ی جایی از روضه خوندم 😭

میگھ‌شب‌شھادت‌اࢪباب‌ ملعون‌ها‌میان‌اقا‌ࢪو‌تسلیب‌ڪنن میان‌میگردݩ‌وقتۍ‌میبینن‌اقا‌چیزێ‌ همراهش‌‌نیست‌ یڪی‌ازملعون‌ها‌یھ‌شمشیࢪ‌از رۅۍ‌زمیݩ‌برمیداࢪھ‌و‌انگݜت‌اڕباب‌ڪہ انگشٺࢪ‌گذاشتہ‌توݜ‌روقطع‌میڪنه😭 انگݜٺڕ‌ࢪو‌از‌دستݜ‌میگیرھ💔😭

اقا جونم اربابم چقد مظلومی😭💔

ملعون ها ارباب مون رو غریب گیر اوردن😭💔

شمر حیا کن بس است ، مادرش دارد نگاه می‌کند!:) -متن حاوی درد است- 『مَـࢪڪَز قُـلـوب』

ݪـ؏ـنت‌بر‌شمر

اخ حسین جانم😭💔

اخ😭💔

اخ از امشب😭

امشب جسد ها رو زمین سر ها رو نیزه😭😭😭😭

عمھ زینب اسیر شده دست مرد های بی غیرته😭💔

قلبت درد گرفت😭