعد از نماز صبح، صبحانه را همانجا خوردیم و
راه افتادیم به سمت دوکوهه. هرچه خورشید بالاتر میامد هوا گرمتر میشد. به پادگان دوکوهه رسیدیم. آنجا آقای صارمی توصیه های لازم را گوشزد کرد و به طرف اسلامیه حرکت کردیم. یکی از مناطق محروم ایلام در نزدیکی شهر مهران. دشت های اطراف حال و هوای عجیبی داشت؛ حال و هوای شهدایی… ناخودآگاه بغض هامان شکست. به اسلامیه که رسیدیم، حدود هفت کیلومتر در جاده خاکی رفتیم تا رسیدیم به یک روستای کوچک و محروم.
از در و دیوار روستا محرومیت می بارید. ما در حسینیه ساکن شدیم؛ زیر سقف ها و دیوارهای کاهگلی و کنج های تار عنکبوت بسته. قرار بود غبار محرومیت را از روستا بزداییم.
من معلّم قرآن و احکام کودک و نوجوان بودم. اما آقاسید هم امام جماعت بود، هم با بقیه بچه ها بیل میزد، هم با بچه ها بازی میکرد و هم با عقاید انحرافی و وهابی مبارزه میکرد…
ادامه دارد...